#عبرتهای_دیدن_آب :
در كتاب مصباح الشريعه از امام صادق (عليه السلام) چنين روايت شده است:
هر گاه خواستى وضو بگيرى، پس به سوى آب رو... زيرا خداوند آب را كليد قرب و مناجات با خويش و راهنماى جايگاه خدمت خود قرار داده است و چنان كه رحمت او گناه بندگان را مىزدايد، آلودگىهاى ظاهرى را نيز آب پاك مىكند تنه جز آن.
در صفا، رقت، بركت و پاكيزگى آب و درهم آميختن آن با هر چيزى و در هر چيزى، بينديش و آن را در پاكيزه ساختن اندامهاى بدن كه خدا به تطهير آن امر كرده به كار بر و واجبات و مستحبات آن را به جا آور، كه در هر يك فوايد پر شمارى است.
سپس در معاشرت با خلق خدا چونان آب باش كه چون با هر چيز در آميزد حق آن را ادا مىكند،
بدوناين كه هويت خود را از دست دهد و در اين گفتار پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بينديش كه فرمود: مثل مؤمن خالص مثل آب است. و همه اطاعتها و عبادت هايت ويژه خدا باشد؛ چونان آب كه هنگام فرود آمن از آسمان، پاك و خالص و طهور ناميده مىشود و چون اندامهايت را با آب شتستو مىكنى و پاكيزه مىسازى دلت را نيز به تقوا و يقين پاكيزه كن.
حضرت امام رضا (عليه السلام) فرمود:
بان جهت به وضو ساختن امر شده كه بنده، آنگاه كه در محضر خداوند جبار براى مناجات با او مىايستد پاك و پاكيزه باشد و در آنچه او فرموده فرمانبردار و از پليدىها و نجاسات پاك باشد. افزون براين كه، وضو كسالت و خواب را از آدمى مىزدايد و دل را براى قيام در پيشگاه پروردگار پاكيزه مىسازد. و اما اين كه وضو بر صورت و دستها و سرو پاها واجب شده از اين رو است كه اين اندامها در نماز به كارگرفته مىشود؛ آدمى با صورت خود سجده و خضوع مىكند، با دست از خدا خواهش مىكند و در رحمت و معرفت او رغبت مىكند و با سر در ركوع و سجده به خدا رو مىآورد و بر پاها مىايستد و مىنشيند.
شايسته است انسان خردورز پس از آگاهى از حكم شريعت درباره طهارت مكان نمازگزار و جامه و بدن او - با اين كه نسبت اينها با حقيقت آدمى نسبت پوست با مغز است - از پاكسازى لب و حقيقت خود كه همان قلب او است، غافل نماند و در تطهير دل بيشتر از غير آن بكوشد؛ زيرا دل نظر گاه پروردگار است و تطهير دل جز با توبه نصوح (خالص) ميسور نيست؛ چنان كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: با يقين و تقوا دلت را پاكيزه ساز؛ زيرا ثمره يقين، تقوا است و تقوا جز با توبه تحقق نمىيابد.
#وضو
#تقوا
#سالک
مراتب تقوا از دیدگاه امام خمینی ره :
امام خمینی در چهل حدیث خود درباره مراتب ورع می نویسد:
۱. ورع عامه، اجتناب از کبائر است؛
۲. و ورع خاصه، اجتناب از مشتبهات است برای خوف وقوع در محرمات؛
۳. ورع اهل زهد، اجتناب از مباحات است، برای احتراز از وزر(سنگینی بار گناه) آن،
۴. و ورع اهل سلوک، ترک نظر به دنیاست برای وصول به مقامات،
۵. و ورع مجذوبین، ترک مقامات است برای وصول به باب الله وشهود جمال الله؛
۶. و ورع اولیا، اجتناب از توجه به غایت است.
نگاه اهل ورع و متقین در مقامات عالی اینگونه است که امام سجاد(ع) می فرماید: پروردگارا! هنگامى که ما به دو موضوع میل کردیم که یکى از آن مورد خشنودى تو و دیگرى مورد خشم تو است، در یکى رضاى تو و در دیگرى مورد خشم تو است، در یکى رضاى تو و در دیگرى سخط تو است، تو دل ما را بگردان از آنچه ناخشنودى تو در آن است به آنچه خشنودى تو در اوست.
(صحیفه سجادیه، دعاى نهم: ص۵۹ – ۶۰)
چهل حدیث
#تقوا