تولد دوباره هر ارادت و بیعتی با امام به منزله تولدی دوباره و سرآغاز خلقت جدید بدست خویشتن است و سرنوشتی که بدست انسان نوشته می شود. در سرآغاز هر رابطه ای با امام ، همه گناهان در نفس مرید بخشوده شده و لذا دچار گشایش و روشنائی و رحمتی در همه ارکان زندگی روانی و اجتماعی می شود و این وضع نبایستی موجب کبر و غرور مرید شود و بلکه بایستی بر ارادت و اطاعت از مراد بیفزاید و ایمانش را ارتقاء دهد . استاد علی اکبر خانجانی خداشناسی عرفانی ص ۱۳

مقام تفرید و توحید هدایت قلمرو امامت همانا پاک شدن از سنت و مذهب و عقاید و تعلقات تاریخی و رهائی از دین وراثتی و رسیدن به خدای حقیقی و دین تحقیقی و انتخابی و خلاق و فردی است. نجات از جمعیت و رسیدن به مقام تفرید و توحید است و لذا تماماً سیر و سلوک در وادی تنهائی است که در آن جز امام هیچ دوستی نیست . استاد علی اکبر خانجانی خداشناسی عرفانی ص ۱۳

دجالی ترین شعار عصر ما گفته می شود که در هزاره سوم ، انسان به رشدی از عقل رسیده که برای ارتباط با خدا نیازمند به واسطه نباشد. این شعاری بس فریبنده و ابلیسی است. اتفاقاً انسان عصر جدید بیش از انسان هر دورانی بی اراده و بیخود و مقلد دیگران و بازیچه وسوسه های رنگارنگ و افسونگر پدیده های علمی و فنی و هنری و دجالی است . اگر هم مستقیماً از کسی پیروی نکند تمام عقل و دل و اراده اش مرید تبلیغات و رسانه ها و ماهواره و تلویزیون است و از نزد خودش هیچ آزادی انتخاب و استقلال اراده ندارد. ادعای ارتباط مستقیم با خدا دجالى ترين شعار عصر ماست الا در انگشت شماری از انسانهائی که ویژه گیشان ذکر شد که مظهر پاکی و شرف و بی نیازی و خشوع و محبت و یقین هستند و از زمانه و دوران ما فراترند و بر کل جهان ما احاطه و علم ویژه ای دارند. که اینها نیز جز به عقل و صدق و احکام دین دعوت نمی ‌نند. منتهی مسئله اینست که در این دوران برای انسان اراده ای نیست که بتواند از عقل و احکام فطری دین پیروی نماید. و بزرگترین نشان حقانیت یک امام هدایت این است که به مرید، اراده عمل به عقل و دین را می دهد و از اسارتهای زمانه می رهاند . استاد علی اکبر خانجانی خداشناسی عرفانی ص ۱۴

بزرگترین نشانه دجالان و شیادان جلوه های ویژه سینمائی تحت عنوان کرامت و معجزه ، همچون انرژی درمانی و احضار روح و موکل فروشی و تجارت جن و شیطان و ملائک و امثالهم بزرگترین نشانه دجالان و شیادانی است که ادعای ناجی و امام دارند و خود مظهر فسق و فجور و ریا و تبهکاری اند . استاد علی اکبر خانجانی خداشناسی عرفانی ص ۱۴

برابری انسانها * همه انسانها از جمله مردان و زنان در حقوق و ارزش های انسانی برابرند: صدق ، وفا ، پاکدامنی ، تعقل ، انتخاب، عزت نفس ، حقوق کار ، امنیت ، بیان ، عصمت و و .... یعنی همه جهت رسیدن به حقوق انسانی دارای امکانات برابری هستند و نه اینکه باید باشند. زیرا همه انسانها در هر زمین و زمانی دارای امکانات برابری جهت احقاق حقوق انسانی خود هستند و هر کسی هم که به لحاظی محدود و مقید گردد خداوند امکان برتری به او می دهد. پس به هیچکس ظلمی نمی شود الا اینکه خود فرد بخواهد. ضامن این حقوق برابر، خداوند است. استاد علی اکبر خانجانی خداشناسی عرفانی ص ۲۰

- جهت سفارش کتابهای جناب استاد خانجانی بصورت صحافی شده می توانید به آیدی های زیر پیام دهید: تلگرام: @sabtedarkhastha یا ایتا: https://eitaa.com/sabtedarkhast

حق رابطه: پس بیائیم و آن روابط بظاهر تمام شده و از دست رفته را در خود به یاد آورده و حق آنرا درک و تصدیق کنیم و خدایش را بیابیم و از خدای رابطه برای طرفین رابطه طلب مغفرت و رحمت نمائیم. در واقع بزبان ساده بیائیم و قبل از مرگ همدیگر را عفو کنیم و ببخشائیم و برای یکدیگر دعا کنیم حتی دشمنانمان. تا توشه ناری و شیطانی با خود به جهان آخرت نبریم. ======== سرنوشت ابدی: سرنوشت ابدی هر کسی بسته به اینست که در رابطه با دیگران چه کرده است. و این حق اول روابط انسانهاست که هیچکس حق ندارد و نهایتاً هم نمی تواند دیگران را بعنوان وسیله ای برای امیال خودش بکار گیرد . رابطه ابزاری همان رابطه ظلمانی و گمراه کننده و دوزخی است. ========= قلمرو حکومت عشق: پس واضح شد که مرد آنست که زندانی پائین تنه زن نباشد و زن هم آنست که از پائین تنه خود بعنوان حربه استفاده نکند و بدین گونه زندگی به وسعت كل كائنات توسعه می یابد که قلمرو حکومت عشق است و سلطان آن خداوند است که مطلقاً زندگی است و زنده مطلق . استاد علی اکبر خانجانی خداشناسی عرفانی