8⃣ شمارا به خدا شمارا به خدا در رعایت اموال مردم، بهدرستی که گرفتن مال مسلمانی بر مسلمان دیگر جایز نیست مگر اینکه از جانودل راضی باشد، پس هرکس از راه غصب مال مسلمانی را به دست بیاورد بهراستی قطعهای از آتش را از آن خود نموده است.
خداوند سبحان میفرماید: (إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَی ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا).
(کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت) تنها آتش میخورند، و بهزودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند).
و در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) آمده است: "من اقتطع مال مؤمن غصباً بغیر حقه لم یزل الله معرضاً عنه ماقتاً لأعماله التی یعملها من البرّ والخیر لا یثبتها فی حسناته حتی یتوب ویردّ المال الذی أخذه إلی صاحبه".
"کسی که مال مؤمنی را بهناحق غصب کند، خداوند پیوسته از او روی گردانده و کارهای نیکی که انجام میدهد را در نامه اعمال نیک او ثبت نمیکند تا زمانی که توبه کند و مالی را که بهناحق گرفته است به صاحب آن بازگرداند".
و در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده است که ایشان از حلال شمردن اموال دشمنان خود در جنگ نهی نمودند بهجز اموالی که همراهشان بوده و آنچه در اردوگاه جنگی آنها به دست میآمد، و هر کس از مردم دلیل میآورد مالی که در لشکر بوده مال شخصی اوست آن مال به او بازگردانده میشد.
در نقلی از مروان بن حکم آمده که گفت: "لمّا هَزَمنا علیٌ بالبصرة ردّ علی الناس أموالهم من أقام بیّنة أعطاه ومن لم یقم بنیّة أحلفه".
"هنگامیکه علی ما را در بصره شکست داد اموال مردم را به آنها بازگرداند، هر کس دلیل شرعی میآورد به او پس میداد و هر کس دلیل نمیآورد او را قسم میداد.
9⃣ شمارا به خدا شمارا به خدا در تمامی حرمتها، از کوچکترین تعرض و هتک حرمت با زبان یا دست بر حذر باشید، و از مؤاخذه کسی به گناه شخص دیگری بپرهیزید، که خداوند سبحان میفرماید: (ولَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی)، (هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد).
پس بر اساس بدبینی پیش نروید و آن را نزد خود به یقین تشبیه نکنید، بهدرستی که قاطعیت به آن است که مرد در امور احتیاط کند، همانا که بدبینی؛ تجاوز به دیگران بدون دلیل است.
و مراقب باشید بغض شما نسبت به کسانی که از آنها تنفر دارید موجب هتک حرمت آنها نشود که خدای سبحان میفرماید: (لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآَنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی)، (دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است).
و از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز واردشده است که ایشان دریکی از خطبههای خود در جنگ صفین در برخی توصیههای خود فرمودند: "ولا تمثّلوا بقتیل، وإذا وصلتم إلی رحال القوم فلا تهتکوا ستراً ولا تدخلوا داراً، ولا تأخذوا شیئاً من أموالهم إلاّ ما وجدتم فی عسکرهم، ولا تهیجوا امرأة بأذیً وان شتمن أعراضکم وسببن أمراءکم وصلحاءکم ".
"کشتهای را مثله (قطعهقطعه) نکنید، و وقتی به خیمههای آنها رسیدید پردهای را ندرید، و به خانهای وارد نشوید، و جز اموالی که در اردوگاه به غنیمت گرفتهاید چیزی از اموال آنان نبرید، و زنی را با آزار دادن نرنجانید، حتی اگر به ناموس شما دشنام دهند و یا فرماندهان و بزرگان شما را سب کنند".
و روایتشده است که حضرت بعد از جنگ جمل به خانهای بزرگ رسیدند و در زدند، هنگامیکه در باز شد با زنانی مواجه شدند که در حیات خانه گریان بودند و چون امام را دیدند همصدا فریاد زدند و گفتند: این قاتل عزیزان ما است، اما حضرت چیزی نفرمودند، و سپس درحالیکه به اتاقهای خانه (که جمعی از سران دشمن حاضر در جنگ مانند مروان بن حکم و عبدالله بن زبیر در آن مخفی بودند) اشاره مینمودند به همراهان خود فرمودند: "لو قتلت الأحبة لقتلت من فی هذه الحجرة".
"اگر میخواستم عزیزان شما را بکشم افراد موجود در این اتاق را میکشتم".
همچنین روایتشده که حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در روزهای جنگ صفین گروهی از اصحاب خود مانند حجر بن عدی و عمرو بن الحمق را مشاهده نمودند که اهل شام را دشنام میدادند، پس حضرت فرمودند: "انی أکره لکم ان تکونوا سبّابین، ولکنّکم لو وصفتم أعمالهم وذکرتم حالهم، کان أصوب فی القول وأبلغ فی العذر، وقلتم مکان سبّکم إیّاهم: اللهم احقن دماءنا ودمائهم، وأصلح ذات بیننا وبینهم، واهدهم من ضلالتهم، حتّی یعرف الحقّ من جهله ویرعوی عن الغی والعدوان من لهج به".
" من خوش ندارم که شما دشنامدهنده باشید، اما اگر کردارشان را توصیف، و حالات آنان را بیان میکردید به سخن راست نزدیکتر، و عذرپذیرتر بود، خوب بود بجای دشنام دادن آنان میگفتید: خدایا خون ما و آنها را حفظ کن، و بین ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلاند حق را بشناسند، و آنان که با حق میستیزند پشیمان شده بهحق بازگردند".
پس اصحاب فرمودند ای امیر مؤمنان وعظ شما را قبول میکنیم و به ادب شما پایبند میشویم.
🔟 مراقب باشید قومی را تا زمانی که با شما جنگ ندارند از حقوقشان محروم نکنید حتی اگر بغض شما را داشته باشند، همانا که در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده که ایشان در این مسأله با مخالفان خود مانند سایر مسلمانان رفتار مینمودند البته تا زمانی که وارد جنگ نشوند، و هیچگاه جنگ با آنان را آغاز نمیکردند مگر اینکه خودشان آغازکننده تجاوز باشند، ویکی از آن موارد زمانی است که حضرت در کوفه خطبه میخوانند پس گروهی از خوارج برخاستند و عبارت:"لا حکم إلا لله" (حکمی جز از آن خدا نیست) را بسیار تکرار کردند پس حضرت فرمودند: "کلمة حقّ یراد بها باطل، لکم عندنا ثلاث خصال: لا نمنعکم مساجد الله ان تصلّوا فیها، ولا نمنعکم الفیء ما کانت ایدیکم مع أیدینا، ولا نبدأکم بحربٍ حتی تبدؤونا به". "سخن حقی است که از آن استفاده باطل میشود، شما نزد ما سه ویژگی دارید: مانع ورود شما به مساجد برای نماز نمیشویم، تا زمانی که همراه ما هستید شما را از خراج محروم نمیکنیم، و جنگ با شما را آغاز نمیکنیم مگر اینکه شما آغاز کنید".
1⃣1⃣ بدانید که بیشتر دشمنان شما در جنگ دچار شبهه شده و فریب دیگران را خوردهاند، پسکاری نکنید که شبهات دشمنان در اذهان مردم تقویتشده و مردم به آنها ملحق شوند که این کار یاریرساندن به گمراهکنندگان است، بلکه شبهه را با رفتار نیک و نصیحت و رعایت عدالت و گذشت بهجا و پرهیز از ظلم و ستم و تجاوز دفع کنید، بهدرستی که هر کس شبههای را از ذهن شخصی دفع کند گویی او را زنده کرده، و هرکس بدون عذر شرعی شبههای در ذهن کسی بیندازد گویی او را به قتل رسانده است.
سیره ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) نیز همواره اینگونه بوده است که به رفع شبهات دشمنان جنگی خویش حتی با ناامیدی از قبول آنان توجه فراوان داشتهاند تا در پیشگاه خداوند معذور باشند، و امت را بدین نحو تربیت نموده، و عواقب امور را در نظر گرفته، و کینهی مردم بهویژه در نسلهای بعدی را دفع کنند.
در بخشی از حدیثی از حضرت امام صادق (علیهالسلام) آمده است که فرمودند: "أنّ الامام علیّاً (علیه السلام) فی یوم البصرة لما صلا الخیول قال لأصحابه: لا تعجلوا علی القوم حتّی أعذر فیما بینی وبین الله وبینهم، فقام الیهم، فقال: یا أهل البصرة هل تجدون علیّ جورة فی الحکم؟ قالوا: لا، قال: فحیفاً فی قسم؟ قالوا: لا. قال: فرغبة فی دنیا أصبتها لی ولأهل بیتی دونکم فنقمتم علیّ فنکثتم بیعتی؟ قالوا: لا، قال فاقمت فیکم الحدود وعطّلتها عن غیرکم؟ قالوا: لا ".
"حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در روز بصره (جنگ جمل) هنگامیکه لشکریان را آماده نبرد کردند فرمودند: (در جنگ با این قوم عجله نکنید تا بین خود و خدا و آنها اتمامحجت کنم، سپس حضرت برخاستند و فرمودند: ای اهل بصره آیا تاکنون در حکمهای من کمترین ظلمی دیدهاید؟ گفتند: خیر، حضرت فرمود: آیا در قسمت کردن ظلمی کردهام؟ گفتند: خیر، حضرت فرمود: آیا تاکنون از روی دنیاپرستی، خود و خاندان خود را بر شما مقدم داشتهام که اینگونه بر من کینه ورزیدید و بیعتم را شکستید؟ گفتند: خیر، حضرت فرمود: آیا حدود خدا را فقط در میان شما اجرا کردهام و در میان دیگران تعطیل کردهام؟ گفتند: خیر).
و همین روش را حضرت امام حسین (علیهالسلام) در واقعه کربلا پیروی نمودند، آن حضرت نسبت به روشنگری و برطرف کردن شبهات توجه ویژهای داشتند تا آنکس که هدایت مییابد از روی دلیل روشن باشد و آنکس که گمراه شود از روی اتمامحجت باشد.
بلکه جنگیدن با قومی از مسلمانان ـ از هر گروهی که بودند ـ بدون اتمامحجت و برطرف کردن شبهه ظلم و استبداد بهقدر ممکن از ذهن آنها جایز نیست، همانطور که آیات و روایات بر آن تأکیددارند.
2⃣1⃣ کسی گمان نکند که ظلم نمودن راه و چاره مشکلاتی است که با عدالت حل نمیشود؛ چراکه این تفکر ناشی از نگاه سطحی به بعضی رویدادها بدون توجه به عواقب و نتایج آنها در آینده دور یا متوسط است، و همچنین نتیجه بیاطلاعی نسبت به سنتهای زندگی و تاریخ پیشینیان میباشد، همانا که ملاحظه این امور این هشدار را میدهد که ظلم موجب تحریک احساسات منفی و کینهورزی شده و موجبات فروپاشی اجتماع را فراهم میسازد.
در حدیث شریف آمده است: "أنّ من ضاق به العدل فإنّ الظلم به أضیق".
"هر کس عدالت بر او تنگ آید، ظلم بر وی تنگتر خواهد بود".
و در اتفاقات تاریخ معاصر نیز عبرتهای زیادی برای اهل تأمل وجود دارد، چراکه برخی حاکمان برای تثبیت پایههای حکومت خود به ظلم و ستم روی آوردند، و به صدها هزار انسان ستم روا داشتند، تا آنکه خداوند سبحان تقدیر خود را از جایی که توقع نداشتند بر آنها نازل کرد گویا که ملک خویش را به دست خود ویران ساختند.
3⃣1⃣ اگرچه تأنّی، خویشتنداری، و اتمامحجت ـ جهت رعایت موازین شرعی و ارزشهای والای انسانی ـ احیاناً موجب خسارت زودگذر میشود ولی برکت بیشتر، و عاقبت بهتر، و نتایج ملموستری دارد، و در سیره ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) مثالهای زیادی دراینباره وجود دارد تا جایی که آن حضرات هیچگاه قبل از شروع دشمن به جنگ آغازگر آن نبودند حتی اگر دشمن برخی از اصحاب آنها را مورد اصابت قرار میداد، و در حدیث آمده که در روز جنگ جمل هنگامیکه طرفین رو درروی یکدیگر قرار گرفتند منادی حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فریاد زد: "لا یبدأ أحدٌ منکم بقتالٍ حتّی آمرکم" (کسی از شما جنگ را آغاز نکند تا به شما دستور دهم), بعضی از اصحاب نقل کردند: (آنها به ما تیراندازی کردند پس گفتیم ای امیرالمؤمنین بهدرستی که به ما تیراندازی شده است، پس حضرت فرمود: دست نگهدارید، سپس مجدداً به ما تیراندازی کردند و تعدادی از ما را کشتند، گفتیم ای امیرالمؤمنین: بهدرستی که ما را کشتند، پس حضرت فرمود: به نام و یاری خدا حمله کنید)، و حضرت امام حسین (علیهالسلام) نیز در روز عاشورا همینگونه رفتار نمودند.
4⃣1⃣ با مردمی که روبرو میشوید با خیرخواهی رفتار کنید و از آنها حمایت کنید تا آنها از جانب شما احساس خطر نکنند و شما را بر دشمنانتان یاری رسانند، بلکه تا جایی که میتوانید ضعیفانشان را یاری کنید که آنان برادران شما و از شما هستند، و با آنها مانند بستگانتان مهربان و دلسوز باشید، و بدانید که شما در پیشگاه خدای سبحان هستید، خداوند متعال افعال شما را ثبت میکند و به نیتهای شما آگاه است و شما را در معرض امتحان قرار میدهد.
5⃣1⃣ از اهتمام به نمازهای واجب غافل نشوید، چراکه در پیشگاه خداوند سبحان کسی عملی بهتر از نماز نیاورده است، بهدرستی که نماز همان ادب و خضوعی است که انسان باید در مقابل آفریننده خویش رعایت کند، همانا که نماز ستون دین و ملاک قبولی اعمال است، و خداوند سبحان بنا بهتناسب شرایط سخت و دشوار جنگی نماز را تخفیف داده است، تا جایی که اگر کسی در تماموقت نماز مشغول جنگ باشد برای هر رکعت میتواند به یک تکبیر اکتفا کند حتی اگر روبهقبله نباشد همانطور که خداوند متعال میفرماید: (حَافِظُوا عَلَی الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَی وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُکْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ).
"در انجام همه نمازها، (بهخصوص) نماز وسطی (نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپا خیزید و اگر (به خاطر جنگ، یا خطر دیگری) بترسید، (نماز را) در حال پیاده یا سواره انجام دهید اما هنگامیکه امنیت خود را بازیافتید، خدا را یاد کنید همانگونه که خداوند چیزهایی را که نمیدانستید به شما تعلیم داد".
بنابراین خداوند سبحان مؤمنان (مجاهدان) را امر فرموده که هوشیار و سلاح به دست باشند و برای خواندن نماز همگی در یک مکان جمع نشوند بلکه جهت رعایت احتیاط بهنوبت نماز بخوانند.
و در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) واردشده که به اصحاب خود نماز را توصیه مینمودند، و در خبر معتبر از حضرت امام باقر (علیهالسلام) درباره نماز خوف در حالت تعقیبوگریز و جنگ آمده است:"یصلّی کل إنسان منهم بالإیماء حیث کان وجهه وإن کانت المسایفة والمعانقة وتلاحم القتال، فإنّ أمیر المؤمنین (علیه السلام) صلی لیلة صفّین ـ وهی لیلة الهریر ـ لم تکن صلاتهم الظهر والعصر والمغرب والعشاء ـ عند وقت کل صلاة ـ إلاّ التکبیر والتهلیل والتسبیح والتحمید والدعاء، فکانت تلک صلاتهم، لم یأمرهم بإعادة الصلاة".
"هرکس رو به هر طرفی که دارد با اشاره نماز بخواند هرچند در حال شمشیرزنی و نبرد تنبهتن باشد، همانا که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در شب صفین ـ لیلة الهریر ـ نماز گذارد و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشای لشکریان چیزی جز تکبیر و تهلیل و تسبیح و تحمید و دعاء ـ در وقت هر نماز ـ نبود، پسنماز آنها بدین شکل بود و حضرت نیز آنها را به اعاده نماز امر ننمود
6⃣1⃣ برای مهار نفس خویش از ذکر بسیار خدای سبحان و تلاوت قرآن یاری بجویید و ملاقات باخدا و بازگشت بهسوی او را یاد کنید، همانطور که حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آنگونه بودند، روایتشده که حضرت (علیهالسلام) آنچنان مراقب اذکار و نوافل خویش بودند که در لیلة الهریر بین دو صف زیراندازی از پوست برای ایشان پهن میشد و حضرت روی آن نوافل خود را بهجای میآوردند، درحالیکه تیرها در مقابل ایشان بر زمین میخورد و از اطراف سر مبارکشان رد میشد اما حضرت هیچ ترسی به دل راه نمیدادند و تا اتمام عبادت خویش از جای خود برنمیخاستند.
7⃣1⃣ به یاری خدا تلاش کنید رفتار شما با دیگران در جنگ و صلح همانند رفتار پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) و اهل بیت ایشان (علیهمالسلام) باشد، تا مایه زینت اسلام و الگوی ارزشهای اسلامی باشید، چراکه این دین بر اساس نور فطرت و برهان عقل وبرتری اخلاق بناشده، و برای تذکر این مطلب همین بس است که دین اسلام پرچم تعقل و اخلاق فاضله را برافراشته و پایههای خود را بر دعوت به تأمل و تفکر در ابعاد و افقهای زندگی استوار نموده، سپس مردم را به عبرت گرفتن و عمل کردن بهموجب آن دعوت نموده است، همانگونه که نظام تشریعی خود را بر اساس برانگیختن گنجینههای معارف عقلی و قواعد فطرت استوار نمود، خداوند متعال میفرماید: (وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا، قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا، وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا). (و قسم به جان آدمی و آنکس که آن را (آفریده و) منظّم ساخته، سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است).
و حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمایند: " فبعث ـ الله ـ فیهم رسله وواتر الیهم انبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته ویذکّروهم منسیّ نعمته ویحتجوا علیهم بالتبلیغ ویثیروا لهم دفائن العقول".
"خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و متناسب با خواستههای انسانها، رسولان خود را پیدرپی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بازجویند و نعمتهای فراموششده را به یادآورند و با ابلاغ احکام الهی، حجّت خدا را بر آنها تمامنمایند و گنجینههای پنهان عقل را آشکار سازند".
و اگر مسلمانان تفقّه نموده و به تعالیم اسلام عمل کنند برکات الهی بر آنان آشکار میگشت و نور آن در گستره آفاق فراگیر میشد، و از استناد به برخی اتفاقات و روایات متشابه بر حذر باشید، چراکه اگر این امور به علمای اهل استنباط (مجتهدین) واگذار شود ـ همانطور که خداوند سبحان امر کرده ـ راه و هدف صحیح را به دست خواهند آورد.
8⃣1⃣ از شتابزدگی در مواقع لزوم هوشیاری بر حذر باشید تا موجب هلاکت خویش نشوید، چراکه بیشترین امید دشمن این است که شما را بدون اینکه تأمل و تفکر کنید به محل خطر بکشاند تا شمارا به واکنشهای غیرحرفهای و بهدوراز احتیاط وادار کند.
به تنظیم صفوف خود اهتمام ورزیده و گامهای خود را هماهنگ کنید، و در هیچ اقدامی قبل از سنجش کامل آن و محکم نمودنش و فراهم آوردن ابزار و مقدمات آن و ضمانت ثبات قدم بر آن و استواری بر نتایجش عجله ننمایید، خداوند سبحان میفرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِیعًا) (ای کسانی که ایمان آوردهاید آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دستههای متعدّد، یا بهصورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مکان)، بهسوی دشمن حرکت نمایید)، و میفرماید: (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ) (خداوند کسانی را دوست میدارد که درراه او در صفی همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند میجنگند), و شما باید بیش ازآنچه دشمنانتان از خود نشان میدهند استواری داشته باشید چراکه شما بهحق سزاوارتر از آنان هستید، و بدانید که اگر دردی به شما رسد به آنها نیز میرسد، اما شما به خدا امیدی دارید که آنها ندارند، البته ممکن است آنها (دشمن) امید بیهوده و آرزوهای کاذب و توهمات پوچی همچون سراب داشته باشند که جز بر تشنگی آنها نخواهد افزود، بهدرستی که تاریکی شبهات بر آنها حاجب گشته و چشم دلشان را با اوهام کور نموده است.
9⃣1⃣ (رزمندگان عزیز) سزاوار است مردم اطراف شما که دشمن آنها را سپر خود قرار میدهد خیرخواه حامیان خود باشند و قدر ایثار و فداکاری آنها را بدانند و از رسیدن آزار به آنان جلوگیری کنند و موجب بدگمانی دیگران به خود نشوند، چراکه خداوند سبحان حقی را برای کسی نسبت به دیگری قرار نمیدهد مگر آنکه مثل آن را بر دیگری قرار میدهد، پس هر یک بر دیگری حقی دارد که باید به نیکی ادا کنند.
و بدانید که شما خیرخواهتر از یکدیگر برای خود پیدا نخواهید کرد بهشرط آنکه با یکدیگر همدل شده و از روی خیرخواهی باهم متحد شوید هرچند لازم شود از بعضی اشتباهات بلکه خطاهای بزرگ چشمپوشی کنید.
هرکس گمان کند غریبهای برای او از خانواده و خاندان و هموطنان خود خیرخواهتر است و با او همپیمان شود سخت دچار توهم شده است، و هرکس اموری را تجربه کند که قبلاً تجربهشده برای او موجب پشیمانی میشود.
و بدانید کسی که گذشت را آغاز کرده اجر و پاداش دارد و هر گذشت و نیکی و موفقیت که به تبعیت از او پیش آید اجر و پاداش دیگری برای او خواهد بود، و اجرش نزد خداوند ضایع نمیشود بلکه آن را بهطور کامل هنگام نیاز در تاریکیهای برزخ و عرصههای قیامت به او خواهد بخشید.
و هر کس حامیان مسلمانان را یاری کند یا مراقب اهلوعیال آنان باشد و به آنان در امور خانواده یاری رساند همانند آن مجاهدان اجر و پاداش خواهد داشت.