eitaa logo
إرجاعات کانال
58 دنبال‌کننده
133 عکس
23 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔟 مراقب باشید قومی را تا زمانی که با شما جنگ ندارند از حقوقشان محروم نکنید حتی اگر بغض شما را داشته باشند، همانا که در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمده که ایشان در این مسأله با مخالفان خود مانند سایر مسلمانان رفتار می‌نمودند البته تا زمانی که وارد جنگ نشوند، و هیچ‌گاه جنگ با آنان را آغاز نمی‌کردند مگر اینکه خودشان آغازکننده تجاوز باشند، ویکی از آن موارد زمانی است که حضرت در کوفه خطبه می‌خوانند پس گروهی از خوارج برخاستند و عبارت:"لا حکم إلا لله" (حکمی جز از آن خدا نیست) را بسیار تکرار کردند پس حضرت فرمودند: "کلمة حقّ یراد بها باطل، لکم عندنا ثلاث خصال: لا نمنعکم مساجد الله ان تصلّوا فیها، ولا نمنعکم الفیء ما کانت ایدیکم مع أیدینا، ولا نبدأکم بحربٍ حتی تبدؤونا به". "سخن حقی است که از آن استفاده باطل می‌شود، شما نزد ما سه ویژگی دارید: مانع ورود شما به مساجد برای نماز نمی‌شویم، تا زمانی که همراه ما هستید شما را از خراج محروم نمی‌کنیم، و جنگ با شما را آغاز نمی‌کنیم مگر اینکه شما آغاز کنید".
1⃣1⃣ بدانید که بیشتر دشمنان شما در جنگ دچار شبهه شده و فریب دیگران را خورده‌اند، پس‌کاری نکنید که شبهات دشمنان در اذهان مردم تقویت‌شده و مردم به آن‌ها ملحق شوند که این کار یاری‌رساندن به گمراه‌کنندگان است، بلکه شبهه را با رفتار نیک و نصیحت و رعایت عدالت و گذشت به‌جا و پرهیز از ظلم و ستم و تجاوز دفع کنید، به‌درستی که هر کس شبهه‌ای را از ذهن شخصی دفع کند گویی او را زنده کرده، و هرکس بدون عذر شرعی شبهه‌ای در ذهن کسی بیندازد گویی او را به قتل رسانده است. سیره ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز همواره این‌گونه بوده است که به رفع شبهات دشمنان جنگی خویش حتی با ناامیدی از قبول آنان توجه فراوان داشته‌اند تا در پیشگاه خداوند معذور باشند، و امت را بدین نحو تربیت نموده، و عواقب امور را در نظر گرفته، و کینه‌ی مردم به‌ویژه در نسل‌های بعدی را دفع کنند. در بخشی از حدیثی از حضرت امام صادق (علیه‌السلام) آمده است که فرمودند: "أنّ الامام علیّاً (علیه السلام) فی یوم البصرة لما صلا الخیول قال لأصحابه: لا تعجلوا علی القوم حتّی أعذر فیما بینی وبین الله وبینهم، فقام الیهم، فقال: یا أهل البصرة هل تجدون علیّ جورة فی الحکم؟ قالوا: لا، قال: فحیفاً فی قسم؟ قالوا: لا. قال: فرغبة فی دنیا أصبتها لی ولأهل بیتی دونکم فنقمتم علیّ فنکثتم بیعتی؟ قالوا: لا، قال فاقمت فیکم الحدود وعطّلتها عن غیرکم؟ قالوا: لا ". "حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در روز بصره (جنگ جمل) هنگامی‌که لشکریان را آماده نبرد کردند فرمودند: (در جنگ با این قوم عجله نکنید تا بین خود و خدا و آن‌ها اتمام‌حجت کنم، سپس حضرت برخاستند و فرمودند: ای اهل بصره آیا تاکنون در حکم‌های من کمترین ظلمی دیده‌اید؟ گفتند: خیر، حضرت فرمود: آیا در قسمت کردن ظلمی کرده‌ام؟ گفتند: خیر، حضرت فرمود: آیا تاکنون از روی دنیاپرستی، خود و خاندان خود را بر شما مقدم داشته‌ام که این‌گونه بر من کینه ورزیدید و بیعتم را شکستید؟ گفتند: خیر، حضرت فرمود: آیا حدود خدا را فقط در میان شما اجرا کرده‌ام و در میان دیگران تعطیل کرده‌ام؟ گفتند: خیر). و همین روش را حضرت امام حسین (علیه‌السلام) در واقعه کربلا پیروی نمودند، آن حضرت نسبت به روشنگری و برطرف کردن شبهات توجه ویژه‌ای داشتند تا آن‌کس که هدایت می‌یابد از روی دلیل روشن باشد و آن‌کس که گمراه شود از روی اتمام‌حجت باشد. بلکه جنگیدن با قومی از مسلمانان ـ از هر گروهی که بودند ـ بدون اتمام‌حجت و برطرف کردن شبهه ظلم و استبداد به‌قدر ممکن از ذهن آن‌ها جایز نیست، همان‌طور که آیات و روایات بر آن تأکیددارند.
2⃣1⃣ کسی گمان نکند که ظلم نمودن راه و چاره مشکلاتی است که با عدالت حل نمی‌شود؛ چراکه این تفکر ناشی از نگاه سطحی به بعضی رویدادها بدون توجه به عواقب و نتایج آن‌ها در آینده‌ دور یا متوسط است، و همچنین نتیجه بی‌اطلاعی نسبت به سنت‌های زندگی و تاریخ پیشینیان می‌باشد، همانا که ملاحظه این امور این هشدار را می‌دهد که ظلم موجب تحریک احساسات منفی و کینه‌ورزی شده و موجبات فروپاشی اجتماع را فراهم می‌سازد. در حدیث شریف آمده است: "أنّ من ضاق به العدل فإنّ الظلم به أضیق". "هر کس عدالت بر او تنگ آید، ظلم بر وی تنگ‌تر خواهد بود". و در اتفاقات تاریخ معاصر نیز عبرت‌های زیادی برای اهل تأمل وجود دارد، چراکه برخی حاکمان برای تثبیت پایه‌های حکومت خود به ظلم و ستم روی آوردند، و به صدها هزار انسان ستم روا داشتند، تا آنکه خداوند سبحان تقدیر خود را از جایی که توقع نداشتند بر آن‌ها نازل کرد گویا که ملک خویش را به دست خود ویران ساختند.
3⃣1⃣ اگرچه تأنّی، خویشتن‌داری، و اتمام‌حجت ـ جهت رعایت موازین شرعی و ارزش‌های والای انسانی ـ احیاناً موجب خسارت زودگذر می‌شود ولی برکت بیشتر، و عاقبت بهتر، و نتایج ملموس‌تری دارد، و در سیره ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) مثال‌های زیادی دراین‌باره وجود دارد تا جایی که آن حضرات هیچ‌گاه قبل از شروع دشمن به جنگ آغازگر آن نبودند حتی اگر دشمن برخی از اصحاب آن‌ها را مورد اصابت قرار می‌داد، و در حدیث آمده که در روز جنگ جمل هنگامی‌که طرفین رو درروی یکدیگر قرار گرفتند منادی حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فریاد زد: "لا یبدأ أحدٌ منکم بقتالٍ حتّی آمرکم" (کسی از شما جنگ را آغاز نکند تا به شما دستور دهم), بعضی از اصحاب نقل کردند: (آن‌ها به ما تیراندازی کردند پس گفتیم ای امیرالمؤمنین به‌درستی که به ما تیراندازی شده است، پس حضرت فرمود: دست نگهدارید، سپس مجدداً به ما تیراندازی کردند و تعدادی از ما را کشتند، گفتیم ای امیرالمؤمنین: به‌درستی که ما را کشتند، پس حضرت فرمود: به نام و یاری خدا حمله کنید)، و حضرت امام حسین (علیه‌السلام) نیز در روز عاشورا همین‌گونه رفتار نمودند.
4⃣1⃣ با مردمی که روبرو می‌شوید با خیرخواهی رفتار کنید و از آن‌ها حمایت کنید تا آن‌ها از جانب شما احساس خطر نکنند و شما را بر دشمنانتان یاری رسانند، بلکه تا جایی که می‌توانید ضعیفانشان را یاری کنید که آنان برادران شما و از شما هستند، و با آن‌ها مانند بستگانتان مهربان و دلسوز باشید، و بدانید که شما در پیشگاه خدای سبحان هستید، خداوند متعال افعال شما را ثبت می‌کند و به نیت‌های شما آگاه است و شما را در معرض امتحان قرار می‌دهد.
5⃣1⃣ از اهتمام به نمازهای واجب غافل نشوید، چراکه در پیشگاه خداوند سبحان کسی عملی بهتر از نماز نیاورده است، به‌درستی که نماز همان ادب و خضوعی است که انسان باید در مقابل آفریننده خویش رعایت کند، همانا که نماز ستون دین و ملاک قبولی اعمال است، و خداوند سبحان بنا به‌تناسب شرایط سخت و دشوار جنگی نماز را تخفیف داده است، تا جایی که اگر کسی در تمام‌وقت نماز مشغول جنگ باشد برای هر رکعت می‌تواند به یک تکبیر اکتفا کند حتی اگر روبه‌قبله نباشد همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: (حَافِظُوا عَلَی الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَی وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُکْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَمَا عَلَّمَکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ). "در انجام همه نمازها، (به‌خصوص) نماز وسطی (نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپا خیزید و اگر (به خاطر جنگ، یا خطر دیگری) بترسید، (نماز را) در حال پیاده یا سواره انجام دهید اما هنگامی‌که امنیت خود را بازیافتید، خدا را یاد کنید همان‌گونه که خداوند چیزهایی را که نمی‌دانستید به شما تعلیم داد". بنابراین خداوند سبحان مؤمنان (مجاهدان) را امر فرموده که هوشیار و سلاح به دست باشند و برای خواندن نماز همگی در یک مکان جمع نشوند بلکه جهت رعایت احتیاط به‌نوبت نماز بخوانند. و در سیره حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) واردشده که به اصحاب خود نماز را توصیه می‌نمودند، و در خبر معتبر از حضرت امام باقر (علیه‌السلام) درباره نماز خوف در حالت تعقیب‌وگریز و جنگ آمده است:"یصلّی کل إنسان منهم بالإیماء حیث کان وجهه وإن کانت المسایفة والمعانقة وتلاحم القتال، فإنّ أمیر المؤمنین (علیه السلام) صلی لیلة صفّین ـ وهی لیلة الهریر ـ لم تکن صلاتهم الظهر والعصر والمغرب والعشاء ـ عند وقت کل صلاة ـ إلاّ التکبیر والتهلیل والتسبیح والتحمید والدعاء، فکانت تلک صلاتهم، لم یأمرهم بإعادة الصلاة". "هرکس رو به هر طرفی که دارد با اشاره نماز بخواند هرچند در حال شمشیرزنی و نبرد تن‌به‌تن باشد، همانا که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در شب صفین ـ لیلة الهریر ـ نماز گذارد و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشای لشکریان چیزی جز تکبیر و تهلیل و تسبیح و تحمید و دعاء ـ در وقت هر نماز ـ نبود، پس‌نماز آن‌ها بدین شکل بود و حضرت نیز آن‌ها را به اعاده نماز امر ننمود
6⃣1⃣ برای مهار نفس خویش از ذکر بسیار خدای سبحان و تلاوت قرآن یاری بجویید و ملاقات باخدا و بازگشت به‌سوی او را یاد کنید، همان‌طور که حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آن‌گونه بودند، روایت‌شده که حضرت (علیه‌السلام) آن‌چنان مراقب اذکار و نوافل خویش بودند که در لیلة الهریر بین دو صف زیراندازی از پوست برای ایشان پهن می‌شد و حضرت روی آن نوافل خود را به‌جای می‌آوردند، درحالی‌که تیرها در مقابل ایشان بر زمین می‌خورد و از اطراف سر مبارکشان رد می‌شد اما حضرت هیچ ترسی به دل راه نمی‌دادند و تا اتمام عبادت خویش از جای خود برنمی‌خاستند.
7⃣1⃣ به یاری خدا تلاش کنید رفتار شما با دیگران در جنگ و صلح همانند رفتار پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) و اهل بیت ایشان (علیهم‌السلام) باشد، تا مایه زینت اسلام و الگوی ارزش‌های اسلامی باشید، چراکه این دین بر اساس نور فطرت و برهان عقل وبرتری اخلاق بناشده، و برای تذکر این مطلب همین بس است که دین اسلام پرچم تعقل و اخلاق فاضله را برافراشته و پایه‌های خود را بر دعوت به تأمل و تفکر در ابعاد و افق‌های زندگی استوار نموده، سپس مردم را به عبرت گرفتن و عمل کردن به‌موجب آن دعوت نموده است، همان‌گونه که نظام تشریعی خود را بر اساس برانگیختن گنجینه‌های معارف عقلی و قواعد فطرت استوار نمود، خداوند متعال می‌فرماید: (وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَ‌هَا وَتَقْوَاهَا، قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا، وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا). (و قسم به جان آدمی و آن‌کس که آن را (آفریده و) منظّم ساخته، سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده، و آن‌کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است). و حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: " فبعث ـ الله ـ فیهم رسله وواتر الیهم انبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته ویذکّروهم منسیّ نعمته ویحتجوا علیهم بالتبلیغ ویثیروا لهم دفائن العقول". "خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و متناسب با خواسته‌های انسان‌ها، رسولان خود را پی‌درپی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بازجویند و نعمت‌های فراموش‌شده را به یادآورند و با ابلاغ احکام الهی، حجّت خدا را بر آن‌ها تمام‌نمایند و گنجینه‌های پنهان عقل را آشکار سازند". و اگر مسلمانان تفقّه نموده و به تعالیم اسلام عمل کنند برکات الهی بر آنان آشکار می‌گشت و نور آن در گستره آفاق فراگیر می‌شد، و از استناد به برخی اتفاقات و روایات متشابه بر حذر باشید، چراکه اگر این امور به علمای اهل استنباط (مجتهدین) واگذار شود ـ همان‌طور که خداوند سبحان امر کرده ـ راه و هدف صحیح را به دست خواهند آورد.
8⃣1⃣ از شتاب‌زدگی در مواقع لزوم هوشیاری بر حذر باشید تا موجب هلاکت خویش نشوید، چراکه بیشترین امید دشمن این است که شما را بدون اینکه تأمل و تفکر کنید به محل خطر بکشاند تا شمارا به واکنش‌های غیرحرفه‌ای و به‌دوراز احتیاط وادار کند. به تنظیم صفوف خود اهتمام ورزیده و گام‌های خود را هماهنگ کنید، و در هیچ اقدامی قبل از سنجش کامل آن و محکم نمودنش و فراهم آوردن ابزار و مقدمات آن و ضمانت ثبات قدم بر آن‌ و استواری بر نتایجش عجله ننمایید، خداوند سبحان می‌فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِیعًا) (ای کسانی که ایمان آورده‌اید آمادگی خود را (در برابر دشمن) حفظ کنید و در دسته‌های متعدّد، یا به‌صورت دسته واحد، (طبق شرایط هر زمان و هر مکان)، به‌سوی دشمن حرکت نمایید)، و می‌فرماید: (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ) (خداوند کسانی را دوست می‌دارد که درراه او در صفی همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند می‌جنگند), و شما باید بیش ازآنچه دشمنانتان از خود نشان می‌دهند استواری داشته باشید چراکه شما به‌حق سزاوارتر از آنان هستید، و بدانید که اگر دردی به شما رسد به آن‌ها نیز می‌رسد، اما شما به خدا امیدی دارید که آن‌ها ندارند، البته ممکن است آن‌ها (دشمن) امید بیهوده و آرزوهای کاذب و توهمات پوچی همچون سراب داشته باشند که جز بر تشنگی آن‌ها نخواهد افزود، به‌درستی که تاریکی شبهات بر آن‌ها حاجب گشته و چشم دلشان را با اوهام کور نموده است.
9⃣1⃣ (رزمندگان عزیز) سزاوار است مردم اطراف شما که دشمن آن‌ها را سپر خود قرار می‌دهد خیرخواه حامیان خود باشند و قدر ایثار و فداکاری آن‌ها را بدانند و از رسیدن آزار به آنان جلوگیری کنند و موجب بدگمانی دیگران به خود نشوند، چراکه خداوند سبحان حقی را برای کسی نسبت به دیگری قرار نمی‌دهد مگر آنکه مثل آن را بر دیگری قرار می‌دهد، پس هر یک‌ بر دیگری حقی دارد که باید به نیکی ادا کنند. و بدانید که شما خیرخواه‌تر از یکدیگر برای خود پیدا نخواهید کرد به‌شرط آنکه با یکدیگر همدل شده و از روی خیرخواهی باهم متحد شوید هرچند لازم شود از بعضی اشتباهات بلکه خطاهای بزرگ چشم‌پوشی کنید. هرکس گمان کند غریبه‌ای برای او از خانواده و خاندان و هم‌وطنان خود خیرخواه‌تر است و با او هم‌پیمان شود سخت دچار توهم شده است، و هرکس اموری را تجربه کند که قبلاً تجربه‌شده برای او موجب پشیمانی می‌شود. و بدانید کسی که گذشت را آغاز کرده اجر و پاداش دارد و هر گذشت و نیکی و موفقیت که به تبعیت از او پیش آید اجر و پاداش دیگری برای او خواهد بود، و اجرش نزد خداوند ضایع نمی‌شود بلکه آن را به‌طور کامل هنگام نیاز در تاریکی‌های برزخ و عرصه‌های قیامت به او خواهد بخشید. و هر کس حامیان مسلمانان را یاری کند یا مراقب اهل‌وعیال آنان باشد و به آنان در امور خانواده یاری رساند همانند آن مجاهدان اجر و پاداش خواهد داشت.
0⃣2⃣ بر همه لازم است که تعصبات ناپسند را ترک نموده و اخلاق پسندیده داشته باشند، همانا خداوند متعال مردم را به‌صورت اقوام و ملت‌های مختلف قرارداد تا با یکدیگر آشنا شوند و منافع را ردوبدل کنند و یاری‌دهنده یکدیگر باشند، و مراقب باشید که تنگ‌نظری و خودشیفتگی بر شما غلبه نکند، همانا شما شاهد بودید که چه بلاهایی دامن‌گیر شما و عموم مسلمانان در سرزمین‌هایشان شده است تا جایی که انرژی و نیرو و اموال و ثروت‌هایشان درراه ضربه زدن به یکدیگر هدر می‌رود، به‌جای آنکه در پیشرفت علوم و بهره‌وری امکانات و سامان بخشی امور مردم سرمایه‌گذاری شود، پس مراقب فتنه‌ای باشید که فقط گریبان ظالمان را نخواهد گرفت. به‌درستی که فتنه واقع‌شده، پس برای خاموش کردن آن تلاش کنید و از شعله‌ور نمودن آن دوری‌کنید و همگی به ریسمان الهی چنگ زده و متفرق نشوید، و بدانید که اگر خداوند خیرخواهی را در دلتان ببیند نعمتی را بهتر ازآنچه ستانده به شما خواهد داد، همانا که خداوند متعال بر همه‌چیز توانا است. بیست و دوم ربیع‌الآخر سال ۱۴۳۶ هـ دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی (مد ظله)
القسم الرابع : فيما أعطاه تبارك وتعالى من أفضل مخلوقاته محمداً المصطفى (صلّى الله عليه وآله) ولبيان ذلك أمور : الأول : بيان ما أعطاه منه بطريق التعداد والتحديد والتعيين مجملاً الثاني : بيان كيفية هذا الإعطاء المحدود الثالث : بيان ما فوق ذلك أمّا الأمر الأوّل : فنقول : قد أعطاه قلبه الباطني فجعله محلّ علاقة خاصّة له ، وقد أعطاه قلبه الظاهري فقال : (( إنّه مهجة قلبي )) . وقد أعطاه روحه فقال : (( إنّه روحي التي بين جنبي )) . وقد أعطاه فؤاده فجعله له ثمرة . وقد أعطاه عقله فجعله له طمأنينة . وقد أعطاه باصرته فقال : (( إذا نظرت إليه ذهب ما بي من الجوع )) . وقد أعطاه شامّته فقال : (( هو ريحانتي )) . وقد أعطاه عينيه فقال (صلّى الله عليه وآله) : (( هو نورهما )) . وقد أعطاه من بين عينيه فقال (صلّى الله عليه وآله) : (( هو جلدة ما بين عيني )) . وقد أعطاه قوته فقال (صلّى الله عليه وآله) : (( هو قوتي إذا نظرت إليه ذهب ما بي من الجوع )) . وقد أعطاه كتفه فجعله له مركباً . وقد أعطاه ظهره فجعله له مرتحلاً . وقد أعطاه حجره فجعله له حاضناً . وقد أعطاه لسانه فجعله له راضعاً . وقد أعطاه يده فجعل إبهامه ومسبحته له غاذياً . وقد أعطاه صدره فجعله له مجلساً ومأمناً . وقد أعطاه شفتيه فجعلهما مقبّلاً ولاثماً . وقد أعطاه كلامه فجعله له مادحاً وراثياً وذاكراً له في كلّ حين . وقد أعطاه ابنه فجعله له فادياً ، فكان يقول (صلّى الله عليه وآله) مكرّراً : (( فديت مَنْ فديته بابني إبراهيم ))(3) . الأمر الثاني : في بيان بعض تفاصيل هذه فنقول : أمّا امتياز علاقته معه فيظهر معه من كيفية لقائه له ، وحضوره عنده ومجيئه له ، وذهابه إليه ، فإنّ العلاقة مع الأولاد خصوصاً في حال طفولتهم والاستئناس معهم ، واللعب معهم ، أمر معتاد لكن تحقّق هذه الكيفية بالنسبة إليه (صلّى الله عليه وآله) مع الحسين (عليه السّلام) خارق للعادة . فترى النبي (صلّى الله عليه وآله) كأنّه وهو فرد في جلالته ؛ في عسكر حين تلقاه وفي حشم . فكيف بجلالته ووقاره حين هو جالس في أصحابه ، فمع ذلك الوقار الذي علا كلّ وقار ، ومع تلك السكينة التي أنزلها الله تعالى عليه ، ولُقّب بصاحب الوقار والسكينة . كان إذا رأى الحسين (عليه السّلام) مُقبلاً عليه وهو (صلّى الله عليه وآله) يحدّث أصحابه يقطع حديثه ، ويقوم من مجلسه ويستقبله ، ويحمله على كتفه المبارك ، ويأتي به فيقعده عنده أو في حجره . وأعجب من ذلك أنّه وهو على المنبر يخطب يقطع خطبته وينزل ويستقبل ويقول كلاماً يقضى منه العجب ، وذلك في رواية ابن عمر أنّه قال (صلّى الله عليه وآله) : (( والذي نفسي بيده ، ما دريت أنّي نزلت من منبري )) . ادامه دارد