••••••••••••••••••••••••••••
___________________________
#زنجیر_عشق
#فاصله_ما
#1
○○○○○○○○○○○○○○○
خب قبل از اینکه شروع کنیم
بریم سراغ معرفی بزرگتون خود قوزمیتم :
بنده صحرا هستم صحرا صالحی فرد
یک دختر ناز و گوگولی البته تعریف از خود نباشه چشاهمتون زیر پام .
یک داداش بز تر از خودم آخ نه
ببخشید بز دارم که خیلی عنه
ولی نمی دونم این دوست دختراش
چی مصرف کردند که رل این الدنگ شدند خلاصه اینم از صدرای ما .
مامانم که تو پنج سالگیم تصادف کرد.
و بابامم حاج سامین یک تاجر اس و هیچوقت نبوده .
دوستای شفیق و لاشی بنده دو تا کله پوک هستن که باهم میشیم سه کله پوک
پریا و آیدا دو تا چلمنگ.
من و آیدا توی یک کمپانی کار می کنیم
و انگار منشی و مراقب بازیگرا
و خواننده های لوس و نونوریم.
و من بنده خدا میون این همه بازیگر و
کراش های هات افتادم گیر یک عفریته
ی میمون به نام تارا رهنورد .
اونوقت آیدا افتاده گیر امیر ژووووون.
____________________
••••صحرا••••
دیرینگ...
دیرینگ...
دیرینگ...
صحرا : از شهرداری محترم خواهش مندیم ....
( او اون پهلو کردم )
دیرینگ...
دیرینگ...
••••صدرا••••
داشتم با یکی از دوست دخترام لاس می زدم که صدای رو مخ زنگ گوشی صحرا
گوشام رو به هاج داد .
با حرص از دست دوست دخترم که هی
باهاش می گفتم :
+اول تو قطع کن عشقم .
_نه اول تو صدرا جونم .
+میدونی که خیلی دوست دارم اول تو قطع کن .
_نه عزیزم ع این چه کاریه اول تو .
+بای .
داشتم گوشیو قطع می کردم که
صدای تو دماغیش اومد .
_ نه صبر....
که گوشیو قطع کردم ...😁
{ پارت گوگولیای خطا }🥺🍫
•••••••••••••••••••••••••••• ___________________________ #زنجیر_عشق #فاصله_ما #1 ○○○○○○○○○○○○○○○ خ
پارت اولمون ♡
🏃♀
هنوز هیچی نشده رو صدرا کراش زدم 😂
ولی اگه دقت کنید رفتارش واقعا
شبیه ایرانیاس با دوست دختراشون😜