📃 برشی از یک کتاب:
احساس ارزشمندی چیزی نیست که دیگران دربارهی شما فکر میکنند.
🔻 وقتی دیگران به ما میگویند:
خوب یا بد هستیم،
باهوش یا تنبلیم،
شایستگی داریم یا نداریم،
پذیرش نظر آنها بسیار ساده است. در این صورت فقط هنگامی که تشویق و تمجید شویم باور میکنیم باارزش و بااعتباریم.
هر چه تشویقها بیشتر شود، بیشتر احساس ارزشمندی میکنیم.
🔻اما با توقف تشویقها یا آغاز انتقادها با مشکل روبهرو خواهیم شد و در چنین مواقعی احساس درماندگی و ناتوانی میکنیم؛ زیرا دیگر فردی نیست که احساس ارزشمندی ما را تقویت کند و بالا ببرد.
📚 احساس ارزشمندی و راههای تقویت آن
🖊 دکتر علی صاحبی
@ertebatmoaserdini
#خود_شناسی
#عزت_نفس
.
پدر گفت: دوست داشتن كه عيب نيست باباجان.
دوست داشتن دل آدم را روشن میكند؛ امّا كينه و نفرت دل آدم را سياه میكند.
اگر از حالا دلت به محبت انس گرفت، بزرگ هم كه شدی آمادهی دوست داشتن چيزهای خوب و زيبای اين دنيا هستی.
دل آدم عين يك باغچه پر از غنچه است. اگر با محبت غنچهها را آب دادی باز میشوند، اگر نفرت ورزيدی غنچهها پلاسيده میشوند.
آدم بايد بداند كه نفرت و كينه برای خوبی و زيبایی نيست، برای زشتی و بیشرفی و بیانصافی است.
اينجور نفرت علامت عشق به شرف و حق است.
📚از کتاب سووشون
@ertebatmoaserdini
#مهربانی
#عشق_نفرت
#اخلاق_معاشرت
.
تا وقتی به این فکر چسبیدهاید که دلیل خوب زندگی نکردنتان، بیرون از وجودتان است، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نمیدهد.
تا وقتی مسوولیت خود را به دوش دیگران بیاندازید که با شما بیانصافی میکنند، (یک همسر بیفکر، یک همسایه زیادهطلب، یک دوست پرتوقع، ژنهای ناجور، اجبارهای مقاومتناپذیر) وضع شما همچنان در بنبست میماند.
تنها خود شما مسئول جنبههای قطعی موقعیت زندگی خود هستید و فقط خودتان قدرت تغییردادن آن را دارید.
اروین دیوید یالوم
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#اختیار
#خود_کنترلی
#مدیریت_ذهن
.
هدایت شده از ارتباط موثر
طبیعی است هر کدام از ما در شرایط نامعمول، دستپاچهتر و شتابزدهتر و شاید بدون تامل عمل میکنیم، و احتمالاً هر چه میزان این دستپاچگی بیشتر باشد، هزینههای روانی، جسمی و ارتباطی بیشتری باید بپردازیم.
اگر بتوانیم بر دستپاچگی ناشی از تطابق نداشتن شرایط کنونی با شرایط مطلوب مسلط شویم، هزینههای روانی و جسمی کمتری را در قبال تصمیمات خود خواهیم پرداخت؛
برای رسیدن به این تسلط ابتدا باید با عملکرد سیستم ذهن و نیز سیستم روان خود در شرایط نامعمول آشنا شویم.
و سپس مهارت کنترل و مدیریت ذهن خود را بیاموزیم.
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#اخلاق_معاشرت
#انتخاب
#خود_کنترلی
#صبر
.
نوشتهاند:
«گوش کردنی که با بیاعتنایی همراه باشه که اسمش گوش کردن نیست...
گوش کردن واقعی اونیه که خودت رو جای طرف بذاری و درکش کنی.
نمیتونید تصور کنید کسی که گوش کردن واقعی رو بلد باشه چقدر کمیابه!»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
مهارت گوش دادن موثر، مهارتی لازم و تاثیرگذار، و البته کمیاب...
به مناسبت آغاز دوره کارگاهی مهارت گوش دادن فعال
@ertebatmoaserdini
#ارتباط_موثر
#همدلی
#عزت_نفس
#گوش_دادن_فعال
#اخلاق_معاشرت
.
هدایت شده از ارتباط موثر
⭕️ برای تامل:
اگر شما گاهی شکستی نمیخورید، احتمالا نشانه آن است که کارهای خلاقانه چندانی انجام نمی دهید...
@ertebatmoaserdini
#موفقیت
#خلاقیت
#انتخاب
#تغییر
.
📃 برشی از کتاب
⭕️ بیارزشسازی سودها در فرد افسرده
به دلیل وجود سوگیری منفی(منفی نگری) در ذهن فرد افسرده، سودهای بالقوه(که در آینده می تواند به دست آورد) یا واقعی(که هم اکنون دارد) را یا خنثی میانگارد یا دارای نکتهی مثبت ناچیزی میداند. حتی گاهی ممکن است کاملا بر عکس، آنها را بد و ناخواستنی بشمرد.
▪️در نظر وی، سودهای که به دست می آورد در بهترین حالت، بهبود مختصری فراهم میکند،که اهمیتی اندک دارد.
افراد افسرده، آستانهی بالا برای ادراک سود دارند؛ به عبارت دیگر، تعریف آنها از سود، ایدهآلگرایانه است. حتی اگر فرد افسرده، یک سود را واقعاً به منزلهی سود ادراک کند، افزایش آن در خلال موقعیت کنونی را خفیف قلمداد میکند.
▪️به علاوه، فرد افسرده برای نقش خود یا رفتارش در ایجاد سود، ارزشی قائل نیست.او به سادگی سودها و دستاوردهایش را نادیده میگیرد.
📚 کتاب:مقاومت در شناختدرمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ گاهی اوقات ندیدن خوبیها و داشتهها به سبب مشکلاتی مانند افسردگی است.
به سادگی داشتههای خود را انکار نکنیم و از دست ندهیم.
@ertebatmoaserdini
#افسردگی
#عزت_نفس
#منفی_نگری
#مدیریت_ذهن
#توجه_به_داشته_ها
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آتشنشانیم یا آتشافروز...؟
برای آتشهایی که در دل جامعه ایجاد میشود، هم نیاز به آتشنشانهای عاقلی داریم ...
لازم است
مراقب دلهایی که میسوزد؛
و آتشهایی که از زبان و رفتار افراد در دل و جان دیگران افروخته میشود، باشیم.
@ertebatmoaserdini
#خود_کنترلی
#اخلاق_معاشرت
#ارتباط_موثر
#مهربانی
#همدلی
.
🔘فرهنگ سه خطی
✍️میگویند:يک روز فرانتس کافکا نویسندهی معروف، در حال قدمزدن در پارک، چشمش به دختر بچهاي افتاد که داشت گريه ميکرد.
کافکا جلو ميرود و علت گريه دخترک را جويا مي شود. دخترک همانطور که گريه میکرد پاسخ میدهد: عروسکم گم شده...
کافکا با حالتي کلافه پاسخ ميدهد: امان از اين حواس پرت,گم نشده,رفته مسافرت! دخترک دست از گريه ميکشد و بهت زده ميپرسد: از کجا ميدوني؟
کافکا هم مي گويد:
برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه... دخترک ذوق زده از او مي پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه؟
کافکا ميگويد:
نه,توی خانهست.
فردا همين جا باش تا برات بيارمش...
کافکا سريعاً به خانهاش بازميگردد و مشغول نوشتنِ نامه ميشود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابي مهم است.
اين نامه نويسي از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه ميدهد و دخترک در تمام اين مدت فکر ميکرده آن نامهها به راستي نوشته عروسکش هستند.
در نهايت کافکا داستان نامهها را با اين بهانه عروسک که «دارم عروسي ميکنم» به پايان ميرساند اين ماجراي نگارش كتاب «کافکا و عروسک مسافر» است.
او سه هفته از روزهای سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودک میکند و نامهها را "به گفته همسرش "، با دقتی حتی بيشتر از کتابها و داستانهايش مینویسد.
کودک که واقعا باورش شده بود، پرسید:
امّا چرا عروسکم براي شما نامه نوشته؟
کافکا گفت: چون من نامه رسان عروسکها هستم.
(کافکا دارای دکترای حقوق بود اما هرگز به وکالت نپرداخت. روحیات لطیفش این اجازه را نمیداد. او در اثر سل در جوانی در گذشت. وی از بزرگترین نویسندگان جهان است.)
کافکاوعروسک مسافر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖍جامعهیی که در آن راههای طولانی، کمرفت و آمد و خلوت میشود، جامعهای که در آن افراد حوصلهی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد،
جامعهیی که برای رسیدنِ به اهدافش فقط به اندازهی خواندنِ همان سه خطِ بالای استاتوسها زمان میگذارد! جامعهی مبتلا به
«فرهنگِ سهخطی» است.
🔸فرهنگِ سهخطی میگوید اگر نوشتهیی بیشتر از سه سطر شد، نخوان!
فرهنگِ سهخطی به ما میگوید راهِ رسیدن به هدف ولو به درستی طولانی باشد, یا بیخیالاش بشو یا سراغِ میانبُر بگرد!
.
🔸فرهنگِ سهخطی است که ربا و فساد دارد، اختلاس دارد، دزدی دارد، بیسوادی دارد، رشوه دارد، حقخوری و هزار جور دردِ بیدرمانِ دیگر دارد. فرهنگِ سهخطی است که این همه آدمِ بیکار دارد.
چرا که همیشه عجله برای زود رسیدن به بهترین و برترین نتایج و موقعیتها را دارد.
🖍برای درکِ عمقِ این فاجعه فرهنگی، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم. به شبکههای اجتماعی خود نگاه کنیم، حوصلههای اندک برای یادگیری و البته با آرزوی رسیدن به اهدافی بلند و بسیار بلند...
وقتی که کسی مینویسد: «اوه! طولانی بود، نخوندم!»
یا «سرسری یه نیگاه انداختم, با کلیّتش موافقم!»
یا«چه حوصلهیی !»
یا«لایک کردم، ولی نخوندم!»
و...
🔹به نظر میرسد پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که با وجود راه رفتن و طی مسیر و تحمل خستگیها، به هدف نمیرسد.
آن پُل، همان فرهنگِ شکیبایی ست.
جامعهیی که همه چیز را ساندویچی میخواهد، در مطالعه, سه خط استتوس برایش بس است.
در ازدواج؛ بین عشق و نفرتاش ده ثانیه زمان میبرد.
در سیاست؛ بینِ زندهباد و مُردهبادش، نصفِ روز کافی ست.
در کار؛ از فقر تا ثروتش یک اختلاس فاصله دارد.
در تحصیل؛ از سیکل تا دکترایاش یک مدرک آب میخورد.
در هنر؛ از گمنامی تا شهرتاش به اندازهی یک فیلم دو دقیقهیی در یوتیوب است!
.
🖍فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد چیزی را نخوانده، بپسندم.
موضوعی را نفهمیده، تحلیل کنم.
راهی را نرفته، پیشنهاد بدهم.
دارویی را نخورده، تجویز نمایم.
نظری را ندانسته، نقد کنم...
⛔️ فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد به هر وسیلهیی برای رسیدن به هدفام متوسل شوم.
چون حوصلهی راههای درست را که معمولا طولانیتر هم است، ندارم.!
@ertebatmoaserdini
#صبر
#یادگیری
#موفقیت
#انتخاب
#خودسازی
#خود_کنترلی
.
هدایت شده از ارتباط موثر
افکار گردویی، در زندگی
💠 می گویند: ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ آﻓﺮﯾﻘﺎ ﺭﻭﯼ ﺗﻨﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎﯾﯽ درست میکردند ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎ ﮔﺮﺩﻭ میگذاشتند! ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ برداشتن ﮔﺮﺩﻭ، ﺩﺳﺖ خود ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎ ﻣﯽڪﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﯽﮔﺮفتند، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧستند ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ، ﺟﯿﻎ ﻣﯽﺯنند ﻭ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﭘﺮند، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓڪﺮشان ﻧﻤﯽﺭﺳید ڪﻪ ﺑﺮﺍﯼ آزاد شدن، باید ﺩﺳﺘشان ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ڪنند ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺷڪﺎﺭ ﺷڪﺎﺭﭼﯿﺎﻥ ﻣﯽﺷﻮند!
💠 بسیاری از ﺍﻓڪﺎﺭ و باورهای غلطی ڪه از دیر باز قبول ڪردهایم، ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺁن ها ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ڪﻨﯿﻢ، ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽﺷﻮیم؛ اما هر قدر سعی کنیم محکمتر آنها را بگیریم، اسارت مان جدی تر خواهد شد.
گاهی انسان گمان دارد که رها کردن گردوی برخی باورها، متاع گرانبهای زندگی است، در حالی که باید با جرات آن را رها کرد تا آزاد بودن را درک کرد.
💠 باورهای غلط به باورهایی گفته میشود که مقدمات غیرمنطقی و احساسی دارد. و وقتی با الگوی عقل و دین میسنجیم به نادرست بودن آنها پی میبریم.
💠 معمولا افراد موفق به واسطه ارتباط با معلم و مشاور امین، الگوها و ملاکهای غلط را شناسایی کرده و برای مدیریت و کنترل افکار و ذهن خود، تلاش و تمرین میکنند.
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#مهارت_آموزی
#مثبت_نگری
#موفقیت
#زندگی_عاقلانه
#انتخاب
.
هدایت شده از ارتباط موثر
📄یک داستان، یک درس
در مدرسه یک دهکدهی کوچک معلم از دانش آموزان خواست تا تصویری از چیزیکه برایشان بسیار با ارزش است را بکشند.
او با خود فکر میکرد که این بچههای فقیر حتما تصویر خوراکی، و یا انواعی از نداشتههای خیالی خود را میکشند.
وقتی یکی از بچه ها نقاشی ساده و کودکانه خود را تحویل داد,معلم شوکه شد.
او تصویر یک دست را کشیده بود. ولی این دست چه کسی بود؟
یکی از بچه ها گفت من فکر میکنم این دست خداست که بما غذا میرساند. دیگری گفت که این دست کشاورزی است که گندم میکارد....
معلم بالای سر آن کودک رفت و از او پرسید این دست چه کسی است؟
کودک در حالیکه خجالت میکشید گفت:خانم، این دست شماست.
معلم بیاد آورد که از وقتی این کودک پدر و مادرش را از دست داده بود به بهانههای مختلف پیش او میآمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد....
گفتهاند:
ایمان داشته باش که کوچکترین محبتها از ضعیفترین حافظهها پاک نمیشود.
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_معاشرت
#ارتباط_موثر
#مهربانی
.
هدایت شده از ◾️تبلیغ نیوز | دفتر تبلیغات اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید | معلم عزیزم روزت مبارک
🌀 کاری از گروه تبلیغی هنری #کافهموشن
🔹 تولید شده در اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
🔻 #تبلیغ_نیوز مرجع رسمی اطلاع رسانی دفتر تبلیغات اسلامی:
🔺 @tablighnews
هدایت شده از دفتر آیت الله العظمی مظاهری
💠 هیچ عبادتی بالاتر از معلّمی نیست
#عکس_نوشته
🆔 @almazaheri
🔳 زندگی یعنی...
گفتهاند:
زندگی عمر کردن نیست،
بلکه "رشد" کردن است
عمر کردن کاری است که از همهی حیوانات برمیآید.
اما رشد کردن هدف والای انسان است،
که عدهی معدودی میتوانند ادعایش را داشته باشند.
@ertebatmoaserdini
#مهارت_آموزی
#توانمند_باشیم
.
🔵 گوش دادن برای یک مدیر
گوش دادن برای یک مدیر ضروری است و حتی قبل از اینکه با یک کارمند مشغول صحبت شوید شروع می شود.
مدیریت کارکنان با گوش دادن شروع می شود، و گوش دادن قبل از اینکه انتظار داشته باشید(قبل از هر مکالمه) شروع می شود.
ما گوش دادن را به عنوان چیزی که بین شروع و پایان یک مکالمه اتفاق می افتد در نظر می گیریم یعنی: توجه کردن، برقراری ارتباط چشمی، یادداشت برداری و عدم صحبت کردن به صورت همزمان با طرف مقابل. اینها همه بخش هایی از مجموعه مهارت های گوش دادن هستند که باید آنها را تمرین کنید.
به گفته دایان شیلینگ، متخصص هوش هیجانی، مهارت گوش دادن شامل باز نگه داشتن ذهن و عدم نتیجه گیری سریع قبل یا در حین مکالمه می شود.
@ertebatmoaserdini
#گوش_دادن_فعال
#ارتباط_موثر
#اخلاق_معاشرت
.
هدایت شده از ارتباط موثر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر مهربان و حکیم(دام عزه):
«اقیانوس را به موج آوردن کار ساده ای نیست؛ اینها اقیانوس را به موج آوردند.»
🌹پرواز تا بهشت
لحظاتی از دیدار صمیمانه خانواده شهدای مدافع حرم
https://www.instagram.com/tv/CP1NMPQgiM8/?utm_source=ig_web_copy_link
شعر مادر شهید:
سر که زد چوبه ی محمل ، دل ما خورد ترک
غربتش ریخت به زخم دل عشاق نمک
آنقدر داغ عظیم است که بر دل شده حک
سر زینب به سلامت ، سر نوکر به درک
📌یادمان هست، که ما مدیونیم؟
سلام و درود خدا بر مادران و همسران و فرزندان شهداء
@ertebatmoaserdini
#من_ایرانی_ام
#فرشتگان
#عزت_نفس
#افتخار
#معنویت
#مهربانی
#زندگی_عاشقانه
.
یک داستان، یک درس
من فقط معلم نیستم
مریم صیاد آموز
لنگان لنگان داشتم تو خیابون راه میرفتم که یه خانم مودب و شیک پوش بهم نزدیک شد ازم پرسید : شما آقای نصیری هستین؟
گفتم : بله
گفت : من شاگرد شما بودم ، دبیرستان توحید، یادتون میاد؟
با اینکه قیافش اشنا بود ، گفتم :
نه متاسفانه،آخه من خیلی دانش آموز داشتم .
و بعد ادامه دادم : خب مهم نیست شما خوبید خانم ؟
گفت : بله ممنون استاد،
من شیمی خوندم و تا دکترا ادامه دادم البته نه اون سالهای جنگ دکترامو چند سال بعد گرفتم و در حال حاضر محقق هستم.
آقای نصیری ، "سماک بحری" هستم یادتون اومد؟
از شنیدن حرفاش خیلی خوشحال شدم وقتی کمی دقت کردم ،شناختمش ،آره خودش بود
اتفاقا خیلی دلم میخواست از احوالش با خبر بشم و حالا دیده بودمش که فرد موفقی شده بود ،
یه هو رفتم به بیشتر از بیست سال پیش . اون موقع ها با اینکه انقلاب شده بود و مدارس تفکیک شده بود؛ به علت کمبود دبیر بعضی از دبیران مرد مدارس دخترانه تدریس میکردند .
من هم اون وقتها به دانش آموزان دختر جبر درس میدادم، یادم اومد این دختر چند جلسهای که صبحها من کلاس داشتم دیر سر کلاس میاومد و من هم همیشه دعواش میکردم و بدون اینکه چیزی بگه میرفت سر جاش.
من هم کلی عصبی میشدم و به خاطر نظم کلاس، سریع درسو ادامه میدادم .
چند بار میخواستم واسه دیر کردش به مدیر بگم ولی یادم میرفت تا اینکه یه روز زنگ اخر تو کلاس بغلی ، آخرین نفری بودم که از کلاس میرفتم بیرون یه هو همین دانش آموز "سماک بحری" رو دیدم که به دیوار راهرو تکیه داده و تو چشماش پر از اشکه .
پرسیدم :سماک چی شده؟
با بغضی که تو گلوش بود جواب داد: پام پیچ خورده آقا حالا نمیدونم چه جوری برم خونه؟
یه هو گفتم : بیا من میرسونمت
اون وقتها یه ماشین پیکان داشتم که هرکسی نداشت
جواب داد : نه آقا خونمون دوره
گفتم : اشکالی نداره میرسونمت ، میتونی تا ماشین یه جوری بیای؟
درحالی که برق خوشحالی تو چشماش موج میزد گفت:بله آقا
بالاخره هر جور بود خودشو تا ماشین رسوند من هم که طبعا عذر داشتم و نمیتونستم دستشو بگیرم ، بلاخره به سمت خونه اش حرکت کردیم وقتی آدرس میداد تازه متوجه شدم خونهاش خارج از شهر و در یکی از دهات اطراف قرار داره. وقتی رسیدیم سر یه جاده خاکی گفت : آقا تو همین جاده است دیگه خودم میرم ممنون. گفتم : نه چه جوری میخوای بری میرسونمت
همینطور که میرفتیم چون راه خیلی طولانی شد ازش پرسیدم : این مسیر رو با کی میای بری مدرسه ؟
گفت: با هیشکی آقا، پیاده میام تاسر خیابون ۵ صبح بلند میشمِ اما خب گاهی بارونو باد باعث میشه کمی دیر برسم
داشتم دیوونه میشدم این همه راهو این دختر پیاده میاومد !!!!.
خلاصه رسیدیم خونشونُ یه خونه روستایی دیدم که از امکانات اون زمان هم خیلی چیزها کم داشت.
به سختی رفت بالا و گفت : بفرمایید
صدای پیر مردی از تو اتاق شنیده شد که پرسید: طاهره کیه ؟
دانش آموزم جواب داد : آقا معلممه
پیر مرد اصرار کرد که برم بالا و یه چای بنوشم.
من هم رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی
پیرمرد که فهمیدم پدر طاهره دانش آموزم بود گفت: آقا معلم این دختر همه زندگی منه، الان دوساله مادرشو از دست داده منم مریضم، هم تو مزرعه کار میکنه هم تو خونه به دوتا برادرهای کوچیکشم میرسه ، میگم دختر نمیخواد درس بخونی راه به این درازی چه کاریه آخه ولی هی اصرار میکنه میخوام درس بخونم آه ببینین الان شما رو تو درد سر انداخته...
گفتم : این چه حرفیه در حالی که با بغضی که گلومو گرفته بود به زور چایی که طاهره آورده بودو میخوردم گفتم: ببخشید من دیگه باید برم.
تمام راهو که بر میگشتم گریه کردم پیش خودم گفتم من فقط یک معلم نیستم؛
من باید بیشتر از اینها از حال دانش آموزم با خبر باشم.
از اون روز به بعد بهش زنگهای تفریح کمک میکردم چند تا کتاب بهش دادم و دیگه دعواش نکردم اینها تنها کاری بود که از دستم بر میاومد .
حالا اون با وجود تمام مشکلات اینقدر موفق شده بود و من بهش افتخار میکردم ،همینطور که لبخند میزدم، نگاش میکردم که یه هو از گذشته بیرون اومدم چون صدام زد: آقای نصیری .....
و ادامه داد : خیلی خوشحال شدم دیدمتون من هیچ وقت محبتهایی که به من کردین رو فراموش نمیکنم
گفتم : خواهش میکنم من افتخار میکنم که چنین شاگردی داشتم.
خداحافظی کرد و در حالی که ازم دور میشد پیش خودم گفتم : امیدوارم معلمهای امروزی هم بدونند که فقط یک معلم نیستند....
@ertebatmoaserdini
#ارتباط_موثر
#همدلی
#اخلاق_معاشرت
#مهربانی
#قضاوت
#مسئولیت_پذیری
.