🔥♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️ ♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️ 🔥♥️🔥♥️🔥♥️ ♥️🔥♥️🔥♥️ 🔥♥️🔥♥️ ♥️🔥♥️ 🔥♥️ ♥️ #پارت_737 #رمان_حامی دیگر وقت سرخ و سفید شدن و خجالت کشیدن و سر به زیر ماندن نبود. خسته شده بودم از این نقش مسخره ای که به من نسبت داده شده بود. نامحسوس، شنود را روشن کردم و با لحنی قاطع گفتم : من اون تیکه پارچه رو نمی پوشم. سر تکان داد. لبخند کجی زد و گفت : عه؟! نه بابا. میشه معرفی کنی؟! - کی رو؟ چشمانش را بست و با لحنی بسیار جدی گفت : اولا وقتی می بینی بزرگترت وایساده، یکم شعور نمایی کن و بلند شو. سر این موضوع بحث نکردم و برخاستم. زل زدم در چشمانش. - کی رو معرفی کنم؟! - آقا بالا سرتون. کسی که ازش دستور میگیری. یک لحظه تصور کردم بویی از ماجرا برده، اما خودم را لو ندادم و گفتم : از چه نظر؟ صدایش بالا رفت. - از این نظر که سایه بالاسرت منم ولی تو همون غلطی رو می کنی که خودت می خوای! تصمیم گرفتم تلاشم را کنم که تا شاید با زبان مسالمت آمیز بتوانم با او به نتیجه رسم. هرچند بعید بود، ولی بهتر بود شانس خود را امتحان کنم. لباس را از روی دسته ی مبل برداشتم.

پارت سورپرایز امشب تقدیم عزیزانم☺️🥀

🔴افتتاح شد🎉 📯افتتاح شد🔰 بزرگترین کانال دکتر الهی قمشه ای در ایتا💙💚😊 بزرگترین مرجع صحبت ها و ویس های دکترالهی قمشه ای تو ایتا برای اولین بار 😍😍 💎مثل الماس بدرخش😊 💯زندگیت رو متحول کن کنار ما 🤝 #دکتر_الهی_قمشه_ای 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/193331918Cdc3bc1a54a

چطور❗️ آدم‌هایی با شرایط بدتر از تو به موفقیت رسیدند❓❗️ 😳🤔 رمز موفقیت اون‌ها رو در کانالمون بهت می‌گیم!"🔰 https://eitaa.com/joinchat/193331918Cdc3bc1a54a

اگه ۴ نفرم برید قبل شروع هم پارت میدما😍❤️☝️

همکاری نکردید جبران نکنید زوود میسوزه❌🔥

از دیشب چند نفرم لفت داده پیش مشتری شرمنده شدیم زوود منتطرم❌❌

تا نیم ساعت وقت دارید 😭❌😔

🔥♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️ ♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️ 🔥♥️🔥♥️🔥♥️ ♥️🔥♥️🔥♥️ 🔥♥️🔥♥️ ♥️🔥♥️ 🔥♥️ ♥️ #پارت_738 #رمان_حامی جلویش گرفتم و با لحن ملایمی گفتم : اکبر خان این لباس هیچ جای من رو نمی پوشونه من از این مدل لباسا فقط پشت ویترین مغازه ها دیدم. تا حالا همچین چیزی حتی جلوی محرم خودم هم نپوشیدم. بعد شما از من می خواید اینو بپوشم و برم بیرون؟ شدنیه؟ قلبش از آهن هم سخت تر بود. به آهن اگر ضربه بزنی، حداقل یک سر و صدایی می کند، اما او.... خودش را تا جایی که می شد به من نزدیک کرد. سرش را جلو آورد و آرام گفت : من کی ام؟! زیر لب جواب سوال هایش را می دادم. - اکبر. - بله؟! به اجبار گفتم : اکبر خان. - آهان. حالا شد

كار داریم در این شعر فراوان با در💔 ☘کربلایی ناصر دودانگه #فاطمیه ✍شعر از شاعر گرانقدر محسن کاویانی ✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨