eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
822 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حࢪ‌ف دلیِ🖤
همسایه ها .. 6 نفر به مامیدین؟!
♥️👀
عشقـہ♡ چهارحرفہ
♥️👀
با صدای خنده ات بردی دل از ماچادری می پذیری با حیا ما را برای همسری؟🫀 Eshghe4harfe
گفتند از تو شعر بخوانم، تعجب است! توصیف کوه را بہ غبارے سپرده اند... Eshghe4harfe
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‏امروز که اوضاع جهان مایه ی شرم‌ است ای عشق دل افروز دل ما به تو گرم است Eshghe4harfe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱 🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤 🖤🌱 🖤 وقتی چهره ی یوسف را در صفحه ی مانیتور دید، لبخندی بر گوشه ی لبش نشست: - سلام آقای دکتر... - سلام خانم آرام... حالتون چطوره؟ - خوبم. شما چطورید؟ با غربت در چه حالید؟ یوسف لبخند کجی گوشه ی لبش نشست: - این غربت با اون غربتی که من تجربه کردم مثه زندگی تو بهشت میمونه... ماه منیر امیر طاها را بغل کرد: - پسرتون خیلی وقته منتظرتونه! امیر طاها با دیدن صفحه ی رنگی مانیتور خودش را خم کرد و با کف دستش به مانیتور میزد و دَد...َدَدَ میکرد... آب دهنش سرازیر و جای دندانهای پیش پایینش سفید شده بود... ماه منیر گفت: - چند روزه که بیتابی میکنه... احساس میکنم کمی داغ شده... موقع شیر خوردن خیلی اذیت میکنه... هر چیزی دستش میاد، با غیض به لثه هاش میکشه... یوسف با مهربانی گفت: - نگران نباشید... داره دندون در میاره! بهش قطره استامینوفن بدید. هر 6 ساعت 20 قطره! چقدر حس خوبی داری وقتی میدونی یکی هست که حتی تو کوچکترین گرفتاریها میتونه کمکت کنه! ماه منیر از یوسف خداحافظی کرد و امیر طاها را روی زمین گذاشت. دوربین کامپیوتر را طوری تنظیم کرد که یوسف بتواند امیر طاها را ببیند و با او صحبت کند. ماه منیر به سمت کمد لباسهای امیر طاها رفت و خودش را مشغول تا زدن لباسهای او کرد. در حالیکه شش دنگ حواسش پی صحبتهای یوسف با پسرش بود . امیر طاها شست پایش را به دست گرفته بود و با خودش بازی میکرد. یوسف با لحن گرم و مهربانی شروع به صحبت کرد: - پسر بابا حالش چطوره؟... امیر طاها... امیر طاها... با توام پسرم...! امیر طاها با شنیدن اسمش حرکات دستش متوقف شد و شست پایش را ول کرد. و سرش را به اطراف چرخاند. - خوبی بابایی...؟ چقدر بزرگ شدی تو این دو هفته... پسر خوبی بودی؟ شیطونی نکردی؟ کپی؟نشه بهتره:)! Eshghe4harfe 🌱🖤 🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
بسم‌رب‌النور🌱
شنیده‌ام‌که‌ملائک، به‌وقتِ‌حاجتِ‌خویش قسم‌دهند‌خدارا، به‌آبرویِ‌حسین(ع):] Eshghe4harfe