eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
801 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
حدادیان_بیا آقا.mp3
5.27M
بیا آقا نگاهی به منو شکسته بالم کن💔 درستم نمیشم فکری به حالم کن😰 همین روزا شاید مردم حلالم کن💔 🎶 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
سلام جانا خوبید بزرگواران امروز باز هم کلیپ در خواستی داریم بیا وببین خواهران گلم اگر همچین کلیپی در خواست دارید پی وی در خدمتم فقط اسم شریفتون بزارید کافیه ممنونم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر خواهران گلم از همین کلیپ در خواست دارین پی وی در خدمتم فقط اسم شریفتون لطف کنید ممنون @jjbjjhyuigg بفرمایید اینم از ایدی خواهران گلم فقط فقط اسم شریفتوت وبگید یاعلی @eshghe4harfe
📲💭 تو تاکسی نشسته بودم راننده داشت بالا تا پایین نظام رو میشست... بعد اومد از منم تایید بگیره تا گفت همین خامنه‌ای... صلوات فرستادم! از لحظه ای که صلوات فرستادم تا خود مقصد فقط از آرمان های امام (ره)گفت، تاره کولر رو هم روشن کرد با پول خرد هم مشکلی نداشت😎
سلام بزرگواران مدت زمان کلیپ در خواستی تمام شد یعنی برنامه غیر فعال شد وباید دوباره فعال ش کرد شرمنده ببخشید انشاالله هرچه سریع تر فعالش کنم ودر خدمت شما باشم ممنونم
دست گرفتن اسلحه لیاقت میخواهد که بعضی ها ندارند🚶🏻‍♂ ♥️♥️♥️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
✨زندگی شهید •| ❣️ *📚راز یک معامله‌ی شیرین* تو جبهه قسمتِ تعمیرگاه کار می‌کردم چون هوای جنوب خیلی گرم بود صبح‌زود تاظهر کار می‌کردیم ظهر هم می‌رفتیم استراحت. یه ‌روز ظهر تو هوای‌گرم یه بسیجی جوانی اُومد گفت اخوی خدا خیرت‌بده ما عملیات داریم ماشین مارو درست کن برم.😊 گفتم مردحسابی الآن ظهره خسته‌ام برو فردا‌ صبح بیا🤨 با آرامش گفت اخوی ما عملیات داریم از عملیات می‌مونیم.😊 منم صدامو تند کردم گفتم برادر من ازصبح دارم کار می‌کنم خسته‌ام نمی‌تونم خودم یه‌ماهه لباس نَشُسته دارم هنوز وقت نکرده‌ام بشورم.😒 گفت بیا یه‌کاری کنیم من لباسای شمارو بشورم شماهم ماشین منو درست کن.😌 منم برا رو کَم‌کُنی رفتم هرچی لباس‌بود مال بچه‌هارو هم برداشتم گذاشتم جلو تانکر گفتم بیا بشور ایشون هم آرام بادقت لباسارو می‌شست منم برا این‌که لباسارو تموم کنه کار تعمیررو لفت دادم بعد تموم شدن لباسا اُومد. گفت اخوی ماشینِ ما درست شد؟😊 ماشین رو تحویل دادم داشت از محوطه خارج می‌شد که با مسؤولمون برخورد کرد بعد پیاده شد و روبوسی کردن و هم‌دیگه رو بغل کردن. اومدم داخل‌ِسنگر به بچه‌ها گفتم این آقا ازفامیلای حاجی هست حاجی بفهمه پوستمونو میکنه حاجی اومد داخل، سفره رو انداختیم داشتیم غذا می‌خوردیم حاجی فهمید که داریم یه‌چیزی رو پنهان می‌کنیم پرسیدچی شده؟🤔 گفتم حاجی اونی که الآن اومده فامیلتون بودن؟ حاجی‌گفت چطور نشناختین؟ ایشون مهدی‌ باکری فرمانده‌ی لشکر بودن🙂🤔🙈 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
زکودکی عاشق روی زیبای تو ام♥️✨ جانم فدایت ❣🙃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
بریم تو فاز عیدغدیر 😉 🚶🏻‍♂🚶🏻‍♂
به افتخار پروف جدیدمون❤️☘
زندگی گاهی خیلی سخت میشه مثل لیوان چای که داغ اما با کمی صبوری ولرم میشه و سختی ها کم میشه و بعد سرد میشه بدون سختی اما به یه شرط اینکه صبور باشی و (روی چاییت آب نریزی که زود سردشه😅) •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
امشب آسمان به غربت نشست🌧 ستاره پنجم هم از این دنیا رفت🥀 •┈┈••✾🖤✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🖤✾••┈┈•
بزار ریا بشهـ... 😵 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
ما گر ز سر بریده می ترسیدیم... 😌 @eshghe4harfe