eitaa logo
منم‌ شیعه‌ علی‌ ع
1.2هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
72 فایل
تاسیس شب شهادت #امام_جعفر_صادق 99/3/28 لینک کانال @eshghemola لینک ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17260621320323 کپی آزاد با ذکر صلوات برای تعجیل در فرج https://eitaa.com/joinchat/2356412470C172c143d60
مشاهده در ایتا
دانلود
👈احکام تربت امام حسین ✍ سجده بر تربت امام حسین علیه السلام، مستحب است؛ برای سجده بهتر از هر چیز تربت امام حسین علیه السلام است و سبب افزایش ثواب نماز می شود. 🔸 اولین کسی که بر تربت امام حسین علیه السلام سجده کرد حضرت علی بن الحسین، بود که پس از دفن پدر، مقداری خاک قبر را برداشت و بر آن سجده کرد و با آن خاک تسبیح درست کرد. (زندگى امام حسين عليه السلام، حسن عمادزاده، ص 855.) ♦️ توضيح المسائل مراجع، م 1083♦️ 🏴 🏴 @shia_khone
🔹تقوا سه گونه است: 1-تقوای گریز 2-تقوای پرهیز 3-تقوای ستیز ▪️گریز آن است که از محیط آلود دوری کنی. ▪️پرهیز، آن است که بتوانی در محیط گناه آلود،خودت را پاک نگهداری. ▪️ستیز، آن است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی. 🔹 گاهی یوسف وار باید از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی. 🔹 گاهی باید مانند موسی در کاخ فرعون بمانی و سکوت کنی و فقط خودت را حفظ کنی. 🔹و گاهی هم ابراهیم وار با گناه و شرک و بت پرستی مقابله و ستیز کنی و بت شکن شوی 🌷 مقام معظم 💢 «دنیای مجازی تقوای دوچندان می خواهد. 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 @shia_khone
⭕️اخلاق مهدوی 🍀 انسان بايد در "روز" چشم و زبانش را کنترل کند و برای اين که "سحر" بيدار شود، باید مقدمه‌چينی کند. 🍀 انسان اگر فرصت‌ها را از دست داد، "روز"، مراقبه نکرد و شب هم وقتش را تلف کرد، پيداست که "سحر" بلند نخواهد شد. 🍀کسی که مواظب خوراک، کلام و چشم خود نيست کِی می‌خواهد از نجوای سحر متنعم باشد؟! 💢فرصت‌ها را از دست ندهيد. فرصت‌ها می آيند و منتظر نمی‌مانند. @shia_khone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_433276413.mp3
6.62M
به سمت آرامش 🥀حتے یڪ دفعہ هم منو پس نزدے 🎤 بانفس : سید‌مهدی_حسینی @shia_khone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 استاد رائفی پور ❌ با نمیشه به رسید 👌 هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده @gonahh
با تعویض پروفایلهامون اعتراض خودمون رو در فضای مجازی اعلام میکنیم. ص ص @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_455359795.mp3
10.04M
به سمت آرامش ۵ حق بر ما، این است که بوسیله‌ی آن؛ ـ هم به خودمان خیر برسانیم، ـ هم به دیگران! زبان تند، تیز، طعنه‌انگیز، بی‌ادب ... دائماً در میان دو آتش دست و پا میزند؛ ـ آتشی که بر صاحب خود میزند! ـ آتشی که بر اطرافیانش می‌زند! 🎤 @shia_khone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منم‌ شیعه‌ علی‌ ع
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت سیزدهم🌸 *********** آرزوی اجر دنیایی کر
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت چهاردهم🌸 *********** 🌸آزار مؤمن در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم. روزها و شبها با دوستانمان با هم بودیم. شبهای جمعه همگی در پایگاه بسیج دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن، فعالیت نظامی و گشت و بازرسی و ... داشتیم. در پشت محل پایگاه بسیج، قبرستان شهرستان ما قرار داشت. ما هم بعضی وقتها، دوستان خودمان را اذیت می کردیم! البته تاوان تمام این اذیتها را در آنجا دادم. برخی شبهای جمعه تا صبح در پایگاه حضور داشتیم. یک شب زمستانی، برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی جرأت داره الان بره تا ته قبرستون و بر گرده؟! گفتم: این که کاری نداره. من الان میرم. او هم به من گفت: باید یک لباس سفید بپوشی! من سرتا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم. خس خس صدای پای من بر روی برف، از دور هم شنیده می شد. من به سمت انتهای قبرستان رفتم اواخر قبرستان که رسیدم، صوت قرآن شخصی را از دور شنیدم یک پیر مرد روحانی که از سادات بود، شبهای تا سحر، در انتهای قبرستان و در داخل یک قبر مشغول تهجد و قرائت قرآن میشد. فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار، با سید شوخی کنند.خواستم برگردم اما با خودم گفتم: اگه الان برگردم، رفقا من رو متهم به ترسیدن می کنند. برای همین تا انتهای قبرستان رفتم.هر چه صدای پای من نزدیکتر میشد، صدای قرائت قرآن سید بلند تر میشد از لحن او فهمیدم که ترسیده ولی به مسير ادامه دادم تا اینکه به بالای قبری رسیدم که او در داخل آن مشغول بود. یکباره تا مرا دید فریادی زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم. پیر مرد سید، رد پای مرا در داخل برف گرفت و دنبال من آمد. وقتی وارد پایگاه شد، حسابی عصبانی بود. من هم ابتدا کتمان کردم، اما بعد، از او معذرت خواهی کردم. او هم با ناراحتی بیرون رفت. حالا چندین سال بعد از این ماجرا، در نامه عملم حکایت آن شب را دیدم. نمیدانید چه حالی بود، وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عملم میدیدم، خصوصا وقتی کسی را اذیت کرده بودم، از درون عذاب می کشیدم. از طرفی در این مواقع، باد سوزان از سمت چپ وزیدن می گرفت، طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می شد! وقتی چنین اعمالی را مشاهده می کردم، به گونه ای آتش را در نزدیکی خودم میدیدم که چشمانم دیگر تحمل نداشت. همان موقع دیدم که آن پیرمرد سید، که چند سال قبل مرحوم شده بود، از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. سید به آن جوان گفت: من از این مرد نمی گذرم. او مرا اذیت کرد. او مرا ترساند. من هم گفتم: به خدا من نمی دونستم که سید در داخل قبر داره عبادت می کنه. جوان رو به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که ایشون داره می خونه. چرا همون موقع برنگشتی؟ دیگه حرفی برای گفتن نداشتم. ... *********** 🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍 @shia_khone
برای امام زمانم چہ کنم؟ 🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت پانزدهم🌸 *********** خلاصه پس از التماس های من، ثواب دو سال عبادتهای مرابرداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود.دو سال نمازی که بیشتر به جماعت بود. دو سال عبادت را دادم به خاطر اذیت و آزار یک مومن*1 اینجا بود که یاد حدیث امام صادق افتادم:حرمت مؤمن حتی کعبه بالاتر است *2 در لابه لای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مؤمنین برخوردم. شخصی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی می کردیم و همدیگر را سر کار می گذاشتیم. یکبار در یک جمع رسمی یا او شوخی کردم و خیلی بد او را ضایع کردم خودم هم فهمیدم کار بدی کردم، برای همین سریع از او معذرت خواهی کردم. او هم چیزی نگفت. گذشت تا روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم. دوباره به همان دوست دوران جوانی زنگ زدم و گفتم: فلانی، من خیلی به تو بد کردم. یکبار جلوی جمع، تو رو ضایع کردم. خواهش می کنم من رو حلال کن. من ممکنه از این بیمارستان برنگردم بعد در مورد عمل جراحی گفتم و دوباره بهش التماس کردم تا اینکه گفت: حلال کردم، ان شاء الله که سالم و خوب بر می گردی آن روز در نامه عملم، همان ماجرا را دیدم. جوان پشت میز گفت این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد. اگر رضایت او را می گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را میدادی تا رضایتش را کسب کنی، مگه شوخیه، آبروی یک مؤمن رو بردی. بعدها مطلبی از رسول گرامی اسلام دیدم که تأثیر گذار بود. روزی آن حضرت به کعبه نگاه کردند و فرمودند ای کعبه! خوشا به حال تو، خداوند چقدر تو را بزرگ و حرمت ت را گرامی داشته! به خدا قسم حرمت مؤمن از تو بیشتر است، زیرا خداوند تنها یک چیز را از تو حرام کرده، ولی از مؤمن سه چیز را حرام کرده: مال، جان و آبرو، تا کسی به او گمان بد نبرد . *3 🌸حسینه می خواستم بنشینم و همان جا زار زار گریه کنم. برای یک شوخی بی مورد دو سال عبادت هایم را دادم، برای یک غیبت بی مورد، بهترین اعمال من محو می شد. چقدر حساب خدا دقیق است. چقدر کارهای ناشایست را به حساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم. در این زمان، جوان پشت میز گفت: شخصی اینجاست که چهار ساله منتظر شماست این شخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود، اما معطل شماست. با تعجب گفتم: از کی حرف می زنی؟ یکی از پیرمردهای امنای مسجدمان را دیدم که در مقابلم و در کنار همان جوان ایستاده، خیلی ابراز ارادت کرد و گفت: کجایی؟ چند ساله منتظر تو هستم. بعد از کمی صحبت، این پیرمرد ادامه داد زمانی که شما در مسجد و بسیج، مشغول فعالیت فرهنگی بودید، تهمتی را در جمع به شما زدم. برای همین آمده ام که حلالم کنید. آن صحنه برایم یاد آوری شد. من مشغول فعالیت در مسجد بودم. کارهای فرهنگی بسیج و.. این پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشه ای بود. بعد پشت سر من حرفی زد که واقعیت نداشت. او به من تهمت بدی زد. او نیت ما را زیر سؤال برد. عجیب تر اینکه زمانی این تهمت را به من زد که من ابتدای حضورم در بسیج بود و نوجوان بودم!... *********** 1: مصاحبه با راوی این کتاب، بارها به خاطر گریه های ایشان قطع شد. یادآوری این خاطرات بسیار سخت بود. 2:خصال صدوق، ج ۱ ، ص ۲۷ 3:روضة الواعظین، ج ۲ ، ص ۲۹۳ *********** 🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍 @shia_khone
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت شانزدهم🌸 *********** آدم خوبی بود. اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود. به جوان پشت میز گفتم:درسته ایشون آدم خوبی بوده اما من همینطوری از ایشون نمی گذرم. دست من خالیه. هر چه می توانی ازش بگیر تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم هر کسی (در رور جز برای خودش) گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد. جوان هم رو به من کرد و گفت: این بنده خدا یک وقف انجام داده که خیلی بابرکت بوده و ثواب زیادی برایش می آید. او یک حسینیه را در شهرستان شما، خالصانه برای رضای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می کنند. اگر بخواهی ثواب كل حسینیه اش را از او می گیرم و در نامه عمل شما می گذارم تا او را ببخشی، با خودم گفتم: ثواب ساخت یک حسینیه به خاطر یک تهمت؟! خیلی خوبه. بنده خدا این پیر مرد، خیلی ناراحت و افسرده شد، اما چاره ای نداشت. ثواب یک وقف بزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفت به سمت بهشت برزخی. برای تهمت به یک نوجوان، یک حسینیه را که با اخلاص وقف کرده بود، داد و رفت اما تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر تهمت به یک نوجوان، یک چنین خیراتی را از دست می دهد، پس ما که هر روز و هرشب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت؟! ما که به راحتی پشت سر مسئولین و دوستان و آشنایان خودمان هرچه میخواهیم می گوییم باز جوان پشت میز به عظمت آبروی مؤمن اشاره کرد و آیه ۱۹ سوره نور را خواند: »کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان رواج یابد، برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است. . . . امام صادق در تفسیر آیه می فرماید: هر کس آنچه را درباره ی مؤمنی ببیند یا بشنود، برای دیگران بازگو کند، از مصادیق این آیه است. 🌸اعجاز اشك ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه می کردم. انگار هیچ اراده ای از خودم نداشتم. هیچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه می کردم. یکی آمد و دو سال نمازهای من را برد! دیگری آمد و قسمتی از کارهای خیر مرا برداشت. بعدی ... بلاتشبیه شبیه یک گوسفند که هیچ اراده ای ندارد و فقط نگاه می کند، من هم فقط نگاه می کردم. چون هیچ گونه دفاعی در مقابل دیگران نمیشد کرد. در دنیا انسان، هرچند مقصر باشد اما در دادگاه از خود دفاع می کند و با گرفتن وکیل و... خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می کند. اما اینجا. مگر می شود چیزی گفت؟! فقط نگاه می کردم. حتی آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است، چه رسد به اعمال انسان. برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند. در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد.خیلی سخت بود. خیلی حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت اما زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما... این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود همه جای بدنم می سوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟ لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهميدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسین و یا حضرت زهرا ا و اهل بیت اا اشک می ریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت می فهمیم پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت (ع) گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد نکته دیگری که در آن وادی شاهد بودم بحث اشک و توبه بر درگاه الهی بود. من دقت کردم که برخی گناهانی که مرتکب شده بودم در کتاب اعمالم نیستا آنجا رحمت خدا را به خوبی حس کردم بعد از اینکه انسان از گناهی توبه می کند و دیگر سمتش نمی رود، گناهانی که قبلا مرتکب شده کاملا از اعمالش حذف میشود. حتی اگر کسی حق الناس بدهکار است اما از طلبکار خود بی اطلاع است، با دادن رد مظالم برطرف می شود. اما حق الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند. اگر یک بچه از ما طلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد، باید در آن وادی صبر کنیم تا بیاید و حلال کند... *********** 🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍 @shia_khone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مدافع حجاب [ 🇵🇸 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🌻✨] 💚 🧡 💜 تیزر عفاف و حجاب🌱 نشر و کپے ویدئو ، آزاد با ذکر یک صلوات🌸 💖{ @modafe_heejab
1_458258180.m4a
1.12M
به سمت آرامش 🏴مداحی سیدحسین موسوی در مورد اهانت نشریه فرانسوی به پیامبر(ص) @shia_khone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سمت آرامش 🕊خِدمَةُ العِيالِ كَفّارَةٌ لِلكَبائرِ و تُطفئُ غَضَبَ الرَّبِّ 🌸پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :  🕊خدمت كردن به ، كفّاره ی گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو مى نشاند. 🌸جامع الأخبار : 276/751 @shia_khone
به سمت آرامش 🌹🌻 🔸 رَحمت و مهربانی(صَلَّی اللّهُ عَلَیه و آله)فرمودند: 🍀موج های بَلا را با دعا برگردانید. 🌸.....🌸.....🌸 @shia_khone
برای امام زمانم چه کنم؟ 7⃣1⃣ که دوران ظهور شما از چه زیبایی منحصر به فردی برخوردار است، همه جا گلستان می شود و از تکه زمینی که بوی ویرانی دهد خبری نیست.(1) گلها همیشه خندان و چمن ها خوشحال از اینکه زیر پای مردمان زمان ظهور قرار می گیرند. از شرق تا غرب عالَم، همه جا سرسبزی است وخرمی. یک زن تنها، می تواند بدون هیچ خطری از کشوری به کشور دیگر برود.(2) از تنها چیزی که خبر نیست، ظلم و تجاوز است. غصۀ مردم ظهور، پیدا کردن فقیر و دادن صدقه است. آنقدر می بخشی که همه دارا می شوند(3) و به خاطر شما، آسمان و زمین برکاتشان را بر مردم دریغ نمی کنند و آن تقسیم با دست عدالت تو، جایی برای فقیر و تهیدست در عالَم نمی گذارد. 1- کمال الدین، ج1، ص603. 2- خصال، ج2، ص418. 3- نگین آفرینش، ص223. حرفی از نظام طبقاتی کاخ نشین و کوخ نشین نیست و خداوند قناعت را به مردم عطا می کند.(1) هیچ کس چشمی به اموال دیگران ندارد. شخصی را می بینی که شمش طلا به دوش گرفته و دنبال صدقه دادن است، اما کسی از او قبول نمی کند. کاش از این زیباییها خبرداشتم تا زودتر در فکر فراهم کردن مقدماتش می افتادم. مگر نه این است که ما باید آماده شویم تا تو بیایی! 🥀امیر بی قرینه کی می آیی 🥀شفای زخم سینه کی می آیی 🥀عزیزم مادرت چشم انتظار است 🥀سحر خیز مدینه کی می آیی 1- بحارالانوار، ج51، ص84 به نقل از نگین آفرینش، @emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیعه خونه تفسیر 👇👇👇 @shia_khone
آرامش با یاد خدا ‌☘مهدی شناسی☘ 🌹...و موضع الرسالة...🌹 🔹زیارت 4⃣ ♦️ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺷﮑﻔﺘﻦ ﻏﻨﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻧﺴﯿﻢ ﺍﺳﺖ.ﭘﺲ ﻧﺴﯿﻢ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻣﻮﺿﻊ ﺍﻟﺮﺳﺎﻟة. ♦️اﯾﻦ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺍﯾﻦ ﻧﺴﯿﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ. ♦️ﺷﮑﻮﻓﻪ‌ﻫﺎ ﮐﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ؟ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻮﻩ ﺷﻮﻧﺪ.ﮐﯽ ﻣﯿﻮﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ؟ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ؟ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺩﯼ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺗﻠﻘﯿﺢ ﻭ ﮔﺮﺩ ﺍﻓﺸﺎﻧﯽ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ♦️ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﺛﻤﺮ ﻧﺸﺎﻧﺪﻥ ﺷﮑﻮﻓﻪ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ. ♦️ ﺍﯾﻦ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﺻﻼ‌ ﻣﺎﻧﻊ ﺗﺎﺑﺶ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ.ﮐﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ؟ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺒﺎﺭﻧﺪ ﮐﯽ ﻣﯽ‌ﺑﺎﺭﻧﺪ؟ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻭﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺭﻭﺭ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ؟ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﻭﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ «ﻭَ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨَﺎ ﺍﻟﺮِّﻳﺎﺡَ» (ﺣﺠﺮ/22) ♦️اگر غنچه باید بشکفد تا رنگ و بویی داشته باشد،آیا نباید غنچه ی وجود انسان شکفته شود؟ ♦️خداوند رسالت شکفتن انسان ها را بر دوش امام مهدی علیه السلام قرار داده.یعنی ما آدم ها بدون ایشان غنچه ای هستیم که گل نمی شود. ♦️بدون ایشان ابر هستیم ولی نمی باریم،تیغ هستیم ولی نمی بریم.یعنی هیچ خاصیتی نداریم. 🔵شاید ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﻣﺎ ﭼﻪ ﺣﺎﺟﺘﯽ ﺑﻪ امام زمان ﺩﺍﺭﯾﻢ؟ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻏﻨﭽﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺣﺎﺟﺘﯽ ﺑﻪ ﻧﺴﯿﻢ ﺩﺍﺭﻡ؟ ﺍﮔﺮ ﻧﺴﯿﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺷﮑﻔﺘﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻋﻄﺮ ﻭ ﺑﻮﯾﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﺪ. 🔵ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ‌ﻫﺎ ﭘﺮ‌ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻏﻨﭽﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻏﻨﭽﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﻫﯿﭻ ﻋﻄﺮ ﻭ ﺑﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. 🔵ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﯽ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺷﮑﻮﻓﻪ‌ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﻭ ﮔﺮﺩ ﺍﻓﺸﺎﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ. 🔵 ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﺁﻥ ﺍﺑﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ‌ﺑﺎﺭﻡ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺭﺍﻥ می شوم. 🔵ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ پس ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺎﺭﻭﺭ ﺑﮑﻨﻨﺪ... 🔶ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ نسیم ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻫﯿﻢ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ ﺑﮑﻨﯿﻢ ﻭ‌ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ برﺳﯿﻢ. 🔶ﮔﻔﺘﻪ اند ﻧﻔﺤﺎﺗﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﯽ‌ﻭﺯﺩ. مثلا ﻣﺤﺮﻣﯽ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ و ﻧﺎﻡ ﺳﺮ ﺯﺑﺎﻥ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﺍﻓﺘﺪ. 🔶ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ خود را ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ ﺷﮑﻔﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ. 🔶ﺷﻤﺎ ﻏﻨﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﯿﺎﻭﺭ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﺴﯿﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ بده. ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺷﮑﻔﺘﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺑﮑﺸﺎﻓﯽ ﻭ ﺑﺎﺯﺵ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﯽ ﭼﻬﺮﻩ‌ﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﺪ. ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎ هم ﺑﺪﻭﻥ ﻣمکن است ﯾﮏ ﺷﮑﻔﺘﮕﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﺟﻠﻮﻩ‌ﺍﯼ ﻧﺪﺍرند. 🔶 ﺍﺻﻼ‌ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﮑﻔﺘﮕﯽ،ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ از جلوه می اندازد! @shia_khone
آرامش با یاد خدا ‌☘مهدی شناسی ☘ 🌹...و موضع الرسالة...🌹 🔹زیارت 5⃣ 🔶ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﯾﮏ ﺳﺨﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ‌:«ﺇِﻥَّ ﺍﻟْﺈِﻧﺴَﺎﻥَ ﺧُﻠِﻖَ ﻫَﻠُﻮﻋًﺎ. ﺇِﺫَﺍ ﻣَﺴَّﻪُ ﺍﻟﺸَّﺮُّ ﺟَﺰُﻭﻋًﺎ، ﻭَﺇِﺫَﺍ ﻣَﺴَّﻪُ ﺍﻟْﺨَﻴْﺮُ ﻣَﻨُﻮﻋًﺎ» (ﻣﻌﺮﺍﺝ/21-20) 🔶ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺛﺮﻭﺗﯽ،ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ‌ﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ،ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ. ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. 🔶ﺍﯾﻦ ﺧﺎﺻﯿﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.ﻃﺒﯿﻌﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﺪ؛ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺭﺍ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﺬﻣﺖ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ؟ 🔶ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻤﺎﻝ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﻠﻘﺘﯽ ﺩﺍﺩ. 🔶ﺩﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻣﻦ ﺗﻮﭖ ﺭﺍ ﭘﺎﺱ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ.ﭘﺎﺱ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﭖ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ؟! ﺍﯾﻦ ﺧﻄﺎﯼ ﻫﻨﺪ ﺍﺳﺖ.ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺷﻮﺕ ﮐﻨﯽ. ﺣﺴﺎﺏ ﺷﺪﻩ ﻫﻢ ﺷﻮﺕ ﮐﻨﯽ و از خودت دورش کنی. 🔶ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻠﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣا ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﯿﻢ. 🔶 ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻞ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺎ ﺍﻣﺘﯿﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﯾﻢ. 🔶 ﻣﺜﻞ ﺑﻮﮐﺴﺮﯼ ﮐﻪ به او ﮐﯿﺴﻪ ﺑﻮﮐﺲ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ.ﮐﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ‌ ﮐﻨﺪ؟ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﮕﯿﺮﺩ!؟ ﻧﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺑﺰﻥ! ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺸﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﮑﻨﺪ. 🔶ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻢ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﻭﯾﮋﮔﯽ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺩﻩ.ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺟﻬﻞ،ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺑﺨﻞ و... ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻭﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺭﺷﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯿﻢ. 🔶 (عج) ﺗﻌﺎﻟﯿﻤﯽ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺗﻦ ﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ،ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻏﻨﭽﮕﯽ ﺩﺭ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ ﻭ ﺷﮑﻔﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ. @shia_khone
آرامش با یاد خدا ‌‌☘مهدی شناسی ☘ 🌹...و مختلف الملائكة...🌹 🔸زیارت 6⃣ 🔷ﭼﺮﺍ ﻓﺮﺷﺘﻪ‌ﻫﺎ نزد رفت و آمد دارند؟؟ 🔷ﻗﻄﻊ ﻧﻈﺮ از ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺗﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺑردارند،ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺪﺑﺮﺍﺕ ﺍﻣﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺗﺪﺑﯿﺮ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩند:"ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ.ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ." 🔷فرشته ها ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ از علیه السلام ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﻫﻢ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ. 🔷اگر ما هم فرشته خو باشیم،قبل از انجام کارها از امام مهدی اجازه و رخصت گرفته و بعد از آن گزارش کارمان را به ایشان ارائه خواهیم داد تا رضایت ایشان را جلب کنیم... 🆔 @shia_khone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا