4_721038705925555021.mp3
4.47M
❤️شرح دعای روز بیستم ونهم ماه مبارک و احکام، ویک نکته اخلاقی شیرین
#استاد_مجتهدی
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
هدایت شده از اعتقاد ما
اگه مشکلت بزرگه و حل نمیشه!
اگه حاجت داری و برآورده نمیشه!
اگه فکر میکنی خدا صداتو نمیشنوه!
نیت کن و بیا اینجا👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2311716878C52740aaed2
بیشتر کانالها مطالب اینجارو کپی میکنن👆
هدایت شده از اعتقاد ما
✍✨رازی از زبان آیت الله بهجت که در اواخر عمرشان تعلیم خواص نمودند
و فرمودند من در مورد ختومات از استادم (مرحوم آیت الله قاضی) چیزی نمی پرسیدم، اما روزی ایشان ذکری را به من آموختند و فرمودند که هر کس موفق شود آن را به انجام برساند...😳
👈در نتیجه 📜
✨اگر طلسم شده قطعا باطل میشود
✨اگر مجرد باشد بختش باز شود
✨اگر چشم به راه کسی باشد به عشقش برسد
✨و اگر تنگ روزی باشد روزیش بسیار فراخ شود
به علت درخواست های مکرر شما عزیزان یکبار دیگه این سرّ عظیمالشأن رو براتون گذاشتیم
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2311716878C52740aaed2
شرح دعای افتتاح، جلسه 29.mp3
7.17M
🔊 #صوت_مهدوی
🔖 #شرح_دعای_افتتاح
👤 استاد #پناهیان ؛ جلسه ٢٩
📝 فراز «اَللّهم انّٰا نَشکُوا عَلیکَ...» در #دعای_افتتاح به این معنا اشاره دارد که باید دل ما از اینکه امام زمان غایب هستند، بگیرد؛ سپس میتوانیم از این شرایط، به محضر خدا گله و شکایت کنیم.
🔖 ویژه ماه #رمضان
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
همه جا بروم به بهانه ی تو
که مگر برسم در خانه ی تو
همه جا دنبال تو می گردم
که تویی درمان همه دردم
یااباصالح مددی مولا
یااباصالح مددی مولا
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝
#داستان_واقعی
#قصه_دلبری
قسمت۱۸
*═✧❁﷽❁✧═*
هیئت که می رفتیم, اگر پذیرایی یا نذری می دادنند, به عنوان تبرک برایم می آورد.👌
خودم قسمت خانم ها می گرفتم. ولی باز دوست😍 داشت برایم بگیرد.
بعد از هیئت رایه العباس با لیوان چای ☕️, روی سکوی وسط خیابان منتظرم می ایستاد.
وقتی چای وقند را به من تعارف می کرد, حتی بچه های مذهبی ها هم نگاه 👀می کردند.
چند دفعه دیدم خانم های مسن تر تشویقش کردند
وبعضی هایشان به شوهرهاشان می گفتند: (حاج آقا یاد بگیر, از تو کوچیک تره☹️)
خیلی بدش می آمد, از زن و مردهای جوانی که در خیابان دست در دست هم راه می روند😏 می گفت:( مگه اینا خونه و زندگی ندارن?)
ولی ابراز محبت های این چنینی می کرد و نظر بقیه هم برایش مهم نبود.
حتی می گفت: ( دیگران باید این کارا رو یاد بگیرن.)
اعتقادش این بود که با( خط کش اسلام کار کن.)💯
پدرم می گفت:
( این دختر قبل ازدواج خیلی چموش بود.
ما می گفتیم شوهرش ادبش
می کنه.😐
ولی شما که بدتر از اون رو لوس کردی!)
بدشانسی آورده بود.
با همه ی بخوری اش, گیر زنی افتاده بود که اصلاً آشپزی بلد نبود🚫
خودش ماهر بود.✅
کمی از خودش یاد گرفتم.
کمی هم از مادرم.
ابگوشت مرغ 🍗و ماکارونی اش حرف نداشت.
اما عدسی را از بس زمان دانشجویی برا هیئت پخته بود, از خانم ها هم خوشمزه تر😋
می پخت.
املتش که شبیه املت نبود.
نمی دانم چطور همه ی موادش را این طور میکس می کرد,همه چیز داخلش پیدا می شد😖
یادم نمی رود اولین باری که عدس پلو پختم.
نمی دانستم آب عدس را دیگر نباید🚫 بریزم داخل برنج.
برنج آب داشت ,آب عدس هم اضافه کردم,شفته پلو شد🙈
وقتی گذاشتم وسط سفره خندید,☺️ گفت:( فقط شمع کم داره که به جای کیک 🎂تولد بخوریم!) اصلاً قاشق فرو نمی رفت داخلش. آن را برد ریخت روی زمین که پرنده ها 🕊بخورند و رفت پیتزا خرید.
دست به سوزنش هم خوب بود. اگر پارچه ای پاره می شد, دکمه ای کنده می شد, یا نیازی به دوخت و دوز بود, سریع سوزن را نخ می کرد.
می گفت:( کوچیک که بودم , مادرم معلم بود ومی رفت مدرسه🏦 من پیش مادر بزرگم بودم) خیاطی را از آن دوران به یادگار داشت.
یکی از تفریجات ثابتمان پیاده روی بود.
در طول راه تنقلات می خوردیم😋
بهشت زهرا《سلام الله علیها》 رفتنمان هم به نوعی پیاده روی محسوب می شد.
پنجشنبه ها یا صبح🌄 جمعه غذایی آماده بر می داشتیم و
می رفتیم بهشت زهرا تا بعدازظهر می چرخیدیم.
یک جا بند نمی شد, از این شهید🌷 به آن شهید.
از این قطعه به آن قطعه.
اولین بار که رفتیم شهدای گمنام , گفت:
( برای اینکه وصلت سر بگیرد, نذر کردم سنگ مزار شهدایی رو که سنگ قبرشون شکسته , با هزینه ی💶 خودم تعویض کنم)
یک روز هشت تا از سنگ ها را عوض کرده بود. یک روز هم پنج تا.
گفتم:( مگه از سنگ قبر, ثوابی به شهید می رسد⁉️) گفت:
( اگه سنگ قبر عزیز خودت بود, باز همین رو می گفتی?)
به شهید چمران انس وعلاقه💞 خاصی داشت به خصوص به منا جات هایش.
شهید محمد عبدی را هم خیلی دوست 😍داشت.
اسم جهادی اش را گذاشته بود:( عمار عبدی) عمار را از کلید واژه (این عمار) حضرت آقا وعبدی را از شهید عبدی گرفته بود✅
بعضی ها می گفتند:( از نظر صورت شبیه محمد عبدی ومنتظر قائم هستی.
ذوق😍 می کرد تا این را
می شنید.)
الگویش در ریش گذاشتن , به شهید محسن دین شعاری بود. زمانی که جهاد مغنیه شهید🌷 شد , واقعاً به هم ریخت😰
داشتیم اسباب اثاثیه خانمان را مرتب می کردیم.
می خواستم چینش دکور راتغییر بدهم. کارمان تعطیل شد.
از طرفی هم خیلی خوشحال 😌شد ومی گفت: آقا زاده ای که روی همه رو کم کرد💯
تا چند وقت پیش عکس رسول خلیلی را روی ماشین🚙 و داخل اتاق داشت.
همه ی شهدا را زنده فرض می کرد که (اینا حیات دارن ولی ما
نمی بینیم )👌
تمام سنگ ها قبرهای شهدا را دست می کشید و
می بوسید 😘
بعضی وقت ها در اصفهان و یزد اگر کسی نبود پا برهنه
می شد.
ولی در بهشت زهرا هیچ وقت ندیدم کفشش👞 را دربیاورد.
─═ई ✨🔮✨ई═─
👈 ادامه دارد... 👉
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝
هدایت شده از کانال تبادلات سفیـــــــر313
بنام خدا
حلول ماه شوال و #عید_فطر مبارک
طاعات مقبول حق
«اللهم عجل لولیک الفرج»
👈گلچینی از بهترین کانالهای ایتا👇
~~~~~~~~~~~~~~~
☑️رمان عاشقانه گندمزار طلایی
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
☑️«عشــ❦ــق بازی با کلماتــــヅ»
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/2995978251Cffd5645e39
☑️مظلوم ترین مادر شهید ایران
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/315752450C4a2044146b
☑️هــر روز ترک یک گـــناه تا ظــہور
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/1296236561Cddd925c28e
☑️کانالی پر از عکس نوشته بدونِ لوگو
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/4143579149C27a5f7428c
☑️(سخنان بزرگان)
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/2967404562C858047cbb0
☑️ڪٰانٰالےٖ مُتَفٰاۅِٺٌ بَرٰاےِ سَخْٺٌ پَسَنْدٰاݩ
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/4061528068C01f88e9932
☑️👈 محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 👌
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
~~~~~~~~~~~~~~~~
👈تبادلات لیستی سفیـــــر👉
@tabadolatsafir