💝🕊💝🕊💝🕊💝
#داستان_واقعی
#قصه_دلبری
#قسمت_۵۱
*═✧❁﷽❁✧═*
خانمی دلداری ام می داد.
بعد که دید آروم نشسته ام ,
فکر کرد بُهت زده ام😶
هی می گفت: ( اگه مات بمونی دق می کنی. گریه کن😭جیغ بکش.داد بزن🗣 )
با دو دستش شانه هایم را تکان می داد:
( یه چیزی بگو!)
گفتند: ( خانواده شهید🌷 باید برن, شهید رو فردا صبح 🌄زود یا نهایتاً فردا شب می آریم!)
از کوره در رفتم 😡یک پا ایستادم که: ( بدون محمد حسین از اینجا تکون نمی خورم☹️)
هر چه عز وجز کردند, به خرجم نرفت.
زیر بار نمی رفتم با پروازی🛫 که همان لحظه حاضر بود,برگردم, می گفتم:( قرار بود باهم برگردیم)
می گفتند: پیکر 🌷رو باید با هواپیمای خاصی منتقل کنن.
توی اون هواپیما✈️ یخ می زنی. اصلاً زن نباید سوارش بشه❌
(همه ی کادر پرواز مرد هستن) می گفتم: ( این فکر 😇رو از سرتون بیرون کنین که قراره تنها بر گردم)
مرتب آدم ها عوض می شدند, یکی یکی می آمدند راضی ام کنند.
وقتی یک دندگی ام را می دیدند, دست خالی بر می گشتند☹️
آخر سر خود حاج آقا آمد. گفت :(بیا یه شرطی با هم بذاریم.
تو بیا بریم. من قول می دم هماهنگ کنم دو ساعت⏰ با محمد حسین باشی)
خوشحال شدم☺️,
گفتم :( خونه ی خودم, هیچ کیم نباشه)
حاج آقا گفت: ( چشم)
داخل هواپیما پذیرایی آوردند,
از گلویم پایین نمی رفت.
حتی آب💧
هنوز نمی توانستم امیر حسین را بگیرم.
نه اینکه نخواهم, توان نداشتم.
با خودم زمزمه کردم:
( الهی بنفسی انت!)
آفریننده که خودِ تو بودی,
نمی دونم شاید برخی جون ها روبا حساب خاصی که فقط خودتم می دونی, ارزشمند تر از بقیه خلق کردی که خودت خریدارشون می شی!)👌
¤¤¤¤¤
بعد از ۲۸ روز مادرم را دیدم👀
در پارکینگ خانه🏠
پاهایش جلو نمی آمد. اشک روی صورتش می غلتید.
اما حرف نمی زد🤐
نه او, همه انگار زبانشان بند آمده بود.
بی حس و حال خودم را ول کردم در آغوشش🤗
رفته بودم با محمد حسین برگردم. ولی چه برگشتنی😔
می گفتند: (بهتش زده که برّ وبرّ همه رو نگاه می کنه🙄)
داد وفریاد راه نمی انداختم.
گریه هم نمی کردم.
نمی دانم چرا, ولی آرام بودم. حالم بد شد, سقف دور سرم چرخید. چیزی نفهمیدم. از قطره های آب 💦که پاشیده می شد روی صورتم , حدس زدم بی هوش شده ام.
یک روز بود چیزی نخورده بودم,شاید هم فشارم افتاده بود.✅
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
💝🕊💝🕊💝🕊💝
🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙
#سوره ی مبارکه نساء آیه ۱۲۰
🍁بسم الله الرحمن الرحیم🍁
👈يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا .
👈[آری] شیطان وعدهشان میدهد و آنها را آرزومند میكند، لكن شیطان به آنها جز فریب وعده نمیدهد.
👌کسی که ولایت شیطان رو قبول کنه
شیطان به ان ها وعده ی دروغ می دهد
در واقع ولایت غیر خدا باعث گمراهی می شود.
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙
هدایت شده از اعتقاد ما
🍁🌿🍂☘🌾🍀🌱
انواع #فال متولدین ماهها، #سرگرمی #تست های #هوش و #شخصیت_شناسی
رازهای #موفقیت #متولدین_ماهها❤️
جملات #انگیزشی و تآکیدی ❤
#افکار_مثبت و امیدوارانه ❤
مناسب با روحیات خاص متولدین هر ماه ☻
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4089643012C2ac94014f9
هدایت شده از اعتقاد ما
🔴 #فوری : قیمت سکه و ارز مجددا روند صعودی به خود گرفت❗🇮🇷🇺🇸🇪🇺
💰قیمت آنلاین ارز
💰قیمت لحظهای طلا
💰قیمت روز خودرو
📈قیمت آنلاین و لحظهای✅💯👇
http://eitaa.com/joinchat/4089643012C2ac94014f9
کاهش شدید قیمت خودرو☝️☝️☝️
🌷 امام مهدى عليه السلام:
لِيَعمَل كُلُّ امْرِءٍ علَى ما يُقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا
هر يک از شما بايد كارى كند كه با آن به محبّت ما نزديک شود
📚 بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 176
دمے که یاد تو هستم دلم چہ نورانیسٺ
بہ یاد روی تو قلبم ببین چراغانیسٺ
نسیم لطف تو آقا مرا دهد سامان
دمے که بے ٺو بمانم پر از پریشانیست
#اللهم_عجّل_لولیڪ_الفرج
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
⭕️ ادعای دروغین نیابت، آغاز انحراف های بزرگ
🔹 در بخش مدعیان دروغینِ پس از ولادت و در بخش دوران غیبت صغری، موضوع مدعیان دروغینِ نیابت مطرح است. پس از شهادت امام حسن عسکری برای جلوگیری از پراکندگی شیعیان، سفیران خاص، رهبری آنها را بر عهده گرفتند. در این میان افرادی با انگیزه های متفاوت، اعم از سستی ایمان، طمع در اموال امام، رسیدن به شهرت و انگیزه های سیاسی، به دروغ مدعی نیابت امام غایب شدند.
🔸 برخی از معروف ترین مدعیان دروغینِ نیابت عبارتند از:
➖ ابومحمد حسن شریعی
➖ محمد بن حسن نمیری
➖ ابوطاهر محمد بن علی بن هلال
➖ حسین بن منصور حلاج
➖ ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی
➖ احمد بن هلال کرخی
📚 درسنامه مهدویت، جلد ٢
#انحرافات_مهدویت ٢٧
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313