eitaa logo
** اشراق معرفت **
272 دنبال‌کننده
8 عکس
5 ویدیو
4 فایل
👈قال علی(علیه السلام):اُنظُر إلَی ما قالَ وَ لا تَنظُر إِلَی مَن قالَ. این کانال در راستای تبیین مبانی دین پژوهی تطبیقی ویژه طلاب ، روحانیون و دانشجویان و جوانان مستعد راه اندازی شده است * جهت ارتباط با نگارنده @MR_eshraghmarefat
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ پدیدارشناسی (Phenomenolism) ✅نمود شناسی (Phenomenology) این مکتب فکری دردهه های آغازین قرن بیستم میلادی شکل گرفت. چهره شاخص وبنیانگذاراین مکتب ادموند هوسِرْل(EdmundHusserl) می باشد. دربین متفکرین این شخص بیشتربه چهره شاخص مکتب مذکور معروف ومطرح است تابنیانگذارچراکه مباحث ایشان همان اندیشه های چهره محوری فلسفه جدیدایمانوئل کانت(Immanuel Kant) است وچیزجدیدی ندارد فقط روش راعوض کرده. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
کانت درمعرفت شناسی بین دوجریان فکری،فلسفی یعنی فلسفه قاره‌ای (Continental philosophyA) ( فلسفه‌های فرانسوی و آلمانی نظیر پدیدار شناسی، اگزیستانسیالیسم، ساختارگرایی و پساساختارگرایی) بارویکرد عقل گرای (rationalism) و فلسفه انگلستان با رویکرد تجربه‌گرایی (Empiricism) راجمع کردوبه دور از حب و بغض‌های رایج در میان پیروان این دو مشرب امکان تلفیق و ترکیب آن‌ها را فراهم نمودوسنتزی (Synthese) به نام ایدئالیسم (Idealismus) رابنیان گذارد. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
توضیح اینکه فلاسفه عقل گرا (rationalism) تنها منبع معرفت را عقل ودرمقابل فلاسفه تجربه‌گرا (Empiricism) حس وتجربه ولذا کانت بین این دوراجمع کردوبیان نمود که هم عقل وهم حس هردو منبع کسب معرفت هستندالبته باشیوه خاص . 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
درساختمان فلسفی کانت عالم واقع نه فی نفسه بلکه ازلحاظ ارتباطش باما انسانهابه دوبخش تقسیم می شود: ✅بخشی به ادراک درنیامدنی که ماانسانها تاابداز ادراک آن محرومیم وآن بخشی ازعالم واقع است که با اصول مستقر دراذهان ما آدمیان سر سازگاری ندارد. ✅بخشی به ادراک درآمدنی وآن بخشی از عالم واقع است که با اصول مقررومستقر در ذهن ما سازگار است. بنابراین زمانی که ماباعقل خود باعالم واقع مواجه می شویم نبایدگمان کنیم که عالم واقع به طورکلی به تورماافتاده است. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
ازنظرکانت اصول مستقردراذهان بشر اصول تجربی نیست یعنی انسانها آن اصول راازتجربه عالم واقع بدست نیاورده اند بلکه آنها میدم برتجربه وشرط تجربه هستند به عبارت دیگر این اصول هم مقدم برتجربه اند وهم مقدمه تجربه وبه نظرایشان اگراین اصول نبود اساسا تجربه ای وجود نداشت این اصول مثل رنگ آمیزی یک عینک است برای کسی که ازپشت این عینک عالم خارج رانگاه می کندبراین اساس هرچیزی رامثلا زردمی بیند ولی نباید بگویدکه هرچیزی زرد است،بلکه باید بگوید هرچیزی تابه رنگ زرد درنیاید درچشم من ظاهر نمی شود چون چنین عینکی به چشم من است. این اصول دراذهان مثل رنگ آن عینک می ماند، ولذا هرچه ازعالم خارج بخواهد به ذهن ما عرضه شود باید خود را بااین اصول وفق دهد. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
ایمانوئل کانت قسمت به ادراک درآمدنی راکه توسط ذهن ما ساخته یابرذهن ما آشکار می شودرا(phenomena) می نامد و درمقابل قسمت به ادراک درنیامدنی را(noumena) یااشیاء فی نفسه(مستقل از اذهان شناسای ما) می نامد. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
✅ به ادراک درنیامده: نومن،بود،شیء فی نفسه و واقع ✅به ادراک درآمده: فنومن،نمود،شئ درنزدماو ظاهر او معتقداست ذهن، ادرکات حسی خود را اول در دو کانال حسی به نام زمان و مکان کانالیزه می کند و سپس آن ادراکات را در دوازده مقوله از مقولات فاهمة محض، صورت بندی و شاکله سازی می کند. به نظر او، چنانچه مدرَکات بتوانند از این فیلترها و صافی ها عبور کنند، آنها را نمود(فنومن) می باشندو گرنه مربوط به عالم بود(نومن) خواهندبود درنتیجه آنچه که به ادراک ما در می آید، دارای واقعیت نموداری وپدیداری است و نه واقعیت به‌خودی خود. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
براساس اندیشه کانت علت اینکه ذهن انسانها نمی تواندبه عرصه شناخت عالم بود(نومن) قدم نهد این است که انسانها برای شناخت ومعرفت دوابزاربیشتر ندارد ؛ 1⃣ حس محسوس شدن امری به معنی زمانی بودن آن است؛ 2⃣فاهمه مفاهیم محض فاهمه هم تنها بر شهودات فراهم از تجربه حسی قابل اطلاق اند. بنابراین نومن قابل شناسایی نیست پس شناسایی ما تنها به فنومن تعلق می گیرد که دارای حقیقت تجربی است و ذهن در قالب زمان و مکان می تواند آن را شهود نماید.و این همان معنی رئالیسم تجربی است آنچه که متعلق شناخت ما قرار می گیرد یک عین تجربی محسوس است که قابل شهود حسی است. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
وی شناخت را منهای تجربه محال می‌داند و معتقد است تازمانی که داده های حسی نباشندتا ذهن انسان بدان نظم بخشد،شناخت شکل نمی گیرد. بنابراین دستگاه مغزی ما تنها هنگامی که تجربه حسی به آن خورانده شود شناخت بروز می‌دهد، یعنی ما نمی‌توانیم خارج از تجربه، شناختی از چیزها،آن طور که به خودی خود هستند داشته باشیم درنتیجه از آنچه در ورای مرزهای تجربه نهفته است اطلاعی نداریم. مثلا می‌توانیم از راه تفکر عِلّی عناصر تجربه را به هم بپیوندیم، ولی نمی‌توانیم از این راه جهان و یا بخشی از جهان را به خدا بپیوندیم، چون خدا جزو جهان تجربه نیست. ‼️کانت به نوعی در مورد خدا موضع لاادری را اختیار می‌کند بدین معنی که ما نمی‌توانیم در مورد خدا وگزاره هایی شبیه آن مانند بهشت،جهنم،روح،برزخ، معاد،ملائکه وکلامجردات ومقولات دینی شناخت نظری حاصل کنیم. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
مبتنی براین تفکرکانت برای آداب دینی دعا و اظهار عبودیت و پرستش چه فردی و چه جمعی ارزش زیادی قائل نبود. نظر او در این‌باره در عبارت معروف او خلاصه شده که می‌گوید: هر چیزی غیر از طریق سلوک اخلاقی (اخلاق مبتنی بر خودنه خدا) که انسان خیال می‌کند برای ترضیهٔ خود انجام دهد توهم دینی و عبادت کاذب خداوند است. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
بنابراین خدای صرفا خالق غیر قابل شناخت که هیچ رابطه ای با مخلوقاتش ندارد وخبری ازشارعیت او دراین تفکر وجود ندارد،حال تکلیف مخلوقات چیست ازکجابرنامه های فردی واجتماعی خود درعرصه های مختلف را دریافت کنند، این فیلسوف پاسخ سوال رادربرخورد با یک کشیش می دهد. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat
یک کشیش پروتستان در شماره دسامبر ۱۷۸۳ میلادی ژورنال ماهانه برلین (Berlinische Monatsschrift) در مخالفت با نکاح عرفی و دفاع ازازدواج درکلیسا( شرعی) مطرح ساخت. وی در پانوشت مقاله اش این پرسش چالشگرانه را پیش کشیده‌است که: به راستی روشن‌نگری چیست؟ کانت با تعریفی مشهور در شمارهٔ دسامبر همان نشریه،مقاله مشهور خویش را با عنوان «در پاسخ به پرسش روشن نگری چیست؟» منتشر می‌نماید. کانت مقاله خویش را با این جمله مشهورتاریخ ساز آغاز می‌نماید: روشن‌نگری خروج آدمی است از نابالغیِ به تقصیرِ خویشتنِ خود؛ و نابالغی ناتوانی در به کار گرفتن فهم خویشتن است بدون هدایت دیگری. دلیر باش در به‌کار گرفتن فهم خویش! این است شعار روشنگری. 🆔https://eitaa.com/eshraghmarefat