🔔آیا قرآن روی طاقچه منزلتان خاک میخورد
✍امام صادق عليه السلام: خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید:
1⃣ بركتش كم میشود
2⃣ فرشتگان آن را ترك مى كنند (رحمت و فیض خاص خداوند به آن خانه نازل نمی شود.)
3⃣ شياطين در آن حضور مى يابند.
(نزاع و جدال در آن خانه زیاد است،آرامش ندارند )
📖خواندن قرآن در خانه این سه گرفتاری را برطرف می کند
📚كافى، ج 2، ص 499،
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@eslam20
✨﷽✨
✍امام علی علیه السلام:
آنچه از مال تو از دست مى رود و مايه پند و عبرتت مى گردد در حقيقت از دست نرفته است
📚حکمت 196 نهج البلاغه
گاهی مال انسان در راهى به كار انداخته مى شود كه ظاهراً از بين رفته، اما پندى به انسان مى آموزد؛ پندى كه گاهى انسان را از ضررهاى بسيار در آينده زندگى حفظ مى كند و منافع گران بهايى در بر دارد. اين گونه اموال در ظاهر فانى شده؛ اما نه تنها از بين نرفته بلكه بسيار پرسود بوده اند.
آيا كسى كه سرمايه اى در امرى تجارى به كار مى برد و ظاهرا زيان مى كند؛ اما راه و رسم تجارت را به وسيله آن مى آموزد زيان كرده است؟
و يا كسى كه مالى را در اختيار دوستى مى گذارد تا او را بيازمايد و بعد آن مال از بين مى رود و در آينده از خطرات زيادى محفوظ مى ماند زيان كرده؟
آيا كسى كه بدون اخذ سند، مالى در اختيار كسى مى گذارد و شخص بدهكار انكار مى كند و نتيجه آن اين مى شود كه در آينده هميشه با اسناد محكم اموالش را به ديگران بسپارد خسارت ديده؟
وتجربه های دیگری با ضررهایی که از ضررهای بزرگ جلوگیری می کنند و یا راه موفقیت رو نشان می دهند و سراسر منفعت هستند
@eslam20
✨﷽✨
⚜حکایتهای پندآموز⚜
داستانی جالب از حضرت عیسی (ع)
✍حضرت عیسی بن مریم علیه السلام با جمعی در جائی نشسته بود، مردی هیزم شکن از آن راه با خوشحالی و خوردن نان می گذشت، حضرت عیسی علیه السلام به اطرافیان خود فرمود: شما تعجب ندارید از این که این مرد بیش از یک ساعت زنده نیست،ولی آخر همان روز آن مرد را دیدند که با بسته ای هیزم می آید تعجب کردند و از حضرت علت نمردن او را پرسیدند.
او بعد از احوالپرسی از مرد هیزم شکن، فرمود: هیزمت را باز کن، وقتی که باز کرد مار سیاهی را در لای هیزم او دید، حضرت علیه السلام فرمود: این مار باید این مرد را بکشد ولی تو چه کردی که از این خطر عظیم نجات یافتی؟ گفت: نان می خوردم فقیری از مقابل من گذشت، قدری به او دادم و او درباره من دعا کرد.
حضرت علیه السلام فرمود: در اثر همان دستگیری از مستمند خداوند این بلای ناگهانی را از تو برداشت و پنجاه سال دیگر زنده خواهی بود.
📚تفسیر نمونه، ج ۳، ص۲۲۳
@eslam20
✍مادرکودکي، اورابدست موجهاى نيل ميسپارد، تابرسد به خا نه ي فرعونِ تشنه به خونَش؛
ديگري رابرادرانش به چاه مى اندازند
سرازخانه ي عزيز مصردرمي آورد
مکر زليخا زندانيش مي کند
اماعاقبت برتخت مي نشيند
آتشي نمی سوزاند ابراهيم را
دريايى غرق نمي کند موسى را
اگرهمه عالم قصد ضرر رساندن
تو را داشته باشند
وخدانخواهدنميتوانند...
او يگانه تکيه گاه من وتوست!
به "تدبيرش" اعتماد کن ،
به "حکمتش" دل بسپار ،
وبه سمت اوقدمي بردار،
به او "توکل" کن ؛☝️
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@eslam20
✨🌼✨
💐دلا فرزانگی کردن مهم است
🌹خدا را بندگی کردن مهم است
💐چه مدت زندگی کردن مهم نیست
🌹چگونه زندگی کردن مهم است
💐دلا این زندگی جز یک سفر نیست
🌹گذرگاه است و راهش بی خطر نیست
💐چو خواهی با صفا باشی و صادق
🌹به جز راه خدا راهی دگر نیست
💐غم بیچارگان خوردن مهم است
🌹دلی از خود نیازردن مهم است
💐چه مدت زندگی كردن مهم نیست
🌹چگونه زندگی کردن مهم است
💐دلا با نفس جنگیدن مهم است
🌹عیوب خویش را دیدن مهم است
💐خطا باشد ز مردم عیب جویی
🌹خطای خلق بخشیدن مهم است
💐دلا درد آشنا بودن مهم است
🌹به مردم عشق ورزیدن مهم است
💐چه مدت زندگی کردن مهم نیست
🌹چگونه زندگی کردن مهم است...
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@eslam20
✨﷽✨
#حکایت
🌴میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافلهای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.
🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و امانتی را میدهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمیبیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان میکند، دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین میریزد.
✨چون زرگر این را میبیند میگوید:
«ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!»
@eslam20
🌼پنج سفارش فوق العاده زیبا از امیر المومنین علی (ع)
✍شما را به پنج چیز سفارش می کنم
که اگر در طلب آنها متحمل رنج زیاد
شوید سزاوار است:
جز به خدا امیدوار نباشید .
غیر گناه خود از چیزی نترسید.
اگر چیزی بلد نیستید از گفتن
نمیدانم خجالت نکشید.
اگر چیزی را نمیدانید در یادگیری آن خجالت به خود راه ندهید .
همواره صبر پیشه کنید که صبر در ایمان مانند سر در بدن است. بدنی که سر نداشته باشد خیری در آن نیست و ایمانی که صبر نداشته باشد نیز خیر ندارد.
📚 نهج البلاغه صبحی صالح، ص482
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@eslam20
خدایا.....
بیاموز به من.....
که لحظه ها در گذرند....
بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست.....
که میگذرد....اگر در سختی ام...
اگر این مسیر برایم دشوار است..
و در تمام لحظه های این مسیر تو در کنار منی....
به من آگاهی و توان کافی بده تا هر لحظه ایی را که میگذرد قوی باشم....
و نشانم بده راه را....
تا سهم خود را به انجام برسانم....
از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار ....
تا بپیمایم راههای دشوار این مسیر را که با حضور تو ممکن میشود تا به مقصد برسم.....
نگرانیها و سختی های راه .را بدست تو میسپارم.....
و قدم میگذارم در راهی که تو میخوانی ام.....
و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز میپذیرم....
هر لحظه با یاد تو خواهد گذشت...
چه سخت و چه آسان...
چه تلخ و چه شیرین...
که با حضور تو همه ی لحظه های این مسیر برایم لذت بخش است...
@eslam20
#شهادتنامه
وصیت نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی (۶)
🤲خداوندا!
سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
🤲خدایا!
از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوند،ای عزیز! من سالها است از کاروانی به جا مانده ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا مانده ام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
🤲عزیز من!
جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است]کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
🤲خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
🍃🌷
@eslam20