✨﷽✨
🔅 امام علی(ع) و معمای ریاضی
✍دو نفر در مسافرت با هم رفیق شدند و در محلی برای غذا خودرن نشستند. یکی از آنان پنج نان از بساط خود بیرون آورد و دیگری 3 نان. در آن هنگام مردی از آنجا عبور می کرد و او را به خوردن غذا دعوت کردند و سه نفری آن هشت نان را به طور مساوی خوردند. پس از اتمام غذا، آن مهمان، هشت درهم به این دو فرد داد و رفت. این دو بر سر تقسیم آن هشت درهم اختلاف کردند.
صاحب سه نان گفت: نصف هشت درهم مال من است ولی صاحب پنج نان می گفت: سه درهم مال توست چون سه نان بیشتر نداشتی و من پنج نان داشتم و باید پنج درهم بگیرم اما صاحب سه نان قبول نمی کرد. اختلافشان را نزد مولی علی ع آوردند تا حضرت به عدالت میان ایشان قضاوت کند.
امام فرمود: اگر عدالت را بین شما رعایت کنم قبول خواهید کرد؟ گفتند بلی یا علی. حضرت به صاحب سه نان فرمود: یک درهم برای توست و هفت درهم نیز برای دیگری. صاحب سه نان گفت: سبحان الله!؟ چگونه چنین چیزی ممکن است!؟ چرا من باید یک درهم بگیرم و دیگری هفت درهم!؟؟ حضرت فرمود: سه نفر بوده اید و هشت نان خورده شده است، اگر هر نان را به سه قسمت تقسیم کنیم مجموعا بیست و چهار تکه نان خواهد شد.
و سهم هر یک از شما هشت تکه خواهد بود. حال تو که سه نان داشتی در واقع نُه تکه نان داشته ای که هشت تکه اش را خودت خورده ای و یک تکه از آن سهم مهمان شده است و آنکه پنج نان داشت نیز پانزده تکه نان داشته که هشت تکه ی آن را خودش تناول کرده و هفت تکه ی دیگر سهم مهمان شده لذا به ازای هر تکه ای که به مهمان داده اید یک درهم خواهد بود و سهم تو بیش از یک درهم نیست و سهم دوست تو نیز هفت درهم خواهد شد.
آن دو در حالی که از عدالت علی و حقیقت مطلب شگفت زده بودند از محضر امام رفتند...
📚منبع: کتاب قضاوت های حضرت علی(علیه السلام)
@eslam20
🌸 مجازات خود یا دیگران؟
سربازی از کنار یک ستوان جوان گذشت و به او سلام نظامی نداد. ستوان او را صدا کرد و با حالتی عبوس به او گفت: «تو به من سلام ندادی. برای همین حالا باید فوراً دویست بار سلام بدی.»
در این لحظه ژنرال از راه رسید و دید سرباز بیچاره پشت سر هم در حال دادن سلام نظامی است. ژنرال با تعجب پرسید: «اینجا چه خبره؟»
ستوان توضیح داد: «این نادان به من سلام نداد و من هم به عنوان تنبیه به او دستور دادم دویست بار سلام دهد.»
ژنرال با لبخند جواب داد: «حق با توست. اما فراموش نکن آقا، با هر بار سلام سرباز، تو هم باید سلام بدی.»
گاهی مجازات دیگران، در واقع مجازات خودمان است!
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@eslam20
هدایت شده از سخنرانی ها/حجت الاسلام غفاری
15روایت ازامام زمان عج.MP3
38.52M
حجت الاسلام والمسلمین علی صالح غفاری/موضوع:15روایت ازامام زمان عج {جلسه 455}مکان تبلیغ:حسینیه انقلاب شهرستان سمیرم
https://eitaa.com/eslam20
🔻 گزیدهای از روایات #جهاد_با_نفس، مورد توصیه آیتالله بهجت قدسسره
❤️ #امام_باقر علیهالسلام فرمود:
🍀 مؤمن کسی است که وقتی خوشنود شد، خوشنودیاش او را در گناه و باطل داخل نکند و اگر به خشم آمد خشمش او را از گفتن حق بیرون نبرد و در زمانی که قدرت دارد، قدرتش او را به تجاوز به چیزی که حقی در آن ندارد، نکشاند.
📚 وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۱۹۲
@eslam20
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
❤️ #امام_هادى عليه السلام:
🍀مَن أَطاعَ اللّه َ لَم يُبالِ سَخَطَ المَخلُوقِينَ ؛
🍃كسى كه از خدا اطاعت مى كند ، از خشم مردم باكى ندارد.
📚همان، جلد 71 ، صفحه 182
@eslam20
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
✳️ خدمت به خلق
عبادت در دین اسلام هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی، شاید مهمترین عبادت اجتماعی، خدمترسانی به مسلمین و باز کردن گره از زندگی آنان باشد بر همین اساس است که ائمه (ع) همواره به دنبال خدمت به جامعه و تزریق آسایش به مؤمنین بودند.
💠 آیه:تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى مائده/2
در هر كار خير و تقوا يكديگر را يارى دهيد
💠 حکایت؛ پسر مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی میگوید: پدرم در کلیه ساعات روز و شب برای رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان آماده بودند، روزی عرضه داشتم خوب است برای مراجعه مردم وقتی مقرر شود تا بیوقت مزاحمتان نشوند، فرمود پسرم: «لیس عند ربنا صباح و لا مساء» (آن کس که برای رضای خدا به خلق خدمت میکند، نباید که وقتی معین کند)
مرحوم پدرم در ابتدای شبها پس از اتمام فریضه به نگارش پاسخنامهها و انجام خواستههای مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه میپرداختند. از نیمههای شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند، پس از طلوع خورشید اندکی استراحت میکردند و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران مینشستند و عصرها برای تدریس به مدرسه میرفتند و پس از آن نیز به پاسخ گوئی و رفع نیازمندیهای محتاجان و گرفتاران مشغول بودند و در تمام سال پس از طلوع آفتاب و یا ساعتی در بعدازظهر استراحتی کوتاه میفرمودند.
روزی یکی از سادات محترم مشهد برای ایشان سجاده و رختخوابی هدیه فرستاد، در جواب فرموده بودند: سجاده را به خاطر سیادت شما که رعایت حرمتش را بر خود واجب میدانم، میپذیرم ولی به رختخواب نیازم نیست، زیرا که بیست و پنج سال است که پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهادهام. 1
چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان
تو همچو باد بهاری گِره گشا می باش
@eslam20
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋