#بازخوانی_بیانات_امام_خامنه_ای
موضوع:
#عزت_ملی
#حرکت_رو_به_جلو
#ما_میتوانیم
🔺ما ایرانیها در طول تاریخ طولانی خودمان دورانهای متفاوتی را گذراندهایم؛ عزت هم داشتیم،
ذلت هم داشتیم؛ اما در این دوران طولانىِ دویست سالهی منتهی به انقلاب، ما یک دوران سختِ تاریکِ ذلت را گذراندیم. خیلیها از تاریخ بیخبرند، و خیلیها تاریخ را سرسری نگاه میکنند. باید در تاریخ تعمق کرد، از تاریخ درس گرفت.
🔺ما در این دویست سال، یک دوران تاریکِ ذلت را از سر گذراندیم. نشانههای این ذلت، زیاد است. ما در تمام این دوران، در حوزهی سیاست، یک ملت منزوی بودیم؛ در فعل و انفعالات منطقهی خودمان - چه برسد به فعل و انفعالات جهان - هیچ تأثیری نداشتیم.
🔺در این دوران دویست ساله، استعمار به وجود آمد. دولتهای مستعمر از اقصی نقاط عالم به منطقهی ما آمدند؛ کشورهائی را گرفتند، ملتهائی را اسیر کردند، منابع ثروت ملتها را غارت کردند. در این دویست سال، دولت ایران و ملت ایران، بیخبر و غافل، به حوادث نگاه میکردند؛ حتّی شاید از حوادث مطلع هم نمیشدند، چه برسد به اینکه بخواهند در آن حوادث دخالت کنند و تأثیر بگذارند.
🔺در حوزهی اقتصاد، وضع ما روزبهروز به طرف انحطاطِ بیشتر حرکت میکرد. در حوزهی علم و فناوری، بکلی عقبمانده بودیم؛ هیچ دستاورد علمی که قابل توجه و قابل عرضه باشد، در مقابلهی با حرکت عظیم علمی در دنیا نداشتیم. در سیاست داخلی خودمان، دستخوش سیاستهای بیگانگان بودیم. استعمارگرها، قدرتهای مسلط دنیا، بر روی حکومتهای ما اثر میگذاشتند؛ آنها را به این طرف و آن طرف میکشاندند، به آنها تحمیل میکردند، از آنها کار میکشیدند؛ و دولتهای ما، پادشاهان ما، قدرتهای مسلط ما، هیچ عکسالعمل شایستهی انسانىِ افتخارآمیزی از خودشان نشان نمیدادند.
🔺حتّی در زمینهی حفظ تمامیت ارضی کشور، حفظ حاکمیت دولتها، ضعف خجالتآوری را در این دورانِ دویست ساله مشاهده و تجربه کردیم. در همین دورانِ دویست ساله است که معاهدهی ذلت بار #ترکمانچای و قبل از آن، معاهدهی #گلستان اتفاق افتاد؛ هفده شهر قفقاز را از ایران جدا کردند.
🔺در همین دورانِ دویست ساله بود که آمدند بوشهر ما را اشغال کردند، بدون کمترین مقاومتی از سوی دولت و دولتیها. در همین دوران بود که یک دولت بیگانه آمد در قزوین اردوی نظامی زد و دولت مرکزی تهران را تهدید کرد که باید فلان کار را بکنید، فلان اقدام را بکنید، فلان کس را بیرون کنید، و الّا به تهران حمله میکنند. یعنی تا قزوین جلو آمدند، تهران را تهدید کردند، دولت مرکزی در تهران به خود میلرزیدند.
اگر شخصیتهای نادری در این میان نبودند، قطعاً تسلیم اولتیماتوم آن دولت بیگانه میشدند.
🔺در همین دوران بود که دولت انگلیس آمد حکومت #پهلوی ها را در ایران به وجود آورد؛ #رضاخان را انتخاب کردند، از یک مرکز فرودستی او را بالا کشیدند، به سلطنت کشور رساندند و سلطنت او را در کشور به صورت یک قانون درآوردند و همهی امور را به دست او دادند و او هم در مشت خودشان و در اختیار خودشان بود.
🔺در همین دوران بود که قرارداد ننگین ۱۲۹۹ - ۱۹۱۹ میلادی - اتفاق افتاد؛ که بر طبق این قرارداد، اقتصاد کشور به دست بیگانه می افتاد و سیاست کشور و اقتصاد کشور یکباره در اختیار دشمنان ایران قرار میگرفت. در همین دوران بود که رئیس سه کشور - که متحدین جنگ بودند - به تهران آمدند و بدون اینکه از دولت اجازه بگیرند، بدون اینکه به دولت مرکزی کمترین اعتنائی بکنند، در اینجا جلسه تشکیل دادند. روزولت، چرچیل و استالین به میل خودشان به تهران آمدند و جلسه تشکیل دادند؛ نه از کسی اجازه گرفتند، نه گذرنامهای نشان دادند. محمدرضا که آن روز پادشاه ایران بود، مورد اعتنای اینها قرار نگرفت؛ آنها به دیدن او نرفتند، او به دیدن آنها رفت؛ وارد اتاق شد، برایش بلند نشدند، اعتنا نکردند!
ببینید ذلت یک دولت مرکزی که سرریز میشود بر روی مردم، تا کجاها منتهی میشود؟ این، حضیض ذلت یک حکومت و یک ملت است. این، مال دوران دویست سالهی ماست.
🔺البته در این میان، استثناهائی وجود داشت: مثلاً یک #امیر_کبیر ی سه سال بر سر کار آمد. یا فتوای #میرزای_بزرگ_شیرازی توانست قضیهی #تنباکو را فیصله بدهد. یا علما در قضیهی #مشروطیت دخالت کردند. یا #نهضت_ملی_شدن_نفت در یک دورهای به راه افتاد. همهی اینها کارهای کوتاهمدت، موقت و بعضاً بکلی ناکام بود؛ اما روال کلی، حرکت کلی، حرکت ذلت بود که بر این ملت بزرگ، بر این ملت تاریخساز، بر این ملتِ دارای مواریث عظیم تاریخی تحمیل شده بود.
بیانات #امام_خامنه_ای ۱۴\۳\۱۳۹۱
@eslamesyasi