سلام علیکم
این فیلم شهید مدافع حرم سیدعلی زنجانی هست
خیلی خیلی حاجت میدن
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نحن-شیعه-علی-بن-ابی-طالب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدان-محمدخانی-مدواری-قربانی
سال۹۴سوریه جنوب حلب جاده سابقه به خلصه )خلصه کلادست دشمن بود وآقایون شهداخیلی لاتی دارن وسط جاده خلصه به سابقیه راه میان😂😂
کاملادردیدوتیردشمن ارهابی
حاج اقا مهدوی:
💢خاطراتی سبز از حیات طیبه رهبر انقلاب
✍یکبار آخر شب آقای خامنهای میخواستند بعد از انجام کارها بروند اما کفشهایشان نبود. ایشان گفتند که من جلسه دارم و باعجله باید بروم. وقت هم خیلی کم بود و کفشهایشان نبود. من به ایشان گفتم:کفشهای من را شما بپوشید و بروید به کارتان برسید. کفش شما را من آخر سر پیدا میکنم و میپوشم؛ فردا با هم عوض میکنیم. ایشان قبول کردند و کفشهای مرا پوشیدند و رفتند. آخر شب هر چه گشتم کفشهای ایشان را پیدا نکردم، تنها یک جفت کفش پاره و پوره پیدا کردم. با خودم گفتم حتما یک کسی آمده، کفشهای آقا را برده و اینها را جای آن گذاشته است. به هر صورت کفشها را پوشیدم و به منزل رفتم. کفشها خیلی درب و داغان بود ،طوری که نزدیک بود پایم زخم شود. فردای آن روز آیت الله خامنه ای آمدند و به من گفتند: کفشهایم را پیدا کردی؟ گفتم: نه؛ انگار یک نامرد بیانصافی آمده کفشهای شما را برده و این کفشهای پارهها را جای آن گذاشته است. آقا نگاهی به کفشها انداخت و با لبخندی گفت: این که کفشهای خود من است!
ایشان گفتند: کفشهایم را بده. گفتم: نه، حالا که این کفشهای شماست آن را به کفاشی میبرم. کفشها را تعمیر کردم، یک واکسی هم به آن زدم و فردای آن روز به ایشان تحویل دادم.
نه اینکه ایشان بخواهد کفش پاره بپوشد! آن روزها اصلا مجال این کارها پیدا نمیشد. خود ما هم همینطور بودیم. مثلا تا نیمههای شب در محل استقرار امام بودیم و به خاطر ازدحام کار باز هم به خانه نمیرفتیم. یادم هست آخر شب به خانه شهید صادق اسلامی که نزدیک آنجا بود میرفتیم تا اگر شبانه حملهای به محل استقرار امام شد،نزدیک صحنه باشیم.
✍حاج محمدکاظم نیکنام