📃گروه سرمایهگذاری اکسور، بخش عمدهی سهام گروه کارخانهجات اتومبیلسازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارومئو و ایوِکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ “لاستامپا” و “کوریره دلّاسرا”، باشگاه اتومبیلرانی فراری، باشگاه فوتبال یوونتوس و درصد بالایی از سهام چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی و… ـ که اگر بخواهی تمامشان را فقط نام ببری نفس کم میآوری...💸😨💸
💰 – از جمله داراییهای این خانواده بودند.کارشناسان اقتصادی درآمد سالانه این خانواده را بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار تخمین میزدند که حدود ۳ برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران بود.🛢💸🛢
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
📃 این شبکهی گستردهی روابط تجاری، نفوذ فوقالعادهای را برای “جناب وکیل” (لقب پدر ادواردو) نه تنها در دولت ایتالیا، که در میان دولتها و صاحب منصبان خارجی نیز به وجود آورده بود.🔆
📌برای نمونه مصطفی غفاری ساروی در صفحهی ۲۷ کتاب “هدیهی مسیح” مینویسد: “روزی رئیسجمهور ایتالیا از جیووانی آنیلی، پدر ادواردو، وقتی برای ملاقات خواست، امّا او به بهانه سفر مهمی که در پیش داشت، با درخواست موافقت نکرد. رئیسجمهور اصرار کرد تا در حین سفر که به صورت زمینی و با اتومبیل انجام میشد، در خدمت وی باشد.
بنابراین سناتور آنیلی او را در اتومبیل خود به حضور پذیرفت و خودروی رئیسجمهور به صورت اسکورت پشت سر خودروی آنیلی، که حالا میزبان رئیسجمهور بود، حرکت میکرد. در میانهی راه سناتور از رئیسجمهور به دلیلی، رنجور و عصبانی شد و او را از اتومبیل خود پیاده کرد…”همچنین عکسهای بسیاری از ملاقاتهای اختصاصی جیانی آنیلی با سران کشورهای دیگر و سفرهای تفریحی او و همسرش با خانوادهی جان اف کندی موجود هستند.🚨
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
••
📃برای ادواردوی کوچک امّا مهم این بود که بداند این جلسات کاری پدر، پس کِی تمام میشود و چرا مادر بیشتر از اینکه همراه بچهها باشد، با ستارگان مد و سینما مشغول است…
ادواردو باشگاه یوونتوس و ورزشگاه خودشان و صندلیهای اختصاصی خانواده را نمیخواست…
فقط دلش میخواست وقتی پدر به او گفت شب آماده باشد تا با هم برای دیدن بازی یووه بروند، یادش نرود و او با شال گردن تیم آنقدر منتظر نماند که خوابش ببرد!
••
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
📃از همان بچگی، نگاه ادواردو به دنیا همیشه متفاوت از پدر و مادرش بود…
📌وقتی آخر هفتهها بچههای کارگران و کارمندان، به دستور پدر به خانهشان میآمدند تا با ادواردو و خواهرش مارگریتا بازی کنند و تنهاییشان را پر کنند، رفتار عجیب و دهان های بازشان باعث شده بود ادواردو بفهمد که دنیای بیرون، با سیارکی که او در آن زندگی میکند فرق دارد!
📌 امّا او و خواهرش به این تفاوتها توجّهی نداشتند و کلاس و طبقهبندی اجتماعی برایشان مهم نبود و مثلاً دوست صمیمی خواهر ادواردو، دختر آشپزشان بود…
📌جورجو لِوی، خبرنگار ایتالیایی، از همان مدعوّین ویژهی عمارت آنیلی در آن زمان، تعریف میکند که اندازهی تنها یکی از اتاقهای آن خانه به اندازهی کل خانهی هر یک از مهمانان بوده است.
🎓به هر ترتیب، سالهای تحصیل در مدرسهی ابتدایی “سن جوزپّه” در تورین که تمام شد، ادواردو به کالج “آتلانتیک” در انگلیس رفت و پس از اخذ دیپلم، برخلاف جریان فکری پدرش که او را برای ادامه تحصیل در رشتههای صنعتی تشویق مینمود، برای اخذ مدرک دانشگاهی در رشته ادبیات مدرن به دانشگاه “پرینستون” نیویورک رفت؛
💼 دانشگاهی برای ثروتمندان تا فرزندان تافتهشان از سایرین جدا بافته شوند! و خداوند یکی از نقاط اوج داستان ادواردو را در کتابخانه همین دانشگاه قرار داده بود…🌿
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
🌿|•
🔆💌🔆 اولین تابش حقیقت در فطرت پاک شاهزاده ایتالیایی ..
📌پدر ادواردو کاتولیک و مادرش یهودی بود؛ او انجیل و تورات را خوانده و روح پرسشگر و حقیقتجویش قانع نشده بود.
📌اتفاق سال 1974 را خودش اینطور تعریف میکند که:
« “در نیویورک که بودم، یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم… چشمم افتاد به قرآن… کنجکاو شدم که ببینم در آن چه چیزی آمده است. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم. احساس کردم که این کلمات، کلماتی نورانی است و نمیتواند گفتهی بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم…”» 🌱
#شهیدایتالیایی🍃
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
📄این مطالعه و بررسی ادامه مییابد تا دو سال بعد که روزی به یک مرکز اسلامی در نیویورک میرود و آنجا شهادتین را میگوید و دوستانِ جدید و مسلمانش نام «هشام عزیز» را برایش برمیگزینند.او در مقطع دکترا، رشتهی فلسفه و ادیان شرق خواند و پس از اتمام دانشگاه به هند سفر کرد تا در زمینههای مورد علاقه اش، یعنی عرفان و ادیان شرقی، بیشتر تحقیق کند و در آنجا با ساتیا سای بابا نیز ملاقات کرد.در این زمان فعالیتهای بشردوستانه نیز انجام میداد و برای بهبود اوضاع مردم عادی در ایتالیا و در مخالفت با سیستم کاپیتالیستی نیز نظراتی ارائه میداد و سعی میکرد خانواده را با اسلام آشنا کند… امّا خانواده و اطرافیان که این روش و منش برایشان عجیب بود به حرفهای او توجهی نداشتند و با او مخالفت نیز میکردند.
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 تاثر انقلاب اسلامی بر ادواردو انیلی
📄 فروردین 1359 (۱۹۸۰)، محمدحسن قدیری ابیانه، که بهعنوان رایزن مطبوعاتی در سفارت ایران در ایتالیا کار میکرد در مناظرهای با مسئولین مطبوعاتی سفارتخانههای آمریکا، عراق، یک خبرنگار ایتالیایی و یک مجری در شبکه دو تلویزیون ایتالیا شرکت میکند. قدیری ابیانه میگوید:📌
“این زمانی بود که به خاطر مسئله گروگانگیریها اخبار ایران در اوج رسانهها
بود. گفتم حاضر به مناظره با دیپلماتهای آمریکا نیستم، مگر اینکه هر دو طرف بهعنوان خبرنگار برویم.
عنوان برنامه بهنظرم «بحران خلیجفارس، خطری برای جهان» بود. من آن مناظره را اینگونه آغاز کردم: “به نام خداوند بخشنده مهربان و به نام خداوند قویتر از ناوهای آمریکا” و بعد گفتم من این عنوانی را که شما برای برنامه انتخاب کردید، قبول ندارم. من میگویم «سلطهگری آمریکا خطری برای جهان» و مناظره را شروع کردم.” ادواردو این مناظره را میبیند…🍃
🚨مصاحبه کامل در ویدیو موجود است👆🏻🚨
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
💌 خاطرات؛
📄یک هفته بعد، سوار بر یک موتورسیکلت گازی دست دوم، به اقامتگاه کارکنان سفارت ایران میرود و بدون اینکه خودش را معرفی کند، به نگهبان ایتالیایی میگوید “میخواهم آقای «قدیری» را ببینم.”…
📌قدیری ابیانه باقی ماجرا را اینگونه
تعریف میکند:
“در آن زمان من خیلی مشغله داشتم. برای همین گفتم به او بگویید فردا به سفارت بیاید تا با هم صحبت کنیم. ولی چون ممکن بود در آنجا او را بشناسند، نمیخواست به آنجا بیاید. بنابراین پیغام داد به قدیری بگویید خداوند هر در بستهای را میگشاید و من به محض گرفتن این پیغام گفتم، او را به داخل راهنمایی کنید.به استقبالش رفتم. او جوان قدبلندی بود. خواستم خودش را معرفی کند. گفت من ادواردو آنیلی هستم. من بدون آنکه انتظار جواب مثبتی داشته باشم، پرسیدم شما با آن خانواده معروف آنیلی نسبتی دارید؟ گفت بلی، من پسرش هستم. گفتم تو اگر واقعا پسر آنیلی هستی پس چرا با این موتور دست دوم آمدهای؟ گفت این مال نگهبانمان است و من با این آمدهام تا شناخته نشوم. من مصاحبه شما را دیدم و مسلمان هستم. گفتم چه زمان مسلمان شدی؟ گفت چهار سال قبل. شرح مسلمان شدنش را گفت. میخواست که با هم دوست باشیم. از آن به بعد هر وقت که به شهر رم میآمد – منزلش در شهر تورینو بود – به من هم سر میزد- بعد از چند جلسه که با هم بودیم، شیعه شد. وقتی برایش راجع به تشیع توضیح دادم، خوشش آمد. بعد از شیعه شدن و ذکر شهادتین در نزد آقای فخرالدین حجازی، نام او را «مهدی» گذاشتیم.” ادواردو برای امنیت بیشتر امّا در مکاتباتش همچنان نام هشام عزیز را استفاده میکرد.🍃
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
#ادامه_دارد...👇🏻
@esra_313💟
🌹شهید مهدی (ادواردو) آنیلی:
❤️شیعه تک است؛چیزی دارد که سایر ادیان ندارند و....
@esra_313💟
جهان بینی شهید آنیلی🌱👆🏻🌱
من دنیا را طور دیگری می بینم...🌹
دنیای من یک بعد دارد...
@esra_313💟
🕊|•🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🕊
📄در تاریخ 3 می 1980 (۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۹) در قسمت پایانی نامهای نوشت:
✍🏻“امیدوارم اللّه شما را هدایت کند. امیدوارم او شما را حفظ کند، لطفاً محتاط باشید؛ زیرا من امروز احساس قویای نسبت به شما دارم. امیدوارم اللّه همیشه با ما باشد.”🌿
#شهید_ادواردو_آنیلی🌹
@esra_313💟