🔴 ماجرای #واکسن_زنی دوران امیرکبیر و فال گیرها!
🔻این داستان را سابق مطالعه کرده بودم ولی باورم نمی شد و فکر می کردم ساختگی است. تا اینکه اخیراً بیانیه ها و مطالبی را در برخی کانال ها علیه «اصل واکسن زنی» به چشم دیده ام! آن هم در قرن 21!
🔹سال 1264 قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. امیرکبیر فردی متدین، متشرع، وطن دوست و اهل کار و اهل علم بود.
🔸اولین واکسن زنی تاریخ ایران به دستور وی انجام شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانان را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود.
🔹هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شماری هم از مأموران فرار می کردند.
🔸روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي.. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم.. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
🔹چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد...
🔸در آن هنگام میرزا آقاخان بر امیر وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند. با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست.
🔹امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
🔸امير با صداى بلند گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم.. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
✳️ پ.ن: اگرچه الحمدلله به حکم پیشرفت فکری و علمیِ ملت ایران بالاخص بعد از انقلاب اسلامی، امروز این جهالت ها از بین رفته اما کماکان کسانی هستند که قصد فریب مردم را دارند. (حساب داروهای جعلی یا #واکسن_تقلبی در صورت اثبات توسط نهادهای قانونی یک بحث دیگر است نه شایعات افراد بی مسئولیتی که هر چه به ذهنشان رسید را در رسانه رسمی و غیررسمی منتشر می کنند).
✅ داود_مدرسی_یان
@esra_313💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ ؛
🎙شهید رجایی :🌹
در جهنم خدا یک جایی داره که فشار و عذابش مساوی هست با گناه ۳۶ میلیون انسان،اونجا جای منه...که حرکت و سخن و برخوردم روی زندگی ۳۶ میلیون انسان اثر میزاره..یک بله و یک نه روی زندگی ۳۶ میلیون انسان اثر میزاره...🍃
پ.ن : یک رئیس جمهور انقلابی و حزب اللهی اینجوری حواسش به رفتارها و کارها و سخنانش هست که مبادا اثر بدی روی زندگی تک تک مردم کشورش بگذاره ....جای همچین مسئولای به فکری تو مقام ریاست جمهوری الان خیلی خالیه ..مردم نیازمند رجایی ها هستند...
#شهید_رجایی🌹
#مسئول_انقلابی🌹
@esra_313💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۸مهره ماه سالگرد سردار بزرگ کوچک جبهه های حق علیه باطل
شهید ۱۳ساله #بهنام محمدی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ 🌹
@esra_313💟
🌹#معرفی_شهدا
🕊🌷۲۸مهرماه ، سالروز شهادت دانش آموز شهید بهنام محمدی گرامی باد . 🕊🌷
💠 بهنام در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۴۵ در منزل پدر بزرگش در خرمشهر بهدنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار.
📌شهریور ۵۹ بود که شایعه حمله عراقیها به خرمشهر قوت گرفته بود؛ خیلیها داشتند شهر را ترک میکردند. باور نمیکرد که خرمشهر دست عراقیها بیفتد، اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام تصمیم گرفت بماند؛ بمباران هم که میشد بهنام ۱۳ ساله بود که میدوید و به مجروحین میرسید.
🌹🌹🌹
🌹 #بزرگ_مرد_کوچک
●يك اسلحه به غنيمت گرفته بود. با همان اسلحه، هفت عراقے را اسير ڪرده بود. احساس مالکيت میڪرد. به او گفتند بايد اسلحه را تحويل دهی. میگفت به شرطی اسلحه را می دهم کہ دستِ کم يك نارنجك به من بدهيد.
●پايش را هم ڪرده بود در يك ڪفش كه يا اين يا آن ، دست آخر يك نارنجك به او دادند. يكے گفت: « دلم برای اون عراقی های مادر مرده می سوزه ڪه گير تو بيفتند.» بهنام خنديد و رفت ...
✍️ راوی : همرزم شهید
●ولادت : 1345 مسجدسلیمان
●شهادت : 1359 خرمشهر
#شهید_بهنام_محمدی
#سالروز_شهادت🌷
@esra_313💟
#دلتنگیام
این همـه دلتنگی ام از دوری ات عـادی نبود💔
امتحـــان کـــردم دلـم بی تو دل شادی نبود🖤
مـُـردم از بس شد تجسم صورتت در یاد من🌻
کاشکی در ذهنـــــم از زیبایی ات یادی نبود🔆
درد ها مزمن شد از وقتی که رفتی بی خبر👣
قبل از این در جسم من بیمــاری حادی نبود😔
اقتدا بر قد رعنایت درختــــــــــان کرده اند🌴
بعد تو در کـــــــوچه ها انگار شمشادی نبود🌳
شهر دل در طــرح تو افتاد و دیگر بعد از آن❤️
در تمــــــام این دهستان هیـــــچ آبادی نبود🏞
✍#اسماعیلعلیخانی
#اللهمعجللولیڪالفرج🌹
#سه_شنبه_های_مهدوی 🌹
#التماس_دعای_فرج... 🌹
@esra_313💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدونم قدیما دل ما خوش بود...😌
یا قدیما بیشتر خوش می گذشت...☺️
.
.
.
اصلاً نمیدونم ...
چی داشتیم ...
چی نداشتیم...
#خاطره_بازی🦋
#اللهمعجللولیڪالفرج 🌺
@esra_313💟