eitaa logo
اصرار
398 دنبال‌کننده
811 عکس
900 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🧷حاشیه‌ای بر شرح 1⃣ با توجه به اینکه در شرح حدیث گفته شد «کلیت ندارد و یک حکم کلی نیست»، باید گفت این حکم شخصی به امام برمیگردد. ما با امام نه تنها حکم داریم، که حکم شخصی داریم. اصلا با امام خودِ خودمان هستیم، شخصیم و در غیاب امام، کل. با امام چیزی به شما می‌رسد که مختص شماست، شخص شما. و بی امام در محرومیت از او سرگردان برهوت کلیات. با انسان‌هایی شبیه به هم که تلاش می‌شود همه را در قشر و طبقه جای دهد. ما بی‌امام شخص نیستیم، قشر و طبقه‌ایم. (هرجا از‌ لفظ «بی‌امام» و «باامام» سخن گفتیم، امامِ تن‌دار مد نظرمان بوده است نه یک روح سیال پر معنای بی‌تن که بود و نبودش مطلقا بسته‌ی تن نیست و می‌توان جای خالی‌اش را با واژه و حدیث و روایت و معنا و سخن و ایده پر کرد). 2⃣ معمولا لفظ زندگی در تقسیم بندی نادیدنیِ از پیش پذیرفته شده به «زندگی دنیوی» و «معنوی» تقسیم می‌شود و به همین جهت در این حدیث، «زندگی» در «زندگیِ دنیوی» و «بی نصیب بودن-نبودن از دنیا» شرح داده شد. اما ما در خبر به دنبال نشان دادنِ زندگیِ نداشته هستیم.‌ همان چیزی که آیت الله خامنه‌ای می‌گویند «شما دارید زندگی می‌کنید و یک حدی از زندگی دارید».‌ این حد از زندگی نامش چیست؟ چگونه وصف می‌شود؟ ما می‌خواهیم نشان دهیم همین حد از زندگی هم از دست رفته است. اخیرا این جمله که «ما زندگی نمی‌کنیم» جمله‌ای است که کم و بیش شنیده می‌شود، اگرچه گاهی ممکن است آغشته به اغراض سیاسی شده باشد و اجازه ندهد این قضیه زلال و شفاف خودش را نشان دهد اما به نظر مقصود از «زندگی» مقصود والا و پیچیده‌ای نباشد، همین زندگی روزمره حتی مد نظر است. یعنی اینطور نیست که گفته شود ما هم در بی‌معنایی دچار روزمرگی هستیم. نه! مسئله زندگی روزمره نیست، مسئله وضعی است که حتی همان زندگی روزمره هم که ممکن است وجه فرودستانه‌ی ماجرا باشد، همان هم دیگر نیست. زندگی روزمره و جاری هم از دست رفته است و شخص برای ساده‌ترین مسائل در رنج است. و به قول رهبر انقلاب همین «حدی از زندگی» که اغلب پیش‌فرضی ثابت و همیشگی بوده هم چنان از دست رفته است که کار به تقسیم‌بندی زندگی دنیوی و معنوی نمی‌رسد. ما زندگی نمی‌کنیم و در خبر دنبال اثری از آثار زندگی هستیم. 3⃣ واژه‌‌های به کار گرفته شده در شرح ایشان، واژه‌های ساده، راحت و دم دست‌تری هستند که معمولا در جلسات رسمی کمتر به کار برده می‌شوند (اعصاب، مرض قند، از ناحیه‌ی مزاج و...). همچنین جملاتی بیان شد که نسبت به جلسات رسمی ملاحظات و احتیاط کمتری در آن‌ها لحاظ شده. بنظر متن جلسات این چنینیِ ایشان برای امثال ما نزدیک‌تر و دستگیرتر است و شاید به همین خاطر باشد که آن را «حدیث زندگی» نامیدند. @Esrar3
هدایت شده از اصرار
دیوار نوشته‌ای که می‌گوید «تنها نجات یافته شهید است». آن تعداد تفاسیر گفته شده را که خواندم، همه را در دوگانه‌ی شهید_مُرده آورده‌اند اما تصاویر دیگر را که کنار هم می‌گذاریم به ما می‌گوید لااقل بار اصلی ماجرا این نقطه نیست. سخنان این چنینیِ غزه در تقابل شهادت با مُردن (مرگ عادی) نیست. یکی از این تصاویر؛ همین صحبتی‌ست که خبرنگاری گفته بود: «آنکه مُرد، نجات پیدا کرد و آنکه نجات پیدا کرد، مُرد». اینجا میان واژه های شهادت یا مردن تمایزی نیست وقتی مقصود، مطلقِ مرگ است اما از قضا متاع رایج مرگ در غزه شهادت است از این رو در ترادفِ هم گاه در مردن گفته می‌شود و گاهی شهادت. زمانی مسأله، مطلقِ مرگ می‌شود که مرگ نقطه‌ی رهایی و نجات‌مان از رنجی که می‌کشیمِ زندگیِ نداشته باشد. مثل چیزی که شاعر فلسطینی محمود درویش سروده و پر تکرارترین آواهای این روزهاست: «وَنَحْنُ نُحِبُّ الحَيَاةَ إذَا مَا اسْتَطَعْنَا إِلَيْهَا سَبِيلا ما نيز زندگى را دوست می‌داريم اگر که به آن راه یابیم». با همه‌ی این‌هاست و جز این نیست که ما در غزه پژواکی از خودمان را شنیده‌ایم و دستی از خودمان گرفته‌ایم که مقاومت کنیم به وعده‌‌ی آن روزی که... که ما هم، همه‌ی ما با هم زندگی می‌کنیم. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاپ درباره‌ی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌گوید هر دو طرف( ترامپ و هریس) «در برابر زندگی» هستند. 🧷انتخاب سخت شده. به طور کلی روند انتخابات (در سال‌های اخیر و کشورهای مختلف) را که بررسی کنید، انتخابات، این مردمی‌ترین ظرفیت بشر کنونی به اینجا رسیده است که سوای نامزدها، صِرف انتخاب مسأله شده است. تا اینجا که دیدیم، این مسأله در انتخابات فرانسه، آمریکا و شاید هم ایران ملموس‌تر است. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیلی آیلیش از هریس حمایت کرد و دعوت کرد به او رای بدهند. از جهت تاثیرگذاری خوانندگان و موسیقی در انتخابات آمریکا گفته شده یک سوم آمریکایی‌ها در نظرسنجی‌ها گفته بودند که نظر تیلور سوئیفت ممکن است تصمیم آن‌ها را برای حمایت از یک کاندیدا تغییر دهد. (تیلور سوئیفت هم از هریس حمایت کرد) بیلی صحبت هایش را اینطور تمام کرد: «یجوری رأی بدید که انگار زندگیتون بند اونه». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر کفن شهید سید حسن نصرالله بندی از شعر «سلام یا مهدی» مرقوم شد: "لا خیر فی الحیاة من دون هواک" @Esrar3
دوم_هزینه‌ی بقا سنگین است بعد از یک سال ثبات قدم و صبر و فداکاری و گرسنگی و خون و ویرانی و از دست دادن، دیگر چیزی برایمان نمانده که بر آن گریه کنیم. چیزی نمانده که این دشمن با آن ما را تهدید کند. جنوب راحتی و آسودگی نیست، آنجا خیمه است و جنگ دیگری با سوداگران و راهزنان و آشفتگی اوضاع امنیتی است. و اين مصیبت‌ها به مهاجرت بزرگی به سمت صحرای سینا ختم می‌شود. بقا هزینه‌اش سنگین است. هزینه‌اش زندگی و جان‌های ماست اما مرگ برایمان آسان است وقتی از آن سو ذلت و ظلم و خواری باشد. ثبات قدم، ثبات قدم، خدایا ما را در امرمان ثابت قدم دار. ادامه 👇 @Esrar3
سوم_خدایا مرگ ما برای بعدی‌ها زندگی شود جان‌هایتان را در برابر خدا بسیار نشمارید. جان‌هایی گران مایه‌تر از جان شما بودند که در راه خدا ارزانی شدند. خداوندا از ثبات قدم و مرگ ما برای آنهایی که بعد از ما می‌آیند زندگی قرار بده، برای یاری دینت و بندگان مستضعفت. ما را هرچه زودتر پیش خودت ببر. @Esrar3
اصرار
دیدم مصطفی زعبی خبرنگار فلسطینی (از سرزمین های ۱۹۴۸) هم همین را گفته، گفته سیاست حزب الله در جنگ «جن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صهیونیست‌ها، تماشاچیان مصیبت به عمرتان گردشگری نسل‌کشی شنیده‌اید؟ این ابتکار جدید صهیونیست‌هاست‌. تشکیلات صهیونیستی برای تماشای نسل کشی در غزه سفرهای دریایی ترتیب دادند. کوچک و بزرگ از دریا تماشا می‌کنند رنج بشر را... 🧷 فلسطین اشغالی برای آن‌ها ویلای این جهان است. آن‌ها برای زندگی به فلسطین لشکر نکشیده‌اند. قصدشان لذت بردن از رنج بشر است و فلسطین اقامتگاه خوش منظری‌ست برای تماشا. در فلسطین ویو همیشه ابدی‌ست... @Esrar3
اصرار
همه تصویرش را دیدند، آنکه زنده زنده در آتش سوخت اسمش شعبان بود، قرآن را به تمام از بر بود. نقل می‌کن
° 💢 گزیده‌ای از توییت‌ها پس از جنایت آتش زدن چادر آوارگان در غزه ✳️فرشته طوسی_ مردم ‎غزه، زنده زنده در آتش می‌سوزنند و جهان هم، زنده به تماشا می‌نشیند. «همه» هم تصور می کنند این سوختن و سوزانده‌شدن تنها برای دیگری است و برای خودشان رخ نمی‌دهد. البته که منطق جهان اکنون، همین نوع از انسانیت را هم تولید می‌کند. ✳️لیلا سامانی_‏تازه دارم معنی از هم گسیختگی روانی را می‌فهمم. نه اینکه تازه بفهمم ظلم و دروغ راست‌ترین حقیقت‌های این دنیا و عدالت و مدارا دروغ‌ترین‌ افسانه‌هایند اما حالا حس می‌کنم در سیاره اشتباهی هستم‌. انگار تمام رنج‌های شخصی‌ام به دردهای ستم‌کشان دیگر گره خورده،قلبم به‌همه چیز گیر می‌کند. ✳️پریا_ هلوکاست رو شنیدیم، اسرائیل رو دیدیم. ✳️پویان فخرایی _اسرائیل، کوره آدم‌سوزی آلمان نازی را هم بازسازی کرد تا شبیه‌سازی هلوکاست کامل شود. ✳️نیکی_ بعد از تماشای کوره‌ی آدم سوزی، چه‌طور سرپا بایستیم، بچه‌مون رو بغل کنیم، به کار و وظایف روزانه‌مون برسیم و زار نزنیم؟ استیصال تار و پودم رو از هم گسیخته، رمق روزمرگی هم حتی نمونده آقای دکتر! قرصی؟ بی‌حس‌کننده‌ای؟ مرگی چیزی ✳️وانِیدیوم_ ‏نمی دونم کدوم ترسناک تره. آدم سوزی و نسل کشی اسرائیل یا بی تفاوتی و بعضاً دفاع از جنایتکار! من همیشه فکر می کردم نسل انسان از هولوکاست عبرت گرفت ✳️حمزه غالبی_‏ اسرائیل آخرین سنگر ۵ قرن چپاول و نسلکشی استعمارگران 🧷برای من همین یک جمله از تمام طوفان الاقصی بس است که کسی بگوید «انگار تمام رنج‌های شخصی‌ام به دردهای ستم کشان دیگر گره خورده». غزه تا پشت درب رنج‌های شخصی‌مان رسید. اگر قرار است از فتح بگوییم این بی‌حساب ترین فتحی ست که سایه‌اش حتی به خیال‌ هم نمی‌رسید. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احساس می‌کنیم در سیاره دیگری زندگی می‌کنیم. انگار نه انگار ما بین شما زندگی می‌کنیم. این بخشی از صحبت‌های صالح الجعفراوی پس از یکی از فجایع و کشتارهای غزه است. ✅زیر نویس شده. لطفاً و لطفاً گوش دهید فقط اینکه دو مطلب؛ 1⃣ اینکه زندگی جریانِ «ما» را دارد یعنی بشر در خلأ زندگی نمی‌کند، بشر در جهانی که دور تا دور او را گرفته و او در آن و با آن «ما» می‌شود زندگی می‌کند. اگر بی فلسطین جهان‌تان برپاست و چرخ زندگی‌تان می‌چرخد و فلسطین در مای‌تان جا ندارد، یحتمل خیال زندگی دارید‌. پس اگر کسی از درد فقدان زندگی نالید، چوب یأس و پوچی و بی‌حقیقتی‌اش نزنید که اگر خوب بنگرید شما هم دچار گشته‌اید. 2⃣با این وجود، مسأله شدن، همدرد شدن، یک‌درد و یک‌دل شدن این گونه نیست که فلسطین چیزی کنار چیزهای دیگر زندگی باشد. تا وقتی رنج غزه، بشقاب شکسته‌ی سفره‌ و درد سر و پهلو و بغض ممتد صدایمان نباشد... جز این نخواهد بود که در چرخ گذران ایام، خیال پردازان اهل تکلیفی هستیم که مسأله‌اش رفع تکلیف است. جهان با این تکلیف‌های «از سر باز کن» آزاد نمی شود. این مسیرهای از سر باز کنی راه به جایی نمی‌برد. تکلیف اصرار می‌خواهد... ما به اصرار محتاجیم برای پیدایش جهان برای نفس کشیدن زندگی برای تکرار دوباره‌ی ما @Esrar3
اصرار
دیدم مصطفی زعبی خبرنگار فلسطینی (از سرزمین های ۱۹۴۸) هم همین را گفته، گفته سیاست حزب الله در جنگ «جن
° کربلا؛ میدان جزئی شدن مرگ است، گردش مرگ است از تنی در تن دیگر، از جزئی به جزء دیگر؛ از حکایت چشم و دست‌ها و انگشتری بگیرید تا حکایت آتش خیمه‌ها و دو پاره شدن‌های ماه. هرگاه مرگ جزئیات پیدا کند، منشور می‌شود و دستش به دورترین و تنگ‌ترین‌ تنگه‌های دست نیافتنی راه یابد.‌ اما صهیونیسم پرهیز از خطر است. وهم شکست لحظه‌ی مرگ است. سرمستی دور کردن تهدید مرگ (مثلا یحیی سنوار)، بلاهت می‌آورد. و آن‌ها که لبریز این وهم‌اند، سرمستانِ سراسر خطا کارند. خطا کردند که ذره ذره جزئیات مرگش را، هوا کردند و در نفس‌ها افشاندند. خطا کردند که جیبش را در چشم‌مان خالی کردند. خطا کردند که از عطر و ناخن‌گیر و منتوس و آدامس‌ و پول و کتاب دعا و تسبیحش برای ما قاب ساختند. خطا کردند که صدای سیلی عصایش را به گوش‌مان رساندند.‌ خطا کردند که از آن روی پوشیده، چشم‌هایش را برایمان نقاشی کردند. قوم خطاکار، خطا کردند که نامش را ندیدند و او را در مهلکه‌ی مرگ و زندگی آزمودند. خطا کردند و حالا دوستدارانش هزاران هزار بار نوشتند «یحیی آنی‌ست که زنده می‌کند». اینک نامی دوباره زنده شد. و شما قوم خطاکار عبرت نمی‌گیرید و هر بار جوری ما را به مقصود می‌رسانید. ما یک گام دیگر به زندگی نزدیک شدیم. زندگی جزئیات می‌خواهد. یحیی هم جزئیات داشت خیلی زیاد @Esrar3
🌱در جستجوی راهی برای زندگی احتمالا از یوسف شنیده باشید. مهندس کشاورزی که در شرایط گرسنگی اجباری شروع به کشت و کشاورزی کرد تا سایه‌‌ی مرگ با گرسنگی را از سر مردمش دور کند. او را هم شهید کردند. او در وصیت آخرش می‌گوید: امیدوارم تصویر ما در برابر جهانیان این باشد که ما مردمی هستیم که در جستجوی راه‌هایی برای زندگیست. و به بخشش و زنده ماندن و پایداری به رغم تمام آن چیزهایی که در حق‌شان روا داشته اند، ادامه می‌دهند. به محض اینکه جنگ تمام شود همان گونه بلکه بهتر از گذشته باز خواهیم گشت فقط دوست داریم مردم و جهان با ما همراه باشند». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه صحبت‌های اسامه حمدان: به رغم تصاویر قساوت بار اما این تصاویر قهرمانی مردم فلسطین است. اگر هزاران صفحه و کتاب بنویسیم نمی‌توانیم حق مطلب این مردم را در پایداری و قهرمانی و صبر و فداکاری‌شان ادا کنیم. بسیاری از مردم گاهی ترجیح می‌دهند تسلیم شوند برای اینکه نمیرند. اما این مردم به زندگی و همزمان حق زندگی پایبندند در عین اینکه نمی‌خواهند مرگ عادی داشته باشند همزمان می‌خواهند زندگی کنند اما اگر شهید شدند هم باکی نیست. 🧷مرگ و زندگی را از نو در فلسطین می‌شنوید. مرگ و زندگی هیچگاه چنین متعهد و سرسخت همقدم یکدیگر نبوده‌اند. این سایه به سایه شدن‌های مرگ و زندگی چنان به هم آمیخته است که اگر لحظه‌ای حتی لحظه‌ای به مرگ یا زندگی خمیده باشید، رفتار آن‌ها را سراسر نامفهوم و متناقض می‌پندارید و گاه ممکن است حتی از فهم‌شان جا بمانید اما آن‌ها هنرمندان فلسطینند. مردمی که به هنرمندی تاروپود مرگ و زندگی را در هم آمیخته‌اند. هیچ‌گاه ذره‌ای از زندگی کردن‌ کوتاه نیامدند. آن‌ها حق زندگی را می خواهند، و اصرار بر زندگی داشتن و زندگی کردن همان چیزیست که توانست صدای جهان باشد و صدایش را به گوش گوشه گوشه‌ی این جهان برساند. صدایی که می‌گوید «ما همدرد جهانیم، ما مردم جستجوگر زندگی، و چنانچه در این راه جان از کف دهیم، ما را باکی نیست که ما مرگ را هم جور دیگری می‌خواهیم». @Esrar3
من نمی‌فهمم. نمی‌فهمم آنکه می‌گوید می‌خواهیم مقاومت را در زندگی‌ها بیاوریم. همچنین نمی‌فهمم آنکه می‌گوید جنگ نشود برای زندگی. خوشحال بودم! خوشحال بودم قرار است صدایمان بلند شود، خوشحال بودم به لطف طوفان الاقصی اینجا هم قرار است حرف از زندگی نداشته‌مان پا بگیرد. اما هر دوی این‌ گفته‌ها باز هم زندگی ندارد. چه آنکه می‌گوید جنگ نه برای زندگی! چه آنکه می‌گوید مقاومت آری برای زندگی! شما هر دو خبر ندارید ما اگر به مقاومت یا جنگ تن دهیم (که البته این دوگانه کردن نیست) در هر صورت دنبال زندگی کردن هستیم اتفاقی که حالا هم آن را تجربه نمی‌کنیم. ما آماده‌ایم برای جنگ، چون زندگی می‌خواهیم و آماده‌ایم برای مقاومت چون در نبودِ زندگی راهی جز مقاومت سراغ نداریم. اما اینکه جنگ را چیزی در برابر زندگی تعریف کنید نه دخلی به زندگی دارد نه نسل زد.‌ شما دوستداران یا منفوران جنگ هر دو هم‌دست یک داستانید. هم‌داستان پیش فرض ثابتی که «زندگی دارد و زندگی می‌کند». ما نداریم. روز خوش @Esrar3
آن هم اکتبر بود، تاریخ اکران جوکر ۱. استقبال زیادی شد. شاید کمتر کسی فکرش را می کرد. به فاصله‌ی کوتاهی پس از اکران جوکر ۱ بود که صحنه ی اعتراضات عراق و لبنان و حتی گفته شده اعتراضات ۹۸ بنزینی در ایران هم آتشش را از جوکر عاریت داشت (حسین کچوئیان عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی می‌گوید که این فیلم در شکل‌گیری اعتراضات و اغتشاشات در ایران پس از اجرای یک تصمیم بنزینی سهم داشته است). کم کم جوکر هم به لیست ایسم دارها پیوست و شد جوکریسم. اما جوکر چه و که بود؟ مردی که با خونش به صورت لبخند می کشید. عمیقا غمگین بود. وقتی بیشتر غمگین می شد بیشتر می خندید. با آدم های ضعیف و ناتوان مهربان تر بود. بودنش تحقیر می شد. دوست داشت باشد اما ناکام بود. زورش نمی رسید. رنج این ناکامی ها یکباره به خشونت کشید. موی سبز و لب و بینیِ قرمز ابتدا آرایشی بود برای خنداندن آدم ها اما به تدریج این آرایش به نقاب بدل گشت. تبدیل این آرایشِ خنداندن به نقابِ جوکر طعنه بود به مردمانی که تاب نمی آوردند آدم ها خودشان باشند. کوچک که بود مادرش برای اینکه گریه نکند و خودش را نکُشد برایش داستانی سرهم کرده بود که او به منظور «شادی» به دنیا آمده، به همین خاطر او را «شادی» صدا می کرد. جوکر طغیان غم بود بر مردمانی که می خواهند رنجِ ساکت و منزوی شده را تحقیر کنند. این کمی از شخصیت جوکر بود و آدم ها خصوصا نسل جوان‌تر احساس یکی بودن کردند. اینکه جوکر از آنها می گوید و حرف آن ها را می زند. بازیگر نقش اصلیِ رنج در آن سالها جوکر بود و نقش مکملش مردمان خسته از قهرمان‌های پاستوریزه که زیر پای قهرمانِ ضد قهرمان جدیدشان کف می زدند. سال ۲۰۱۹ بود که قاسم سلیمانی در میانه ی این میدان شهید شد. وقتی عراق صحنه ی اعتراضات جوکری شد، شیرازه ها از هم پاشید. کسی انتظارش را نداشت. جوکر (نسخه ی ساخته شده ی تاد فیلیپس) به فاصله ای کوتاه از رونمایی اش تبدیل به شخصیتی دلخواه شد. تا بیایند دست بجنبانند که قضیه از چه قرار بوده و اصلا جوکر کیست و چه کرده، ترامپ دلقک سیاست آمریکا در همین حفره ی بی خبری از رنج، دستور قتل شهید قاسم سلیمانی را صادر کرد. سال ۲۰۲۴ _ جوکر دوباره آمد، باز هم در اکتبر اما با یک فرق بزرگ، جهان قبل از اکران جوکر ۲ یک سال تمام نمایش دنباله دار «۷ اکتبر» را تماشا می کرده. جوکر ۲ وقتی آمد که غزه پیش از او آمده بود و چه خوش آمده بود. غم حالا نه بر پرده های سینما بلکه در غزه لحظه به لحظه صدا و تصویرش را می ساخت. رنج در هفت اکتبر، حنجره‌ای گرم و نجیب یافته بود که در طمع موشک ها برای کشتنش، بی نقاب و صادق و شریف برای زندگی ‌و رنج‌دیدگان دعا می‌کرد: «خدواندا از مرگ ما برای مردم رنج دیده زندگی بساز». ایستاده در آستانه استقبال از بلندترین روزهای تاریخ، جوکر را بدرقه می کنیم در حالیکه غزه را بر چشم نشانده ایم و این بالا نشینی ها از آنانی ست که پرده از شمایل قدسی رنج برانداخته اند؛ یگانه هنرمندان نقش اصلی رنج جهان_ غزه •••••••• +طارق از شمال غزه: جان‌هایتان را در برابر خدا بسیار نشمارید. جان‌هایی گران مایه‌تر از جان شما بودند که در راه خدا ارزانی شدند. خداوندا از ثبات قدم و مرگ ما برای آنهایی که بعد از ما می‌آیند زندگی قرار بده، برای یاری دینت و بندگان مستضعفت. ما را هرچه زودتر پیش خودت ببر. @Esrar3
هدایت شده از اصرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاپ درباره‌ی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌گوید هر دو طرف( ترامپ و هریس) «در برابر زندگی» هستند. 🧷انتخاب سخت شده. به طور کلی روند انتخابات (در سال‌های اخیر و کشورهای مختلف) را که بررسی کنید، انتخابات، این مردمی‌ترین ظرفیت بشر کنونی به اینجا رسیده است که سوای نامزدها، صِرف انتخاب مسأله شده است. تا اینجا که دیدیم، این مسأله در انتخابات فرانسه، آمریکا و شاید هم ایران ملموس‌تر است. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این آقایی که با این حال آشفته‌ و گریان می‌بینید یک مصری‌ست. سخنانش مربوط به وقتی‌ست که مصر به کشتی جنگی رژیم صهیونیستی اجازه داد از کانال سوئز عبور کند.‌ «نه می‌توانم گریه کنم، نه بمیرم، نه کاری کنم... مرزها را باز کنید ما هم برویم با آن‌ها (اهالی غزه) بمیریم. به خدا خسته شدم. دیگر نمی‌توانم زندگی‌ام را کنم. نه می‌توانم کار کنم، نه می‌توانم هیچ کاری کنم. نه می‌توانم روزه بگیرم، نه می‌توانم افطار کنم، نه می‌توانم کاری کنم... به خدا خودکشی می‌کنم. نمی‌توانم زندگی کنم. با خدا حرف می‌زنم و به خدا می‌گویم خدایا من نمی‌توانستم در این شرایط زندگی کنم. (با کنایه) ما نمی‌توانستیم کاری کنیم چون جناب حاکم دستور دادند کاری نکنید و ساکت باشید. خدایا من دیگر نمی‌توانم...». @Esrar3
سید جواد نقوی نوشت : 💢لحظه بازگشت به اُفق چمران است. 🔷️ژان بودیار فیلسوف فرانسوی در کتابی که درباره آمریکا نوشته؛ میگوید آمریکا نسخه اصلی مدرنیته است ؛ نسخه های دیگر دوبله نسخه اصلی هستند 🔷️ آمریکایی ها در ایده رویای امریکایی خود  ؛ زندگی در آمریکا و آمریکایی زیستن؛ اینگونه تعریف می کنند ؛ اینجا همه قصه ها بدون  است و زیستن امریکایی یعنی بدون رنج زیستن، به قول بودریار سایر کشور ها سعی می کنند ؛ دوبله همین ایده باشند ... 🔷️چمران در چنین اُفقی انجا را ترک‌ می کند و به یک چریک تبدیل می شود؛ و هیچگاه مثل مبارزین مصری یا کوبایی علیه زندگی هم نمی شود؛ یعنی در عین حال که مبارزه می کند ؛ زندگی را ترک نمی کند؛ او نه یک مبارز چپ و نه یک‌ بورژوازی لیبرال است ؛ بلکه یک ایرانی مسلمان است 🔷️ لحظه افق فکری چمران دقیقا ؛ به این‌جهت متمایز است ، چمران می داند زیستن بدون درد یعنی حل شدن در نظم امریکایی ها و یعنی تایید نابرابری و ظلم به صورت سیستماتیک ؛ و او به این زیستن تن نمی دهد 🔷️ از طرفی مبارزه یکسره را هم مثل چریک‌های رزمی قبول ندارد، چرا که این رفتار هم به نوعی برتری آمریکایی ها است؛ و دوگانه درد و لذت را شکل می دهد ، به جهت او مبارزه برای زندگی را انتخاب می کند 🔷️ چمران نسخه اصلی مبارزه برای زندگی است ؛ او نه یک سرباز مداوم است و نه یک مهندس برای زیستن معمولی است؛ او قصد دارد نشان دهد زیستن فقط آمریکایی نیست .... 🧷این حاشیه به طور مشخص با این جمله حرف می‌زند «چمران نسخه اصلی مبارزه برای زندگی است». اگرچه به سیاق برآمده از حرف بهتر بود بگوید «چمران نسخه اصلی مبارزه برای زندگی غیر آمریکایی است» چون قبلا زندگی را آمریکایی و غیره آمریکایی کرده‌اند. خوشبختانه دو سالی می‌شود که سخن از واژه‌ی «زندگی» گرم شده. می‌گویم خوشبختانه چون پیش از این «زندگی» در واژه‌ی «معنای زندگی» هضم می‌شد. شما نمی‌توانستید از مطلق «زندگی» سخن بگویید وقتی سایه‌ی فهم معنا گرایانه از زندگی بر سر این واژه سنگین بود. چه بسا در سال‌های اخیر مطالعات مذهبی و روان‌شناسی هم به رونق واژه‌ی «معنای زندگی» کمک کردند. اما، اما پس از طوفان الاقصی شما می‌توانید صرفا از «زندگی» بگویید بدون هیچ گونه پسوند یا پیشوندی (می‌بینید که در خبرها هم این واژه فراگیر شده است). حالا شما می‌توانید به همین سادگی بگویید ما می‌میریم تا «زندگی» پا بگیرد بدون آنکه در دنیا خواهی و دنیا طلبی و کم‌فروشی شهادت و‌ محرومیت از معنا تقبیح ‌و ملامت شوید. با طوفان الاقصی شما میتوانید صرفا از «زندگی» بگویید بدون آنکه تلاش کنید برخوردار بودن یا نبودن‌تان از زندگی را با «معنای زندگی» توضیح دهید. و اگر این جابه‌جاییِ پاشنه‌ی ریشه‌دار تاریخی واژه‌ها شاهکار نیست شاهکار قرار است چه باشد؟ @Esrar3
اصرار
📌تهران_ نجات زنی که در تونل توحید قصد خودکشی داشت #خودکشی #رنج #زن #شهر @Esrar3
° ⚠️دو سه روز قبل یکی در تونل توحید و یکی در فدائیان اسلام، اولی قصدش را داشت، مانع شدند، به اقدام نرسید. دومی قصدش را داشت و به اقدام رسید. دختر نوجوان ۱۶ ساله در خیابان فدائیان اسلام خودکشی کرد. 💢فیلم مربوط به مورد اول است، تونل توحید و تلاش‌ها برای پایین آوردن و منصرف کردن زن از خودکشی. ✳️ اما دو مورد؛ 1⃣اول اینکه خودکشی وقتی به ارتفاع بکشد، پای شهر هم وسط می‌آید. یعنی خودکشی منظر و حادثه‌ای می‌شود در وسعت شهر، جزئی از شهر. طبیعتاً فرق دارد با اینکه کسی در خلوت خود اقدام کند. از این منظر در این هفته، تهران در شهر بودنش شاهد دو صحنه مربوط به خودکشی بوده و البته هر دو هم زن بودند (آنچه ما تا اینجا می‌دانیم). 2⃣دوم اینکه رکنا در شرح ماجرا می‌نویسد: «پدر آرزو با صدای غمگین برایمان از روز حادثه گفت:روز شنبه پانزدهم آبان ماه، دخترم آرزو به همراه مدرسه به اردو رفته بود. نزدیک ساعت۵ بود که زنگ زدند. از مدرسه بود، گفتند: می‌دونید دخترتون چیکار کرده؟  منم متعجب گفتم: نه، چی کار کرده؟ گفتند: موقع رفتن، به‌جای شلوار فرم، شلوار لی پوشیده بود. نیم ساعت بعد مدیر مدرسه اش مجددا تماس گرفت و گفت:آرزو ساعت ۴ بعدازظهر، بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده و از اون زمان هم دیگه خبری ازش نداریم.همسرم به همراه پسرم راه افتادند تا دنبالش بگردند، اما هیچ اثری از دخترم پیدا نکردند تا اینکه یک ساعت بعد، از مدرسه باهامون تماس گرفتند و گفتند که سریع خودمون رو به بیمارستان برسونیم. من شغل ضایعات آهن دارم و با وانت کار می‌کنم، وقتی این خبر رو شنیدم، همه چیز رو رها کردم و به بیمارستان رفتم و با جسد دخترم روبرو شدم که فوت کرده بود. آقای خاوری در ادامه گفت: ظاهراً ساختمانی که آرزو به اونجا رفته بود، خونه یکی از دوستانش بوده، تنها بوده و نمی‌دونم چی تو سرش گذشته که خودش رو از اونجا به پایین انداخته. مردم توی کوچه صداش رو شنیده بودن و به اورژانس زنگ زده بودن، اورژانس هم اومد و اون رو برد بیمارستان، اما…» 📝 تیترهای بی‌بی‌سی و دویچه وله و صدای آمریکا را بخوانید: ▪️خودکشی دختر محصل به دلیل احتمال اخراج از مدرسه به خاطر حجاب ▪️گزارش‌ها از خودکشی دختر دانش‌آموز پس از تذکر پوشش ▪️خودکشی یک دختر نوجوان؛ مسئولان مدرسه: «لی» پوشیده بود اگر این نقل قول‌ها دقیق باشد، وقتی ندانید او چه حالی داشته که با تذکر به شلوارش خودکشی کرده، فردا باید ایستاد و از بی‌ربطی خودکشی به شلوار دفاع کرد و دست آخر درد خویشتن کشی در هر دو سوی دعوای حجاب سر بریده خواهد شد. دفاع از حجاب و یا حمله به حجاب هر دو تقلیل مسأله و راضی شدن به مناقشات کشدار و بیهوده‌ی حجاب اجباری_ حجاب قانونی است و ماحصلش ادامه‌ی بی‌خبری‌ست از وضعی‌ که در آن مرگ آسانتر از زنده ماندن است. @Esrar3
♦️دانشمندان حالتی بین مرگ و زندگی کشف کردند 🔹دانشمندان مرگ را فرایندی غیرقابل‌برگشت می‌دانند. با‌این‌حال اقداماتی مانند اهدای عضو نشان می‌دهد چگونه اندام‌ها، بافت‌ها و سلول‌ها می‌توانند حتی پس از مرگ ارگانیسم به عملکرد خود ادامه دهند. این امر باعث شده محققان به این سؤال برسند: «چه مکانیسم‌هایی به سلول‌های خاص اجازه می‌دهند پس از مرگ ارگانیسم به کار خود ادامه دهند؟» به گفته محققان دانشگاه واشنگتن، این سلول‌ها در وضعیت سوم قرار می‌گیرند که نه مرگ است و نه زندگی. 🔹محققان دریافته‌اند سلول‌های ریه انسان می‌توانند خود به ارگانیسم‌های چندسلولی دیگری تبدیل شوند و به اطراف حرکت کنند. این ارگانیسم‌ها نه‌تنها می‌توانند در اطراف خود حرکت کنند، بلکه می‌توانند هم خود هم سلول‌های عصبی آسیب‌دیده را که نزدیک آن قرار گرفته‌اند، ترمیم کنند. 🔹درمجموع، یافته‌های جدید انعطاف‌پذیری ذاتی سیستم‌های سلولی را نشان می‌دهد و این ایده را زیر سؤال می‌برد که سلول‌ها و موجودات فقط به روش‌های ازپیش‌تعیین‌شده می‌توانند تکامل بیابند. وضعیت سوم نشان می‌دهد مرگ ارگانیسم ممکن است نقش مهمی در چگونگی تغییر حیات طی زمان داشته باشد. 🧷با علم، در تن... زبانی برای این روزها ... برای ما. وقتی نه زندگی می‌کنیم، نه می‌‌میریم. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰برگ دیگری از قرآن در غزه در مراسم عقدکنان در شرایط جنگ، آوازه خوان مجلس آواز قرآن سر می‌دهد. تا اینجای کار این دست تصاویر غزه می‌گوید «هرچه بیشتر بخواهید زندگی کنید، بیشتر به قرآن محتاج می‌شوید». 🧷قرآن راه تحقق زندگی را نشان می‌دهد. نمی‌گویم راه زندگی کردن را، می‌گویم راه تحقق زندگی را.‌ قرآنی که راه زندگی کردن باشد، صرفا دستورالعمل است اما قرآن در راه وقوع زندگی، گرداندن اوضاع و احوال برای پیشامدهایی‌ست که زندگی کردن با آن محقق می‌شود. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌در شهر هیپ هاپ کلنی با اشتراک این کلیپ نوشت: «اجرای پسر شانزده ساله اصفهانی در میتینگ تهران که همه را شوکه کرد» تعدادی از نظرات: 🌕حاجی دمت گرم یعنی خداوکیلی بغضم گرفت از این همه حرف دل که فقط رپ می‌تونه بیانش کنه 🌖من میگم ۹۶ سالشه 🌗حاجی خیلی به دلم نشست. انگار حرفای دل همه رو میزد... 🌘بابا دو کلوم حرف حق 🌑من از رپ متنفرم ولی خدایی به دلم نشست چقدر خوب بود این پسر 🌒روزی ۱۰ بار گوشش میدم دست خوش داداش 🌒و منی که اهل افغانستانم ده بار گوش دادم ماشاالله پسر قوی ادامه بده 🌓خدایی من با رپ خوانی زیاد حال نمیکنم ولی با این رپ خونی این پسر حال کردم.‌ تمام درد آدمهای چه پیر چه جوانو توی چند دقیقه شعرش خالص کرد 🌔اهل رپ نیستم ولی به این بچه افتخار می‌کنم این بچه بیشتر از من فهمید دم نسل جدید گرم 🌕منی که از نسل ۱ با رپ بزرگ شدم، آفرین میگم بهت، الان سنم ۳۴ شده و می‌بینم بچه ۱۶ ساله حرفای دلش حرفای دلمه @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂من را شخصا ببخش راننده مصری قبول نمی‌کند از اهالی غزه کرایه بگیرد.‌ از عجزش عاصی شده، به عزتش سیلی می‌زند و می‌گوید ما اصلا برایتان چه کردیم؟ بروید در پناه خدا. اهالی غزه دست‌بردار نیستند و دوباره به روح شهدا قسمش می‌دهند که مرد مومن کرایه‌‌ات را بگیر. بغضش می‌ترکد و می‌گوید زنده ماندن برایم سخت است وقتی نمی‌توانم هیچ کاری کنم. خلاصه که اهالی غزه با کلی اصرار و قسم و آیه می‌گویند اصلا تو فکر کن این یادگاری‌ست.‌ این یادگاری را از ما قبول کن. می‌دانید بزرگی این خبر کجاست؟ اینجا که می‌گوید من کاری به بقیه ندارم. من یکی را شخصا ببخشید. لطفا به هرکس که می‌شناسید بگویید که سید محمد عبدالمجید را ببخشند. در سستی و لغزش عواطف نگفت، جدی گفت، نشان به آن نشان که اسمش را داد و خواست به اسم او را در بخشش سوا کنند. حادثه‌ای در وسعت جهان، انسان را این چنین شخصی و تنها طرف گرفت. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢جویریه عدوان کودکی‌ست شاعر، و در حالی که یازده ساله است می‌گوید احساس می‌کنم مسئولیت رساندن حقیقت را به دوش می‌کشم 🔻شعر گفتنم وسیله‌ای برای ابراز و اظهار است. 🔻من و دیگر کودکان اثرگذارانی شده‌ایم که تلاش می‌کنیم حقیقت را برای جهان آشکار کنیم. 🔻به رغم ترس و خطرها اما حس می‌کنم مسئولیت رساندن حقیقت را برعهده دارم. 🔻زندگی در غزه به ستیز روزانه برای زنده ماندن شبیه‌تر است. 🔻با همه این‌ها تلاش می‌کنیم زنده بمانیم در حالیکه به امید چنگ زده‌ایم. 🔻شعرها صدایی می‌شوند برای آنکس که نمی‌تواند سخن بگوید. 🔻ما یک عدد در خبرهای جنگ نیستیم. ما انسانیم، رویا می‌پرورانیم، فکر می‌کنیم، احساس داریم و زندگی را دوست داریم. @Esrar3