#تعـــــــــارف_نداریــــــــــم
🔴 در حال صحبت با یکی از مسئولین نهادهای فرهنگی بودیم که حین بحث گفت :«...اصلا باید این بدحجاب ها را #رها کرد بروند تا نهایتا سرشان به سنگ بخورد و برگردند!!! »
👈 سوال : چـرا وقتی #ابتکــار ، #نــوآوری و #خلاقیـت ندارید ، میخواهید با چنین حرف هایی بیعرضگی خود را بپوشانید؟
مشکل اینجاست که هنوز نمیدانید برای تبلیغ دین ، روز به روز باید از #شیوه_های_جدیدتری استفاده کرد.
☑️ کاملا واضح است که برای انجام یک کار فرهنگی ، یک جلسه دو ساعته کافی نیست و نتیجه ای جز #اسراف_در_بودجه و #دین_زدایی نخواهد داشت.
هدایت شده از سم درصد
🔴صابونی نباشیم!
📌شخص #عطاری از اهل #بصره می گوید:
⬅️روزی در #مغازه عطاریم نشسته بودم که #دو نفر برای خریدن #سدر و #کافور به دکان من وارد شدند.
وقتی به #طرز صحبت کردن و #چهره هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم #معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان #پرسیدم؛ اما جوابی ندادند.
📝من #اصرار می کردم ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آن ها را به رسول مختار -صلی الله علیه و آله و سلم- و آل اطهار آن حضرت #قسم دادم.
مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند:
⬅️ما از #ملازمان درگاه حضرت حجت -علیه السلام- هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود #وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را #مأمور فرموده اند که سدر و کافورش را از تو #بخریم》
📌همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را #رها نکردم و تضرّع و #اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود #ببرید.
گفتند:
📝این کار بسته به #اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه #نفرموده اند جرأت این جسارت را #نداریم
📌گفتم:مرا به محضر حضرتش #برسانید، بعد همان جا طلب #رخصت کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم و اِلا از همان جا #بر می گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛
⬅️ اما باز هم #امتناع کردند.
بالأخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من #ترحم نموده و منت گذاشتند و #قبول کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان #به_راه_افتادم، تا آن که به #ساحل دریا رسیدیم. آن ها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند #بر روی آب راه افتادند؛ اما من #ایستادم.
متوجه من شدند و گفتند:
📝#نترس؛ خدا را به #حق حضرت حجت -عجل الله تعالی فرجه الشریف- #قسم بده که تو را حفظ کند. #بسم_الله بگو و روانه شو》
⬅️این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت -ارواحنا فداه- قسم دادم و #بر_روی_آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه #ابرها به هم پیوستند و #باران شروع به باریدن کرد. اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، #صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب بر #پشت بام گذاشته بودم.
📌وقتی باران را دیدم، به #یاد صابون ها افتادم و خاطرم #پریشان شد. به محض این خطور ذهنی پاهایم در آب #فرو_رفت؛ لذا مجبور به #شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان #دور می ماندم.
آن ها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند #برگشتند و دست مرا #گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند:
📝از آن #خطور ذهنی که به فکرت رسید، #توبه کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت -علیه السلام- #قسم بده
📌من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت -علیه السلام- قسم دادم و #بر روی آب راهی شدم.
بالاخره به #ساحل دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم.
مقداری که رفتیم در دامنه بیابان #چادری به چشم می خورد که #نور آن، فضا را روشن نموده بود.
همراهان گفتند:
📌تمام #مقصود در این خیمه است
⬅️و با آن ها تا #نزدیک چادر رفتم و همان جا #توقف کردیم. یک نفر از ایشان برای #اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت #صحبت کرد، به طوری که سخن مولایم را #شنیدم؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند:
📝#ردوه_فإنه_رجل_صابونی:
او را به جای خود برگردانید زیرا او مردی است صابونی
⬅️این #جمله حضرت اشاره به #خطور ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از #وابستگی های دنیوی خالی نکرده است تا #محبت محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی #همنشینی با دوستان خدا را ندارد.
📝این سخن را که #شنیدم و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو #پوشیدم و دانستم تا زمانی که آیینه دل به #تیرگی های دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن #منعکس نمی شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد.
📕 دارالسلام؛تألیف: علامه شیخ محمود عراقی
#صابونی_نباشیم
🌍 #آخرالزمان
📡لطفا نشر دهید
Join👉 eitaa.com/joinchat/866320384C260d8cbae5
#غصه_برای_مردم
💢زود مردم را #رها نکنید
عده ای در کار #فرهنگی و جذب مردم به #دین زود ناامید شده و دست از کار میکشند.
گمان میکنند زمانه تغییر کرده و مردم دیگر پذیرای دین نیستند.
با این بهانه ها تلاش را #رها میکنند.
✅ اما به #سیره پیامبر(ص) نگاه کنید
پیامبر برای هدایت #مشرکین و نجات مردم از عذاب الهی آنقدر #غصه میخورد که در چند نوبت #آیات صریح نازل شد
✅ جان دادن پیامبر برای هدایت مردم
«لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاَّ یَکُونُوا مُؤْمِنین»؛شاید میخواهى #جان خود را از شدّت اندوه از دست دهى، به خاطر اینکه آنها ایمان نمیآورند.
📚سوره مبارکه شعراء آیه ۳
✅اگر #صبر و عشق به هدایت مردم نسبت به دین باشد، با دیدن ظواهر احساس شکست بوجود نخواهد آمد
استکبار ستیزان