5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋🍃
دعای بعد از نمازهای واجب در ماه رجب...
ای کسی که عطا میکنی به کسی که از تو درخواستی دارد...
ای کسی که عطا میکنی به کسی که از تو درخواستی ندارد
و کسی که حتی تو را نمیشناسد♥️
#این_الرجبیون
#رجب_ماه_خدا
#خلوت_عبادت
༺✾➣♡➣✾༺
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
16.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽🍃|نماهنگ خورشید☀️
•||کاری از گروه ماوا❄️
#یاصاحبالزمانادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
-وَ ما هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ
وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ
این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست ،
و زندگی حقیقی همانا در سرای آخرت است
ای کاش می دانستند!!!
༺✾➣♡➣✾༺
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
|•♥️•|
༺عزیزٌ علۍَّ أن أرے الخلقَ و لاتُـرۍ!༺
➣بر من سخٺ است کہ همہ ے مردم را ببینم
➣و تو را نہ!...
➕گر دوست نبیند، بہ چہ کار آید چشم؟!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج♡
✿◉◉🍃🦋🍃◉◉✿
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
[☀️🏴]
🍂|یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من
هر روز و شب تویی همه جا روبه روی من
🕯| در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو
دنیا کشیده خنجر غم بر گلوی من
🍂|تصویر قتلگاه تو یادم نمیرود
یک بوسه از تنت شده بود آرزوی من
🕯|بشکن سفال عمر مرا تا نفس کشم
دیگر بس است باده غم در سبوی من
#آهـ_از_سوز_جگــــر🥀
#وفاتشهادتگونہبانوزینبکبریتسلیت♥️
❅ঊঈ✿🔘✿ঈঊ❅
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋🍃
دعای بعد از نمازهای واجب در ماه رجب...
ای کسی که عطا میکنی به کسی که از تو درخواستی دارد...
ای کسی که عطا میکنی به کسی که از تو درخواستی ندارد
و کسی که حتی تو را نمیشناسد♥️
#این_الرجبیون
#رجب_ماه_خدا
#خلوت_عبادت
༺✾➣♡➣✾༺
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
إِلَيْنا تُرجَعونَ
به سوی ما بازگردانده می شوید.
عنکبوت 57
༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part32 روزهای سختی که بالاخره گذشت اما روحم رو برای
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀
🥀🔥🥀🔥🥀🔥
🔥🥀🔥
🥀
♡﷽♡
رمان #شُعله🔥
#part33
ماگ سیاه رنگم رو با پودر نسکافه و آب جوش پر کردم و کمی هم شکر ریختم
پشت صندلی نشستم و یکبار دیگه ویدیو رو توی لپ تاپم باز کردم
بی نقص بود!
بچه ها کارشون رو خوب بلد بودن
نگاهی به ساعت انداختم
شب از نیمه گذشته بود
وقتش بود
باید خواب رو از چشمای جذاب این پسر سربه هوا میگرفتم
انگشتای باریک و خوش حالتم روی صفحه گوشی به رقص دراومد و براش نوشتم:
سراغی از ما نمیگیری مهندس!
دو سه روزی هست منتظرتم ولی مثل اینکه بی وفاتر از این حرفایی...
لابد خبر فرارم از خونه سیمین تا حالا به گوشت رسیده و با دمت گردو میشکنی که از دستم خلاص شدی
ولی زهی خیال باطل!
پیام رو فرستادم و منتظر شدم تا ببینم چقدر غافلگیر میشه و میترسه
اصلا خوابه یا خواب از سرش پریده!
زودتر از اون چیزی که فکر میکردم جواب داد:
"تو چی میگی اصلا حرف حسابت چیه؟!
چی میخوای از جون من؟"
لبخندی زدم و طعم نسکافه رو زیر زبونم مزه کردم
براش نوشتم:
حقم رو...
قبلا راجع بهش حرف زده بودیم
چطور یادت نمیاد آقای خوش قول!
چقدر شماها نامردید
تو رختخواب گرمت خوابیدی و اصلا از خودت نمیپرسی اون دختر بدبخت الان کجاست؟!
چی به سرش میاد شبا رو کجا صبح میکنه
فقط خوشحالی که از سرت باز شده...
پیام رو فرستادم و فیلم رو از لپتاپ روی گوشی ریختم
باز پیامش رسید:
کاری از دست من برات برنمیاد
فقط میتونم نصیحتت کنم کار کنی و نون حلال دربیاری و دنبال دوز و کلک واسه گردن این و اون افتادن نباشی!
قهقهه بلندم توی خونه پیچید و بعد کمی عصبی و فوری تایپ کردم:
فکر نمیکردم انقدر زود قولت رو فراموش کنی...
خودت اونشب گفتی برام خونه میگیری
ولی حالا که اینطوره مشکلی نیست
به یادت میارم
فقط یادت باشه من میخواستم مسالمت آمیز حلش کنم ولی خودت نخواستی...
واتساپت رو چک کن...
ویدیو رو براش فرستادم و نوشتم:
بجای نصیحت من بهتره فردا بری بست دم خونه نامزدت بشینی بلکه بخت باهات یار باشه و بجای اون تو سی دی این فیلم رو تحویل بگیری...
پیامهای بعدیش رو بی جواب گذاشتم و وارد حمام شدم تا دوش بگیرم...
وقتی برگشتم قبل از خواب گوشیم رو چک کردم
ده تا پیام توی واتساپ و چهار تا اس ام اس...
پیام گوشی رو باز کردم
نوشته بود:
تو همچین کاری نمیکنی وگرنه قسم میخورم بکشمت!
حق نداری با آبروی من بازی کنی...
چرا جواب نمیدی چی تو اون سرته!
مگه خونه نمیخوای خیلی خب میتونیم با هم حرف بزنیم
پوزخندی زدم و گوشی رو خاموش کردم
سرم رو روی بالش گذاشتم و لب زدم:
چرا شماها زبون خوش حالیتون نمیشه!...
آفتاب که توی چشمم زد با عجله بیدار شدم و تو همون گیجی خواب و بیدار شماره شراره رو گرفتم...
خنده ام گرفته بود
احتمالا خواب موندم الیاس رو چند ساعتی هست جلوی در خونه لعیا خانون کاشته...
بهتر...
تا شراره گوشی رو برداشت بی سلام و علیک گفتم:
همین الان به دی وی دی از این فیلمی که دادی بهم بفرست دم خونه نامزد پسره
ولی به کسی که میبره بگو فقط اگر الیاس ادنجا بود بره جلو اگر نه برگرده
بگو راحت بسته رو تحویل نده یکم اذیتش کنه...
یادت نره طرف پستچیه ها...
اونهم بدون هیچ کلمه ای قطع کرد
بی حوصله نگاهی به گوشیم انداختم:
۱۵ پیام و ۱۷ تماس بی پاسخ!
لبخندی زدم و به باقی خواب صبح جمعه م رسیدم...
❌کپی به هر نحو حرام و موجب پیگرد قانونی ست❌
○•○•••○•○•••○•○•••○•○
http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
○•○•••○•○•••○•○•••○•○
🥀
🔥🥀🔥
🥀🔥🥀🔥🥀🔥
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀