♥️🍃
زندگی در
هرنمازم در حرم
معنا شده........
🍃|°♡°༺✾➣♡➣✾༺
https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
°🦋
•
.
🌸🍃↺متن دعای عهد↯❦.•🌸🍃
.
«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم»
.
🌺°↵❀اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
.
🌸°↵❀اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
.
🌺°↵❀اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ
.
🌸°↵❀حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
.
•.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
.
•.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
.
•.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
1_916746311.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
سرعت مناسب برای قرائت روزانه
ماشین را سر جای همیشگی جا دادم و پیاده شدم
سوز هوا پوست را سوزن سوزن میکرد و به سرخی میانداخت
با یک دست شال گردن بافتم را روی بینی و لب نگه داشتم و با دست دیگر چادرم را مهار کردم که در دست باد به رقص نیاید
قفل کیفم را با همان دستی که بند چادر بود فشردم تا باز شد و سوییچ را داخلش سراندم.
وارد ساختمان دانشکده شدم
دیرتر از آن بود که بشود چای خورد. اولین کلاس این ترم بود و نمیخواستم دیر برسم و بدعادتشان کنم
فوري رفتم دفتر و امضای حضور زدم و بعد یک راست رفتم سر کلاس
پشت در نفسی تازه کردم و بعد تقه ای زدم
سر و صدا که خوابید آرام دستگیره را پایین کشیدم و وارد شدم
بی نگاه از مقابل جمعیت گذشتم و کیفم را روی میز گذاشتم
نگاه اول را ایستاده به جمعیت انداختم و دفترم را از کیف بیرون کشیدم
عینک به چشم زدم و نگاهی به دفتر انداختم
رو کردم به دانشجوها:
_خب... سلام
قاضیان هستم استاد این درس
دوباره چشمی توی کلاس چرخاندم و اینبار نسبت دانشجوهای پسر و دختر و البته طیفشان دستم آمد
شمرده تر گفتم:
_کلاس شما با من...
نگاهی به سربرگ کاغذ پرینت شده انداختم و از رو خواندم: مبانی آوا شناسیه
همه در سکوت فقط سر تکان میدادند... گرهی میان ابروهایم افتاد:
_مبانی آوا شناسیه نه گفتار درمانی چرا صامتن همه تولید آوا رو هم باید کار کنیم؟!
صدای خندهی بلند اما کوتاهی پیچید و بعد دختر ریزنقشی با صدای نازک و کشدارش به حرف آمد:
_ استاد ماشاالله جذبه تون ما رو گرفته!
تک به تک اسامی را میخواندم و با چهره ها مطابقت میدادم
_سمیرا وحیدی
_بله
بعد از خواندن آخرین اسم دوباره بین جمعیت چشم چرخاندم
همهی چهره ها با اسم ثبت شده بود بجز...
یک چهرهی جدید بی نام انتهای کلاس سمت چپ... کنار پنجره
نور افتاده بود توی صورتش ولی چهره قابل تشخیص بود.گفتم:
_ جناب اسم شما تو لیست من نیست. مطمئنید با من کلاس دارید؟!
بدون اینکه زحمت جابهجا شدن به خودش بدهد منتظر شد تا پسر بغل دستی توضیح بدهد:
_ببخشید استاد...ایشون رفیق منه... مهمانه
چشم ریز کردم و دقیق تر نگاهش کردم
او هم کاملا مستقیم و بیتفاوت خیره شده بود به من
به راحتی میشد فهمید که هم سن و سال دانشجوهای ترم یکی این کلاس نیست. حتی از خود من هم بزرگتر به نظر میرسید.
دوباره لب باز کردم: ولي ما مهمان نمیپذیریم سر کلاس...
بحث خیلی تخصصیه...
کمی جابهجا شد و بالاخره صدایش را شنیدم:
_یعنی از حضورتون مرخص بشم؟!
تُن صدا قوی و محکم بود به دور از شتاب و استرس...
به حدی محکم و متین جمله اش را ادا کرد که ملاحظهی سن و شانش را واجب دیدم:
_خواهش میکنم این بار که تشریف آوردید و راحت باشید...
اما بچه ها از جلسه بعد مهمان همراهتون نباشه...
کلاس هرچی خلوت تر باشه بهتره...
ولی سر کلاس بعدی...🙊
https://eitaa.com/joinchat/1365966931C6f6bcfaad8
💕بخشی از رمان قدیمی تاریکخانه که حالا با اسم جدید( #نت_آب )توی کانال دوممون درحال ارساله😍
سلام عیدتون مبارک♥️
یه مادر که فردا باید بستری بشه برای عملش دو میلیون و پونصد هزار تومن و یه مادر برای آزمایش پسرش ۷۰۰ هزار تومن احتیاج داره
هرچقدر در توانتونه بهشون هدیه بدید و تقدیم کنید به حضرت زهرا
#6063731072728760
بهنام شقایق آرزه نزد بانک مهرایران
روزیتون پربرکت🌸🍃
#شین_الف
هدایت شده از 💢تیم تخصصی استخدام 100💢
سلام عیدتون مبارک♥️
یه مادر که فردا باید بستری بشه برای عملش دو میلیون و پونصد هزار تومن و یه مادر برای آزمایش پسرش ۷۰۰ هزار تومن احتیاج داره
هرچقدر در توانتونه بهشون هدیه بدید و تقدیم کنید به حضرت زهرا
#6063731072728760
بهنام شقایق آرزه نزد بانک مهرایران
روزیتون پربرکت🌸🍃
#شین_الف