eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
26.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
87 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part190 به محض رفتنش هزارجور فکر به ذهنم هجوم آورد من
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان 🔥 خودم رو به نفهمیدن زدم: گفتم که بد غذا خوردم مسموم شدم لابد من کلا معده م ضعیفه... سر برگردوند و یکم نزدیک شد آهسته گفت: یعنی حتی احتمال هم نمیدی که دلیل دیگه ای داشته باشه؟ باز هم به نفهمیدن ادامه دادم: چه دلیل دیگه ای؟! کمی خیره نگاهم کرد و بعدچشم برداشت نفس عمیقی کشید و به روبرو چشم دوخت: مشخص میشه... سکوت فعلا بهترین راه حل بود من خم سر به زیر انداختم و به کفشهام خیره شدم اما یکم که سرم پایین موند حالت تهوعم تشدید شد ناچار سرم رو بالا گرفتم و چند بار پشت هم عمیق نفس کشیدم نگاهش برگشت طرفم و فوری پرسید: چی شد خوبی؟! قبل از اینکه جوابی بدم شماره مون پیج شد و من هم برای فرار از این دل بهم خوردگی فوری از جا بلند شدم همونطور که دنبالم می اومد آهسته حالم رو میپرسید و من به دکتر حواله میدادم وارد اتاق شدیم و به خانوم نسبتا جوونی که پشت میز نشسته بود سلام کردم با آرامش جواب داد و اشاره کرد بشینم نشستم و امیر پشت صندلیم ایستاد دکتر با لبخند پرسید: خب مشکلتون چیه؟! بجای من امیرعباس جواب داد: خانم دکتر حالشون خوب نیست بیحالن و مزاجشون آشفته شده میخواستم خواهش کنم یه سونوگرافی براشون بنویسید خانم دکتر با لبخند عاقل اندر سفیهی جوابش رو داد: ممنون از تجویزتون حالا میشه چند لحظه بیرون باشید خانومتونو معاینه کنم؟! هم خنده م گرفته بود و هم دلم کباب شده بود که اینطور زده بود توی برجکش هم اضطراب داشتم و هم دلم به هم میخورد! امیر عباس هم خودش رو از تک و تا نینداخت و جدی سر تکون داد: بله حتما ولی حتما سونوگرافی رو براش بنویسید ممنون بعد آهسته رو به من لب زد: بیرون منتظرتم و با قدمهای محکم از اتاق بیرون رفت دکتر جوان با خنده به تخت اشاره کرد: خب خانوم بیا ببینم چرا شوهرتو نگران کردی! یه لحظه به سرم زد با دکتر وارد مذاکره بشم اما از عواقبش ترسیدم و در سکوت همراهیش کردم بعد از معاینه پرسید: ِآخرین تاریخ قاعدگی کی بوده؟ ناچار گفتم: سه هفته پیش... _خب پس بعید نیست؟ _چی بعید نیست؟ خندید و با تعجب نگاهم کرد: بارداری دیگه! تجویز شوهرت هم درست بود باید برات سونوگرافی بنویسم پرش به قسمت اول رمان👇🏻♥️🍂 https://eitaa.com/nonvalghalam/28941 ❌کپی به هر نحو حرام و موجب پیگرد قانونی ست❌ ○•○•••○•○•••○•○•••○•○ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 ○•○•••○•○•••○•○•••○•○ 🥀 🔥🥀🔥 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀
راه ظهورت را بستم قبول ...! اما شاید قرار است حـُر تو باشم🤍(: ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ چـشمِ من خیره به عڪسِ حرمت بنـد شده…! بـٰا چه حالی بـنویسـم‌ که دلـم‌تـنگ‌ شــده ... ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻💚°| هرچہ‌میخواهی‌بگیر‌ اما‌سـلامم‌را‌نـگیـر 🌹🌱 ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
•• در فراقت گلِ ما بو، میِ ما رنگ نداشت! حالِ ما ، چو احوالِ تنِ بی‌سر بود...🥀 ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
♥️🍃 خدایا! مرا بر آنکه ستمی بر من کرده مسلط کن، و یاری ام کن که کاری را که او با من کرد با اون نکنم 💚 ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
♥️به نیابت از همه بچه های نازنین کانال قلم و پیج پ.ن: پیج رو هم فالو کنید ان شاالله قراره من بعد بیشتر در ارتباط باشیم یه خبراییه🙃 https://instagram.com/shin_alef_official?utm_medium=copy_link