eitaa logo
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
118 فایل
بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَحْمٰنِ‌الرَحیمْ @soada_ir @rahe_enqelab @khamenei_ir @ansomarg1402 @taammogh @hosin159 کپی‌حلال😍 تندخوانی سی جز قرآن👇 @qooran30 ارتباط با مدیر👇 @Shahr_e_yar ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/17050879870754
مشاهده در ایتا
دانلود
آنهایی که ادعای ایرانیت میکردن هیچ کاری برای ایران نکردن مگراینکه دنبال منفعت خودشون بودن👆👆
👈برای دشمن؛ یک عالِم راهنما، خطرناک‌تر از صدها جنگجوی غیر عالم است. لذا، سعی می کند که رزمنده‌ی دانا را حذف فیزیکی کند" بُکُشد"... ⚠️در پرتگاه مجازی و حقیقی، خود را مجهّز کنیم به سلاحِ عِلم و تقوا. ، محبوبیت می آورد و ، مقبولیت
پدرش رو سگ های ولگرد خوردن! میگه: وقتی پدرم توسط سگ ها تیکه تیکه شد هیچکس حتی تسلیت هم نگفت ولی وقتی شهرداری شروع به جمع آوری سگ های منطقه کرد همه برای حمایت از سگ تجمع کردن!!! +شبکه سه مستند دومینو ✨ به کجا داریم میریم 😶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥پرستو یا خفاش های اطلاعاتی؟! 💯تحلیلی جنجالی بر نفوذ جاسوس های فرهنگی و اقتصادی در میان مسئولین از زبان استاد پورآقایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آزادی بیان نداریم؟ ‌‌● اساتید دانشگاه نمیتوانند برخلاف نظام صحبت کنند!!!؟؟ ‌‌● حجت الاسلام خسرو پناه: اتفاقا کاملا برعکس است.. اساتیدی داریم که سیاست های ولایت فقیه را زیر سوال میبرند ولی وقتی دانشجو پاسخ بدهد آن را از کلاس اخراج میکنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔دلم برات تنگ شده ... برای صدات .. برای لهجت .. برای ساده و بی آلایش بودنت . معروف ترین ژنرال کره زمین اگه بدون محافظ باهاش صحبت میکردی و نمیدونستی کیه .. فکر میکردی یک کتاب فروشی کوچیک داره طوری نیروهارو میچید که با دو تا دونه دسته 26 نفره میرختن شهر 4 5 هزار نفره رو آزاد میکردن و 200 300 عنصر تکفیری رو تارمار ... 🖇🌸⃟🕊✾༅჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
🔴تحریم صادرات میعانات گازی را شکستیم😊🇮🇷✌️ 🔸جواد اوجی، وزیر نفت: 🔹برای جلوگیری از خام فروشی، ایجاد ارزش افزوده بیشتر و نیز مدیریت میعانات گازی مازاد و پایداری تولید گاز کشور، با تکیه بر توان داخلی و فعال‌سازی ظرفیت مغفول مانده پالایشگاه‌های کوچک در کشور، توانستیم بر تحریم صادرات میعانات گازی غلبه کنیم. 🖇🌸⃟🕊✾༅჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 پاسخ نوجوانان دهه هشتادی ها و دهه نودیِ شیرازی به هنجار شکنی پارک اسکیت شیراز* ♦️ نوجوانان شیرازی در پاسخ به هنجارشکنی های عده ای از فریب خوردگان شیرازی در پیست اسکیت بلوار شهید چمران شیراز با حضور در گلزار شهدا و سردادن ندای *این عمار* ، *شهدا* را الگو خودشان معرفی کردند. 🖇🌸⃟🕊✾༅჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
سردارسلامی: سپاه در میدان اصلی جنگ اطلاعاتی است فرمانده کل سپاه: 🔹امروز واقعی‌ترین جنگ، جنگ اطلاعاتی است و سازمان اطلاعات سپاه در میدان اصلی این نبرد ایستاده است. 🔹دشمن درصدد است اجازه ندهد حکومتی صالح، مقتدر و جامع به نام اسلام تشکیل و تکثیر گردد تا فضای تنفس او را تنگ کند. 🖇🌸⃟🕊✾༅჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
غرب وحشی// متمدن‌های سوئیسی، دستگاه تجاری خودکشی ساختند! اون خانم سمت راست تصویر، داخل کپسول با اون لبخند زیبا، فقط با فشار یک دکمه‌، خودکشی مُجاز خواهد کرد!! این کپسول جدید خودکشی با افزایش میزان گاز نیتروژن به جای اکسیژن مرگی آرام و دلپذیر بدون نیاز به پزشک رو‌ در سوئیس مهیا خواهد کرد! راستی مگه نگفتن سوئیس بهشت کشورهاست پس دیگه خودکشی چرا؟ 🖇🌸⃟🕊✾༅჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🔹🔹 دوستان این کلیپ خیلی جالب و کامل و تاثیرگذاره 👌👌👌 اگه هنوز هم با فرمون «فرزند کمتر=زندگی بهتر» جلو بریم، چه اتفاقی می‌افته؟😭😭😭 در این کلیپ سوار بر ماشین زمان می‌شید و آینده رو به وضوح می‌بینید.😳😳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان🌺 ✅ چرا آقامون امام زمان(عج) هفته ای دوبار نامه اعمال مارو نگاه میکنه?? 🎙 استاد پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرمانده سری‌ترین قرارگاه جنگ 🔹 مغز متفکر و طراح عملیات خیبر، سردار علی هاشمی 🖇🌸⃟🕊✾༅჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
مراسم عقدش بود رو به همسرش کرد و گفت: میگن دعای عروس هنگامِ عقد مستجاب میشه بعد یه مکثی کرد و از همسرش خواست که دعا کنه "شهید " بشه از تبریز اعزام شد مسئول آموزش شد به بسیجیا خیلی سخت میگرفت می گفت: هر چه در آموزش سخت بگیریم در عملیات کمتر تلفات میدیم که بالاخره شبِ عملیات رسید و رو کرد به نیروهاش و گفت: قمقمه ها رو زیاد پر نکنید! آخه ما به زیارت کسی میریم که لب تشنه شهید شده... تو عملیات حماسه ها آفرید و آخرش، آخرش مثل اربابش لب تشنه به دیدار عشقش رفت دیگه ازش خبری نشد طلائیه هنوز که هنوزه رازدارش هست شهید علی تجلائی رو میگم
جلوی دادگستری شعار می‌دادند «مرگ بر بهشتی». بهشتی هم می‌شنید. یکی ازش پرسید «چرا امام ساکت است؟ کاش جواب این توهین‌ها را می‌داد». بهشتی گفت «قرار نیست در مشکلات از امام هزینه کنیم، ما سپر بلای اوئیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ روز ✅ راههای مؤثر بر کنترل خشم 🤔وقتی خونه ت آتیش می گیره با چی خاموش می کنی⁉️ ❣با آب و خاک و داد و فریاد و فرار❗️ ❌برای خشم هم همینطور 😳 🎤 حجت الاسلام رفیعی 🖇🌸⃟🕊✾༅჻ᭂ࿐✰ @estoory_mazhabi
خوب دوستان عزیز قرآن از قدیم بوده يا اينکه وقتی به پیامبر نازل شد ؟
خب بریم مرحله بعد یه ساختمان مثل همین که توش زندگی میکنید، اون چی از کی بوده از زمان ساختش؟
خب اره دیگه زمین بوده بعد اسکلت و محکم کاری و نمای خارجی و داخلی و تمام
این ساختمان قبل تر به صورت خطوطی بوده قبل تر از اون هم توی ذهن مهندس و قبل تر در قوه ی عاقله مهندس همون که در قوه عقل بود و حرکت کرد و به ذهن رسید و بعد با ابزاری خاص از عالم مجرد به عالم ماده رسید و بعد ساختن ساختمان شروع شد. بنابراین این ساختمان با تمام جزئیاتش وجود داشت اما در نظامی دیگر...
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷
🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷 🇮🇷 ماشین در فاصله یکی دو متری‌اش ایستاد. بشری بخاطر نور چراغ‌های جلو، نمی‌توانست راننده را ببیند. راننده پیاده شد؛ ولی پشتش به بشری بود. داشت با کسی حرف می‌زد: - حاجی کسی این‌جا نیست! مطمئنید همین‌جاست؟ چشم...چشم...می‌گردم. و برگشت. حالا بشری می‌توانست صورتش را زیر چراغ‌های بلوار ببیند. کمیل بود؛ با رد خونی که از بالای ابرو تا گونه‌اش کشیده شده بود و نشان از درگیری داشت. بشری از پشت درخت بیرون آمد، یک دستش را به درخت تکیه داد و با صدای کم‌رمقش فریاد زد: - آقا کمیل! کمیل تازه بشری را دید و به سمتش قدم تند کرد: - خانم صابری! آسیب دیدین؟ بشری سر تکان داد و با دست به مرد که پشت جدول افتاده بود اشاره کرد: - من خوبم، اون رو باید بیاریم داخل ماشین! کمیل امتداد دست بشری را گرفت تا رسید به مرد که با سر و صورت خونین و دست بسته، افتاده بود روی زمین. ناباورانه به مرد و بعد هم به بشری نگاه کرد. چطور توانسته بود از پس این غول بیابانی بربیاید؟ بشری که تعجب کمیل را دید، دوباره نهیب زد: - زود باشین دیگه! الان یکی میاد می‌بینه، شر می‌شه! کمیل به خودش آمد. مرد کاملا بیهوش بود؛ درنتیجه کمیل چاره‌ای پیدا نکرد جز آن که او را روی دوشش بیندازد و بیاورد. هیکل درشت مرد در حالت بیهوشی سنگین‌تر بود و نفس‌های کمیل را به شماره انداخت. بشری در عقب را باز کرد تا کمیل، مرد را روی صندلی‌ها بیندازد. کمیل عرقش را پاک کرد و غر زد: - چقدر سنگین بود نامرد! حالا این کیه؟ بشری انگار سوال کمیل را نشنید: - چشم‌بند دارید بزنیم به چشماش؟ کمیل: آره. الان میارم. بشری زیر لب تشکر کرد و جلو نشست. صدای حسین را شنید: - خانم صابری، موقعیت دخترها رو براتون می‌فرستم، با کمیل برید دنبالشون. بشری: چشم. حسین: فقط مطمئنید حالتون خوبه؟ بشری: بله. آسیب...جدی...نیست... . حسین: امیدوارم. یا علی. کمیل پشت فرمان نشست و چشمش به بشری افتاد که چشمش را بسته بود و لب‌هایش را روی هم فشار می‌داد. مانتو و مقنعه مشکی‌اش خاکی بودند. دستان مشت شده و فشار سرش به پشتی صندلی هم به زبان بی‌زبانی درد را فریاد می‌زدند. کمیل دستمال کاغذی‌ای از جلوی داشبورد برداشت و به بشری داد: - حالتون خوبه؟ بشری دستمال را گرفت، سرش را به نشانه تایید تکان داد و خون دهانش را پاک کرد. به بیرون خیره شد و شیشه را پایین داد؛ احساس خوبی نداشت. کمیل به سمت موقعیتی که حسین فرستاده بود راه افتاد و پرسید: - نمی‌خواید بگید این کیه؟ بشری بدون این که نگاهش را از بیرون بردارد گفت: - یه مزاحم. کمیل: یه مزاحم مسلح؟ بشری این بار برگشت و نگاه تندی به کمیل کرد. می‌خواست به کمیل بفهماند دوست ندارد به سوال‌های اضافی جواب بدهد؛ این کار را خلاف سلسله‌مراتب سازمانی می‌دانست. کمیل تیزی نگاه بشری را که دید، دیگر حرفی نزد. 🇮🇷 🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷
🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷 🇮🇷 *** مجید با کلافگی بر زمین ضرب گرفته بود و لبش را می‌جوید. تا آن لحظه، تصور واضحی از دستگیری نداشت. گفته بودند اگر دستگیر شدید، فقط کمی وقت بخرید تا آزادتان کنیم؛ اما مجید تا آن لحظه نفهمیده بود خودش را در چه دردسری انداخته است. صدای باز شدن در اتاق را شنید و خواست برگردد، اما صدای مردانه‌ای شنید: - برنگرد! لحن صدا انقدر قاطع و محکم بود که مجید را سر جایش نگه دارد. در بسته شد و بعد، صدای قدم‌های منظم مرد که به صندلی مجید نزدیک می‌شد. دوباره همه چیزهایی که درباره مامورهای امنیتی و بازجوها شنیده بود جلوی چشمش آمد و باعث شد عرق سرد بر تنش بنشیند و لرز کند. نزدیک بود گریه بیفتد، به زحمت خودش را نگه داشت. سراپا گوش شده بود تا بفهمد مرد چکار می‌کند؛ هر آن منتظر بود مشت مرد بر صورتش فرود بیاید؛ اما صدای کشیده شدن پایه‌های صندلی را بر زمین شنید. گویا مرد یکی از صندلی‌های پشت میز را عقب کشیده و نشسته بود. دوباره صدای مرد را شنید: - سلام آقا مجید! احوال شما؟ مجید در صدای مرد اثری از خشونت نمی‌دید؛ اما صلابت در آن موج می‌زد. با این وجود باز هم می‌ترسید. مجید زبانش را بر لبان خشکش کشید و با همان صدای مرتعش به التماس افتاد: - آقا به خدا من کاری نکردم. من نمی‌دونستم توی اون ساک‌ها چی بود. غلط کردم. شکر خوردم. بذارید من برم، من بی‌تقصیرم. من طاقت کتک خوردن ندارم. باور کنین من هیچکاره بودم... . صدای مرد ملایم‌تر شد: - باشه بابا! چرا هول می‌کنی؟ مجید دیگر حرفی نزد و گوش تیز کرد تا ببیند حرکت بعدی مرد«که کسی جز کمیل نبود» چیست. صدای قدم زدن کمیل را شنید که به او نزدیک می‌شد. ناگاه دستی روی شانه‌اش حس کرد و از جا پرید. کمیل آرام گفت: - آروم باش پسر! چرا انقدر ترسیدی؟ کاریت ندارم که! بغض مجید شکست. چه حال ترحم‌برانگیزی داشت! نالید: - آقا تو رو خدا نزنین! کمیل که دید مجید با این حجم اضطراب الان است که از هوش برود، دستش را بر شانه مجید فشرد و یک لیوان آب برایش ریخت: - کسی قرار نیست تو رو بزنه. از تو گُنده‌تر هم بدون زدن حتی یه پس‌گردنی مُقُر میان، تو که جای خود داری. پس الکی نترس! مجید لیوان را با ولع گرفت و یک نفس سر کشید؛ اما از اضطرابش کم نشد. کمیل گفت: - آخه دانشجوی مملکت رو چه به حمل بمب دست‌ساز؟ پسر خوب! تو الان باید سر درس و مشقت باشی و برای امتحاناتت آماده بشی، نه این که بخوای با سرویس‌های معاند همکاری کنی و برای خودت پرونده درست کنی! 🇮🇷 🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷 🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷🔍🇮🇷