eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
137 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
756 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5782720774511002798.mp3
4.02M
. تلاوت 👆 (تندخوانی) و ، جزء دهم ا 👇 ا http://j.mp/2bHfyUH و جزء دهم ا 👇 ا https://b2n.ir/m69264 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ضمن عرض تسلیت سالروز درگذشت ام‌المؤمنین حضرت سلام الله علیها توجه شما را به #۲۳نکته درباره ام‌المؤمنین حضرت سلام الله علیها جلب می‌کنیم 1⃣ اول زنى که به رسول خدا (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) ایمان آورد. 2⃣ بانویی که پیامبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) درباره‌اش فرمود: «افضل زنان بهشت است» 3⃣ زنى که خداوند از طریق جبرئیل و پیامبر (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) به او سلام مى‌رساند. 4⃣ همسرى که سالها بعد از وفاتش پیامبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله)، هرگاه نام او را مى‌برد، ستایش و دعا مى‌کرد، و گاهى در فراق او اشک مى‌ریخت و به زنان خود مى‌فرمود: خیال نکنید مقام شما بیش از اوست، زمانى که همۀ شما کافر بودید، او به من ایمان آورد. او مادر فرزندان من است . عایشه مى‌گوید: هرگاه مى‌خواستیم خود را نزد پیامبر (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) عزیز کنیم، از ستایش خدیجه (علیها السلام) مى‌کردیم. 5⃣ بانویى که تا زنده بود، رسول خدا (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) با دیگرى ازدواج نکرد. 6⃣ بانویى که عاشق کمال بود و به همین دلیل، همین که از صداقت و امانت حضرت محمد (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) باخبر شد، شخصى را با اموال خود براى تجارت به سراغ حضرت فرستاد، و طى یک قرارداد، اموال را همراه یک غلام براى تجارت به شام در اختیار حضرتش قرار داد. 7⃣ خدیجه، تنها یک همسر نبود، بلکه در حقیقت، یار و همراه و بازوى صادقى براى پیامبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) بشمار مى‌رفت. 8⃣ خداوند، بسیارى از ناگوارى‌هاى پیامبر عزیز (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) را از طریق خدیجه آسان مى‌فرمود. 9⃣ اموال این بانو در پیشبرد اهداف پیامبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله)، نقش مهمى داشت. 🔟 او در راه حمایت از رسول خدا (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله)، آخرین فداکارى و ایثار را از خود نشان داد. 1⃣1⃣ پیامبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) بعد از وفات خدیجه، گاه و بیگاه گوسفندى ذبح و گوشت آن را میان دوستان خدیجه تقسیم مى‌کرد و بدین وسیله نام و یاد او را گرامى مى‌داشت. 2⃣1⃣ کمالات خدیجه از یک سو، وفاى رسول خدا (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) از سوى دیگر، کار را به جایى رساند که عایشه مى‌گوید: هرگز پیامبر عزیز (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) از خانه بیرون نمى‌رفت، مگر اینکه ستایشى از خدیجه مى‌نمود. 3⃣1⃣ خدیجه، زیباترین زنان قریش بود. 4⃣1⃣ اموال خدیجه در سه سالى که مسلمانان مکّه در محاصره اقتصادى کفار قرار گرفتند، نقش مهمى داشت. 5⃣1⃣ خدیجه، بانویى با اراده، عاقل و شریف بود. شخصى را نزد حضرت محمد (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) فرستاد و پیام داد که من به خاطر شرافت و قرابت و امانت و صداقت و اخلاق، به تو علاقه پیدا کرده‌ام. پیامبر عزیز (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) مسأله را با عموهاى خود مطرح کرد، مقدمات ازدواج حضرت آماده شد و رسول خدا (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) بیست شتر جوان، مهریۀ خدیجه (علیهاالسلام) کردند و خطبه عقد را ابوطالب، عموى حضرت خواندند و پیوند آن حضرت با خدیجه بسته شد. 6⃣1⃣ با اینکه فرزندان متعددى از پیامبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) پیدا کرد، ولى پس از فوت پیامبر (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) تنها، فاطمۀ زهرا (علیها السلام) از این ازدواج به یادگار ماند. 7⃣1⃣ خدیجه (علیها السلام) به قدرى محبوب رسول اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) بود که در تاریخ مى‌خوانیم، پیرزنى خدمت پیامبر (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) رسید و مورد لطف قرار گرفت، همینکه خارج شد، عایشه پرسید: این پیرزن کیست‌؟ حضرت فرمود: کسى است که در زمان حیات خدیجه (علیهاالسلام) به منزل ما مى‌آمد و با او رفت و آمد داشت، اکنون ما باید همان پیمان دوستى آنان را حفظ‍‌ نماییم؛ زیرا که این پیمانى از ایمان انسان است. 8⃣1⃣ خدیجه (علیهاالسلام) ۲۵ سال در خدمت رسول اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) بود و در سن ۶۵ سالگى از دنیا رفت. 9⃣1⃣ بالاخره، دنیا جاى ماندن نیست، خدیجه (علیهاالسلام) نیز، «دهم رمضان سال دهم بعثت (عام الحزن)» از دنیا رفت و پیامبر اکرم (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) را در سوگ خود نشاند. 0⃣2⃣ رسول خدا (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) او را در محلۀ «حجون» به خاک سپردند. 1⃣2⃣ رسول خدا صلوات الله علیه وآله، هنگام دفن خدیجه (علیهاالسلام)، وارد قبر شدند و به یاد او گریستند. 2⃣2⃣ خدیجه (علیها السلام) کسى بود که خداوند، رسول گرامى خود را مأمور مى‌کند تا بشارت بهشت به او دهد . 3⃣2⃣ خدیجه (علیها السلام) کسى بود که امام حسین (علیه‌السلام) بر سر قبر او آمد و گریست و مشغول نماز و مناجات شد، سپس دست به دعا برداشت. 📚 برگرفته از 👇 کتاب عمره، تألیف استاد قرائتی، ص۴۶ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌ حاکمان وحشی 🤲 دعابفرمایید 🤲 💓اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah آزاد
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۹۸سوره_توبه 🌷 وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغْرَماً وَ يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَآئِرَ عَلَيْهِمْ دَآئِرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ 🌷ترجمه 👇 بعضى از بادیه‌نشینان، كسانى هستند كه آنچه را انفاق مى‌كنند، (به خاطر نفاق یا ضعف ایمان،) ضرر حساب مى‌كنند و براى شما پیش آمدهاى بد را انتظار مى‌كشند. بر خود آنان پیش آمد بد باد! و خداوند شنوا و داناست. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1237 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. چند نكته در مورد 🔟 از روایات آخرالزمانی ✍ رضا صابری خورزوقی ✳️ روش‌ها و ابزارها 3⃣ ایجاد دجال و شبه‌دجال‌ها، برای ایجاد و تشدید ((برای ملت‌هایی که تسلیم‌شان نشوند)) هر کار بتوانند انجام می‌دهند و با سوءاستفاده از شرایط سخت اقتصادی، برای دزدیدن وجدان و دین مردم بیشترین بهره‌برداری را می‌کنند. 📕 بحار، ج۵۲، ص۱۹۴ و ۳۰۸ 📕 کمال‌الدین، ج۲، ص۵۲۶، ح۱ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️حقايقی درباره حضرت خديجه (سلام الله علیها) از زبان امام خامنه‌ای ⏮ایشان مظلومه است؛ غریب است ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. علامه جعفری رحمةالله علیه خاطره‌ای از دوران تحصیل در نجف را چنین شرح نقل کرده: ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم که، در جشن‌ها و ایام سرور، مجلس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری می‌گرفتیم. یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اول شب نماز مغرب و عشا خواندیم و یک شربتی خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب دادیم. یک آقایی بود به نام آقا «شیخ حیدر علی اصفهانی» که نجف آبادی بود، معدن ذوق بود. او که می‌آمد مَنْ بِه الْکِفٰایِه (کسی که وجودش کافی بود)، قطعا به وجود می‌آمد و جلسه دست او قرار می‌گرفت. آن ایام مصادف شده بود با ایام قلب الاسد (۱۰ الی ۲۱ مرداد) و هوا خرما پزان بود و نجف خیلی گرم می‌شد. آن‌سال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشه‌های زیادی بوجود آمده بود که عرب‌های بومی را اذیت می‌کرد ما ایرانی‌ها هم که اصلا خواب و استراحت نداشتیم. آن‌سال آنقدر گرما زیاد بود که اصلا قابل تحمل نبود. حجره من هم مخروبه و رو به شرق بود و از گرما واقعا کشنده بود، وقتی می‌خواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که می‌خواهم از داخل تنور نان در بربیاورم، (در اقل وقت و سریع!) با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع. در بغداد و بصره و نجف، گرما، تلفات هم گرفته بود، ما بعد از نماز نشستیم، شربت هم درست شد، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی (که کتابی هم نوشته بنام «شناسنامه خر») آمد. مدیر مدرسه‌مان (مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی) هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا حرفی داری بگو ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد و گفت: این عکس یک دختر است که زیرش نوشته: اَجْمَلُ بَنٰاتِ عَصْرِهٰا (زیباترین دختر زمان) بعد گفت: آقایان، من درباره این عکس از شما سوال می‌کنم! اگر شما را مخیر کنند یا با این دختر بطور مشروع و قانونی ازدواج کنید و از همان اولین لحظۀ ملاقات، عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد و هزار سال هم با کمال خوشی و بدون غصه زندگی کنید یا اینکه جمال علی (ع) را ملاقات کنید، کدام را انتخاب می‌کنید؟! سوال خیلی حساب شده بود. آنطرف حلال بود و زیارت علی (ع) هم مستحب. گفت: آقایان واقعیت را بگویید، جانماز آب نکشید، عجله نکنید، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت: آ سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم، به مادرت نگوئی‌ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست! و همه زدند زیر خنده. کاغذ را دادند دومی. نگاهی به عکس کرد و گفت: وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند، مگر ما جرأت داریم که خلافش را بگوئیم. در هر نوبت خنده راه می‌افتاد. نفر سوم گفت: این روایت از امام علی (ع) معروف است که فرموده‌اند: مَنْ یَمُتْ یَرَنٖی (هر کس بمیرد، مرا می‌بیند) پس ما انشاالله در موقعش جمال علی (ع) را ملاقات می کنیم! باز همه زدند زیر خنده. واقعا سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: زیارت آقا مستحبی است! این هم شرعیِ صد در صد، والله چه عرض کنم (باز هم خنده حضار) نفر پنجم من بودم. کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی‌توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی و گفتم: من یک لحظه دیدار علی (ع) را به هزاران سال زندگی با این زن نمی‌دهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی به من دست داد. تا آن وقت چنین حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بود، بی‌اختیار بلند شدم، اول شبِ قلب الاسد (۱۰ مرداد) و حجرۀ من به شدت گرم بود. وارد حجره‌ام شدم. حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق. دیگر نفهمیدم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی (ع) نوشته‌اند در این مرد موجود است. از جوانی که پیش من نشسته بود. پرسیدم، این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی(ع) است، من سیر او را نگاه کردم و دوباره به حالت قبل برگشتم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی‌دانم، شاید مرحوم شمس آبادی بود، به من گفت: آقا شیخ محمد تقی، شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، تا عیش‌شان بهم نخورد. اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل (مدیر) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت: آقا دیگر از این شوخی‌ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. علامه جعفری افزوده: این از خاطرات بزرگ زندگی من است. ا https://hawzahnews.com/x43JJ از 👇 📚 جاودان اندیشه ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. تلاوت 👆 (تندخوانی) و ، جزء یازدهم ا 👇 ا http://j.mp/2bHf80y و ا 👇 جزء یازدهم ا https://b2n.ir/m69264 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
4_5956355474675730081.mp3
4.07M
. تلاوت 👆 (تندخوانی) و ، جزء یازدهم ا 👇 ا http://j.mp/2bHf80y و ا 👇 جزء یازدهم ا https://b2n.ir/m69264 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۹۹سوره_توبه 🌷 وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْأَخِرِ وَ يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُباتٍ عِندَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلَآ إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِى رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ 🌷ترجمه 👇 امّا برخى از عربهاى بادیه‌نشین، كسانى هستند كه به خداوند و روز قیامت ایمان دارند و آنچه را انفاق مى‌كنند، وسیله‌ى قرب به خدا و (جلب) دعا و صلوات رسول مى‌دانند. آگاه باشید كه همین انفاق‌ها، براى آنان موجب قرب است. بزودى خداوند آنان را در رحمت خویش وارد مى‌كند. همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1238 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. *چند نكته در مورد «دجال»*1⃣1⃣ برداشت آزاد از روایات آخرالزمانی ✍ رضا صابری خورزوقی ✳️ و دجال4⃣ جاسوسی از سرتاسر جهان دجال و شبه‌دجال‌ها، به منظور آگاهی از توانمندی‌های ملت‌هایی که [در مقابلش مقامت می‌کنند] و دیگران، گوش‌هایی را با فریبنده‌ترین روش‌ها، در آسمان و زمین و دریا، در دورترین نقاط از محل استقرار دجال بکار می‌گیرند و به جاسوسی از ملت‌ها [مخصوصا ملت‌هایی که در مقابل دجال‌ها مقامت می‌کنند] می‌گمارند و در راه پیشرفت‌های‌شان مانع‌تراشی می‌نمایند. 📚معجم احادیث الإمام المهدی (ع)، ج ۲، ص ۳۲تا ۴۳ 📚الفتن، ج ۲، ص ۵۱۹، ح ۱۴۵۶ 📚صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۲، ح ۷ 📚مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۸ 📚مسند ابن‌حنبل، ج۳، ص۳۶۷ 📚منتخب الاثر، باب ۳، ص ۵۳۲، ح ۸٫ 📚المعرفة والتاریخ ، تألیف «الفسوی » ص۸۳۳ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. در كتاب «کمال الدین» از امیر المؤمنین نقل كرده كه از رسول خدا (علیهما السلام) روایت كرده‌اند: زمانی که وفات حضرت یوسف (علیه السلام) فرا رسید، شیعیان واهل بیت خود را جمع نمود و از اوضاع سختی که آنان را فرا خواهد گرفت سخن راند [و گفت:] مردان در آن [سختی‌ها] کشته می‌شوند، شکم زنان باردار دریده و کودکان ذبح می‌شوند، تا آنکه خداوند قائمِ بحق از نسل لاوی بن یعقوب (حضرت موسی علیه السلام) را آشکار کند و او بنی‌اسرائیل را نجات خواهد داد. و افزود: او مردی است گندمگون و بلند قامت و... سپس افزود: پس به او تمسک کنید. غیبت [فاصله بین بعثت انبیا الوالعزم] رخ داد و اوضاع سختی برای بنی اسرائیل پیش آمد. آنان چهارصد سال در انتظار قیام کننده [كه پوسف وعده داده بود] به سر بردند. هرچه به ولادت منجی نزدیک‌تر می‌شدند، گرفتاری‌های آنان بیشتر می‌شد و زمانی که بشارت ولادت او را به آنان دادند و نشانه‌های ظهور او را مشاهده نمودند، بلا شدت یافت و.... آنها در طلب فقیه [نبی] که با سخنانش آرام می‌شدند رفتند، ولی او خود را مخفی نمود. کسی را نزد او فرستاده گفتند: ما با سخنان شما در سختی آرامش می‌یافتیم. آن عالم در شبی مهتابی آنان را به صحرایی برد و نشست و برایشان درباره قیام کننده و وصف او گفت و ظهور او را نزدیک دانست. آنان در این حال بودند که موسی (علیه السلام) با سنّی کم برای تفریح از خانه فرعون خارج شده بود، از همراهان فاصله گرفت و نزد آنان آمد. سوار بر استری بود وردایی ابریشمی در برداشت. چون نگاه آن فقیه [نبی] به او افتاد با اوصاف او را شناخت. برخاست و بر گام‌های موسی افتاد، آنها را بوسه داد و گفت: سپاس خدایی را که مرا نمیراند تا آنکه تو را به من نمایاند. هنگامی که پیروان این صحنه را دیدند، دانستند او، همان مقصود آنهاست و به شکرانه در پیشگاه خدای عز وجل بر زمین افتادند. و او فقط گفت: امید آن دارم که خدا در فرج شما شتاب بخشد، و از نظر آنان غائب شد. و.... تا اینکه او به شهر مدین رفت و مدتی نزد شعیب ماند. غیبت دوم بر آنها سخت‌تر از نخستین بود و سالیان دراز به طول انجامید. و باز بلا شدت گرفت و باز آن فقیه [نبی] پنهان شد. بنی اسرائیل برای او پیغام فرستادند: ما صبری بر خفای تو نداریم. پس او به صحرا رفت و آنان را فرخواند، دل‌هایشان را آرام کرد، و خبر داد که خدای عز و جل بدچه او وحی کرده است: فرج آنها بعد از چهل سال خواهد بود. آنان یک صدا گفتند: الحمد لله خداوند عزیز وجلیل وحی نمود: بگو: به خاطر این شکرگزاری، آن را سی سال قرار دادم آنان صدا زدند: هر نعمتی از سوی خداست. خدا وحی کرد: به آنان بگو: بیست سال قرار دادم. گفتند: تنها آورنده خیر خداست. وحی فرمود: بگو: ده سال شد. آنها صدا زدند: تنها خداست که بدی را دفع می‌کند. خداوند وحی نمود: به آنها بگو: بمانید که اذن فرجتان را دادم. آنان در این حال بودند که موسی (علیه السلام) سوار بر الاغی آمد. فقیه [نبی] خواست راه شناخت موسی را به آنان بفهماند، موسی آمد و نزد آنها توقف کرد و بر آنها سلام نمود. فقیه [نبی] گفت: نامت چیست؟ فرمود: موسی گفت: پسر که؟ فرمود: پسر عمران گفت: او پسر کیست؟ فرمود: پسر قاهث بن لاوی بن یعقوب گفت: چه آورده‌ای؟ فرمود: رسالت از جانب خدای (عز وجل). در این هنگام فقیه [نبی] برخاست و دست موسی را بوسید و او در میان آنها نشست، دل‌هایشان را آرام کرد، فرمان خود را گفت و جدا شد. فاصله ی بین آن وقت و فرج و گشایش آنان با غرق شدن فرعون چهل سال بود. ا https://b2n.ir/b62652 از 👇 📚 کمال الدین، ج۱، ص۱۴۵ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
4_5791717189102863258.mp3
4.37M
. تلاوت 👆 (تندخوانی) و ، جزء دوازدهم ا 👇 ا http://j.mp/2bWnTby و ا 👇 جزء دوازدهم ا https://b2n.ir/j18631 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۹۹سوره_توبه 🌷 وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْأَخِرِ وَ يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَتٍ عِندَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلَآ إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِى رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ 🌷ترجمه 👇 امّا برخى از عرب‌هاى بادیه‌نشین، كسانى هستند كه به خداوند و روز قیامت ایمان دارند و آنچه را انفاق مى‌كنند، وسیله‌ى قرب به خدا و (جلب) دعا و صلوات رسول مى‌دانند. آگاه باشید كه همین انفاق‌ها، براى آنان موجب قرب است. بزودى خداوند آنان را در رحمت خویش وارد مى‌كند. همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1238 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. چند نكته در مورد ⃣1⃣ از روایات آخرالزمانی ✍ رضا صابری خورزوقی ✳ و ⃣ حنگ‌افروزی و ایجاد خونین‌ترین جنگ‌ها یكی دیگر از نشانه‌های دجال و شبه‌دجال‌ها كه در روایات اسلامی وارد شده، عبارت است از «ایجاد وحشت‌ناك‌ترین و خونین‌ترین جنگ‌ها»، بویژه در و كه دامنه جنگ، منطقه بین‌النهرین، فلسطین، شام، اردن، مصر، شرق خاورمیانه، عراق و غرب شام را در بر می‌گیرد درعین حال، این جنگ‌ها👆👆 به صراحت روایات اسلامی، جز خون‌ریزی و کشتار انسان‌های بی‌گناه، هیچ نتیجه‌ای برای دجال‌ها نخواهد داشت. 📚روضه کافی كلینی، ص۴۵۱ 📚الغیبه‌ی شیخ الطوسی، ص۴۲۲ 📚السفیانی و علامات الظهور، ص۱۲۷ 📚عصر ظهور، ترجمهٔ عباس جلالی، ص۱۳۰ 📚الفتن، (ابن حماد) ص۱۴۵ 📚الفتن، (ابن حماد) ص۱۹۵ 📚الفتن، (ابن حماد) ص۲۰۳ 📚الفتن، (ابن حماد) ص. ۲۰۸ 📚الفتن، (ابن حماد) ص۲۱۲ 📚الفتن، (ابن حماد) ص۲۳۳ 📚البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص۱۱۱۱ 📚موعود عصر، ص۱۲۹ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. روز به خاک مالیده شدن بینی حاکمان وحشی آمریکا تا ابد گرامی باد #۵اردیبهشت، سال ۱۳۵۹ هجری شمسی آمریکا با تعدادی بالگرد و هواپیما، خاک ایران را با عملیاتی با عنوان عملیات پنجه عقاب، مورد تجاوز نظامی قرار داد. اما این تجاوز وحشی‌ها، به علت وقوع توفان شن در بیابان‌های کویری اطراف شهر طبس در شمال شرقی ایران، شکست خورد و تعدادی از هواپیما‌ها و بالگرد‌های آمریکایی آتش گرفتند و چندتن از نیرو‌های نظامی آمریکا کشته شدند و بقیه آنان با ناکامی و رسوایی از خاک ایران گریختند. اللّهُمَّ مٰا بِنٰا مِنْ نِعْمَتٍ فَمِنْک الهی هرچه نعمت داریم از توست ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. صفا و صمیمیت و همكاری صادقانه «هشام بن الحكم» و «عبد اللّه بن یزید اباضی» مورد اعجاب همه مردم كوفه شده بود. این دو نفر ضرب المثل دو شریك خوب و دو همكار امین و صمیمی شده بودند. آن‌ها با شركت یكدیگر یك مغازه خرازی داشتند، جنس خرازی می‌آوردند و می‌فروختند و تا زنده بودند میان آنها اختلاف و مشاجره‌ای رخ نداد. چیزی كه موجب شد این موضوع زبانزد عموم مردم شود و بیشتر موجب اعجاب خاص و عام گردد، این بود كه این دو نفر از لحاظ عقیده مذهبی در دو قطب كاملا مخالف قرار داشتند، زیرا «هشام» از علما و متكلمین سرشناس شیعه امامیه و از یاران و اصحاب خاص امام جعفر صادق علیه السلام و معتقد به امامت اهل بیت بود. ولی «عبد اللّه بن یزید» [که بسیار جوان‌تر از هشام بود] از علمای اباضیه بود. ((اباضیه، یكی از فِرَق ششگانه خوارج است كه برخلاف سایر غرفه‌های خوارج، ازدواج با دیگر مسلمین را جایز و شهادت آنان را صحیح می‌دانستند و مال و خون آنها را نیز محترم می‌شمردند)) به هرحال آنجا كه پای دفاع از عقیده و مذهب بود، این دونفر در دو جبهه كاملا مخالف قرار داشتند، ولی آنها توانسته بودند اختلاف عقیده را در سایر شؤون زندگی دخالت ندهند و با كمال متانت [و احترام به حقوق یكدیگر] كار شركت و تجارت و كسب و معامله را به پایان برسانند. عجیب‌تر اینكه بسیار اتفاق می‌افتاد كه شیعیان و شاگردان هشام به همان مغازه رفتند و هشام اصول و مسائل تشیع را به آنها می‌آموخت و عبد اللّه از شنیدن سخنانی برخلاف عقیده مذهبی خود ناراحتی نشان نمی‌داد. و گاهی اباضیه می‌رفتند و در جلو چشم هشام تعلیمات مذهبی خودشان را [كه غالبا علیه مذهب تشیع بود] فرا می‌گرفتند و هشام ناراحتی نشان نمی‌داد. یك روز عبداللّه به هشام گفت: من و تو با یكدیگر دوست صمیمی و همكاریم. تو مرا خوب می‌شناسی. من میل دارم كه مرا به دامادی خودت بپذیری و دخترت فاطمه را به من تزویج كنی.» هشام در جواب عبداللّه فقط یك جمله گفت و آن اینكه گفت: فاطمه مؤمنه است. عبد اللّه با شنیدن این جواب سكوت كرد و دیگر سخنی از این موضوع به میان نیاورد. ولی این حادثه نیز نتوانست در دوستی آنها خللی ایجاد كند. همكاری آنها باز هم ادامه یافت. تنها مرگ بود كه توانست بین این دو جدایی بیندازد و آنها را از هم دور سازد 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۲۹۹ ا https://b2n.ir/k90215 از 👇 📚 مروج الذهب، ج۲، ص۱۷۴ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. ۱_آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۱۰۰سوره_توبه 🌷 وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَنٍ رَّضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيهَآ أَبَداً ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ 🌷ترجمه 👇 ونخستین پیشگامانِ از مهاجران و انصار و كسانى كه با نیكوكارى آنان را پیروى كردند، خداوند از آنها راضى است و آنان نیز از خدا راضى، و (خدا) براى آنان باغهایى فراهم ساخته كه نهرها از پاى (درختان) آن جارى است، همیشه در آن جاودانه‌اند. این است رستگارى و كامیابى بزرگ. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1239 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. چند نكته از 3️⃣1⃣ از روایات آخرالزمانی ✍ رضا صابری خورزوقی ✳️ روش‌ها و ابزارها6️⃣ دجال و شبه‌دجال‌ها، به منظور مردم به خودشان و آنان از جنایت‌های دجال و قدرت ملت‌ها، از هر بهانه‌ای (قومی، مذهبی، ملی، نژادی، تفاوتِ سلیقه‌ها و...) برای و قشرهای گوناگون از یکدیگر استفاده می‌كنند تا آنان را در مقابل یکدیگر قرار دهند. ✅ روش این نوع👆نیرنگ، برای تفرقه‌انگیزی این است که بجای نقد ، به مردم القاء می‌کنند که را نقد کنند. لذا، فریب‌خوردگانِ دجال به جای دیدگاه‌ها و نقد روش‌های مخالف، به شخصیت مخالفان خود می‌پردازند. 📚 بحارالانوار، ج۶، ص۳۰۵ 📚 منتخب الأثر، ج۳، ص۳۰، ح ۹۲۰ 📚 الغیبة نعمانی ص۱۵۷ و ص۲۰۶ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. «علی بن عباس»، معروف به «ابن الرومی»، شاعر معروف هجوگو و مدیحه سرای دوره عباسی، در نیمه قرن سوم هجری در مجلس وزیر المعتضد عباسی به نام «قاسم بن عبیداللّه» نشسته و سرگرم بود. او همیشه به قدرت منطق و بیان و شمشیر زبان خویش مغرور بود. قاسم بن عبیداللّه از زخم زبان ابن الرومی خیلی می‌ترسید و نگران بود ولی ناراحتی و خشم خود را ظاهر نمی‌كرد، برعكس طوری رفتار می‌كرد كه ابن الرومی- با همه بددلی‌ها و وسواس‌ها و احتیاط‌هایی كه داشت و به هر چیزی فال بد می زد- از معاشرت با او پرهیز نمی‌كرد. اما بالاخره قاسم محرمانه دستور داد تا در غذای ابن الرومی زهر ریختند. ابن الرومی بعد از آنكه خورد متوجه شد. فورا از جا برخاست كه برود. قاسم گفت: كجا می‌روی؟ گفت: به همان جا كه مرا فرستادی! قاسم گفت: پس سلام مرا به پدر و مادرم برسان! گفت: من از راه جهنم نمی‌روم. ابن الرومی به خانه خودش رفت و به معالجه پرداخت ولی معالجه‌ها فایده نبخشید. بالاخره با شمشیر زبان خویش از پای درآمد 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۲۹۷ ا https://b2n.ir/p23722 از 👇 📚تتمة المنتهی تألیف محدث قمی، ج۲، ص۴۰۰ 📚تاریخ ابن خلّكان، ج۳، ص۴۴ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. ۱_آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۱۰۰سوره_توبه 🌷 وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَنٍ رَّضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيهَآ أَبَداً ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ 🌷ترجمه 👇 ونخستین پیشگامانِ از مهاجران و انصار و كسانى كه با نیكوكارى آنان را پیروى كردند، خداوند از آنها راضى است و آنان نیز از خدا راضى، و (خدا) براى آنان باغهایى فراهم ساخته كه نهرها از پاى (درختان) آن جارى است، همیشه در آن جاودانه‌اند. این است رستگارى و كامیابى بزرگ. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1239 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
4_5793968988916548632.mp3
4.26M
. تلاوت 👆 (تندخوانی) و ، جزء سیزدهم ا 👇 ا http://j.mp/2bFTiKQ و ا 👇 جزء سیزدهم ا https://b2n.ir/257326 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
4_5796370421095859344.mp3
3.9M
. تلاوت 👆 (تندخوانی) و ، جزء چهاردهم ا 👇 ا http://j.mp/2b8SUTA و جزء چهاردهم ا 👇 ا https://b2n.ir/792458 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
4_5798405630003774243.mp3
4.52M
. تلاوت 👆 (تندخوانی) و ، جزء پانزدهم ا 👇 ا http://j.mp/2bFRQIM و جزء پانزدهم ا 👇 ا https://b2n.ir/808049 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. چند نكته از 4⃣1⃣ از روایات آخرالزمانی ✍ رضا صابری خورزوقی ✳️ و 7⃣ حذف خانواده از نظام اجتماعی دجال و شبه‌دجال‌ها برای این‌که خودشان را از تأثیراتِ پیوندها و همبستگی‌های خونی و عاطفیِ مردم خلاص کنند، با استفاده از دستگاه‌های پیشرفته رسانه‌ای و تبلیغاتی، فشارهای سنگینی را برای ، به ذهن مردم وارد می‌کنند و... لذا، دجال‌ها به این منظور👆 از طرفی بر تمرکز می‌کنند و با فشار ، برای پاک کردن عفت و پاکدامنی از فهرست ارزش‌های انسانی تلاش می‌کنند و... از طرف دیگر برای تأمین نیاز جنسی انسان‌ها، همجنس‌گرایی و زناکاری و حتی «زنا»ی با محارم را از فهرست خطاهای انسانی حذف و وارد فهرست ارزش‌های اخلاقی می‌کنند و با همه توان‌شان این رذیله‌های ضدانسانی را ترویج می‌کنند و... 🔹🔻🔹نکته مهم زنان، در این جبهه،👆 مدافعان خط مقدم در مقابل دجال‌ها، خواهند بود. 📚 نهج‌البلاغه، خطبه ۱۷۸ 📚 کمال الدین ، ج۱ ص۳۳۱ 📚 فردوس الاخبار ،ج۵، ص۲۲۷ 📚 بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۴ ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. غلام «عبداللّه بن مقفّع»، دانشمند و نویسنده معروف ایرانی، افسار اسب ارباب خود را در دست داشت و بیرون در خانه «سفیان بن معاویه‌ مهلبی»، فرماندار بصره، نشسته بود تا اربابش كار خویش را انجام داده بیرون بیاید و به خانه خود برگردد. انتظار به طول انجامید و ابن مقفع بیرون نیامد و بوی کبابِ داخل منزل فرماندار، غلام گرسنه را اذیت می‌کرد و حتی افراد دیگر- كه بعد از او پیش فرماندار رفته بودند- همه برگشتند و رفتند، ولی از ابن مقفع خبری نشد. كم كم غلام به جستجو پرداخت. از هركس می‌پرسید، یا اظهار بی‌اطلاعی می‌كرد یا پس از نگاهی به سراپای غلام و آن اسب، بدون آنكه سخنی بگوید، شانه‌ها را بالا می‌انداخت و می‌رفت. وقت گذشت و غلام، نگران و مأیوس، خود را به عیسی و سلیمان پسران علی بن عبد اللّه بن عباس و – عموهای خلیفه مقتدر وقت منصور دوانیقی- رساند كه ابن مقفع دبیر و كاتب آنها بود و ماجرا را نقل كرد. عیسی و سلیمان به عبد اللّه بن مقفع كه دبیری دانشمند و نویسنده‌ای توانا و مترجمی چیره دست بود علاقه‌مند بودند و از او حمایت می‌كردند. ابن مقفع نیز به پشتگرمی آن‌ها، مردی متهور و جسور و بدزبان بود، از نیش زدن با زبان درباره دیگران دریغ نمی‌كرد. حمایت عیسی و سلیمان، كه عموی مقام خلافت بودند، ابن مقفع را جسورتر و گستاختر كرده بود. عیسی و سلیمان، عبد اللّه بن مقفع را از سفیان بن معاویه (فرماندار بصره) خواستند. او اساسا منكر موضوع شد و گفت: ابن مقفع به خانه من نیامده است. ولی چون روز روشن همه دیده بودند كه ابن مقفع داخل خانه فرماندار شده و شهود شهادت دادند، دیگر جای انكار نبود. كار كوچكی نبود. پای قتل نفس بود، آنهم شخصیت معروف و دانشمندی مثل ابن مقفع. طرفین منازعه هم عبارت بود از فرماندار بصره از یك طرف، و عموهای خلیفه از طرف دیگر. قهرا مطلب به دربار خلیفه در بغداد كشیده شد. طرفین دعوا و شهود و همه مطلعین به حضور منصور رفتند. دعوا مطرح شد و شهود شهادت دادند. بعد از شهادت شهود، منصور به عموهای خویش گفت: برای من مانعی ندارد كه سفیان را الان به اتهام قتل ابن مقفع بكشم، ولی كدام یك از شما دو نفر عهده دار می‌شود كه اگر ابن مقفع زنده بود و بعد از كشتن سفیان، او پیدا شد، او را به قصاص سفیان بكشم؟! عیسی و سلیمان در جواب این سؤال حیرت زده درماندند و پیش خود گفتند: مبادا كه ابن مقفع زنده باشد و سفیان او را زنده و سالم نزد خلیفه فرستاده باشد. ناچار از دعوای خود صرف نظر كردند و رفتند. مدت‌ها گذشت و دیگر از ابن مقفع اثری و خبری دیده و شنیده نشد. كم كم خاطره‌اش هم داشت فراموش می‌شد. بعد از مدت‌ها كه آب‌ها از آسیاب افتاد، معلوم شد كه ابن مقفع همواره با زبان خویش سفیان بن معاویه را نیش می‌زده است. حتی یك روز در حضور جمعیت به وی دشنام مادر گفته است. سفیان همیشه در كمین بوده تا انتقام زبان ابن مقفع را بگیرد، ولی از ترس عیسی و سلیمان، عموهای خلیفه، جرأت نمی‌كرده است، تا آنكه حادثه‌ای اتفاق می‌افتد: حادثه این بود كه قرار شد امان نامه‌ای برای عبد اللّه بن علی، عموی دیگر منصور، نوشته شود و منصور آن را امضاء كند. عبداللّه بن علی از ابن مقفع- كه دبیر برادرانش بود - درخواست كرد كه آن امان نامه را بنویسد. ابن مقفع هم آن را تنظیم كرد و نوشت. در آن امان نامه ضمن شرایطی كه نام برده بود تعبیرات زننده و گستاخانه‌ای نسبت به منصور خلیفه سفاك عباسی به كار برده بود. وقتی نامه به دست منصور رسید سخت ناراحت شد، پرسید: چه كسی این را تنظیم كرده است؟ گفته شد: ابن مقفع منصور نیز همان احساسات را علیه او پیدا كرد كه قبلا سفیان بن معاویه فرماندار بصره پیدا كرده بود. لذا منصور محرمانه به سفیان نوشت كه ابن مقفع را تنبیه كن. سفیان در پی فرصت می‌گشت، تا آنكه روزی ابن مقفع برای حاجتی به خانه سفیان رفت و غلام و مركبش را بیرون گذاشت. وقتی كه وارد شد، سفیان و عده‌ای از غلامان و دژخیمانش در اتاقی نشسته بودند و تنوری هم در آنجا مشتعل بود. همینكه چشم سفیان به ابن مقفع افتاد، زخم زبان‌هایی كه تا آن روز از او شنیده بود در نظرش مجسم و اندرونش از خشم و كینه مانند همان تنوری كه در جلویش بود مشتعل شد. رو كرد به او و گفت: یادت هست آن روز به من دشنام مادر دادی؟ حالا وقت انتقام است. معذرت‌خواهی فایده نبخشید و در همان جا به بدترین صورتی ابن مقفع را از بین برد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج۱۸، ص۲۹۴ ا https://b2n.ir/w47441 از 👇 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۴، ص۳۸۹ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک