eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
137 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
756 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✅ حکایت با ورود اسرای کربلا به کوفه، عبیدالله بن‌ زیاد در قصر دار الامارۀ کوفه جشنی برپا کرده بود و قبل از وارد شدن اهلبیت رسول خدا (صل الله علیه و آله) به دارالعماره، عبیدالله بن زیاد، سر مقدس سیدالشهداء(ع) را در مقابل خود نهاده بود و مغرورانه به سرمطهر نگاه ‌کرد و با چوبی که در دست داشت، بر لب و دندان حضرت می‌زد و با صدای بلند می‌خندید. زید بن ارقم((۱)) - یکی از اصحاب رسول خدا(ص) که در آن زمان پیر شده بود - را هم به آن مجلس آورده بودند و در کناری نشسته بود، با دیدن این واقعه، بر سر به ابن‌زیاد فریاد زد و گفت: چوب‌ات را از لب این سر دور کن. به خدائى که جز او خدایی نیست قسم می‌خورم، بارها دیدم که رسول خدا(صل الله علیه وآله) همین لب و دهان را می‌بوسید.» سپس اشک از چشمان زید بن ارقم جاری شد. ابن‌زیاد از سخنان زید بن ارقم برآشفت و گفت: خدا چشمانت را بگریاند آیا براى فتح و پیروزی‌ای که خداوند نصیب ما کرده می‌گریى؟ اگر پیر و سالخورده نبودی و عقل خود را از دست نداده بودی گردنت را می‌زدم. آن‌گاه زید برخاست و در حالی که می‌گریست از قصر بیرون آمد و با صدای بلند می‌گفت: برده‌ای مالک مردم آزاد شده است؛ ای مردم کوفه، از این به بعد شما برده‌اید که پسر فاطمه(س) را کشته‌اید و زنازاده‌ای را برخود حاکم کرده‌اید و... سپس به خانه خودش بازگشت و به عزا نشست. 🔹✍️ ((۱)) یادآوری: در برخی از منابع اهل سنت، داستان بالا را بجای «زید بن ارقم» به «اَنَس بن مالک» نسبت داده‌اند. 📚 ارشادِ شیخ مفید؛ ج۲، ص ۱۱۴ 📚 اعلام الوری بأعلام الهدیِ طبرسی؛ ج۱، ص۴۷۱ 📚 الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۸۲ 📚 تذکرة الخواص، ص۲۳۱ 📚 الاخبار الطوال، ص۲۵۹ 📚 انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۷ 📚 تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۶ 📚 الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۱ ✅ حکایت پس ماجرای زید بن ارقم، اهل بیت امام حسین(علیه السلام) را به دارالاماره وارد کردند. عبیدالله رو به امام سجّاد (علیه‌السلام) کرد و گفت: تو کیستى؟ فرمود: من على بن الحسین (علیه‌السلام) هستم. گفت: مگر خدا علی بن الحسین (علیهما‌السلام) را نکشت!!؟ امام(ع) فرمود: برادرى داشتم که نامش على بود، او را کشتند. عبیدالله گفت: بله، خدا او را کشت. امام (علیه‌السلام) فرمود: الله یتوفی الأنفس حین موتها؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند. عبیدالله عصبانی شد و فریاد زد: در پاسخ به من چنین با جسارت سخن می‌گویی؟ او را ببرید و گردن بزنید. امام(ع) فرمود: مرا از مرگ می‌ترسانی، مگر نمی‌دانی که کشته شدن عادت ماست و شهادت در راه خدا افتخار ماست؟! مزدوران، بطرف امام زین العابدین (علیه‌السلام) آمدند که آنحضرت را بگیرند. حضرت زینب (علیها‌السلام) امام سجاد (علیه‌السلام) را در آغوش کشید و فرمود: ای پسر زیاد آنچه از خون ما ریختی تو را بس نست!!!! به خدا از او جدا نخواهم شد، اگر قصد کشتن او را داری، مرا نیز با او بکش. ابن‌زیاد [احساس کرد حاضرین در مجلس تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و...] گفت: او را واگذارید که همان بیمارى که دارد او را بس است؟ 📚 تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۸ 📚 الفتوح، ج۵، ص ۱۲۳ 📚 الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۱ 📚 مقتل خوارزمی، ص۴۲ 📚 ارشاد شیخ مفید، ص۱۱۶ ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۳۲سورۀ_یونس 🌷 فَذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ 🌷ترجمه 👇 اين است‏ خدا پروردگار حقيقى شما و بعد از حقيقت جز گمراهى چيست پس چگونه [از حق] بازگردانيده مى ‏شويد. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. گفته: خروج آمریکا از افغانستان ‼️نوعی قدرت است‼️ 😂 😳 😂 😳 😂 ا😳 یک کسی که ارزش اسم بردن ندارد، در یکی از نشریات ایران، {[(در مورد خروج آمریکا از افغانستان)]} نوشته: 😂... این خودش قدرت است 😂 خدایا، این☝️فقط است، یا آمیخته به و در ادامۀ منتشر کرده‌اند؟ زیرا درحالی چنین ادعایی☝️☝️کرده که همۀ تحلیل‌گران در خود آمریکا، ماجرای افغانستان را با این عبارت‌ها توصیف کرده‌اند.👇 👇👇ببینید 👇👇 https://t.me/jahan_24/153849 https://t.me/jahan_24/153851 https://t.me/jahan_24/153838 https://t.me/jahan_24/153853 . ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
به نظر شما این جمله👇از کیست؟ بدون‌ رعایت پوشش از خانه خارج شوند و به یا بروند. طالبان؟! نه! این☝️بخشی از قانون زنان در فرانسه است که مارس ۲۰۰۴، با شماره ۲۲۸ـ۲۰۰۴، ۱۵ در مجلس 😂 متمدن 😂 تصویب شده 👇👇منابع را ببینید👇👇 https://www.bbc.co/news/world-europe-13038095 https://www.aljazeera.com/news/2021/4/9/a-law-against-islam https://www.bbc.com/news/world-europe-21329269 https://b2n.ir/h46379 https://en.m.wikipedia.org/wiki/French_law_on_secularity_and_conspicuous_religious_symbols_in_schools . ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. «فاضل دربندی» از شخصی که از طلاب صحن امام حسین علیه السلام بوده [احتمالا برای حفظ آبرو، او را نام نبرده] نقل می‌کند که گفته است: مدتی زندگی بر من سخت شده بود و مدت‌های طولانی قدرت مالی نداشتم مقداری گوشت بخرم و از بوی گوشتی که از منزل همسایه به مشامم می‌رسید می‌لرزیدم. روزی با خود خیال کردم که این کبوترها که در صحن و اطراف آن می‌باشند کبوتران صحرایی هستند و مالکی ندارند؛ پس می‌شود آنها را صید نمود. از این جهت ریسمان به در حجره بستم و وقتی کبوتری طبق عادت داخل شد در را بستم و آن را گرفتم و بعد از بریدن سرش، آن را زیر ظرفی گذاشتم که بعد بپزم و بخورم. نزدیک ظهر بود و اندکی خوابیدم، در خواب مولی و سرورم سید الشهدا را دیدم که غضبناک و خشمگین به من نگاه کرد و فرمود: چرا کبوتر را گرفتی و کشتی؟! من از خجالت سر به زیر انداختم و جواب ندادم. حضرت فرمود: تو را می‌گویم! چرا کبوتر را گرفتی و کشتی؟! من باز سکوت کردم. فرمود: دلت گوشت می‌خواست!؟ دیگر این کار را نکن. من روزی یک اوقیه (کمتر از 1سوم کیلو) گوشت به تو می‌دهم. این را فرمود و من از خواب بیدار شدم، به طوری که از شدت خجالت لرزان و هراسان بودم و از عمل خودم نادم و پشیمان. برخاستم و وضو گرفتم و به حرم امام حسین علیه السلام رفتم و بعد از زیارت، نماز ظهر و عصر را خواندم و از عمل خود توبه کردم و بعد از آن به قصد زیارت حضرت ابوالفضل علیه السلام از حرم خارج شدم. از بازار از مغازه قصابی می‌گذشتم که که قصاب مرا صدا زد و من اعتنایی نکردم. بار دیگر صدا زد! گفتم: چه خواهی؟ گفت: بیا گوشت بگیر. گفتم: نمی‌خواهم. گفت: چرا؟! گفتم: پول ندارم. گفت: از تو پول نمی‌خواهم، از یان به بعد هر روز بیا و روزی یک اوقیه (کمتر از 1سوم کیلو) گوشت ببر و مال امروز را هم حالا بگیر. سپس به اندازه یک اوقیه وزن کرد و به من داد و تأکید نمود که در روزهای آینده هم حتماً بروم. من گوشت را گرفتم، عازم منزل شدم. وقتی به منزل رسیدم آن را پختم و چون زیاد بود، طلبه‌های حجره همسایه را نیز دعوت نمودم و با هم خوردیم و به او گفتم: شخصی روزی یک اوقیه (کمتر از 1سوم کیلو) گوشت قرار است به من بدهد و آن برای من زیاد است. گفت: تو گوشت را بیاور و من نان و سایر مخارج پختن آن را قبول می‌کنم و با یکدیگر می‌خوریم. قبول کردم و مدتی به همین منوال گذشت که آن شخص قصاب گوشت را می‌داد و من و همسایه نیز با هم می‌خوردیم. تا اینکه هوای وطن به سرم زد و با خود گفتم: سهمیه یک سال مقرری گوشت خود را که بیش از ۱۱۲منِ تبریزی می‌شود می‌فروشم و خرج راه خود می‌کنم. بعد از پیدا نمودن مشتری او را نزد قصاب بردم و به قصاب گفتم: سهمیه یکسال گوشت مرا به این شخص بده. وقتی که قصاب این سخن را شنید، خندید و گفت: آن کسی که به من امر نمود، فرموده که این مقدار گوشت را به تو بدهم و من به غیر از تو نمی‌دهم. هنگامی که این سخن از شنیدم، آه سردی از دل پر درد کشیدم و بر گشتم. چون شب شد ناراحت و در حال فکر کردن به این مسئله خوابیدم. در خواب مولایم حضرت سید الشهداء را دیدم. به من نگریست و فرمود: خیال وطن رفتن به ذهنیت رسیده؟ من جوابی نگفتم و سر خود را به زیر انداختم. سپس فرمود: خوب، خود دانی اگر در اینجا بمانی نان و ماستی پیدا می‌شود. این را فرمود و رفت. از خواب بیدار شدم و از عمل خود نادم بودم که چرا با دست خود عطای آن بزرگوار را قطع نمودم. 📡ا https://b2n.ir/a81179 از 👇 📚چهل داستان از کرامات امام حسین علیه السلام از 👇 📚دارالسلام عراقی، ص۵۰۷ ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۳۳سورۀ_یونس 🌷 كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُواْ أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ 🌷ترجمه 👇 بدین‌سان حكم و سخن پروردگارت بر آنان كه نافرمانى كردند محقّق شد كه آنان ایمان نمى‌آورند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. بعداز ۲۱۳سال‌مبارزه، اجازۀ پوشیدن گرفتند ، بی بی سی👇👇👇 https://www.bbc.com/news/world-europe-21329269 دویچه‌ولۀفارسی 👇👇👇 https://b2n.ir/j86471 این قانون☝️☝️ جدید فرانسه، در فوریه ۲۰۱۳، ( ) تصویب شد و بعد از مبارزۀ زنان آبرومند در فرانسه و تحمل و و... قانون!!! بودن زنان از پوشیدن را [(که از سال۱۸۰۰ ، بود)] لغو کرد. 🔻بله🔻 این‌ها☝️ همان «حقوق‌بشر» و «برابری زن‌ومرد» و... هستند ا😂 😳 😂 😳 😂 ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ زكریا، پسر ابراهیم، با آنكه پدر و مادر و همه فامیلش نصرانی بودند و خود او نیز بر آن دین بود، مدتی بود كه در قلب خود تمایلی نسبت به اسلام احساس می‌كرد؛ وجدان و ضمیرش او را به اسلام می‌خواند. آخر برخلاف میل پدر و مادر و فامیل، دین اسلام اختیار كرد و به مقررات اسلام گردن نهاد. موسم حج پیش آمد. زكریای جوان به قصد سفر حج از كوفه بیرون آمد و در مدینه به حضور امام صادق علیه السلام تشرف یافت. ماجرای اسلام خود را برای امام تعریف كرد. امام فرمود: چه چیز اسلام نظر تو را جلب كرد؟ گفت: همین قدر می‌توانم بگویم كه سخن خدا در قرآن [سوره شوری، آیه ۵۲] درباره من صدق می‌كند که به پیغمبر خود می‌گوید: ای پیغمبر! تو قبلا نمی‌دانستی كتاب چیست و نمی‌دانستی كه ایمان چیست اما ما این قرآن را كه به تو وحی كردیم نوری قرار دادیم و به وسیله این نور هر كه را بخواهیم رهنمایی می‌كنیم» امام فرمود: تصدیق می‌كنم، خدا تو را هدایت كرده است. آنگاه امام سه بار فرمود: خدایا خودت او را راهنما باش. سپس فرمود: پسركم! اكنون هر پرسشی داری بگو. جوان گفت: پدر و مادر و فامیلم همه نصرانی هستند، مادرم نابینا است، من با آن‌ها هستم و ناچارا با آنها هم‌غذا می‌شوم، تكلیف من در این مورد چیست؟ فرمود: آیا آنها گوشت خوك مصرف می‌كنند؟ گفت: نه یا بن رسول اللّه، دست هم به گوشت خوك نمی‌زنند. فرمود: معاشرت تو با آن‌ها مانعی ندارد. آنگاه فرمود: مراقب حال مادرت باش. تا زنده است به او نیكی كن. وقتی كه مُرد جنازه او را به كسی دیگر وا مگذار، خودت شخصاً متصدی تجهیز جنازه او باش. ان شاء اللّه در منا همدیگر را خواهیم دید. جوان در منا به سراغ امام رفت. در اطراف امام ازدحام عجیبی بود. مردم مانند كودكانی كه دور معلم خود را می‌گیرند و پی درپی بدون مهلت سؤال می‌كنند، پشت سرهم از امام سؤال می‌كردند و جواب می‌شنیدند. ایام حج به آخر رسید و... جوان به كوفه مراجعت كرد و به سفارش امام علیه السلام، كمر به خدمت مادر بست و لحظه‌ای از مهربانی و محبت به مادر نابینای خود کوتاهی نكرد. با دست خود او را غذا می‌داد و حتی شخصا لباس او را می‌شُست و سر مادر را جستجو می‌كرد كه شپش نگذارد و... این تغییر روش پسر، خصوصاً پس از مراجعت از سفر مكه، برای مادر شگفت‌آور بود. یك روز به پسر خود گفت: پسر جان! تو سابقا كه در دین ما بودی و من و تو اهل یك دین و مذهب بودیم، این قدر به من مهربانی نمی‌كردی؟ اكنون چه شده که بیش از سابق با من مهربانی می‌كنی؟ گفت: مادر جان! مردی از فرزندان پیغمبر ما به من این طور دستور داد. مادر گفت: خود آن مرد هم پیغمبر است؟ گفت: نه، او پسر پیغمبر است. مادر گفت: خیال می‌كنم خود او پیغمبر باشد، زیرا این گونه توصیه‌ها فقط توسط پیامبران انجام می‌شود. گفت: نه مادر، مطمئن باش او پیغمبر نیست، او پسر پیغمبر است. اساسا بعد از پیغمبرما پیغمبری به جهان نخواهد آمد. مادر گفت: پسركم! دین تو بسیار دین خوبی است، از همه دین‌های دیگر بهتر است. می‌خواهم مسلمان شوم! جوان شهادتین را به مادر آموزش داد و مادر مسلمان شد. سپس جوان آداب نماز را به مادر نابینای خود یاد داد. مادر، نماز ظهر و نماز عصر را به جا آورد. شب نیز، نماز مغرب و نماز عشاء را خواند. آخر شب ناگهان حال مادر تغییر كرد، مریض شد و به بستر افتاد. پسر را طلبید و گفت: یك بار دیگر آن چیزهایی كه به من تعلیم كردی بگو. پسر بار دیگر شهادتین و سایر اصول اسلام یعنی ایمان به پیغمبر و فرشتگان و كتب آسمانی و روز بازپسین را به مادر تعلیم كرد. مادر همه آنها را بعنوان اقرار و شهادت بر زبان جاری کرد و جان به جان آفرین تسلیم نمود. صبح كه شد، مسلمانان برای غسل و تشییع جنازه آن زن حاضر شدند. كسی كه بر جنازه نماز خواند و با دست خود او را به خاك سپرد، پسر جوانش «زكریا» بود. 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۷۲ ا https://b2n.ir/y72009 از 👇 📚 اصول كافی، ج۲، ص۱۶۰ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۳۳سورۀ_یونس 🌷 كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُواْ أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ 🌷ترجمه 👇 بدین‌سان حكم و سخن پروردگارت بر آنان كه نافرمانى كردند محقّق شد كه آنان ایمان نمى‌آورند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. 🔻هشدار🔻 اگر لحظه‌ای غافل شویم، این☝️☝️ موجودات بدذات‌، برای گرفتنِ‌دوبارۀ ذلّت‌بار از ملت ایران و تحمیلِ مجددِ خفتِ ، با نیرنگ‌ ، وجدان و دین‌ و انسانیت و شرافت و کرامت‌مان را بازیچۀ هوا و هوس می‌کنند. ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah یا تغییر لینک
. مردی از انصار نزد رسول اكرم صل الله علیه و آله رفت و عرض كرد: یا رسول اللّه! اگر جنازه مسلمانی بر زمین باشد و باید تشییع و سپس دفن شود و مجلسی علمی هم هست كه از شركت در آن بهره‌مند می‌شویم، وقت و فرصت هم نیست كه در هر دو جا شركت كنیم، در هر كدام از این دو كار شركت كنیم از دیگری محروم می‌مانیم، كدامیك از ایندو را دوست می‌داری تا من در آن شركت كنم؟ رسول اكرم صل الله علیه و آله فرمود: اگر افراد دیگری هستند كه همراه جنازه بروند و آن را دفن كنند، در مجلس علم شركت كن. همانا شركت در یك مجلس علم از حضور در هزار تشییع جنازه و از هزار عیادت بیمار و از هزار شب عبادت و هزار روز روزه و هزار درهم صدقه و هزار حج غیرواجب و هزار جهاد غیرواجب، بهتر است. رسول اكرم صل الله علیه و آله ادامه دادند: این‌ها كجا و حضور در محضر عالم كجا؟ مگر نمی‌دانی به وسیله علم است كه خدا اطاعت می‌شود، و به وسیله علم است كه عبادت خدا صورت می‌گیرد. سپس تأکید فرمودند: خیر دنیا و آخرت با علم توأم است، همان طور كه شر دنیا و آخرت با جهل توأم است. 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۷۳ ا https://b2n.ir/e05820 از بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۴ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۳۴سورۀ_یونس 🌷 قُلْ هَلْ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبْدَؤُاْ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُاْ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى‏ تُؤْفَكُونَ‏ 🌷ترجمه 👇 بگو: آیا از معبودهایى كه شما شریك خدا قرار داده‌اید، كسى هست كه بتواند آفرینش را ایجاد و آغاز كند و سپس آن را باز گرداند؟ بگو: (فقط) خداوند، آفرینش را آغاز مى‌كند و سپس باز مى‌گرداند. پس چرا (از حقّ) بازگردانده مى‌شوید؟! ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. ارسالی به ژاپن، درآمد و تزریق آن متوقف شد 🔹 وزارت بهداشت ژاپن گفته «مواد خارجی» در برخی از دوزهای یک بچ (دسته) حدودا ۵۶۰ هزار ویالی واکسن مدرنا دیده شده است. 🔹پس کشف «ذرات خارجی» در واکسن خریداری شده از آمریکا، در این مورد که این «ذرات خارجی» چه هستند، هیچ جزییاتی ارائه نشده اما 🔷 کمپانی «تاکدا» آن‌ها را موادی توصیف کرده که تحقیقات فوری بر روی آن‌ها در جریان است. 👇👇منابع 👇👇 ژاپن تایمز 👇👇👇 https://www.japantimes.co.jp/news/2021/08/26/national/science-health/moderna-vaccinations-suspended/ روئیترز 👇👇👇 https://www.reuters.com/world/asia-pacific/japan-withdraws-16-mln-moderna-covid-19-vaccine-doses-over-contamination-nikkei-2021-08-25/ بی بی سی 👇👇👇 https://www-bbc-com.cdn.ampproject.org/v/s/www.bbc.com/news/world-asia-58338281.amp?amp_js_v=a6&_gsa=1&usqp=mq331AQKKAFQArABIIACAw%3D%3D#aoh=16299775166075&referrer=https%3A%2F%2Fwww.google.com&_tf=%D8%A7%D8%B2%20%251%24s&share=https%3A%2F%2Fwww.bbc.com%2Fnews%2Fworld-asia-58338281 ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah یا تغییر لینک
. هشام بن عبد الملك، خلیفه اموی، در ایام خلافت خود به قصد حج وارد مكه شد. دستور داد یكی از كسانی كه زمان رسول خدا را درك كرده و به شرف مصاحبت آن حضرت نائل شده است حاضر كنند تا از او راجع به آن عصر و آن روزگاران سؤالاتی بكند. به او گفتند از اصحاب رسول خدا كسی باقی نمانده است و همه درگذشته اند. هشام گفت: «پس یكی از تابعین [كسانیكه اصحاب پیغمبر را دیده‌اند] را حاضر كنید تا از محضرش استفاده كنیم. «طاووس یمانی» را حاضر كردند. طاووس وقتی كه وارد شد، كفش خود را جلو روی هشام، روی فرش، از پای خود درآورد. وقتی هم كه سلام كرد برخلاف معمول كه هركس سلام می‌كرد می‌گفت: «السلام علیك یا امیرالمؤمنین»، طاووس به «السلام علیك» قناعت كرد و جمله «یا امیرالمؤمنین» را به زبان نیاورد. و فورا در مقابل هشام نشست و منتظر اجازه نشستن نشد و حال آنكه معمولا در حضور خلیفه می‌ایستادند تا اینكه خود مقام خلافت اجازه نشستن بدهد. از همه بالاتر اینكه طاووس به عنوان احوالپرسی گفت: هشام! حالت چطور است؟ رفتار و كردار طاووس، هشام را سخت خشمناك ساخت، با عصبانیت گفت: این چه كاری است كه تو در حضور من كردی؟! طاووس یمانی گفت: چه كردم؟! هشام گفت: چه كرده‌ای؟!! چرا كفش‌هایت را در حضور من درآوردی؟ چرا مرا به عنوان امیرالمؤمنین خطاب نكردی؟ چرا بدون اجازه من نشستی؟ چرا این گونه توهین‌آمیز از من احوالپرسی كردی؟! طاووس یمانی گفت: اما اینكه كفش‌ها را در حضور تو درآوردم، برای این بود كه من روزی پنج بار در حضور خداوند عزیز کفش‌هایم درمی‌آورم و او از این جهت بر من خشم نمی‌گیرد. اما اینكه تو را به عنوان امیر همه مؤمنان نخواندم، چون واقعا تو امیر همه مؤمنان نیستی، بسیاری از اهل ایمان از امارت و حكومت تو ناراضی‌اند. اما اینكه تو را به نام خودت خواندم، زیرا خداوند پیغمبران خود را به نام می‌خواند و در قرآن از آنها به «یا داوُدُ» و «یا یَحْیی» و «یا عِیسی» یاد می‌كند و این كار توهینی به مقام انبیا تلقی نمی‌شود. برعكس، خداوند ابولهب را با كنیه - نه به نام- یاد كرده است. و اما اینكه گفتی چرا در حضور تو پیش از اجازه نشستم، برای اینكه از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم كه فرمود: اگر می‌خواهی مردی از اهل آتش را ببینی، نظر كن به كسی كه خودش نشسته است و مردم در اطراف او ایستاده اند. سخن طاووس كه به اینجا رسید، هشام گفت: ای طاووس! مرا موعظه كن!! طاووس گفت: از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم كه در جهنم مارها و عقرب‌هایی است بس بزرگ. آن مار و عقرب‌ها مأمور گزیدن حاکمانی هستند كه با مردم به عدالت رفتار نمی‌كند. طاووس این را گفت و از جا حركت كرد و به سرعت بیرون رفت. 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۷۳ 📡ا https://b2n.ir/s35127 از 👇 📚سفینة البحار، ذیل ماده «طوس» ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۳۴سورۀ_یونس 🌷 قُلْ هَلْ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبْدَؤُاْ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُاْ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى‏ تُؤْفَكُونَ‏ 🌷ترجمه 👇 بگو: آیا از معبودهایى كه شما شریك خدا قرار داده‌اید، كسى هست كه بتواند آفرینش را ایجاد و آغاز كند و سپس آن را باز گرداند؟ بگو: (فقط) خداوند، آفرینش را آغاز مى‌كند و سپس باز مى‌گرداند. پس چرا (از حقّ) بازگردانده مى‌شوید؟! ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وحشی‌ها، کم کم دارند رو می‌کنند☝️ 🔻ا🔻 یک وزیر در دولت : 👈طالبان برادران ما هستند!😳 ✅ توجه 👇توجه 👇توجه👇 کانادا همان کشوری‌ست که ماه‌گذشته، اجساد چند هزار کودک ۳ تا ۱۱ سالۀ سرخ‌پوست در در آن کشف شد و هیچ اقدامی علیه کودکان نکردند. ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah یا تغییر لینک
. ✍️ رضا صابری خورزوقی «شداد»، یکی از شاهان سلسلۀ «عاد» بود و مرکز حکومتش در شام بود ولی گستره حکومتش بسیاری از کشورهای عربی امروز را شامل می‌شده و ادّعای خدایی داشت، و در زمانی که او در جوانی تازه به تخت نشسته بود، حضرت هود علیه السلام به نبوت مبعوث شد حضرت هود علیه السلام پیوسته حاکم جوان را دعوت به ایمان می‌کرد. روزی شداد گفت: اگر من ایمان بیاورم، خداوند بمن چه خواهد داد؟ هود گفت: جایگاه تو را در بهشت برین قرار می‌دهد و زندگانی جاوید به تو خواهد داد و اندکی از خصوصیات بهشت برایش بیان نمود. شداد گفت: من خود می‌توانم بهشتی بهتر از آنچه تو گفتی تهیه نمایم. شداد، در صدد ساختن شهری برآمد که شبیه بهشت برین باشد. پیکی پیش «ضحاک» [که خواهر زاده او و سلطان ایران بود] فرستاد. و از او خواست هر چه طلا و نقره می‌تواند فراهم سازد. ضحاک بنا به دستور شداد هر چه توانست زر و زیور تهیه نمود و به شام فرستاد. شداد به اطراف مملکت خویش نیز اشخاصی فرستاد و در تهیه طلا و نقره و جواهر و مشک و عنبر جدیت فراوان نمود. استادان و مهندسین ماهر برای ساختن شهر بهشتی آماده کرد و در «اطراف شام» [و بنابر برخی نقل‌ها، در «صحرای عدن، بین صنعا و حضرموت»]، بنا کرد. محلی را که بهترین آب و هوا را داشت، انتخاب نمود. دستور داد در میان شهر، قصری از طلا و نقره ساختند و دیوارهای آن را به جواهر و گوهرهای گران قیمت آراستند و در کف جوی‌های روان آن شهر بجای ریگ و سنگ، جواهر ریختند و درخت‌هائی از طلا ساختند و بر شاخه‌های آنها مشک و عنبر آویختند و هر وقت باد می‌وزید بوی خوشی از آن درخت‌ها منتشر می‌شد. گفته‌اند دوازده هزار کنگره از طلا که به یاقوت و گوهرها آراسته بود بر گرد قصر او ساختند. برای پانصد نفر از سران حکومتش متناسب با مقامشان در اطراف قصر، کاخ‌های مناسب با آن قصر تهیه نمودند تا آنان را در بهشت مصنوعی خود جای دهد. از هر نظر وسائل استراحت و عیش را فراهم کرد و... در مدت پنجاه سال هر چه سیم و زر در اختیار قدرت سلسلۀ «عاد» بود برای ایجاد آن بهشت زمینی به کار برده شد تا اینکه به شداد خبر دادند آن بهشت که دستور داده بودید آماده گردید. شداد در حضر موت بسر می‌برد. پس از اطلاع با لشگری فراوان برای دیدن آن شهر و انتقال پایتخت به آنجا حرکت کرد. چون به یک منزلی شهر رسید آهوئی به چشمش خورد که پاهایش از نقره و شاخهایش از طلا بود. از دیدن چنین آهوئی در شگفت شد و اسب از پی او بتاخت تا از لشگر خود جدا گردید. ناگاه در میان بیابان سواری مهیب و وحشت آور پیش او آمد و گفت: ای شداد خیال کردی با این عمارت که ساختی از مرگ محفوظ می‌مانی؟ از این سخن لرزه بر تن شداد افتاد. گفت: تو کیستی؟ جواب داد: من ملک الموتم. پرسید: به من چه کار داری و در این بیابان چرا مزاحم من شده ای؟ عزرائیل گفت: برای گرفتن جان تو آمده ام. شداد التماس کرد که مهلت بده یک بار باغ و بستان خود را ببینم، آنگاه هر چه می‌خواهی بکن. عزرائیل گفت: بمن این اجازه را نداده اند و در آن حال شداد از اسب در غلطید و روحش از قالب تن جدا شد و تمام لشگر او با بلائی آسمانی از میان رفتند و آرزوی دیدار بهشت را به گورستان برد. برخی گفته‌اند: وقتی شدّاد خواست پایتخت خود را به آن جا منتقل کند، عذاب نازل شد و نابودشان کرد. و نیز نقل شده که عزرائیل گفته است: برای دو نفر دلم سوخت، یکی نوزادی که در یک کشتی متولد شد و دریا طوفانی گردید و مأمور قبض روح همه شدم جز آن نوزاد و دیگری برای شداد که در سالیان دراز بهشتی ساخت و او را اجازه ندادند که یک مرتبه بهشت خود را ببیند. به عزرائیل خطاب شد: آن نوزاد تنها که در کشتی ماند، همان شداد بود که او را پروریدیم و آن همه نعمت و قدرت به او دادیم. ولی او از راه دشمنی ما درآمد و با ما در راه ضدیت قیام نمود. بعضی در ذیل آیه ۶ تا ۸ سوره فجر ماجرای بهشت شدّاد و هلاکت او را قبل از دیدار آن بهشت، نقل کرده‌اند. در این آیات چنین می‌خوانیم: «اَ لَمْ تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ [آیه ۶ تا ۸ سوره فجر] آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ با آن شهر اِرَم و باعظمت عاد چه نمود؟ همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده.» 📚مجمع البیان، ج ۱۰، ص۳۵۰ 📚تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص ۲۸۰ 📚التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۵۳ 📚روض‌الجنان، ج ۲۰، ص ۲۶۲. 📚حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، ج۷، ص ۲۲۸ 📚لغت نامۀدهخدا، ج۲، ص۱۵۹۷، «ارم» 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۳۵سورۀ_یونس 🌷 قُلْ هَلْ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهْدِى إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِى لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِى إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّى إِلَّآ أَن يُهْدَى‏ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ‏ 🌷ترجمه 👇 بگو: آیا از معبودهایى كه شما شریك خدا قرار داده‌اید، كسى هست كه به سوى حقّ هدایت كند؟ بگو: (فقط) خداوند به حقّ هدایت مى‌كند. پس آیا كسى كه به سوى حقّ هدایت مى‌كند براى پیروى شایسته‌تر است، یا كسى كه خود هدایت نمى‌شود مگر آنكه هدایتش كنند؟ شما را چه مى‌شود؟ چگونه حكم مى‌كنید؟! ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخی از می‌خواستند واکسن این☝️آمریکا را به ملت ایران تحمیل کنند کاش همه کشورها مثل ایران‌اسلامی داشتند تا مردم بی‌پناه‌شان اینگونه در دام نمی‌افتادند ‌ ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah یا تغییر لینک
. . ✅ حکایت عبداللَّه بن فضل می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض نمودم: من بدهکاری بسیار دارم، در عین حال عیال وار می باشم و قدرت رفتن به مکه و شرکت در مراسم حجّ را ندارم، به من دعایی بیاموز تا با آن دعا کنم. امام صادق علیه السلام فرمود: بعد از هر نماز واجب بگو: اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد واقض عنّی دین الدنیا و دین الآخرة»؛ یعنی: خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست و بدهکاری دنیا و آخرت مرا ادا کن. پرسیدم: بدهکاری دنیا را می دانم، امّا بدهکاری آخرت چیست؟ فرمود: بدهکاری آخرت حجّ است (یعنی، با انجام حجّ صحیح آن چنان پاک می شوی که دیگر بدهکاری اخروی نداری). 📡ا https://b2n.ir/f55567 از 👇 📚داستان‌ها و حکایت‌های حج، ص۱۸۸ از 👇 📚معانى الاخبار، ص۱۷۵ ✅ حکایت مرحوم شیخ طوسی رحمة اللّه علیه در کتاب «الغیبة» به طور مستند حکایت نموده است: شخصی به نام ازُدی یا (آودی) گفت: سالی از سال‌ها به مکه معظّمه مشرّف شده بودم و در دور ششم، مشغول طواف کعبه الهی بودم، که ناگهان اجتماع عدّه‌ای از حاجیان در سمت راست کعبه توجّه مرا جلب کرد، مخصوصا جوانی خوش سیما و خوشبو، با هیبت و وقار عجیبی که در میان آن جمع حضور داشت، توجّه همگان جلب او گشته بود. نزدیک رفتم و آن جوان را در حال صحبت دیدم که چه زیبا و شیرین، سخن می‌فرمود، خواستم جلوتر بروم و با او سخن گویم، ولی افرادی مانع من شدند. پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله است که هر سال در کنگره عظیم حجّ، در جمع حاجیان شرکت می‌فرماید و با آن‌ها گفتگو می‌نماید. با صدای بلند گفتم: من دنبال راه‌نما می‌گردم، ای مولایم! مرا نجات بده و هدایت و یاریم فرما. پس با دست مبارک خود مُشتی از ریگ‌های کنار کعبه الهی را برداشت و به من فرمود: این ها را تحویل بگیر. یکی از افراد حاضر جلو آمد و گفت: ببینم چه چیزی تقدیم نمود؟ گفتم: چند ریگ، اما وقتی مشتم را باز کردم، در کمال حیرت چشمم به قطعه‌ای طلا افتاد. در همین لحظه آن جوان خوش سیما نزدیک من آمد و فرمود: حجّت برایت ثابت گردید و حقّ روشن شد، از سرگردانی نجات یافتی، اکنون مرا می‌شناسی؟ عرض کردم: خیر، شما را نمی‌شناسم! فرمود: من «مهدی موعود» هستم، من «صاحب الزّمان» هستم، من «تمام دنیا را از عدل پر می‌کنم، بدان که در هیچ زمانی، زمین از حجّت و خلیفه خدا خالی نخواهد بود. و سپس در ادامه فرمایش خود افزود: توجّه کن که موضوع و جریان امروز امانتی است برعهده تو، که باید برای اشخاص مورد اطمینان بازگو و تعریف نمائی. 📡ا https://b2n.ir/t89007 از 👇 📚چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان علیه السلام از 👇 📚غیبة طوسى، ص۲۵۳، ح۲۲۳ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۳۵سورۀ_یونس 🌷 قُلْ هَلْ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهْدِى إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِى لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِى إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّى إِلَّآ أَن يُهْدَى‏ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ‏ 🌷ترجمه 👇 بگو: آیا از معبودهایى كه شما شریك خدا قرار داده‌اید، كسى هست كه به سوى حقّ هدایت كند؟ بگو: (فقط) خداوند به حقّ هدایت مى‌كند. پس آیا كسى كه به سوى حقّ هدایت مى‌كند براى پیروى شایسته‌تر است، یا كسى كه خود هدایت نمى‌شود مگر آنكه هدایتش كنند؟ شما را چه مى‌شود؟ چگونه حكم مى‌كنید؟! ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
‌‏☝️دوباره ‏، دوباره ☝️ دیروز ، امروز باز 🔻۲نکتۀخیلی مهم🔻 ۱_ این☝️نتیجه از بدذاتیِ است ۲_برای این به ملت ایران خیلی کردند ولی انقلاب ناکام‌شان کرد 🤲 دعا 🤲 برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 💓 فراموش نشود 💓 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👈@etedalhamrah یا تغییر لینک
. نقل کرده‌اند: عالم ربانی، مرحوم «حاج شیخ محمدجواد بیدآبادی» به اتفاق خواهرش، به قصد زیارت حضرت رضا علیه‌السلام و توقف چهل روز در مشهد مقدس،‌ از اصفهان حرکت نمود و به مشهد مشرف شدند. بعد از هیجده روز که از مدت اقامت در آن مکان شریف گذشت، شب، حضرت رضا علیه‌السلام در عالم خواب، به ایشان امر فرمود: «فردا باید به اصفهان برگردی!» عرض کرد:‌ ای مولای من! من قصد توقف چهل روز در جوار شما را کرده‌ام و هنوز هیجده روز بیشتر نگذشته است؟! امام علیه‌السلام فرمود: چون خواهرت از دوری مادرش، دل‌تنگ است؛ و از ما تقاضای بازگشت به اصفهان کرده است: پس برای خاطر او باید برگردی! و اضافه کردند: «آیا نمی‌دانی که من، همه زوار خودم را دوست می‌دارم؟» صبح، وقتی مرحوم حاجی، بیدار شد، از خواهرش پرسید: تو دیروز از حضرت رضا علیه‌السلام چه خواسته‌ای؟ گفت: چون خیلی دلم برای مادرمان تنگ شده، از حضرت امام رضا علیه السلام، خواستم به دل‌تان بیاندازد که برگردیم. 📡ا https://b2n.ir/k60172 از 👇 📚 مسیحای طوس، ص۹۲ 📚 کرامات الرضویه، ص ۲۲۰ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۳۶سورۀ_یونس 🌷 وَ مَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنّاً إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِى مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمُ بِمَا يَفْعَلُونَ‏ ‏ 🌷ترجمه 👇 و بیشتر آنان جز از گمان (بى‌پایه) پیروى نمى‌كنند. قطعاً گمان به هیچ وجه (انسان را) از حقیقت بى‌نیاز نمى‌كند، همانا خداوند به آنچه مردم انجام مى‌دهند، آگاه است. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1299 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک