eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
137 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
756 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. روزى امام كاظم (عليه‌السلام) از مقابل خانه‌ای می‌گذشتند که صدای ساز آوز از آن بلند بود و معلوم بود که مجلس لهو و لعب برپا کرده‌اند و... همان زمان كنيزى براى ريختن خاكروبه [آشغال] از خانه بیرون آمد. امام (عليه‌السلام) از او پرسیدند: صاحب اين خانه است يا مى‌باشد؟ كنيز گفت: آزاد است! اینجا منزل «بُشْر بن حارث مَروزی» است، خودش چند کنیز و غلام دارد، من هم کنیز او هستم و... امام (عليه‌السلام) فرمود: راست گفتى «آزاد» است كه اين چنين مجلس گناه برپا مى‌كند، اگر «بنده» بود از مولاى خود مى‌ترسيد. وقت كنيز به داخل منزل برگشت، بُشر از او پرسيد چرا دير آمدى؟ كنيز، با خندۀتعجب گفت: رهگذری از من پرسید صاحب این خانه است ؟! داشتم برای او توضیح می‌دادم و ماجراى صحبت خود با امام (عليه‌السلام) را براى او بيان كرد. بُشر كه از این سخن سخت تکان خورده بود، حتی برای پوشیدن کفش هم درنگ نکرد و با پاى برهنه از خانه بیرون دويد و دنبال مردی می‌گشت که آن سخن را گفته است. مقداری دوید دید جز حضرت امام كاظم (عليه‌السلام) کسی در کوچه نیست. فهمید که آن هشدار از طرف آن حضرت بوده، خودش را به امام رساند و ضمن عذرخواهى و اظهار شرمندگى، با گريه و زاری از كار خود ابراز پشیمانی می‌کرد و همان‌جا توبه كرد و... پس از آن روز، بُشر دیگر گِرد گناه نگشت و آنقدر برای جبران گذشته‌اش تلاش کرد که به یکی از عارفان زمان خودش تبدیل شد. و چون هنگام توبه، پا برهنه [حافی] بود، از آن پس دیگر کفش نمی‌پوشید و به «بُشر حافی» [پا برهنه] مشهور شد. 📡ا https://b2n.ir/g44304 از 👇 📚قصه‌های تربیتی چهارده معصوم از 👇 📚منتهى الامال، باب نهم، ص۷۸۲ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 .
http://sharieh.com/news/284 تلاوت (تندخوانی) ☝️☝️ قرآن کریم و 👈 ، جزء ۱۳👇 ا http://j.mp/2bFTiKQ و 👈 وترجمۀ جزء ۱۳👇 ا https://b2n.ir/j18631 ا https://b2n.ir/257326 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. برخی از بزرگان از «ابوهاشم جعفری» نقل کرده‌اند که گفته است: در زمان حکومت متوکل عباسی، توسط مأمورین حکومت دست گیر شدم و به همراه عده‌ای دیگر از شیعیان به زندان افتادم. پس از گذشت مدتی حضرت ابومحمد، [امام حسن عسکری (علیه‌السلام)] را نیز به همراه برادرشان «جعفر»، در زندان نزد ما آوردند. چون امام حسن عسکری (علیه‏السلام) را وارد زندان کردند، من حضرت را در جای خودم نشاندم و «جعفر» نیز در نزدیکی حضرت، روی زمین نشست و... پس از گذشت لحظه‌‏ای فریاد «جعفر» بلند شد و حرف‌های چَرت و پَرت می‌زد. امام (علیه‏السلام) با سختی او را ساکت کردند ولی همه متوجه شدند که جعفر در حال مستی دستگیر شده و هنوز هم هشیار نشده و... «ابوهاشم جعفری» افزوده است: شخص ناشناسی نیز در جمع ما زندانی بود و خود را منسوب به سادات علوی معرفی می‌کرد و... من نزد حضرت امام حسن عسکری (علیه‏السلام) رفتم و عرض کردم: آقا جان دعا کنید از این وضع خلاص شویم حضرت فرمودند: اگر بیگانه‏ای در جمع شما نبود، می‌گفتم که هر یک از شما چه زمانی آزاد خواهید شد. چند ساعت بعد، آن شخص ناشناس [که خود را منسوب به سادات و علوی معرفی کرده بود] از جمع ما بیرون رفت، امام (علیه‏السلام) فرمودند: این مرد از شماها نیست، مواظب سخنان و حرکات خود باشید، او جاسوس حکومت است و در لابلای لباس‏هایش وسائل نوشتن دارد و تمام حرکات و سخنان شما را می‏نویسد و می‏فرستد برای حکومت و... بعد از آن که امام (علیه‌السلام) نسبت به آن مرد هشدار دادند، یکی از زندانیان، سریع حرکت کرد و وسائل آن شخص را که کناری گذاشته بود، بررسی کرد و نوشته‌هایی را آورد و به همه ما نشان داد که تمام مسائل و صحبت‏های ما را ثبت کرده بود و حتی به دروغ نوشته بود: زندانیان درحال سوراخ کردن دیوار زندان هستند و می‏خواهند فرار کنند!!! 📡ا https://b2n.ir/u76502 از 👇 📚چهل داستان و چهل حدیث از امام حسن عسگری از 👇 📚الخرایج و الجرایح، ج۲، ص۶۸۲، ح۱ 📚إعلام الورى طبرسى، ج۲، ص۱۴۱ 📚بحارالا نوار، ج۵۰، ص۲۵۴، ح۱۰ 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
http://sharieh.com/news/284 تلاوت (تندخوانی) ☝️☝️ قرآن کریم و ، جزء بیست و پنجم ا 👇 ا http://j.mp/2brImlf و و ترجمه جزء ۲۵ ا 👇 ا https://b2n.ir/w59301 ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینك
. هم هم این داستان در سه مقطع تاریخ ایران اتفاق افتاده و در تقدیم می‌شود 🔷🔷 در دی ماه ۱۳۳۰، در جریان ملی شدن نفت ایران و تحریم شدن فروش نفت ایران، یک نفت‌کش با نام «» و با پرچم «هندوراس» به خودش جرأت داد [تا علی‌رغم تحریم]، نفت ملت ایران را به ایتالیا ببرد. اما که اراده ملت‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند، با سوءاستفاده از بی‌عرضگی حکومت پهلوی [فقط با يك ناو جنگی!!!] کشتی رزماری را در خليج باب المندب توقيف کردند و با انتقال به بندر عدن، تمام خدمه کشتی را زندانی کردند و.... بعد از شش ماه توقیف کشتی و بازداشت خدمه کشتی و .... در #۲۹خرداد۱۳۳۱، تمام کشتی رزماری را به نفع انگلیس کردند. و اجاره شش ماهه کشتی هندوراسی و هزینه‌های باصطلاح !!! و هزینه‌های شش ماه خدمه کشتی در زندان!!! و... را از پول ملتی [[که در فقر مطلق زندگی می‌کردند]] به ایران گرفتند. و انگلیسی‌ها تهدید کردند که اگر صدور نفت تکرار شود، به ایران حمله می‌کنند و... بله فقط با ، حکومت پهلوی به وحشت افتاد و... انگلیسی‌ها، هم ، را بردند، هم، تمام هزینه‌های گوناگون را از گرفتند. و بعد از این ماجرا، دیگر جرأت دور زدن تحریم از بین رفت و.... ا https://b2n.ir/d18561 ا https://b2n.ir/r94032 ا https://b2n.ir/f77145 ا https://b2n.ir/462788 🔷🔷 گذشت و گذشت و گذشت تا اینکه ملت ایران از آن همه خاری، خفّت و بی‌عرضگی به تنگ آمدند و به دعوت یک مرجع تقلید پاسخ مثبت دادند و در راه دعوتش، برای از جان و مال و... مایه گذاشتند و... بالاخره موفق شدند و آن‌ها را از ایران بیرون ریختند و... اما ، دست بردار نبودند و از هر راهی که توانستند با بدترین و رذیلانه‌ترین روش‌ها {[(با و ۱۷هزارایرانی و ۸ساله و و... بکار گرفتن و...)]} تلاش کردند که بار دیگر همان را برگردانند .... ولی ملت ایران [علیرغم تحمل سختی‌ها و مشقت‌های بسیار]، در مقابل ، ایستاد و ایستاد و ایستاد و... ۴۰ساله شده‌بود که به ۱۳۹۸، رسیدند. یعنی #۶۷سال_بعد از ماجرای کشتی .... و حالا دیگر ایران 💪 شده بود که [[در ادامۀ فشارها و دشمنی‌ها]] مجدداً فروش نفت ایران را تحریم کردند و... اما این‌بار ملت‌ایران با و ، تصمیم گرفتند تحریم‌ها را دور بزند و... که ، بازهم فیل‌شان یاد هندوستان کرد و خیالات ۳۱ و و و... به سرشان زد و با همین ☝️☝️ نفتکش -۱ را که حامل نفت 💪 بود در جبل الطارق توقیف کردند و اینبار نیز به میدان آمدند و همه‌جانبه از روباه پیر حمایت کردند و... ولی گویا باورشان نمی‌شد که ملت ایران #۴۰سال پیش از این، انقلاب کرده‌اند و آنان را از کشور بیرون ریخته‌اند و خودشان حکومت می‌کنند و با فضل پروردگار و در پرتو ۴۰ساله، حالا دیگر بله اینبار، محکم و مقتدر در مقابل این ایستادند و [[در ناباوری و حیرت دنیا]] صدای فرزندان ملت ایران بصورت در جهان پیچید. زیرا جوانمردان حافظ ملت، بلافاصله یک را در خلیج فارس و... ماجراجوئی 😂بیریتانیای کبیر😂 به تبدیل شد و ملت ایران نه فقط مجبورشان کرد و و آن را آزاد کنند، بلکه نام کشتی آزاده شده را ، یعنی، نهادند و حالا، بود که بندر به بندر و خلیج به خلیج می‌رفت و صدای به را به گوش دنیا می‌رسانْد و... بعد از مدت‌ها ، تا وقتی‌که به مقصد نرسید و نفت را تحویل نداد و بدون هیچ آسیبی به کشورش برنگشت، کشتی انگلیسی را آزادنکردند تا 😂 بریتانیای کبیر 😂 و 🤛 آمریکای کثیف 🤜 بیاموزند 👇👇 🇮🇷۹۸، ۳۱نیست💪 🔹🔹 علی‌رغم سیلی‌ای که به صورت روباه‌پیر زده شد، در آبان ماه ۱۴۰۰، این‌بار هوس کردند و شاید هم می‌خواستند، توانمندی و شجاعت ایرانیان را . به هرحال ، نفت یک نفتکش ایرانی را دزدیدند و درحال انتقال بودند که به وحشی‌ها فهماندند👇👇 🇮🇷اینجا ایران‌اسلامی‌ست💪 هم دارد هم .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌امروزوفردا=۶۴سورۀهود 🌷 وَ يَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ 🌷ترجمه 👇 [پس از آنکه قوم ثمود از حضرت صالح خواستند که از خدا بخواهد تا «یك شتر ماده حامله از دل این كوه بیرون بیاید» و خداوند درخواست آنان را اجابت فرمود] (حضرت صالح به قومش) گفت: این شتر ماده (كه به اراده ى) خداوند (آفریده شده) معجزه‌اى‌ست براى شما، پس او را آزاد بگذارید تا در زمین خدا بخورد، و آزارى به او نرسانید والاّ بزودى عذاب (الهى) شما را فرا خواهد گرفت. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/w70564 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم‌دیروزوامروز=۶۴سورۀهود 🌷 وَ يَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ 🌷ترجمه 👇 [پس از آنکه قوم ثمود از حضرت صالح خواستند که از خدا بخواهد تا «یك شتر ماده حامله از دل این كوه بیرون بیاید» و خداوند درخواست آنان را اجابت فرمود] (حضرت صالح به قومش) گفت: این شتر ماده (كه به اراده ى) خداوند (آفریده شده) معجزه‌اى‌ست براى شما، پس او را آزاد بگذارید تا در زمین خدا بخورد، و آزارى به او نرسانید والاّ بزودى عذاب (الهى) شما را فرا خواهد گرفت. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/w70564 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. یک کارون چشم‌انتظاری سال‌روز مبارک‌باد با تعدادی از دختران همکلاس رفته بودیم کنار کارون و با سر و صدای بسیار بازی می‌کردیم که جوانی که هم سن و سال خودمان بود، آمد از جلو ما رد شد و گفت: خواهرای من، حیف نیست آرامش اینجا را به هم می‌ریزید! هر کدام از بچه‌ها تکه‌ای انداختند، جوان سر به زیر انداخت و من جلو رفتم و... جواب داد: حکایت انسان، مثل حکایت کوزه آب است، کوزه خالی را وقتی فرو می‌بری توی آب، صدای قل قل کوزه زیاد است اما وقتی پر می‌شود، دیگر صدا نمی‌کند و آرام و سنگین و با وقار و با طمأنینه می‌شود. این را گفت و رفت و... گیج حرفش شده بودم و... گذشت و گذشت و گذشت تا اینکه صدام با تحریک آمریکا به ایران ما طمع کرد و عراق [[که حالا هستند و به‌دستور آمریکا مسلمانان را می‌کُشند]] به ایران حمله کرد و... همراه مدافعان ، سی و سه روز ایستادگی کردیم، روز سی و سوم بود که تا دهانه پل نو عقب کشیدیم. باید از پل نو می‌گذشتیم اما ارتش بعث بر آنجا تسلط داشت و راه را با رگبار گلوله بسته بودند... ناگهان صدای موتور یک قایق، صورت همه‌ی ما را به طرف کارون چرخاند. به سوی صدا خیره شده بودیم که قایق رسید کنار آب و صدایی آشنا به گوشم نشست که می‌گفت: من نمی‌تونم بیام کنارتر، تَه قایق گیر می‌کنه، بزنید به آب و بیایید بالا، عراقی‌ها پشت سرتون هستن! یکی از برادرها گفت: اول خواهرها سوار شوند. من که سرگردان صدای آشنای راننده قایق شده بودم و به قایق و رودخانه نزدیک‌تر بودم، قبل از دیگران زدم به آب و رفتم کنار قایق، توی نور کمرنگ مهتاب دیدمش، خودش بود! قلبم شروع کرد به تندتر تپیدن. گفتم: سلام! جواب داد: علیکم آبجی، بیا بالا. دستمالی که به گردن داشت به دست گرفت و انداخت طرف من. سر دستمال را گرفتم و پریدم لب قایق و گفتم: خدا رسوندت... اون روز هم خدا رسونده بودت... درحالیکه داشت بلند صدا می‌زد: نفر بعدی، آهسته چرخید طرف من و گفت: کدوم روز آبجی؟! گفتم: منو یادت نمیاد؟!... چقدر دنبالت گشتم! انگار یادش رفت که نفر بعدی را صدا کرده و او رسیده کنار قایق. خیره نگاهم کرد و گفت: صدات که آشناس... نکنه... حرفش را بریدم و گفتم: ها... خودمم... اون روز عصر... لب همین کارون... کوزه پُر قل قل نمی‌کنه! و... صبر نکرد بقیه حرفم را بشنود، دست‌هایش را برد طرف آسمان و با ناله گفت: خدایا شکرت... حالام که پیداش کردم... و گریه افتاد. گفتم: چی شده؟! با گریه جواب داد: قربون کارهای خدا... این همه وقت دنبالت گشتم اون وقت حالا باید پیدات کنم!!! شیطنت کردم و شرم‌آلود پرسیدم: چکارم داشتی؟! هنوز جوابم را نداده بود که یکی بچه‌های مدافع شهر [[که آمده بود کنار قایق]] انگار با گمشده من آشنا بود، گفت: برو نادر، برو! فهمیدم اسمش نادر است. دلم گرفته بود از دست نادر. دیگر تحویلم نگرفت. پیاده که شدیم بغض کردم. نادر می‌خواست برگردد که ناگهان انگار چیزی را به یاد آورده بود، داد زد: آهای! همه در جا میخکوب شدیم و نگاهش کردیم. گفت: بیایید نزدیک‌تر! برگشتیم توی آب. رو کرد به من و گفت: اسمت چی بود؟ بعض‌آلود جواب دادم: سعیده! تند گفت: سعیده خانم، زن من می‌شی؟ من حرف نزدم. نمی‌دانم چه کسی روی زبانم حرف گذاشت. گفتم: آره ... چفیه‌ای که دستم بود را بستم به دسته گاز قایق نادر و گفتم: اینم پیمان من با تو تا برگردی. ما از خرمشهر عقب نشستیم. هیچ خبری از نادر نبود تا هجده ماه بعد که روز ، خرمشهر آزاد شد ولی هیچ‌کس از نادر خبر نداشت. خرمشهر در حال پاکسازی بود به محض ، با عجله خودم را به آنجا رساندم و رفتم به همان نقطه‌ای که نادر را برای آخرین بار دیده بودم. دلم می‌گفت از او خبری می‌آید اما... ۴۲ روز، کار من همین بود که هرگاه فرصت پیدا می‌کردم، می‌رفتم کنار کارون و چشم انتظار نادر بودم، تا اینکه در روز چهل و سوم، کنار ساحل قدم می‌زدم و لابه‌لای نخل‌های سوخته و ویرانه‌های آنجا غوطه می‌خوردم، ناگهان پایم به جسمی سخت برخورد. قلبم شروع کرد به تپیدن، با چنگ زدن توی خاک، اطراف آن جسم سخت را پاک کردم، نشانه‌هایی از قایق شکسته و سوخته نادر پیدا شد. تند دویدم طرف برادران جهاد سازندگی... بیل مکانیکی آوردند و همه پیکره قایق را از گل و لای و خاک بیرون کشیدند، تکه‌ای سوخته و پوسیده از همان روسری که به دسته گاز قایق نادر بسته بودم هنوز وجود داشت اما خودش... کارشناسان گفتند: به احتمال زیاد خمپاره‌ای به گوشه قایقش اصابت کرده و او به رودخانه افتاده و طعمه آب‌های خروشان شده است! من هنوز به یاد نادر و به عشق او نفس می‌کشم، و خوشحالم اگر نادر نیست خرمشهر هست! من هنوز وفادارم به همان عشق کنار کارون! اختر دهقانی / ایران ✍خلاصه شده از 👇 📡ا mshrgh.ir/591614 .
. هوشمندیِ ملی و هدایت الهی 🏴شادی شهدای ۱۵خرداد وقتی انگلیس را [خیلی آسان‌تر از اخراج ] از ایران اخراج نمود و به جزیره‌ای دورافتاده در آفریقا تبعید کرد، از ملت غیور ایران، اعتراضی از و در جای ایران شنیده نشد و در از منابع تاریخ نیز حتی یک کلمه اعتراض از مردم ایران ثبت نشده. اما همین ملت☝️☝️ وقتی مأموران رژیم در اواخر شب ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲، به منزل (رحمه الله) یورش بردند و ایشان را بازداشت کردند، {[[(علی‌رغم محدودیت ابزارهای اطلاع‌رسانی)]]} فقط چند ساعت بعد از بازداشت امام (رحمه‌الله) قبل از اذان‌صبحِ روز ۱۵خرداد، جمع کثیری از مردم قم، در مقابل منزل ایشان اجتماع کردند و... 🔹 حدود ساعت ۶صبح، جمعیت خشمگین، به اتفاق فرزند امام خمینی (رحمه‌الله) [شهید، حاج آقا مصطفی (رحمه الله)]، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (علیهاالسلام) حرکت کردند. و در همراهی مردم با فرزند امام، خیابان‌های شهر قم، مملو از مردان و زنان غیرتمندی شد که در اعتراض به و حمایت از امام خمینی (رحمه‌الله) فریاد می‌زدند و پس از چند دقیقه، صحن‌های مطهر و خیابان‌های اطراف حرم، لبریز از مردمی شد که با خشمِ برخواسته از غیرت و هوشمندی، فریاد می‌زدند: 🔹علما و مراجع تقلید هم با صدور بیانیه‌هایی، خواستار آزادی فوری حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) شدند. 🔹حدود ساعت ده صبح، با ورود نیروهای مسلّح برای تقویت نیروهای شهربانی قم، تیراندازی و رگبار مسلسل‌ها شروع شد و تعداد زیادی از مردم شهید و مجروح شدند و تا ساعت پنج عصر، کشتار ادامه یافت. 🔹در همان ساعت‌های اول صبح، به‌محض رسیدن خبر، به‌مردم تهران، تهرانی‌ها نیز مثل سایر شهرها، در اعتراض به دستگیری امام خمینی (رحمه‌الله) به خیابان‌ها ریختند و مأموران رژیم، معترضان تهرانی را نیز قتل‌عام کردند و... قیام خونین ایرانیان، سراسر کشور را فراگرفت. 🔹با رسیدن خبر و به ورامین، جمععیت بسیاری از کشاورزان غیور ورامین، درحالی‌که به‌نشانه‌ی {[نترسیدن از مرگ]} ، به سوی تهران حرکت کردند و در بین راه، نیروهای ، کشاورزان مظلوم و بی‌سلاح و بی‌دفاع را محاصره کردند و به طرز وحشیانه‌ای آنان را کردند و تعداد بسیاری از جنازه شهدا را با چندین کامیون بردند و هرگز اثری از آن شهدا به‌دست نیامد. 🔹وقتی خبر به روستاهای نزدیک تهران رسید، دهقانان کَنْ و مردم روستای جماران نیز بطرف مرکز شهر تهران سرازیر شدند و... 🔹انبوه جمعیّت از بازاری، بارفروش، دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، با فریادهای و ، تهران را به لرزه در آوردند. و شاه دست‌نشانده، تهران و قم را به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل کرد 🔹همه این جنایت‌ها برای این بود که آمریکایی‌ها از شاه خواسته بودند، حق رسیدگی به حرائم اتباع آمریکا را از دستگاه قضائی ایران سلب کند [[همان ]] و شاه‌بی‌عرضه جرأت نداشت با این خواسته آنان مخالفت نماید. 🔹شاه دست‌نشانده، تهران و قم را به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل کرد و [[احتمالاً به دستور آمریکا]]، برای بدنام کردن معترضین، گفت: 😂معترضین از جمال عبدالناصر [رییس‌جمهور مصر] پول گرفته‌اند😂 و... 🔹اما علی‌رغم ادعاهای مسخره ، قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، روز به روز برافروخته‌تر شد تا... 🔹اگرچه فداکاری‌های مردم در روز پانزده خرداد، موجب آزادی فوری امام خمینی (رحمه‌الله) نشد. ولی از طرفی اعتراض‌ها به همه نقاط ایران کشیده شد و مدت‌ها ادامه داشت. از طرف دیگر مراجع تقلید، با صدور اعلامیه‌های فردی و بیانیه‌های جمعی از امام خمینی (رحمه‌الله) حمایت کردند و... 🔹و علمای طراز اوّل کشور نیز، برای چاره‌جویی، در تهران اجتماع کردند و... 🔹اعتراضات مردمی ۱۰ماه طول کشید و تا پایان سال ۱۳۴۲ و حتی ایام نوروز ۱۳۴۳ ادامه داشت و... 🔹بالاخره، رژیم ، مجبور شد و برای فرونشاندن خشم ملت و ایران، روز ۱۸ فروردین ۱۳۴۳، امام خمینی (رحمه‌الله) را آزاد کرد. ✍ برگرفته از 👇 📡 بیتوته ا https://b2n.ir/a14951 📡 ۱۵خرداد۴۲ ا https://b2n.ir/f67654 🏴شادی شهدای ۱۵خرداد 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. آیت‌الله شهید دستغیب در داستان ۳۳ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: صاحب مقام یقین، مرحوم «عباسعلی» مشهور به «حاج مؤمن» که دارای مکاشفات و کرامات بسیاری بوده و تقریباً مدت سی سال نعمت مصاحبت با آن مرحوم در حضر و سفر نصیب بنده بود و [از زمان تألیف کتاب] دو سال است که به رحمت ایزدی پیوسته است و آن مرحوم را داستان‌هایی است. از آن جمله: وقتی جاسوس‌های دولتی نزد پسر دائی آن مرحوم به نام «عبدالنبی» اسلحه پیدا کردند، او را گرفتند و زندانش کردند و بالاخره محکوم به اعدام شد. پدرش پریشان ونالان و ناامید از یافتن را چاره گردید. مرحوم حاجی مؤمن به او گفته بود: مأیوس نباش، امروز تمام امور تحت اراده حضرت ولی عصر امام زمان علیه‌السلام می‌باشد، امشب که شب جمعه است به آن بزرگوار متوسل می‌شویم، خدا قادر است که از برکات [شفاعت] آن حضرت، فرزندت را نجات دهد. آن شب را حاجی مؤمن و پدر و مادر آن پسر، احیا می‌دارند و به نماز و توسل به آن حضرت و زیارت آن بزرگوار سرگرم می‌شوند و بعد مشغول قرائت آیه شریفه «اَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ» می‌شوند، آخر شب هر سه نفر بوی مُشک عجیبی را حس می‌کنند و جمال نورانی آن بزرگوار را مشاهده می‌کنند که می‌فرماید: دعای شما مستجاب شد، خداوند فرزندت را نجات بخشید و فردا به منزل می‌آید. حاج مؤمن مرحوم می‌گفت: پدر و مادر از دیدن جمال آن حضرت بی طاقت شده و تا صبح مدهوش و مبهوت بودند، فردا سراغ فرزندشان که قرار بود در آن روز اعدام شود رفتند. به آن‌ها گفته بودند: اعدامش تأخیر افتاده و بنا شده در کار او تجدید نظر شود و بالاخره، پیش از ظهر او را آزاد کردند و با سلامتی کامل به منزل آمد. آیت شهید دستغیب افزوده است: مرحوم حاجی مؤمن را در استجابت دعا در مرض‌های سخت و گرفتاری‌های شدید، داستان‌هایی است که آنچه ذکر شد نمونه‌ای است از آن‌ها. رحمت بی پایان خداوند به روان پاکش باد. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب، داستان ۳۳ 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. برخی‌از جُرم‌های 👈 از سال ۱۲۶۹ تا امروز 👉 🔻ا🔻 🔷 ۱_ «میرزا محمد حسن شیرازی» (رحمةالله‌علیه) سال۱۲۶۹ ✊با و حمایت‌ ✊ در اقتصاد ایران را از چنگال انگلیس‌خبیث بیرون‌کشید ا https://b2n.ir/d64141 🔷۲_ سیدمحمدطباطبایی و  سیدعبدالله‌بهبهانی رَحِمَهُما 👇سال ۱۲۸۸👇 ✊با و حمایت‌ ✊ در حق‌رأی برای‌مردم ایران قانون‌اساسی برای‌ایران نظام در ایران مجلس‌شورا در ایران ا https://psri.ir/?id=9e96g8gd 🔷۳_ میرزا محمدتقی‌ شیرازی [میرزای دوم] رحمه‌الله‌ 👇سال ۱۲۹۸👇 ✊با و حمایت‌ ✊ در اشغال‌گران‌انگلیسی‌را با خفّت از عراق بیرون‌ریخت و را آزاد کرد ا https://b2n.ir/n39428 🔷۴_ خمینی رحمه‌الله ✊با و ایثار ایران در ازحکومت‌های 🔻درنتیجه🔻 از ننگ ازذلّت از از سلطۀشوم 🔻و🔻 👈 وتنها 👏 برای تعیین 🔷 ۵_ سیستانی حفظه‌الله ✊با و حمایت‌ ✊ در را با ایجاد بسیج‌عمومی، سرکوب و از عراق بیرون ریخت 🔷 ۶_ سیدحسن نصرالله ✊با و حمایت‌ از اشغال صهیونیست‌های بدذاتِ خون‌خوار و برای تجاوز به سایر کشورها 🔷 ۷_ زکزاکی حفظه‌الله ✊با و حمایت‌ ✊ برای باتحمّل شکنجه‌های‌وحشیانه و ۳فرزندش، خار چشم مثلث‌شوم «غربی، عبری، وهابی» شده و عرصه شرارت را در برای آنان تنگ کرده است 🔹۸_ خامنه‌ای‌‌ حفظه‌الله ✊با وحمایت ✊ در آمریکا را خلافت‌داعش‌ کرد و برنامه‌ریزی‌های چندین سالۀآمریکا و صرف‌هزاران میلیارد دلار پول‌شان [برای کردن منطقه]نابودشد 🔹۹👈 ازهمۀاین‌ها☝️☝️ 🔻ا🔻 آیت‌الله‌العظمیٰ‌امام‌خامنه‌ای‌ ✊با و مقاومت ✊ 🔻ا🔻 عزت‌بخشِ [در علومِ‌ مختلف در عرصه‌های و انواع ] 🔻با🔻 مهار فشارهای ناجوانمردانه غربی‌ها 🔷 ۱۰_ 👈 و بالاخره 👇👇👇 که #۱۰۰هزارنفر هستند ا https://b2n.ir/y12693 با #۴هزارشهید برای [#۴درصد جمعیت‌شان] برای رضای خدا، ا https://b2n.ir/j62522 🔻هشدار🔻 این‌ها☝️☝️و [[که‌نتیجۀ مردم است]] چنان آتشی به جان انداخته که‌ با ، ، و... تلاش می‌کنند👇 🙈 مردم را فریب بدهند 🙈 و باجداکردن از هم از ، هم از 🔻اما🔻 بحول الله و قوته 💪با و ملت تا پایان‌دنیا ناکام می‌مانند .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۴۹ کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: جناب آقا «میرزا ابوالقاسم عطار تهرانی» (سلمه اللّه) از مرحوم «اعتمادالواعظین تهرانی» (علیه الرحمه) نقل نمود که فرموده است: در سالی که نان در تهران به سختی دست می‌آمد، روزی میرغضب باشی [جلاد، مأمور اجرای حکم اعدام] در زمان ناصرالدین شاه به آب انباری می‌رسد و صدای ناله سگ‌هایی را می‌شنود، پس از تحقیق می‌بیند سگی روی بام آب‌انبار زاییده و بچه‌هایش به او چسبیده و چون سگ در اثر گرسنگی شیر ندارد، بچه‌هایش ناله و فریاد می‌کنند. میرغضب باشی خیلی ناراحت می‌شود، از نانوایی که در نزدیکی آن محل بود، مقداری نان می‌خرد و جلو سگ می‌اندازد و سگ می‌خورد و میرغضب، آنقدر همانجا *می‌ایستد تا توله‌های سگ سرگرم خوردن شیر مادر می‌شوند و آرام می‌گیرند.* بعد از آن، میرغضب باشی مقدار خوراک یک ماه آن سگ را از آن نانوایی می‌خرد و نقداً پولش را می‌پردازد و می‌گوید: هر روز باید شاگردت این مقدار نان به این سگ برساند و اگر یک روز کوتاهی شود، تو را مجازات می‌کنم. ازطرفی، میرغضب باشی با جمعی از رفقایش میهمانی دوره‌ای داشتند. به این صورت که هر روز عصر، گردش می‌رفتند و تفرج می‌کردند و برای شام در منزل یکی از آن‌ها شام می‌خوردند. شبی که نوبت میرغضب باشی شد، زنی داشت که همسر اولش بود و خانه‌اش تقریباً در وسط شهر تهران بود و وسائل پذیرایی در خانه‌اش موجود بود و زنی هم تازه گرفته بود و نزدیک دروازه شهر منزلش بود. به همسر اول خود پول می‌هد و می‌گوید: امشب فلان تعدد میهمان دارم و برای صرف شام می‌آییم و باید همه‌چیز را کاملاً نمایی. زن قبول می‌کند. میرغضب که طرف عصر با رفقایش بیرون شهر رفته بودند و تفرج می‌کردند، تفریح آن روز طول می‌کشد و مقدار زیادی از شب می‌گذرد، هنگام برگشتن، رفقایش می‌گویند دیر شده و خیلی خسته شدیم، برویم به منزل همسر دوم تو که نزدیک دروازه است. میرغضب باشی می‌گوید: اینجا چیزی نیست و خانه وسط شهری کاملاً آماده است، باید آنجا برویم. رفقا راضی نمی‌شوند و می‌گویند: ما امشب در اینجا می‌مانیم و به مختصری غذا قناعت می‌کنیم و آنچه در آن خانه تدارک کرده‌ای برای فردا. میرغضب باشی، ناچار قبول می‌کند و مقداری نان و کباب می‌خرد و آن‌ها در منزل همسر دومش می‌خورند و همانجا می‌خوابند. نیمه‌های شب، از صدای گریه شدید میرغضب همه بیدار می‌شوند و از او علت گریه‌اش را می‌پرسند، می‌گوید: در خواب، امام چهارم حضرت سجاد علیه السلام را دیدم به من فرمودند: *احسانی که امروز به آن سگ کردی، مورد قبول خداوند عالم شد* و خداوند در مقابل آن احسان، امشب جان تو و رفقایت را از مرگ حفظ فرمود. زیرا همسر اول تو از خشمی که به تو داشت، سمی آماده کرده بود و در فلان محل در آشپزخانه گذاشته بود تا داخل خوراک شما بریزد، فردا برو آن سم را بردار ولی اما اگر طلاق بخواهد، تمام حقوق‌اش را بده و او را با خوشی آزاد کن. علاوه‌براین☝️☝️ خداوند توفیق توبه به تو خواهد داد و چهل روز دیگر به کربلا می‌روی و به زیارت پدرم حضرت امام حسین علیه‌السلام مشرف می‌شوی و... صبح به رفقا گفت: برای تحقیق درستی یا نادرستی خوابی که دیشب دیدم، بیایید به خانه وسط شهری برویم. با هم می‌آیند چون وارد می‌شود زن با تندی می‌گوید: چرا دیشب نیامدی؟ به او اعتنایی نمی‌کند و با رفقایش به آشپزخانه می‌روند و در همان مکانی که امام علیه السلام در خواب فرموده بود، سم را بر می‌دارد و به زن می‌گوید: دیشب چه خیالی در باره ما داشتی و...؟! اگر امر امام زین‌العابدین علیه‌السلام نبود، تو را می‌کشتم. ولی به امر مولایم، جز نیکی با تو نخواهم کرد. حالا اگر مایلی در همین خانه باش و من با تو مثل اینکه چنین کاری نکرده‌ای، رفتار خواهم کرد و اگر میل جدایی داری تو را طلاق می‌دهم و هرچه بخواهی به تو می‌دهم. زن که می‌بیند رسوا شده و دیگر نمی‌تواند با او زندگی کند، درخواست طلاق می‌کند او هم با کمال خوشی طلاقش می‌دهد و با پرداخت خیلی بیش‌از حقوقش او را خوشنود کرده و آزادش می‌کند. بعد از آن میرغضب از شغلش استعفا می‌دهد و مشغول توبه و ادای حقوق و ردّ مظالم می‌شود و پس از چهل روز به کربلا مشرف می‌شود و همانجا می‌ماند تا به رحمت حق واصل می‌گردد. 📡ا https://b2n.ir/r79234 از 👇 📚داستان‌های شگفت، شهبد دستغیب داستان چهل و نهم 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. 🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ 🏴 🏴وَعَلَی‌الاَْرْواحِ‌الَّتی حَلَّتْ‌بِفِناَّئِکَ🏴 ✊🤝 هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة ✊🤝 آیت الله شهید دستغیب در حکایت دوم از داستان ۹۷، ماجرای دیگری به شرح زیر نوشته است: جناب حرّ، مردی شریف و بزرگوار و صاحب ریاست در کوفه بود و آمدنش جلو حضرت سیدالشهداء برای این بود فکر می‌کرد، کار به مسالمت می‌گذرد. اما جنگ با آن حضرت و کشتن امام علیه السّلام چیزی بود که حر تصور آن را نمی‌کرد و آن را باور نمی‌داشت و چنانچه خودش فرموده «اگر قصد عبیدالله برای کشتن امام علیه السّلام را می‌دانست هیچگاه اقدام به چنین خطائی نمی‌کرد». و چون روز عاشورا پیشنهادهای امام علیه السّلام را شنید که یکی از آن‌ها این بود «بگذارند تا با اهل بیت از عراق خارج شود» ولی ابن سعد هیچ‌یک را نپذیرفت، جناب حر آمد نزد عمر بن سعد و گفت: آیا می‌خواهی با حسین جنگ کنی؟ گفت: آری، جنگی که آسان‌ترین بخش آن بریدن سرها از بدن و جدا شدن دست‌هاست! حرّ فرمود: آیا هیچ‌یک از خواسته‌های حسین را نمی‌پذیری تا کار به مسالمت و صلح تمام شود. عمر سعد گفت: ابن زیاد راضی نمی‌شود. حرّ با خشم و دل شکسته برگشت و به بهانه آب دادن به اسبش از لشکر کناره گرفت و اندک اندک به خیمه‌گاه امام حسین علیه السّلام نزدیک شد. در همین بین، «مهاجر بن اوس» او را دید و گفت: چه اراده داری، مگر می‌خواهی حمله کنی؟ با شنیدن کلمه «حمله به‌خیمه‌گا» لرزه به بدن حر افتاد. مهاجر گفت: ای حر! کار تو مرا به شک انداخته. به خدا قسم! در هیچ جنگی ما این حال را از تو ندیدیم و اگر از من می‌پرسیدند شجاع‌ترین اهل کوفه کیست، غیر تو را نام نمی‌بردم، این لرزیدن تو از چیست؟ حر گفت: خود را بین بهشت و جهنم می‌بینم! سپس ادامه داد: به خدا قسم اگر پاره پاره شوم و بدنم را به آتش بسوزانند، جز بهشت را انتخاب نمی‌کنم. این را گفت اسب خود را به طرف خیمه‌ها امام حسین علیه السّلام تاخت. نزدیک خیمه‌ها ایستاد دو دست بر سر گذاشت و سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! از این که دل اولیای تو و اولاد دختر پیغمبر تو را آزردم به سویت توبه می‌کنم. سپس چون از اباعبدالله علیه‌السلام، خجالت می‌کشید، پارچه‌ای بر سر خود کشید و سپرش را [به علامت تسلیم] وارونه کرد و با شرمساری خود را به امام علیه‌السّلام رساند، سلام کرد و خود را بر خاک انداخت و سر بر پای امام گذاشت و... امام علیه‌السّلام فرمود: سر بردار! تو کیستی؟! عرض کرد: پدر و مادرم فدایت! من «حر بن یزید ریاحی» هستم، همان کسی که راه شما را بستم و مانع بازگشت شما به مدینه شدم و بر شما سخت گرفتم تا به این مکان رسیدیم و شما محاصره شدید حر ادامه داد: به خدا قسم! گمان نمی‌بردم که خواسته‌های‌تان را رد کنند و آماده کشتن شما باشند. سپس عرض کرد: آیا توبه من پذیرفته نیست؟ امام علیه السّلام فرمودند: خدا توبه پذیر است، توبه‌ات را می‌پذیرد و تو را می‌آمرزد و... از امام علیه‌السّلام اجازه گرفت و به میدان رفت و هشتاد نفر از [فریب‌خوردگان جنایتکار] را به جهنم فرستاد و جنگید تا به شهادت رسید. اصحاب سیدالشهدا علیه‌السلام، بدن او را آوردند و نزد امام علیه‌السّلام گذاشتند حضرت، دست بر صورت خون آلود حرّ می‌کشید و می‌فرمود: به به! مادرت به درستی نام تو را «حرّ = [آزاد]» گذاشت، به خدا قسم! تو در دنیا وآخرت «حرّ» هستی. سپس امام علیه‌السّلام برایش استغفار کرد. و در بعض منابع تاریخی اشعاری از امام علیه السّلام نقل شده که در مرثیه حرّ، سروده‌اند. 📡ا https://b2n.ir/w67313 از 👇 📚داستان‌های شگفت 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا ۱۱۸سورۀهود 🌷 وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَايَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ 🌷ترجمه 👇 و اگر پروردگارت مى‌خواست، حتماً همه‌ى مردم را (با اجبار)، یك امّت واحده (و داراى یك عقیدۀ حق) قرار مى‌داد [اما چون انسان را آزاد آفریده، چنین نکرد] و آنان همچنان اختلاف مى‌ورزند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/n86515 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز ۱۱۸سورۀهود 🌷 وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَايَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ 🌷ترجمه 👇 و اگر پروردگارت مى‌خواست، حتماً همه‌ى مردم را (با اجبار)، یك امّت واحده (و داراى یك عقیدۀ حق) قرار مى‌داد [اما چون انسان را آزاد آفریده، چنین نکرد] و آنان همچنان اختلاف مى‌ورزند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌های آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/n86515 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. 🔻قسمت 🔻 از آنچه 👈نمی‌گذارند بدانیم👉 تا هم 👈 👉 هم 👈قدر «نعمت‌ها»ی‌مان‌را ندانیم مردم‌ قربانیِ منافع رسانه‌های‌داخلی‌آمریکامی‌گویند سالانه بیش از #۱۷_هزار_آمریکایی در کشته می‌شوند که از قربانیان هستند ولی برای حفظ منافع ، همچنان خرید و فروش انواع اسلحه آزاد است 1⃣ واشینگتن پست ا https://b2n.ir/p31324 2⃣ خبر یاهو ا https://b2n.ir/w28767 3⃣ سی‌بی‌اس ا https://b2n.ir/p09176 4⃣ گزارش‌دیگری از سی‌بی‌اس ا https://b2n.ir/j92738 5⃣ ان پی آر ا https://b2n.ir/t36550 6⃣ آپ نیوز ا https://b2n.ir/a43582 7⃣ ان بی تی وی ا https://b2n.ir/t77546 8⃣ دیلی بیست ا https://b2n.ir/f43034 9⃣ انگلیس نیوز ا https://b2n.ir/y95048 🔟 شهر تحقیقاتی ا https://b2n.ir/b03019 1⃣1⃣ تیم ناوف (تیم کافی) ا https://b2n.ir/z56602 2⃣1⃣ برادی یونایتد ا https://b2n.ir/x50880 3⃣1⃣ ایندیا ا https://b2n.ir/a80990 ☝️با این وجود☝️ روزانه خرج ملت‌ایران می‌کنند 📡اعتراف به یکی‌از خرج‌ها👇 📡ا https://b2n.ir/w45065 ♦️♦️ 👈👈 قسمت 👇اینجا👇 https://t.me/etedalhamrah/45214 💗 لطفاً 💗 برای نجات مردم بی‌پناه آمریکا دعا بفرمایید .
. آیت الله شهید دستغیب در داستان ۱۲۰ از کتاب «داستان‌های شگفت» نوشته است: بزرگی از علمای اعلام که فرزند یکی از علمای بزرگ و از سلسله جلیله سادات است و شاید از ذکر نام شریفش راضی نباشد، نقل فرمود: وقتی پدر علامه‌ام را در خواب دیدم، سوال‌هایی از ایشان پرسیدم و پاسخ‌هایی دادند: سوال اول: عذاب برزخ و سختی‌های ارواحی که در عالم برزخ معذب‌اند چگونه است؟ فرمود: آنچه برای تو که هنوز در عالم دنیا هستی می‌توان بیان کرد به طور مثال، این است که حال ارواح گرفتار در برزخ مثل کسی‌ست که در کوهستانی، داخل درّه‌ای باشد که اطرافش را از چهار سمت کوه‌های بسیار بلند که هیچ توانایی بر بالا رفتن از آن‌ها نباشد محاصره کرده باشد و در آن حال، گرگی او را دنبال کند و هیچ راه فراری از گرگ نباشد. سوال دوم: آیا خیراتی که در دنیا برای شما انجام داده‌ام به شما رسیده؟ شما چگونه از خیرات ما بهره‌مند می‌شوید؟ فرمود: بلی تمام آن‌ها به من رسیده است و اما کیفیت بهره‌مندی از آن‌ها را هم به ذکر مثالی برای شما بیان می‌کنم: هرگاه در حمام عمومیِ بسیار گرم و پر از جمعیتی باشی که در اثر کثرت تنفس و بخار و حرارت، نفس کشیدنت سخت باشد، اگر در آن حال گوشه درب حمام باز شود و نسیم خنکی به تو برسد چقدر شاد و راحت و آزاد می‌شوی؟! حال ما هنگام رسیدن خیرات شما چنین است. سوال سوم: چون دیدم بدن پدرم سالم و منور بود ولی فقط لب‌های او زخمی و آلوده به عفونت و خون بود، ناراحت شدم و از آن مرحوم علت زخم بودن لب‌هایش را پرسیدم و گفتم: اگر برای درمان آب‌های شما کاری از دست من برمی‌آید، بفرمایید تا انجام دهم؟ فرمود: تنها علاج لب‌های من به دست مادر سیدۀ شما است. زیرا دلیل زخم لب‌های من این است که چون نام مادرتان «سکینه» است، من هر وقت او را صدا می‌زدم، می‌گفتم: «سکو»خانم. او ناراحت می‌شد ولی چیزی به من نگفته بود. اگر بتوانی او را از من راضی کنی، امید بهبودی هست. نقل‌کننده محترم فرمود: این مطلب را به مادرم گفتم، در جواب گفت: بلی، پدر شما هر وقت مرا صدا می‌زد، اسم من را سبک می‌کرد و می‌گفت «سکو خانم» و من ناراحت می‌شدم ولی به احترام ایشان، ناراحتی خودم را اظهار نمی‌کردم و چیزی نمی‌گفتم و چون فعلاً گرفتار و ناراحت است او را حلال کردم و از او راضی هستم و از صمیم قلب برایش دعا می‌کنم. آیت الله شهید دستغیب افزوده است: در این سه پرسش و پاسخ مطالبی است که دانستن آن‌ها ضروری است و برای تذکر خوانندگان عزیز به طور اختصار یادآوری می‌شود: *در صورت تمایل اینجا ببنید👇* ا https://b2n.ir/p44977 از 👇 📚داستان‌های شگفت ذیل داستان ۱۲۰ 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ده‌تا از جُرم‌های 👈در دو قرن گذشته👉 که بی‌انتقام مانده جُرم دهم، خیلی‌مهم‌است 🔻ا🔻 🔷۱_ میرزامحمد حسن شیرازی [میزای اول](رحمه‌الله) 👇سال ۱۲۶۹👇 در ، با وحمایت‌ ✊ اقتصاد ایران را از چنگال انگلیس خبیث بیرون‌کشید ا https://b2n.ir/d64141 🔷۲_ سید محمد طباطبایی و  سید عبدالله‌ بهبهانی رَحِمَهُماالله 👇سال ۱۲۸۸👇 در ، با وحمایت‌ حق‌رأی درتاریخ‌ایران قانون‌اساسی درایران نظام‌مشروطه درایران مجلس‌شورا در ایران ا https://psri.ir/?id=9e96g8gd 🔷۳_ میرزامحمدتقی‌ شیرازی [میرزای دوم] (ره) 👇سال ۱۲۹۸👇 در ، با وحمایت‌ ✊ اشغال‌گران‌انگلیسی را باخفّت از عراق بیرون‌ریخت و را آزاد کرد ا https://b2n.ir/n39428 🔷۴_ امام‌خمینی(ره) 👇از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷👇 در ، با وحمایت ✊ و از تحقیرهای 😳حکومت‌های 😳 🔻با برگزاری🔻 و تنها برای تعیین 👈 و🔻 از دادنِ از از از سلطۀ شومِ 🔷۵_ سیستانی در ، با وحمایت‌ ✊ و بسیجِ‌عمومیِ ملت عراق، را از عراق بیرون ریخت 🔷 ۶_ سید حسن‌ در با و حمایت‌ ✊ لبنان‌را از اشغالِ‌صهیونیستِ بدذاتِ خون‌خوار نجات داد و صهیونیست به سایر کشورها را بست 🔷 ۷_ زکزاکی حفظه‌ برای ، با و حمایت‌ ✊ و تحمّل وحشیانه و ،خارِچشم مثلث‌شومِ غربی، عبری، وهابی شده و عرصه شرارت را در برای آنان تنگ کرده 🔹۸_ امام خامنه‌ای‌‌ در ، با و حمایت را خلافت‌داعش‌ کرد و هزاران میلیارد دلار پول آمریکا [برای کردن منطقه] را نابود کرد 🔹۹ 👈 از این‌ها☝️ 🔻ا🔻 امام‌خامنه‌ای‌ ایده‌الله و پیشرفت‌های ایران، با و حمایت ✊ 🔻ا🔻 عزت‌بخشِ ، ، ، و انواع در ایران حاکمان‌وحشی‌غرب را خون به‌دل کرده 🔷 ۱۰_ 👈 و بالاخره از همه‌ی این‌ها مهم‌تر👇 که ۱۰۰هزارنفر هستند اhttps://b2n.ir/y12693 با ۴هزارشهید، ۴درصدشان 🔻 ببینید🔻 ا https://khabaronline.ir/xhTTs ا https://dolat.ir/detail/387010 ا https://www.balagh.ir/content/17680 ا https://yun.ir/th3hpb 🔻هشدار🔻 🔻هشدار🔻 🔻هشدار🔻 حالا 🇺🇸 دشمنان‌حقوق‌بشر🇪🇺 و با👇۴گانۀشومِ👇 تلاش می‌کنند با جدا کردن از هم از مردم، هم از روحانیت 🔻اما🔻 و با غیرت ملتِ‌ما ایران تاابد عرصۀسیمرغ‌است 🔻و هرگز🔻 جولانگاه مگس‌ها نمی‌شود .
. آیا دست خدا در این‌امور👇دیده‌نمی‌شود 1⃣ ۴۴سال است غربی‌ها [[مخصوصاً ]] مانع ورود به‌ایران هستند و مردم‌آلمان اعتراض‌نکرده‌اند حالا👈بدون{{هیچ تحریمی}} در [[بزرگترین اقتصاد اروپا]] شده و حتی مُسَّکن معمولی پیدا نمی‌شود. 📡 دی دبلیو :👇 ا https://b2n.ir/d19650 📡 تایوان نیوز ا https://b2n.ir/f25514 2⃣ مرگ‌یک را وسیلۀ آسیب‌زدن به ملت‌ایران کردند و آمریکا و اروپا، مخصوصاً آشکارا در آتش دمیدند و... حالا👈 با شلیک مستقیم در کشته‌شدند و حکومت فرانسه، قاتل را [بدون محاکمه] آزاد کرده و 👈 خداوند را گرفتار مظلوم پاریس [[علیه بسیار گسترده و ریشه‌دار]] کرده‌ و... 📡 اِن پی آر ا https://b2n.ir/m24837 3⃣ با انواع و اقسام نیرنگ‌ها، از مردم‌ ایران می‌خواستند خدماتی را پرداخت نکنند حالا👈 برق و... توسط مردم و و در خیابان‌ها سوزانده می‌شود 📡 گاردین ا https://b2n.ir/h58751 4⃣با انواع‌رذلت‌ها تلاش‌کردند ایران‌را گرفتار حالا👈خدا سراسر را غرق در کرده 📡 روزنامۀتلگراف ا https://b2n.ir/z31590 5⃣ تلاش‌کردند، بعداز هر بازی در ، ایران را به آشوب بکشند ولی 👇👇👇👇👇👇 و بعد از مسابقات ، برای سرکوب اعتراضات، تعدادی از معترضین را کشتند و... 👈 👉 .
. ☝️اینجا آمریکا☝️ هر ۹۳ثانیه، یک تجاوزِ جنسی هر ۶زن یکی قربانیِ تجاوزِجنسی این☝️نتیجه☝️تحلیلِ گزارش‌های‌رسمیِ‌دادگستریِآمریکا که جنیفرکوادلی، زنِ‌ فعالِ‌رسانه‌ای ‌آن را با دقتِ بالا تحلیل کرده و در ۳۲عنوان از انواع تجاوزهای‌جنسی [[که به مردم آمریکا تحمیل شده]] منتشر کرده 📡منبع: پایگاهِ«مشاغل قانونی» https://legaljobs.io/blog/sexual-assault-statistics/ 🔻آری🔻 زن‌ها را برهنه کردند توحشِ جنسی را آزاد کردند 😳چشم‌ودل‌ها سیر شده😂 حالا می‌خواهند این رذالت را به اسم زن، زندگی، آزادی به ملت‌ایران تحمیل کنند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ☝️☝️ به‌زودیِ زود☝️☝️ زمستان به پایان می‌رسد و 👈روسیاهی به‌ذغال می‌ماند👉 بفضل‌خدا با مقاومتِ‌بی‌نظیر غزّه و بیداریِ‌جهان،به‌زودیِ‌زود اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد و سراسر خاک‌فلسطین آزاد می‌شود و هرکس‌در این‌☝️راه کوتاهی‌کند مستحقِ لعن‌ونفرین آیندگان است .
اولین و کم‌ترین نتیجه‌ی مقاومتِ مردمِ‌قهرمان‌غزّه، رسواییِ‌بی‌سابقۀ حاکمانِ‌وحشیِ‌غربو بیداریِ‌جهانی از هیپنوتیزم خوک‌های‌رسانه‌ای‌بود و فلسطین‌را همین☝️آزاد می‌کند 🔻آری🔻 کاری‌که خون‌شهدایمظلومغزه‌کرد از هیچ قدرتی برنمی‌آمد .
. واقعی از هوشمندیِ ملی و هدایت الهی و یکی از معمّاهای ✍رضا صابری خورزوقی: 🏴 شادی‌روح مطهر امام خمینی و شهدای ۱۵خرداد 🔻مقدمه🔻 وقتی انگلیس را [آسان‌تراز اخراجِ ] با خفّت‌وخاری از ایران اخراج نمود و به جزیره‌ای دورافتاده در آفریقا تبعید کرد، از ملت هشیار ایران، اعتراضی از کس،در جای‌ایران در یک از منابع تاریخ [[حتی‌یک‌کلمه]] . این️‌☝️یعنی: مردم اعتنایی به مزدوران انگلیس نداشته‌اند 👈 زیرا 👇👇👇👇👇👇 تنبیهِ نوکر توسطِ ارباب زیاد دیده بودند 🔻اما🔻 ☝️همین ملت☝️ وقتی بخاطر اعتراض امام خمینی رَحِمَهُ‌الله به مصونیت قضایی برای اتباع آمریکا ()، مأمورانِ رژیمِ در اواخر شب ۱۳۴۲، مخفیانه و دزدانه، به منزل رَحِمَهُ‌الله یورش‌بردند و امام را بازداشت‌کردند، [[علی‌رغم نبودنِ ابزارهای اطلاع‌رسانی]] فقط چند ساعت بعداز بازداشت امام رَحِمَهُ‌الله [[قبل از اذان‌صبحِ روز ]]، جمع‌کثیری‌از مردم‌قم، مقابل منزل امام اجتماع کردند و... ⁉️ از معماهای️☝️این‌‌حضور☝️ چگونه اطلاع یافتنِ مردم است که [[هنوز معلوم نشده]] زیرا ۱_ بازداشتِ امام، نزدیک نیمه‌شب بوده ۲_ آن زمان، از وسائلِ اطلاع‌رسانیِ امروزی وجود نداشته و حتی کمتر خانه‌ای تلفن داشته ☝ با این وجود ☝ 🔹اجتماع بزرگ مردمی مقابل منزل امام شکل گرفته و... حدود ساعت ۶صبح، جمعیت خشمگین، همراهِ شهید، حاج آقا مصطفی خمینی، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (علیهاالسلام) حرکت کردند و خیابان‌های شهر قم، صحن‌های مطهر و خیابان‌های اطراف حرم، مملو از مردان و زنان غیرتمندی شد که فریاد می‌زدند 🔹آنقدر جمعیت زیاد شد که برای سرکوب مردم، را برای کمک به شهربانی قم، وارد خیابان‌های قم کردند و تعداد زیادی از مردم را شهید و مجروح کردند و تا ساعت پنج عصر، کشتار ادامه داشت ولی فریادهای ، همچنان در قم می‌پیچد 🔹 رسیدن خبر به تهران: در همان ساعت‌های اول صبح، خبر به تهران و روستاهای نزدیک تهران رسید و کشاورزانِ روستای کَنْ و روستای جماران بطرف مرکز شهر تهران سرازیر شدند و انبوه جمعیّت از اقشار مختلف مردم، با فریادهای و ، تهران را به لرزه در آوردند. و آن روز شاه ، تهران و قم را به حمام خون تبدیل کرد 🔹اما : بعداز ظهر همان روز، با رسیدن خبرِ و به‌مردم ورامین، جمععیت بسیاری از غیورِ ورامین، درحالی‌که به‌نشانه‌ی [[نترسیدن از مرگ]] پوشیده بودند، به سوی تهران حرکت کردند و 👇👇👇👇👇👇 در بین راه، نیروهای رژیم ، آن‌ها را محاصره و بی‌سلاح و بی‌دفاعِ را کردند و تعداد بسیاری از شهدا را و با چندین کامیون بردند و هرگز اثری از آن شهدا پیدا نشد. ولی قیام ملی ادامه داشت 🔹😳 توپخانۀ نیرنگ فعال‌شد: وقتی این کشتارهای بی‌رحمانه نتوانست مردم را از صحنه بیرون کند، حاکمان‌وحشیِ‌آمریکا به شاه ، دستور دادند تا برای بدنام کردن مردم معترض و فریب‌دادن ملت ایران بگوید: 😂معترضین از جمال عبدالناصر [رییس‌جمهورمصر]پول‌گرفته‌اند😂 🔹اما☝این نیرنگ☝‌اثر نکرد و قیام ، روز به روز برافروخته‌تر شد و اعتراضات سراسری، ۱۰ماه طول کشید و بالاخره، رژیم ، برای فرونشاندن خشم ملتِ و ایران، مجبور شد و روز ۱۸ فروردین ۱۳۴۳، امام خمینی رَحِمَهُ‌الله را آزاد کرد. ✅دلیل اعتراض امام چه بود؟ همه این جنایت‌ها برای این بود که به شاه دست‌نشانده، دستور داده بودند، رسیدگی به جُرم‌هایی‌که اتباعِ آمریکا در ایران مرتکب می‌شوند را از دستگاه قضائی ایران سلب کند 👈 همان و که جرأت نداشت با دستور آمریکا مخالفت کند، عزّت مردم ایران را زیر دست و پای اتباعِ آمریکا انداخت و امام خمینی رَحِمَهُ‌الله به این رفتار ذلیلانه‌ی شاه و بَرده‌کردن مردم ایران اعتراض کردند و... ✍ برگرفته از 👇 📡 بیتوته ا https://b2n.ir/a14951 📡 ۱۵خرداد۴۲ ا https://b2n.ir/f67654 .
. بازیِ با ✍ رضا صابری خورزوقی: این‌داستان در ۳مرحله در ایران اتفاق‌افتاده و در تقدیم می‌شود 🔷🔷 در دی ماه ، در جریان ملی شدن نفت ایران و تحریم شدن فروش نفت ایران، یک نفت‌کش با نام و با پرچم «هندوراس» به خودش جرأت داد [[تا علی‌رغم تحریم]]، نفت‌ایران را به‌ایتالیا ببرد. اما که اراده ملت‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند، با سوءاستفاده از ، فقط با [[يك ناو جنگی!!!]] کشتی را در باب المندب توقيف کردند و با انتقال به بندر عدن، تمام خدمه کشتی را زندانی کردند و.... بعد از شش ماه توقیف کشتی و در زندان بودنِ خدمه کشتی و... در ، تمامِ کشتی را به‌نفع انگلیس کردند و اجاره شش ماهه کشتی هندوراسی و هزینه‌های باصطلاح !!! و هزینه‌های شش ماه خدمه کشتی در زندان!!! و... را از پول ملتی [[که در فقر مطلق زندگی می‌کردند]] از ایران گرفتند. و انگلیسی‌ها تهدید کردند که اگر صدور نفت تکرار شود، به ایران حمله می‌کنند و... بله با ، حکومت به وحشت افتاد و... انگلیسی‌ها، هم، را بردند، هم، تمام هزینه‌های گوناگون را از گرفتند. و بعد از این ماجرا، دیگر جرأت دور زدن تحریم از بین رفت و.... 📡 جامعه خبری تحلیلی الف ا https://b2n.ir/r94032 📡 تسنیم ا https://b2n.ir/f77145 📡 دنیای اقتصاد ا https://b2n.ir/462788 🔷🔷 گذشت و گذشت و گذشت تا اینکه ملت ایران از آن همه ، ، و پهلوی‌ها به تنگ آمدند و به دعوت یک پاسخ مثبت دادند و در راه دعوتش، برای ، از جان و مال و... مایه گذاشتند تا موفق شدند و آن‌ها را از ایران بیرون ریختند و... اما ، دست‌بردار نبودند و از هر راهی که توانستند با بدترین و رذیلانه‌ترین روش‌ها {[( و ، و ، و و...)]} تلاش کردند که آن را برگردانند ولی ملت ایران [[با تحمل سختی‌ها و مشقت‌های بسیار]]، در مقابل ، ایستاد و ایستاد و ایستاد و... شده‌بود که به ، رسیدند. یعنی [[ ماجرای کشتی ]] .... و حالا دیگر ایران 💪 شده بود که [[در ادامۀ فشارها و دشمنی‌ها]] مجدداً فروش نفت ایران را تحریم کردند و... اما این‌بار ملت‌ایران با و ، تصمیم گرفتند تحریم‌ها را دور بزند و... که ، بازهم فیل‌شان یاد هندوستان کرد و خیالات و و و... به سرشان زد و با ☝️همین ☝️نفتکشِ را که حامل نفتِ 💪 بود در جبل الطارق توقیف کردند و اینبار نیز به میدان آمدند و همه‌جانبه از شریک‌شان حمایت کردند و... ولی این‌بار، جوانمردانِ حافظِ ملت، بلافاصله یک را در خلیج فارس و [[در ناباوری و حیرت دنیا]] صدای جوانان ایران بصورت در جهان پیچید. باشد که باور کنند که ملت ایران، انقلاب کرده‌اند و را از کشور بیرون ریخته‌اند و حالا خودشان حکومت می‌کنند و با فضل پروردگار و در پرتو ، حالا دیگر بله اینبار، ماجراجوئیِ بیریتانیای 😂کبیر😂 به [[[بازی با ]]] تبدیل شد و ملت ایران نه فقط مجبورشان کرد و و آن را آزاد کنند، بلکه نام کشتی آزاده‌شده را [] گذاشتند، یعنی، [] و حالا، ، دریا به دریا و بندر به بندر می‌رفت و صدای به را به گوش دنیا می‌رسانْد و... انگلیسی‌ها مدت‌ها کردند، اما تا به مقصد نرسید و نفت را تحویل نداد و بدون هیچ آسیبی به کشورش برنگشت، کشتی انگلیسی را آزاد نشد تا بریتانیای کبیر😂 و 🤛 آمریکای کثیف 👇بیاموزند👇 🇮🇷 ، 💪 🔹🔹 علی‌رغم سیلی‌ای که به صورت روباه‌پیر زده شد، در آبان ماه سال۱۴۰۰، این‌بار هوس کردند و شاید هم می‌خواستند، قدرت و شجاعت ایرانیان را . به هرحال ، نفت یک نفتکش ایرانی را دزدیدند و درحال انتقالِ بودند که بلافاصله برسرشان ریختند و 👇به وحشی‌ها فهماندند👇 🇮🇷 اینجا ایران‌اسلامی‌ست💪 هم دارد هم .
. لطف‌های‌خدا در نیمه‌دومِ سال۱۴۰۱ 👇 یک‌زن = سه‌زن ✍ رضا صابری خورزوقی: سال۴۰۱،مرگِ‼️یک‌زن ‼️را وسیلۀ آشوبکردند و دشمنان‌‌غربی بویژه ، در آتش‌ می‌دمیدند 🔹همین‌زمان‌☝️سه‌زن ‼️ 👈👈👈👈👈 توجه ☝️ بله‼️سه‌زن ‼️در توسط یک فرانسوی اما👈حکومت فرانسه، قاتل را‼️بدونِ‌محاکمه‼️آزاد کرد و خیلی بیش‌از آشوب‌های ایران مدت‌ها درگیر شد 📡 اِن پی آر ا https://b2n.ir/m24837 💗لطفِ‌خدا را باید گفت💗 👈 👈 ادامه فردا 👉 👉 .