eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
137 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
756 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
☝️انگلیس، واکسن و #۴۸هزارو۵۶۳ مبتلای جدید 🔻بله🔻 چون متعلق به بخش خصوصی‌ست و صاحبان ورزشگاه‌ها، بدون ، اجازۀ برگزاری مسابقات را نمی‌دهند را برای خرید بلیطِ مسابقات و «بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت» فقط در ۲۴ساعت گذشته #۴۸هزارو۵۶۳مبتلای_جدید روی دست‌شان گذاشتند تا منافع صاحبان ورزشگاه‌ها تأمین شود و... 👇👇👇 ا @etedalhamrah يا تغيير لينك
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۱۳و۱۴سورۀ_یونس 🌷 وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ مَاكَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ 🌷 ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ 🌷ترجمه 👇 و همانا امّت‌هاى پیش از شما را چون ستم كردند، هلاك كردیم. (زیرا) پیامبران‌شان براى آنها [دلائل آشکار] معجزات آوردند، ولى آنها ایمان نیاوردند. ما این گونه گروه تبهكاران را كیفر مى‌دهیم. 🌷آنگاه شما را پس از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم چگونه رفتار مى‌كنيد ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1280 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. با عرض تسلیت 🏴 شهادت امام باقر(ع)🏴 تقدیم می‌شود حکایت ابو اسماعیل گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم فدایت شوم، شیعه در محیطى که ما زندگى مى‌کنیم بسیار زیاد است. امام علیه السلام فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در مى‌گذرد؟ آیا نسبت به یکدیگر همکارى و برادرى دارند؟ عرض کردم : نه فرمود: 👇👇 آنها شیعه نیستند. شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد. حکایت ابوعبیده گوید: از مدینه تا مکه در یک کجاوه همراه امام باقر علیه السلام بودم، حضرت در بین راه برای کاری پیاده شد، وقتی برگشت به من فرمود: اباعبیده دستت را بده. من دستم را دراز کردم حضرت چنان فشرد که فشار دست او را در انگشتانم احساس کردم . آنگاه فرمود: اى اباعبیده! هر مسلمانى که برادر مسلمانش را ملاقات کند و با او مصافحه نماید و انگشتان خود را با انگشتان او در هم کند، گناهان آنها مانند برگ درختان در فصل زمستان بریزد. . ❣️لطفا ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۱۳و۱۴سورۀ_یونس 🌷 وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ مَاكَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ 🌷 ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ 🌷ترجمه 👇 و همانا امّت‌هاى پیش از شما را چون ستم كردند، هلاك كردیم. (زیرا) پیامبران‌شان براى آنها [دلائل آشکار] معجزات آوردند، ولى آنها ایمان نیاوردند. ما این گونه گروه تبهكاران را كیفر مى‌دهیم. 🌷آنگاه شما را پس از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم چگونه رفتار مى‌كنيد ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1280 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ☝️ ☝️ 🔴 روایت سردار باقرزاده از شهید مفقودی که در عالم رویا خود را مسئول گل‌های باغ امام حسین (ع) در بهشت معرفی کرد 🔸پیکر مطهر «شهید علیرضا کنی» در سال ۹۴ در منطقه جزیره مجنون جنوبی کشف گردید و این خاطره در سال ۱۴۰۰ در محل کشف پیکر شهید علیرضا کنی نقل شده است. ❣لطفاً ❣ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 🌷اینجا 👇 https://t.me/etedal_naghd 👇 👇 👇 ا @etedalhamrah با حذف یا تغییر لینک
. برادر ابوذر عازم مكه بود. ابوذر به او گفت: می گویند شخصی در مكه ظهور كرده و سخنان تازه‌ای آورده است و مدعی است كه آن سخنان از طرف خدا به او وحی می‌شود، اكنون كه تو به مكه می‌روی، از نزدیك تحقیق كن و خبر درست را برای من بیاور. روزها در انتظار برادر بود تا مراجعت كرد. هنگام مراجعت از او پرسید: قضیه مکه از چه قرار است؟ گفت: او مردی است كه مردم را به اخلاق خوب دعوت می‌كند، كلامی هم آورده كه شعر نیست. ابوذر گفت: خودم شخصا باید بروم و از حقیقت این كار سر دربیاورم. ابوذر به مكه رفت. اما نه او را می‌شناخت و نه جرئت می‌كرد از كسی سراغ او را بگیرد. بدون آنكه به كسی اظهار كند، به سخنان مردم گوش می‌داد، شاید نشانه‌ای از او بیابد. به مسجد الحرام رفت. روز را شب كرد و نشانه‌ای به دست نیاورد. پس از آنكه پاسی از شب گذشت، جوانی را دید که نگاهی متجسسانه به ابوذر كرد و رد شد. اما ابوذر جرئت نكرد چیزی از او بپرسد. روز دوم نیز شب شد و باز همان جوان پیدا شد، اینبار جلو آمد و با احترام ابوذر را با خود به منزل برد. ابوذر شب را مهمان آن جوان بود و بدون اینکه چیزی بگوید، صبح زود خداحافظی كرد و به مسجد الحرام رفت. آن روز نیز شب شد و ابوذر نتوانست چیزی بفهمد. همینكه پاسی از شب گذشت، باز همان جوان آمد و ابوذر را با خود به خانه برد، اما این نوبت جوان سكوت را شكست. و گفت: ممكن است بگویی برای چه كاری به این شهر آمده‌ای؟ گفت: اگر با من شرط كنی كه مرا كمك كنی، به تو می‌گویم. گفت: عهد می‌كنم كه كمك خود را از تو دریغ نكنم. ابوذر گفت: ماجرا را گفت و پرسید: عقیده تو درباره او چیست؟ می‌توانی مرا به او راهنمایی كنی؟ گفت: مطمئن باش كه او بر حق است و آنچه می‌گوید از جانب خداست... فردا صبح، جوان كه كسی جز «علی بن ابی طالب» علیه السلام نبود، از خانه بیرون آمد و راه افتاد، و ابوذر نیز از پشت سرش. خوشبختانه با خطری مواجه نشدند و علی علیه السلام ابوذر را به خانه پیغمبر صل الله علیه و آله رساند... به جلسه دوم نكشید كه با میل و اشتیاق اسلام اختیار كرد و با رسول خدا صل الله علیه و آله پیمان بست تا زنده است در راه خدا از هیچ ملامتی پروا نداشته باشد و سخن حق را ولو در ذائقه‌ها تلخ آید بگوید. رسول خدا صل الله علیه و آله به او فرمود: اكنون به قوم خود برگرد و آنها را به اسلام دعوت كن، تا دستور من به تو برسد. ابوذر گفت: بسیار خوب. اما پیش از اینكه از این شهر بیرون بروم، در میان این مردم خواهم رفت و با آواز بلند به نفع اسلام شعار خواهم داد. هرچه بادا باد. ابوذر بیرون آمد و خود را به یعنی مسجد الحرام رساند و در مجمع قریش فریاد برآورد: «اشهد ان لا اله الا اللّه و ان محمداً عبده و رسوله. مكیان به سر ابوذر كه او را اصلا نمی‌شناختند ریختند. اگر عباس بن عبد المطلب ابوذر از دست آنان نجات داد. عباس به مكیان گفت: این مرد از قبیله بنی غفار است. راه كاروان تجارتی قریش از مكه به شام و از شام به مكه در سرزمین این قبیله است. اگر او را بكشید، دیگر نخواهید توانست به سلامت از قبیله آن‌ها عبور كنید؟! ابوذر رفت و روز بعد باز آمد و همان شعار روز پیش را تكرار كرد. باز قریش به سرش ریختند و با وساطت عباس بن عبدالمطلب نجات یافت. و ابوذر نزد قوم خودش رفت و به تبلیغ اسلام پرداخت. بعد از هجرت رسول اكرم به مدینه، ابوذر نیز به مدینه رفت و تا نزدیكی‌های آخر عمر خود در مدینه بود و در زمان خلافت عثمان ابتدا به شام و سپس به «ربذه» تبعید شد و در همان جا در تنهایی درگذشت. پیغمبر اكرم درباره‌اش فرموده بود: «خدا رحمت كند ابوذر را، تنها زندگی می‌كند، تنها می‌میرد، تنها محشور می‌شود. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص: ۴۲۹ ا https://b2n.ir/q27108 از 📚 اُسد الغابة، ج۱، ص۳۰۱ و ج۵، ص۱۸۶ 📚 الغدیر، ج۸، ص۳۱۴ 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. #۱۳۲۸مین سالروز شهادت آخرین بازمانده حماسه عاشورا، پنجمین جانشین رسول‌خدا (ص) 🏴 حضرت (ع) 🏴 را به پیشگاه امام زمان (عج) و همه دوستداران و شیعیان اهل‌بیت، تسلیت عرض نموده و نقل‌شده از امام پنجم تقدیم می‌شود. ✅ حدیث: مَن عَلَّمَ بابَ هُدىً فلَهُ مِثلُ أجرِ مَن عَمِلَ بهِ، ولا يُنقَصُ اُولئكَ مِن اُجورِهِم شَيئا 🌷ترجمه: هر كس بابی از هدايت را آموزش دهد، براى او همانند پاداش كسى باشد كه به آن عمل كند و از پاداش عمل‌كنندگان به آن نيز چيزى كاسته نمى‌شود. 📚 تحف العقول، ۲۹۷ 📚 منتخب ميزان الحكمه، ۳۹۸   🔷🔷🔷 بله 👇👇 من و شما نیز میتوانیم که مثلا با خودمان را مشمول این نماییم. 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ☝ #۵۴هزارو۶۷۴ مبتلای انگلیسی در ۲۴ ساعت گذشته برای منافع 🔻بله🔻 فریب‌کاران می‌گفتند: 😂 کرونا را جمع کردند 😂 🔻واقعیت🔻 مردم بی‌پناه را برای خرید بلیط مسابقات‌ یورو به ورزشگاه‌ها کشاندند و حالا، بر اساس گزارش از شنبه هفتۀگذشته با #۲۸هزارمبتلا شروع شد و در ۲۴ ساعت گذشته، #۵۴هزارو۶۷۴ مبتلای جدید را برای تأمین منافع صاحبان ورزشگاه‌ها، به تحمیل کرده‌اند و... انگلیس، #۶۰میلیون جمعیت دارد 👇👇👇 ا @etedalhamrah يا تغيير لينك
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه‌یابی به مرحله نهایی مسابقات بین‌المللی اوراسیا اینجا☝️☝️همان ایران است که تلاش می‌کند بانوانش را محدود جلوه بدهد 🔻ولی واقعیت🔻 🔺 تیم ایران‌‌اسلامی در مسابقات سوارکاری اوراسیا در رشته «درساژ»، به فینال این رقابت‌ها راه یافتند. 🔸«روشنک مهین خاکی» و «مهتا هاشمی‌زاده» در رده سنی ۱۳ سال توانستند به مرحله نهایی این مسابقات راه یابند. 👇👇👇 ا @etedalhamrah يا تغيير لينك
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۱۵سورۀ_یونس 🌷 وَ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَايَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ 🌷ترجمه 👇 و هرگاه آیات روشن ما بر آنان تلاوت مى‌شود، كسانى كه به دیدار ما (مَحکمۀ قیامت و دریافت پاداش‌‌هاى اخروى) امید و باورى ندارند مى‌‌گویند: قرآنى غیر از این بیاور، یا این قرآن را تغییر بده. (به آنان) بگو: من حقّ ندارم كه آن را از پیش خود تغییر دهم. من پیروى نمى‌‌كنم مگر آنچه را كه به من وحى شود، من از عذاب روزى بزرگ (قیامت) بیمناكم، اگرپروردگارم را نافرمانى كنم. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1282 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. امام صادق علیه السلام راه بین مكه و مدینه را طی می‌كرد. «مصادف» نیز همراه امام بود. در بین راه چشم‌شان به مردی افتاد كه خود را روی تنه درختی انداخته بود. وضع مرد عادی به نظر نمی‌رسید! امام به مصادف فرمود: «به طرف این مرد برویم، نكند تشنه باشد و از تشنگی بی‌حال شده باشد. نزدیك رسیدند. امام از مرد پرسید: تشنه هستی؟ گفت: بلی! مصادف به دستور امام به آن مرد آب داد و... اما از قیافه و لباس و هیئت آن مرد معلوم بود كه مسلمان نیست، بلکه مسیحی است. پس از آنكه امام و مصادف از آنجا دور شدند، مصادف از امام سؤال كرد: آیا صدقه دادن به نصرانی جایز است؟ امام فرمود: بله، در موقع ضرورت [که غیر مسلمانی گرفتار باشد و حل مشکلش منحصر به کمک شخص مسلمانی باشد] مثل چنین حالی، حایز است. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۰۴ ا https://b2n.ir/u63838 از 👇 📚 وسائل، ج۲، ص۵۰ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۱۵سورۀ_یونس 🌷 وَ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَايَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ 🌷ترجمه 👇 و هرگاه آیات روشن ما بر آنان تلاوت مى‌شود، كسانى كه به دیدار ما (مَحکمۀ قیامت و دریافت پاداش‌‌هاى اخروى) امید و باورى ندارند مى‌‌گویند: قرآنى غیر از این بیاور، یا این قرآن را تغییر بده. (به آنان) بگو: من حقّ ندارم كه آن را از پیش خود تغییر دهم. من پیروى نمى‌‌كنم مگر آنچه را كه به من وحى شود، من از عذاب روزى بزرگ (قیامت) بیمناكم، اگرپروردگارم را نافرمانى كنم. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1282 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
☝️۱ نمونه از بدذاتیِ 🔻بله🔻 اگر لحظه‌ای غفلت کنیم و را زیرا تصویر بالا، با عنوان «آب‌نوشیدن از چاله»، اولین بار در ۲۰۱۱، سپس در ۲۰۱۲، و بعد در ۲۰۱۴ منتشر شده و در مکان‌ها و زمان‌های دیگر نیز با انتساب به منتشر می‌کنند! این ☝️ درحالی‌ست که اصلاً، واقعی بودن تصویر مشکوک است. با آرزوی استجابت دعاهای‌مان در این روز ❣️ لطفاً ❣ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
324_593.mp3
10.54M
☝️ دعای عرفه دعای عرفه👇 https://b2n.ir/573323 ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
 عید قربان، یادآور «زیباترین نمونۀ اطاعت از خداوند» با گذشتن از همه «وابستگى‌ها» و فداکردن «عزیزترین‌ها»، فقط برای انجام فرمان مهربان‌ترینِ مهربانان است. 🌹 عیدقربان مبارک🌹 ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاكمان 🤲 دعابفرمائید 🤲 💓 اینجا 👇👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. جامعۀ تازه شکل گرفتۀ مسلمانان اطلاع یافتند که در قلمرو امپراتوری عظیم ساسانیان، مردم ایران گرفتار محرومیت از و نداشتن حق و... هستند و آنقدر به مردم ستم شده که آماده‌اند کمک کنند تا از آن وضع بیرون بیایند. از سوی دیگر، جنگ‌قدرت طولانی‌مدت، بین اشراف‌زادگان در شرق تا غرب ایران، در جریان بود. به همین دلیل☝️ امپراتوری ساسانی که دارای بزرگترین ارتش جهان بود از درون تضعیف شده بود. لذا، [[درحالی که کل جمعیت مسلمانان (اعم از زن و مرد، پیر و جوان، کودک و بزرگ، بیمار و سالم، کشاورز و صنعت‌گر و تاجر و...) به صدهزار نفر نمی‌رسید]] خلیفه دوم اندک نیروی رزمی مسلمانان را بسوی ایران فرستاد و فرماندهی پیشقراولان بر عهده «زَهرَة بن عبد اللّه» بود. در همین حال، حکومت ساسانی، رستم فرخ‌هرمز (فرخ زاد) را در رأس سپاهی عظیم و ادوات كامل، برای مقابله با مسلمانان به قادسیه فرستاد. رستم، شب اول، «زَهرَة» را دعوت کرد و از او خواست، «طلا بگیرند و برگردند!!» زهرة گفت: ما چشم به مال شما نداریم. بلکه معتقدیم: هركس در راه خدا برای رهایی انسان‌ها از ظلم، تحمل رنج نماید، نزد خدا عزیز می‌گردد. رستم گفت: دین‌تان چیست؟ زهرة گفت: دین ما ۳ ركن دارد: اعتقاد به «یگانگی خدا» و «حیات بعد از مرگ» و «رسالت محمد(ص)» رستم گفت: این كه عیب ندارد. دیگر چی؟ زهرة گفت: اسلام، همه قشرهای انسانی را برابر می‌داند و طبقه‌بندی انسان‌ها به «اشراف» و «محروم» را مردود می‌داند. رستم گفت: این اشكال دارد. زیرا، از زمان اردشیر، در ایران مخصوص است و «کشاورز» و «صنعت‌گر» و...، حتی حق ندارند غیر از شغل اجدادی خود، شغل دیگری داشته باشند! چه رسد که بخواهند با اشراف‌زادگان برابر باشند. زهرة گفت: اما ما عقیده داریم، تنها، عمل به وظیفه، انسان را نزد خدا عزیز می‌كند. رستم، پیکی نزد سعد ابی وقاص بفرستاد تا کسی را برای مذاکره بفرستد که دارای اختیار کامل باشد. سعد، «ربعی بن عامر» را مأمور این كار کرد و او عازم خیمه فرماندهی ساسانیان شد. از آن طرف مشاوران رستم، برای آنكه فرستاده مسلمانان را مرعوب کنند، هرچه توانستند تشریفات و تجملات فراهم کردند. نماینده مسلمانان، در ساده‌ترین شکل ممکن وارد شد. وقتی آن تشریفات و تجملات را دید، فهمید كه برای مرعوب کردن او ایجاد کرده‌اند. لذا، خواست با اسب وارد خیمۀ رستم شود. و مأمورین خواستند مانع شوند ولی با اشارۀرستم از او جلوگیری نکردند. نزدیك تخت رستم از اسب پیاده شد. یكی از پشتی‌های زرین را که در خیمه گذاشته بودند، با نیزه سوراخ كرد و افسار اسبش را به آن گره زد. پلاس كهنه‌ای كه جُل اسبش بود، به عنوان روپوش به دوش انداخت. و با وقار و آرام، مقابل تخت رستم ایستاد. سپس فرش را عقب زد و روی خاك نشست. گفتند: روی فرش بنشین! گفت: ما از این زیورها خوش‌مان نمی‌آید. و... رستم پرسید: چرا اینجا آمده‌اید؟ گفت: برای رهایی مردمی كه از حق‌شان محروم شده‌اند و همگی حاضریم در این راه كشته شویم و... رستم گفت: فعلا تصمیم به جنگ را تأخیر بیندازید تا ما بعد از مشورت تصمیم بگیریم. گفت: چند روز؟ رستم گفت: ما باید با رؤسا و بزرگان خود مشورت كنیم تا تصمیم بگیریم. ربعی، احتمال داد منظورش وقت کُشی‌ست، گفت: ما در این گونه مواقع بیش از سه روز تأخیر را جایز نمی‌دانیم. من سه روز مهلت می‌دهم تا یكی از سه كار را انتخاب كنید: یا مسلمان شوید و به دستورات اسلام در مورد بندگان خدا عمل کنید. یا اگر مسلمان نمی‌شوید، طبقه‌بندی بندگان خدا را لغو کنید و تحت حاکمیت اسلام با پرداخت «جزیه» [[مالیات ویژۀ غیر مسلمان که کمتر از زکات اسلامی‌ست]] به حکومت بدهید. اما اگر نه اسلام را بپذیرد و نه برابری انسان‌ها را اجرا کنید، پس آماده نبرد باشید. پس از این جریان، رستم، که بسیار تحت تأثیر منطق مسلمانان قرار گرفته بود، با اشراف‌زادگان ساسانی مشورت كرد، اما آنها گفتند: ممكن نیست ما به این دین درآییم یا با طبقات پایین مردم برابر باشیم!! و... راهی جز جنگ باقی نگذاشتند. و... قرار بر جنگ شد و سپاه اندک مسلمانان با تکرار پی‌درپیِ شعار « بر مسلمان » به میدان آمدند. بدنۀ سپاه ساسانی [که از طبقات پایین بودند و تحت ستم اشراف و محرومیت‌های گوناگون قرار داشتند، با شنیدن منطق مسلمانان، برای رهایی امیدوار شده بودند و انگیزه‌ای برای جنگ نداشتند و...] لذا، سپاه عظیم و بی‌انگیزۀ ساسانی از تعداد اندکی مسلمانِ مصمم، شكست سختی خورد و جان رستم نیز فدای خودخواهی اشراف‌زادگان شد. 📚 اقتباس از👇 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص ۴۳۳ ا https://b2n.ir/p89309 از 👇 📚 كامل ابن اثیر، ج۲، ص۳۱۹ 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۱۶سورۀ_یونس 🌷 قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ 🌷ترجمه 👇 بگو: اگر خداوند مى‌‌خواست، آن (قرآن) را بر شما نمى‌‌خواندم و شما را به آن آگاه نمى‌‌ساختم. من پیش از (آوردن) قرآن، عمرى در میان شما بوده‌ام، آیا نمى‌اندیشید؟! ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1283 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. 🔹 اول: رسول گرامی اسلام در عصری می‌زیست که زندگی قبیله‌ای و قواعد خاص آن بر جامعه حاکم بود. یکی از قواعد خاص زندگی قبیله‌ای در آن عصر این بود که افراد در صورتی تحت حمایت رییس قبله بودند که با او پیمان داشته باشند و رؤسای قبائل، با زنان طرف پیمان نمی‌شدند و هر زنی باید بوسیله همسر یا پدرش در قالب این قرارداد قرار می‌گرفت. به همین دلیل، معمولاً زنانی که پدر نداشتند، تلاش می‌کردند بدون همسر نمانند. و در بسیاری از موارد، وقتی زنی بدون سرپرست می‌شد، اگر شرایط او بصورتی بود که کسی داوطلب ازدواج با او نمی‌شد، رییس قبیله، یکی از مردان قبیله را موظف می‌کرد با او ازدواج کند. به همین دلیل، مردانی که توان اداره افراد بیشتری را داشتند، تعداد زنان بیشتری را به ازدواج درمی‌آوردند. اسلام، این سنت قبیله‌ای را دارای چارچوب‌های مخصوصی کرد که مردان یا نباید تعدد ازدواج را بپذیرند یا باید به حقوق هریک از زنان پایبند باشند. 🔹 دوم: ازدواج اول پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله در ۲۵ سالگی با خدیجۀ ۴۰ ساله بود كه پانزده سال از خودش بزرگتر بود و ۲۵ سال به عنوان تنها همسر پیغمبر صل الله علیه و آله بود و فرزندانی آورد و در ۶۵ سالگی وفات كرد. پس از درگذشت خدیجه، پیغمبر با یك «بیوه» به نام «سوده» ازدواج كردند. بعد از او با عایشه، دختر ابوبکر ازدواج کردند که تنها همسر پیامبر اکرم است که قبلا شوهر نكرده بود. پس از عایشه نیز، طبق همان سنت، با زنانی ازدواج کردند که همه بیوه و غالباً سالخورده و بعضی صاحب فرزندانی بودند، و پیامبر اعظم سرپرستی آنان را برعهده گرفتند. عایشه، شاید بخاطر جوانی و زیبایی‌اش، انتظار داشت با بودن او پیغمبر به زن دیگر التفات نكند. اما پیغمبر كه ازدواج‌هایش بر مبنای همان مصلحت نظام قبیله‌ای [که در آن زمان رواج داشت] و بعضاً بر اساس مصلحت‌های سیاسی آن روز اسلام بود و در چارچوب‌هایی که اسلام تعیین کرده بود انجام می‌شد، به این جهات التفاتی نمی‌كرد. به هرحال یکی از شب‌ها که پیامبر نزد عایشه بود، نیمه‌های شب. به خیال اینكه عایشه خوابیده است، آهسته حركت كردند و كفش‌های‌شان را پوشیدند و آهسته در را باز كردند و بیرون رفتند. اما عایشه که هنوز بیدار بود، کنجکاو شد. زیرا شب‌های دیگر پیغمبر از بستر برمی‌خاست و در گوشه‌ای از اتاق به عبادت می‌پرداخت، اما آن شب از خانه خارج شدند. عایشه با خود گفت: پیامبر مشتی پیرزنِ سالخورده و بیوه دور خود جمع كرده است و حالا مخفیانه بیرون می‌رود!!! عایشه لباس پوشید و مانند سایه به دنبال پیغمبر راه افتاد. دید که پیغمبر از خانه به طرف قبرستان بقیع رفت و در كناری ایستاد و سه بار دست‌هایش را برای دعا به سوی آسمان بلند كرد، سپس راه خود را به طرفی شهر کج کرد و به طرف خانه راه افتاد. عایشه، مثل برق، حرکت کرد و قبل از پیغمبر خود را به خانه رساند و به بستر رفت. وقتی كه پیغمبر وارد شد، متوجه نفس‌های تند عایشه شد و گفت: چرا نفس نفس می‌زنی؟! گفت: چیزی نیست یا رسول اللّه! پیامبر اصرار کرد و عایشه گفت: دنبال شما آمدم، خواستم بفهمم در این وقت شب كجا می‌روی! پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله خندیدند و در حالی كه دست خود را آهسته به پشت عایشه می‌زد فرمود: آیا برای تو این خیالی پیدا شد؟! سپس ادامه دادند: دلیل رفتن من به بقیع این بود كه جبرئیل آمد و مرا بانگ زد که برای دریافت وحی باید تنها باشم. چون ترسیدم تو را وحشت بگیرد، آهسته از اتاق بیرون رفتم. فرشته خدا به من دستور داد بروم به قبرستان بقیع و برای مدفونین بقیع طلب آمرزش كنم. عایشه گفت: یا رسول اللّه! من اگر بخواهم برای مردگان طلب آمرزش كنم چه بگویم؟ . فرمودند: بگو: اَلسَّلامُ عَلی اَهلِ الدِّیارِ مِنَ المُؤمِنین وَالمُسلِمین وَ یَرحَمُ اللّهُ المُستَقدِمین مِنا وَالمُستَأخِرین، فَاِنّا اِن شاءَ اللّهُ اللاحِقُون ✅ نکته👇 شاید [از بستر برخاستن در نیمه شب و به قبرستان رفتن]، یکی از راه‌های ارتقاء اعظم بندگان خدا باشد. 🔅با الهام از👇 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۳۹ ا https://b2n.ir/y94870 از 👇 مسند احمد حنبل، ج۶، ص۲۲۱ 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۱۶سورۀ_یونس 🌷 قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ 🌷ترجمه 👇 بگو: اگر خداوند مى‌‌خواست، آن (قرآن) را بر شما نمى‌‌خواندم و شما را به آن آگاه نمى‌‌ساختم. من پیش از (آوردن) قرآن، عمرى در میان شما بوده‌ام، آیا نمى‌اندیشید؟! ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1283 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
گفتند: غرب 😂 ولی براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، #۷کشور از ۱۰کشوری که بیش از همه درگیر هستند، همچنان از #۲قارۀآمریکاواروپا هستند. 🔻آری🔻 تمام همین اندازه 🔻بله🔻 اگر لحظه‌ای غفلت کنیم و را 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
.. پس از قتل عثمان، مردم فوج فوج آمدند و با علی علیه السلام بیعت كردند. روز دوم بیعت، علی علیه السلام بر منبر رفت و ضمن سخنان خود گفت: ... شما به من رو آوردید و به میل و رغبت خود با من بیعت كردید... اگر چیزی دیدید كه به نظرتان عجیب و غیرقابل قبول آمد در رد و انكار شتاب نكنید. من در هر كاری تا وظیفه‌ای تشخیص ندهم و عذری نزد خدا نداشته باشم اقدام نمی‌كنم. ... من رغبتی به تصدی خلافت ندارم ... اما چون شما اتفاق رأی حاصل كردید و مرا به خلافت برگزیدید، برای من شانه خالی كردن امكان نداشت. سپس چنین ادامه داد: ... من امروز در كمال صراحت می‌گویم، تمام مزایا را لغو خواهم كرد، حتی امتیاز مصاحبت پیغمبر و سوابق خدمت به اسلام را... هركس امروز مسلمان شود، برای او امتیازی مساوی با مسلمانان اولیه قائل می‌شوم... فردا حاضر شوید كه مالی در بیت المال هست و باید تقسیم شود. «سهمیۀ بیت المال»، چیزی شبیه «یارانه»ی امروز بود که به مردم پرداخت می‌شد. روز دیگر، موجودی بیت المال را مساوی تقسیم كرد. به هر نفر سه دینار رسید. مردی گفت: یا علی! تو به من سه دینار می‌دهی و به کسی كه تا دیروز برده من بود نیز سه دینار؟! علی علیه السلام فرمود: همین است كه دیدی. عده ای كه از سال‌ها پیش، به تبعیض و امتیاز عادت كرده بودند - مانند «طلحه» و «زبیر» و «عبد اللّه بن عمر» و «سعید بن عاص» و «مروان حكم» - آن روز از قبول سهمیه امتناع كردند و از مسجد بیرون رفتند. روز بعد، این عده به مسجد آمدند، اما جدا از دیگران در گوشه‌ای نشستند و شور پرداختند. پس از مدتی «ولید بن عقبه» را از میان خود انتخاب كردند و نزد علی فرستادند. ولید گفت: اولا؛ به واسطه سوابق تو در جنگ‌های میان اسلام و کفّار از تو دل خوش نداریم. غالبا از هر كدام ما یك نفر یا دو نفر در آن روزها به دست تو كشته شده است. از جمله پدر خودم در بدر به دست تو كشته شد. ادامه داد: ما با دو شرط می‌توانیم از این موضوع صرف نظر كنیم، اگر تو آن دو شرط را بپذیری، با تو بیعت می‌كنیم: «یكی اینكه به گذشته كار نداشته باشی. تو فقط مراقب باش كه در زمان خودت حیف و میلی نشود. دوما؛ قاتلان عثمان را به ما تحویل ده كه از آنها قصاص كنیم؛ والا ناچاریم برویم در شام به معاویه ملحق شویم. علی علیه السلام فرمود: اما موضوع خون‌هایی كه در جنگ اسلام و جاهلیت ریخته شد، اگر ادعایی دارید باید از جانب باطل علیه حق عرض حال بدهید، نه علیه من. اما موضوع حقوقی كه در گذشته پامال شده، مال من نیست كه ببخشم و صرف نظر كنم. و اما موضوع اگر من وظیفه شرعی خود تشخیص می‌دادم، قاتلان عثمان! را دیروز قصاص می‌كردم. ولید به رفقای خود گزارش داد و بر آنها مسلم شد كه سیاست علی قابل انعطاف نیست و از همان ساعت شروع كردند به تحریك و اخلال. گروهی از دوستان علی علیه السلام آمدند نزد آن حضرت و گفتند: این افراد قتل عثمان را بهانه خواهند كرد و آشوبی بپا خواهد شد. اگر امتیاز اینها را حفظ كنی، غائله می‌خوابد. برای اینکه دیگران نیز چنین فکری نکنند، روز دیگر علی علیه السلام در حالی كه شمشیری بر کمر بسته بود و لباسش دو تکه پارچه ساده بود كه یكی را به كمر بسته بود و دیگری را روی شانه انداخته بود، به مسجد رفت و بالای منبر ایستاد و به كمان خود تكیه كرد و خطاب به مردم گفت: ... ما برای كسی نسبت به كسی، جز به مقیاس طاعت خدا و پیغمبر، برتری قائل نیستیم. این كتاب خداست در میان ما و شما، و آن هم سنت و سیرۀ روشن پیغمبر شما كه آگاهید و می‌دانید. پس از این خطبه، هركس تكلیف خود را فهمید، و برخی، یا مانند عبد اللّه بن عمر كناره گیری و انزوا اختیار كرد و یا مانند طلحه و زبیر و مروان جنگ و خونریزی به راه اندختند تا آنچه را به ناحق به آن عادت کرده بودند مجدداً دریافت کنند و... 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص: ۴۴۳ از 👇 📚شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۱، شرح خطبه۹۰ ❣لطفاً ❣ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۱۷سورۀ_یونس 🌷 فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ 🌷ترجمه 👇 پس كیست ستمكارتر از كسى كه بر خدا دروغ بندد، یا آیات او را دروغ بشمارد؟ قطعاً مجرمان، رستگار نمى‌شوند. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=9&numayeh=1284 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
‏. ☝️ پنهان در ☝️ آمریکا و انگلیس می‌گویند 😂 کرونا را جمع کرده‌اند 😂 🔻اما🔻 گزارش کروناییِ ۳۱تیر (دیروزِ) این دو کشور خودبزرگ‌نما با چنین است👇 ، ۱سوم ، بیش از #۳برابر مجموع بیش از #۲برابر ، یک دنیا 🔻آری🔻 شاید این☝️ خدا برای آگاه کردن بشریت از واقعیتِ این دو کشور باشد. 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. «حبۀ عرنی» و «نوف بكالی»، شب را در حیاط دارالاماره كوفه خوابیدند. بعد از نیمه شب دیدند امیرالمؤمنین علی علیه السلام آهسته از ساختمان دارالاماره به طرف حیاط می‌آید، اما با حالتی غیرعادی که دهشتی فوق العاده بر او مستولی است و قادر نیست تعادل خود را حفظ كند، دست خود را به دیوار تكیه داده و خم شده و با كمك دیوار قدم به قدم پیش می‌آید. خواستند برخیزند و به ایشان کمک کنند که متوجه شدند، آیات آخر سورۀ آل‌عمران را زمزمه می‌كند: آیات را ببینید👇👇👇 http://www.parsquran.com/data/show.php?sura=3&ayat=%DB%B1%DB%B8%DB%B9&user=far&lang=far&tran=1 «حبۀ عرنی» و «نوف بكالی»، گفته‌اند: همینكه علی علیه السلام این آیات را به آخر رساند، مجدداً تلاوت آن‌ها از سر گرفت و در حالی كه از خود بیخود شده بود و گویی هوش از سرش پریده بود مكرر این آیات را تلاوت می‌كرد. حبه و نوف هر دو در بستر به حال خواب بودند و تماشاگر این منظره عجیب. حبه، مانند بهت زدگان خیره خیره می‌نگریست. اما نوف نتوانست جلو اشك چشم خود را بگیرد و مرتب گریه می‌كرد. تا اینكه علی به نزدیك خوابگاه حبه رسید و گفت: خوابی یا بیدار؟ پاسخ داد: بله، بیدارم یا امیرالمؤمنین! [سپس گفت] یا علی، وقتی تو از هیبت و خشیت خدا اینچنین هستی، پس وای به حال ما بیچارگان! . اما امیرالمؤمنین چشم‌ها را پایین انداخت و گریست، آنگاه فرمود: ای حبه! همگی ما روزی در مقابل خداوند نگه داشته خواهیم شد، و هیچ عملی از اعمال ما بر او پوشیده نیست. او به من و تو از رگ گردن نزدیكتر است، هیچ چیز نمی‌تواند بین ما و خدا حائل شود. آنگاه از «نوف» پرسیدند: خوابی؟ گفت: نه یا امیرالمؤمنین! بیدارم، با مشاهدۀ حال شما اشك امانم نمی‌دهد. فرمود: ای نوف! اگر امروز از خوف خدا زیاد بگریی، فردا چشمت روشن خواهد شد. ای نوف! هر قطره اشكی كه از خوف خدا از چشمی بیرون آید دریاهایی از آتش را فرو می‌نشاند. ای نوف! هیچ كس مقام و منزلتش بالاتر از كسی نیست كه از خوف خدا بگرید و به خاطر خدا دوست بدارد. ای نوف! آن كس كه خدا را دوست بدارد و هرچه را دوست می‌دارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزی را بر دوستی خدا ترجیح نمی‌دهد، و آن كس كه هرچه را دشمن می‌دارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنی جز نیكی به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به كمال دریافته‌اید. سپس مقداری دیگر حبه و نوف را موعظه كرد و آخرین جمله‌ای كه گفت این بود: از خدا بترسید، من به شما ابلاغ كردم. آنگاه از آن دو نفر گذشت و باز به مناجات با خدا پرداخت، می‌گفت: خدایا، ای كاش می‌دانستم هنگامی كه از تو غفلت می‌كنم تو از من رو می‌گردانی یا باز به من توجه داری. ای كاش می‌دانستم در این خواب‌های طولانیم و كوتاهی كردنم در شكرگزاری، حالم نزد تو چگونه است. حبه و نوف گفته‌اند: به خدا قسم، تا طلوع صبح، دائما راه رفت و حالش همین بود. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۴۸ ا https://b2n.ir/r24227 از 👇 📚بحارالانوار، ج۹، ص۵۸۹ 📚الكنی والالقاب ، ذیل لفظ «البكالی» ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک