eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
133 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
762 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. در قرن دوم هجری، مسأله سه‌طلاقه شدن زن و شوهر [در یك مجلس و با یك نوبت خواندن صیغه طلاق]، مورد بحث و گفتگوی صاحبنظران بود. بسیاری از علما و فقهای [اهل سنت] در آن عصر معتقد بودند كه سه‌طلاق در یك نوبت - بدون اینكه رجوعی در میان آن‌ها فاصله شود- درست است. اما علما و فقهای شیعه به پیروی از امامان عالیقدر خود چنین طلاقی را از اساس باطل و بی‌اثر می‌دانستند. فقهای شیعه می‌گفتند سه‌طلاقه كردن زن در صورتی درست است كه در سه نوبت طلاق صورت گیرد، [به این معنی كه مرد زن را طلاق دهد و سپس رجوع كند، دوباره طلاق دهد، باز رجوع كند، آنگاه برای سومین نوبت طلاق دهد.] در این هنگام است كه حق رجوع سلب می‌شود و حق ازدواج مجدد ندارند، مگر بعد از آنكه آن زن با مرد دیگری ازدواج كند و میانشان به طلاق یا وفات شوهر دوم جدایی بیفتد. مردی در كوفه [در حال عصبانیت یا...، طبق نظر علمای غیر شیعه] زن خود را در یك نوبت سه‌طلاقه كرد و بعد، [هر دو (زن و شوهر)]از عمل خود پشیمان شدند، زیرا به یکدیگر علاقه‌مند بودند و فقط یك كدورت و شكرآب جزئی [موجب عصبانیت و] سبب شده بود كه تصمیم جدایی [به صورت سه‌طلاقه] بگیرد. از این رو هر دو نفر به فكر چاره جویی افتادند. این مسأله را از علمای شیعه استفتاء كردند. همه به اتفاق گفتند چون سه طلاق در یك نوبت واقع شده، باطل و بی اثر است و شما مثل قبل، زن و شوهر شرعی یكدیگر هستید. اما از طرف دیگر عامه مردم به پیروی از سایر علما و فقها می‌گفتند آن طلاق صحیح است و آنها را از معاشرت یكدیگر برحذر می‌داشتند. مشكله عجیبی پیش آمده بود؛ پای حلال و حرام در امر زناشویی در میان بود. زن و شوهر هر دو مایل بودند كه مثل سابق به زندگی خود ادامه دهند، اما نگران بودند كه نكند طلاق صحیح باشد و مرتکب حرام شوند و فرزندان آینده آن‌ها نامشروع باشند. مرد تصمیم گرفت به فتوای علمای شیعه عمل كند و طلاق واقع شده را «كأن لم یكن» فرض كند. زن گفت: تا خودت شخصا از امام صادق این مسئله را نپرسی دل من آرام نمی‌گیرد. از طرفی، مدتی بود كه سفّاح، خلیفه عباسی، امام صادق علیه السلام را از مدینه احضار و در آنجا او را به حال توقیف و تحت نظر نگاه داشته بود و آن حضرت در شهر قدیمی حیره (نزدیك كوفه) به سر می‌برد. ولی كسی نمی‌توانست با امام رفت و آمد كند یا هم سخن بشود. آن مرد هر نقشه‌ای كشید كه خود را به امام علیه السلام برساند موفق نشد. یك روز كه در نزدیكی توقیفگاه امام ایستاده بود و در فکر پیدا كردن راهی برای رساندن خود به امام علیه السلام بود، ناگهان چشمش به مردی روستایی از اهالی اطراف كوفه افتاد كه طبقی خیار روی سر گذاشته بود و فریاد می‌كشید: آی خیار! آی خیار! با دیدن آن مرد او، فكری در ذهن وی پیدا شد. رفت جلو و به او گفت: همه این خیارها را یكجا به چند می‌فروشی؟ گفت: به یك درهم. یك درهم به او داد طبق خیار را گرفت و روی سر گذاشت و فریاد «آی خیار! آی خیار! » را بلند كرد و مسیر خود را از جلو خانه امام صادق علیه‌السلام قرار داد. همینكه به مقابل خانه امام علیه‌السلام رسید، هرچه در توان داشت بر فریاد «آی خیار» افزود. در همین حال، شخصی بیرون آمد و گفت: آهای خیارفروش بیا اینجا. و او را به امام علیه‌السلام رساند. امام به او فرمود: مرحبا خوب نقشه‌ای به كار بردی! حالا بگو چه می‌خواهی بپرسی؟ گفت: یابن رسول اللّه! من زن خود را در یك نوبت سه‌طلاقه كرده‌ام. با اینكه از هر كس از علمای شیعه پرسیده‌ام، همه گفته‌اند این چنین طلاقی از اساس باطل و بی‌اثر است، باز قلب زنم آرام نمی‌گیرد، می‌گوید: «تا خودت از امام سؤال نكنی و جواب نگیری من قبول نمی‌كنم». لذا، مجبور شدم با این ترفند خودم را به شما برسانم تا جواب این مسئله را بگیرم. امام علیه‌السلام فرمود: برو مطمئن باش، آن طلاق باطل بوده است. شما همچنان زن و شوهر یكدیگر هستید. 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۸۱ ا https://b2n.ir/m16258 از 👇 📚بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۵۴ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۲۲سورۀ_یونس 🌷هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَائَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ 🌷ترجمه 👇 او كسى است كه شما را در خشكى و دریا سیر مى‌‌دهد، تا آنگاه كه در كشتى باشید و بادى موافق، كشتى‌‌ها را به جریان در آورد و بدین وسیله خوشحال شوند، ناگهان تندبادى آید و موج از هر سو سراغشان آید و گمان برند كه در محاصره‌‌ى بلا گرفتارند، (در این هنگام) خداوند را با اخلاص عقیده مى‌‌خوانند (و مى‌‌گویند:) اگر ما را از این خطر نجات دهى، قطعاً از شاكران خواهیم بود. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1289 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. مسلمانان در مدینه مجموعا دو گروه بودند: گروه اول، ساكنین اصلی، و گروه دوم، كسانی كه به مناسبت هجرت رسول اكرم به مدینه، از مکه و جاهای دیگر به مدینه آمده بودند. آنها كه از خارج آمده بودند «مهاجرین» ، و ساكنین اصلی «انصار» خوانده می‌شدند. مهاجرین چون از وطن و خانه و مال و ثروت و احیانا از زن و فرزند دست شسته و عاشقانی پاكباخته بودند، سروسامان و زندگی و خانمانی از خود نداشتند. از این رو انصار با نهایت جوانمردی، برادران دینی خود را در خانه های خود پذیرایی می‌كردند. حساب مهمان و میزبان در كار نبود، حساب یگانگی و یكرنگی بود. آنها را شریك مال و زندگی خود محسوب می‌كردند و [به گواهی آیه 9 سورۀ حشر] آن‌ها را بر خودشان مقدم می‌داشتند. «عثمان بن مظعون» یكی از مهاجرین بود كه از مكه آمده بود و در خانه یكی از انصار زندگی می‌کرد. عثمان در آن خانه مریض شد. افراد خانه، مخصوصا «ام علاء انصاری» كه از زنان باایمان بود و از كسانی بود كه از ابتدا با رسول خدا بیعت كرده بود، صمیمانه از او پرستاری می‌كردند. اما بیماری او روز به روز شدیدتر شد و عاقبت به همان بیماری از دنیا رفت. افراد خانه، از طرفی، ایمان قوی و پایبندی عثمان بن مظعون به عمل صالح پی برده و او را یك مسلمان واقعی می‌شناختند. و از طرف دیگر، میزان علاقه و محبت رسول اكرم صل الله علیه و آله را نسبت به او می‌دانستند. لذا، برای هر فرد عادی كافی بود كه به موجب این دو موضوع، شهادت بدهند كه عثمان اهل بهشت است. به هرحال در حالی كه مشغول تهیه مقدمات دفن بودند، رسول اكرم صل الله علیه و آله وارد شد. ام علاء همان وقت رو كرد به جنازه ی عثمان و گفت: ای عثمان! رحمت خدا شامل حال تو باد. من شهادت می‌دهم كه خداوند تو را به جوار رحمت خود برد. رسول اكرم صل الله علیه و آله ، بلافاصله فرمود: تو از كجا فهمیدی كه خداوند عثمان را در جوار رحمت خود برد؟! عرض کرد: یا رسول اللّه! من همین طوری گفتم وگرنه من چه می‌دانم. رسول اكرم صل الله علیه و آله، فرمود: عثمان رفت به دنیایی كه در آنجا همه پرده‌ها از جلو چشم برداشته می‌شود. و من درباره او امید خیر و سعادت دارم. اما به تو بگویم، من كه پیغمبرم درباره خودم یا درباره یكی از شما اینچنین اظهارنظر قطعی نمی كنم. از آن پس ام علاء درباره احدی اینچنین اظهارنظر نكرد. درباره هركس كه می‌مرد، اگر از او می‌پرسیدند، می‌گفت: فقط خداوند می‌داند كه او فعلا در چه حالی است. پس از مدتی كه از مردن عثمان گذشت، ام علاء او را در خواب دید در حالی كه نهری از آب جاری به او تعلق داشت. خواب خود را برای رسول اكرم صل الله علیه و آله، نقل كرد. رسول اكرم صل الله علیه و آله، فرمود: آن نهر، عمل اوست كه همچنان جریان دارد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۸۵ ا از 👇 📚صحیح بخاری، ج۹، ص۴۸ 📚اسدالغابه، ج۵، ص۶۰۴ ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۲۲سورۀ_یونس 🌷هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَائَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ 🌷ترجمه 👇 او كسى است كه شما را در خشكى و دریا سیر مى‌‌دهد، تا آنگاه كه در كشتى باشید و بادى موافق، كشتى‌‌ها را به جریان در آورد و بدین وسیله خوشحال شوند، ناگهان تندبادى آید و موج از هر سو سراغشان آید و گمان برند كه در محاصره‌‌ى بلا گرفتارند، (در این هنگام) خداوند را با اخلاص عقیده مى‌‌خوانند (و مى‌‌گویند:) اگر ما را از این خطر نجات دهى، قطعاً از شاكران خواهیم بود. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1289 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
. یکی از خلفای عباسی که قدری به كارها سر و صورتی داد و تا حدی برخی از ستم‌های لشکریان و درباریان را محدود کرد، «المعتضد» بود. در زمان معتضد، بازرگان پیری از یكی از سران سپاه مبلغ زیادی طلبكار بود و به هیچ وجه نمی‌توانست وصول كند، ناچار تصمیم گرفت به خود خلیفه متوسل شود، اما هر وقت به دربار می‌آمد دستش به دامان خلیفه نمی‌رسید، زیرا دربانان و مستخدمین درباری به او راه نمی‌دادند. بازرگان بیچاره از همه جا مأیوس شد و راه چاره‌ای به نظرش نرسید، تا اینكه شخصی او را به یك نفر خیاط در «سه شنبه بازار» راهنمایی كرد و گفت این خیاط می‌تواند گره از كار تو باز كند. بازرگان پیر نزد خیاط رفت. خیاط نیز فرستاد به آن فرمانده لشکری بگویند: «همین الآن بیاد» و... به آن مرد سپاهی دستور داد تا طلب آن بازرگان را نپرداخته از آنجا خارج نشود. و او بدون معطلی، طلب بازرگان پیر را پرداخت. این جریان، بازرگان پیر را سخت در شگفتی فرو برد. با اصرار زیاد از خیاط پرسید: چطور است كه این‌ها كه به احدی اعتنا ندارند فرمان تو را اطاعت می‌كنند؟! خیاط گفت: من داستانی دارم كه باید برای تو حكایت كنم: روزی از خیابانی نزدیک دارالخلافه عبور می‌كردم؛ زنی زیبا نیز همان وقت از خیابان می‌گذشت. اتفاقا یكی از افسران در حالی كه مست باده بود از خانه خود بیرون آمده جلو در خانه ایستاده بود و مردم را تماشا می‌كرد. تا چشمش به آن زن افتاد دیوانه وار در مقابل چشم مردم او را بغل كرد و به طرف خانه خود كشید. فریاد استغاثه زن بیچاره بلند شد، فریاد می‌كشید من جلو رفتم و با نرمی و التماس از آن افسر خواهش كردم كه این زن را رها كند، اما او با چماقی كه در دست داشت محكم به سرم كوبید كه سرم شكست و زن را به داخل خانه برد. من رفتم عده‌ای را جمع كردم و اجتماعا به در خانه آن افسر رفتیم و آزادی زن را تقاضا كردیم. ناگهان خودش با گروهی از خدمتكاران و نوكران از خانه بیرون آمدند و بر سر ما ریختند و همه ما را كتك زدند. جمعیت متفرق شدند، من هم به خانه خود رفتم، اما از فكر زن بیچاره بیرون نمی‌رفتم. با خود می‌اندیشیدم كه اگر این زن تا صبح پیش این مرد بماند زندگی‌اش تا آخر عمر تباه خواهد شد و دیگر به خانه و آشیانه خود راه نخواهد داشت. تا نیمه شب بیدار نشستم و فكر كردم. ناگهان نقشه‌ای در ذهنم مجسم شد؛ با خود گفتم این مرد امشب مست است و متوجه وقت نیست، اگر الآن آواز اذان را بشنود خیال می‌كند صبح است و زن را رها خواهد كرد و زن قبل از آنكه شب به آخر برسد می‌تواند به خانه خود برگردد. فوراً رفتم به مسجد و از بالای مناره فریاد اذان را بلند كردم. ضمنا مراقب كوچه و خیابان بودم ببینم آن زن آزاد می‌شود یا نه. ناگهان دیدم فوج سربازهای سواره و پیاده به خیابان‌ها ریختند و همه می‌پرسیدند این كسی كه در این وقت شب اذان گفت كیست؟ من ضمن اینكه سخت وحشت كردم، خودم را معرفی كردم و گفتم من بودم كه اذان گفتم. گفتند زود بیا پایین كه خلیفه تو را خواسته است. مرا نزد خلیفه بردند. دیدم خلیفه نشسته منتظر من است. از من پرسید: چرا این وقت شب اذان گفتی؟! جریان را از اول تا آخر برایش نقل كردم. همان جا دستور داد آن افسر را با آن زن حاضر كنند. آنها را حاضر كردند. پس از بازپرسی مختصری دستور قتل آن افسر را داد. آن زن را هم به خانه نزد شوهرش فرستاد و تأكید كرد كه شوهر او را مؤاخذه نكند و از او به خوبی نگهداری كند، زیرا نزد خلیفه مسلم شده كه زن بی‌تقصیر بوده است. آنگاه معتضد به من دستور داد هر موقع به چنین مظالمی برخوردی همین برنامه ابتكاری را اجرا كن، من رسیدگی می‌كنم. این خبر در میان مردم منتشر شد. از آن به بعد این‌ها از من كاملا حساب می‌برند. این بود كه تا من به این افسر فرمان دادم فورا اطاعت كرد. » 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۸۹ ا https://b2n.ir/d69989 از ظُهرالاسلام، ج۱، ص۳۲ ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
روز و روز خاتم‌بخشیِ امیرالمؤمنین علیه‌السلام و گرامی باد 🌷 فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ۶۱ ترجمه: پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده با تو محاجه كند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم سپس مباهله كنيم و لعنت‏ خدا را بر دروغگويان قرار دهيم 🌷 إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ  ۵۵ ترجمه: ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏‌اند همان كسانى كه نماز برپا مى‌دارند و در حال ركوع زكات مى‏‌دهند 🤲 پروردگارا 🤲 به حرمت این روز، بشریت را از و شرارت‌های نجات بفرما @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۲۳سورۀ_یونس 🌷 فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ 🌷ترجمه 👇 پس چون خداوند نجاتشان داد، در آن هنگام در زمین به ناحقّ سركشى مى‌كنند. اى مردم! همانا سركشى شما فقط به زیانِ خودتان است. كامیابى زندگى دنیا (چند روزى بیش نیست)، سپس بازگشت شما به سوى ماست كه شما را به عملكردتان آگاه خواهیم ساخت (وكیفر ستم‌هایتان را خواهیم داد). ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1290 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
۱۶۰ اختراع ایرانی ثبت بین‌المللی شد تاریخ خبر ۱۷ آوریل ۲۰۲۱ = ۲۸فروردين ۱۴۰۰ 🔻ببینید 🔻 http://en.isti.ir/news/160-Iranian-inventions-were-registered-internationally 🔻حالا دو 🔻 ۱_ قبل از بیرون ریختن دست‌نشاندگان آمریکا، چنین پیشرفت‌هایی نداشتیم؟ ۲_ کشورهایی که ذلت غرب را پذیرفته‌اند چنین پیشرفت‌هایی ندارند؟ ❣لطفاً ❣ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 🌷اینجا 👇 https://t.me/etedal_naghd 👇 👇 👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. پس از آنکه علی بن ابی طالب علیه السلام و زهرای مرضیه سلام اللّه علیها با هم ازدواج كردند و زندگی مشترك تشكیل دادند، ترتیب و تقسیم كارهای خانه را به نظر و مشورت رسول اكرم صل الله علیه و آله واگذاشتند، به آن حضرت گفتند: یا رسول اللّه ما دوست داریم ترتیب و تقسیم كارهای خانه با نظر شما باشد. پیامبر اكرم صل الله علیه و آله، كارهای بیرون خانه را به عهده علی علیه السلام و كارهای داخلی را به عهده زهرای مرضیه سلام اللّه علیها گذاشت. علی و زهرا علیهما السلام، راضی و خرسند بودند. مخصوصا حضرت زهرای سلام اللّه علیها می‌گفت: یك دنیا خوشحال شدم كه رسول خدا مرا از سروكار پیدا كردن با مردان معاف كرده است. در عین حال علی علیه السلام هر وقت فراغتی می‌یافت در كارهای داخل منزل به كمك زهرا علیها السلام می‌پرداخت. یك روز پیامبر صل الله علیه و آله، به خانه آنان آمد و آنان را دید كه با هم كار می‌كنند. پرسید كدامیك از شما خسته‌تر هستید تا من به جای او كار كنم؟ علی علیه السلام عرض كرد: «یا رسول اللّه! زهرا خسته است. رسول اكرم صل الله علیه و آله، به زهرا استراحت داد و لختی خود به كار پرداخت. از آن طرف هر وقت برای علی علیه السلام گرفتاری یا مسافرت یا جهادی پیش می‌آمد زهرای مرضیه علیها السلام كار بیرون را نیز انجام می‌داد. این روش همچنان ادامه داشت و با اینکه داشتنِ خدمتکار امر رایجی بود، علی و زهرا علیمها السلام، كارهای خانه را خودشان انجام می‌دادند و خود را به خدمتكاری نیازمند نمی‌دیدند. تا آنكه خداوند پشت سرهم و با فاصله کم به آنان فرزندانی عطا کرد و كار داخل خانه زیاد و زحمت زهرا علیها السلام، زیاد شد. یك روز علی علیه السلام دلش به حال همسر عزیزش سوخت، دید کارهای بسیار خانه و بچه‌داری و مخصوصا تهیه آرد و نان و آوردن آب از راه دور و... همسرش را خسته می‌کند و از بس كه با دست‌هایش برای تهیه آرد و نان، با آسیا دستی کار کرده، دست‌هایش آبله كرده و جای بند مشك آب كه به دوش كشیده و از راه دور آب آورده روی شانه‌اش اثر گذاشته است. به همسر عزیزش پیشنهاد كرد به حضور رسول اكرم صل الله علیه و آله، برود و از آن حضرت تقاضای خدمتكاری برای كمك خودش بنماید. زهرا علیها السلام، پیشنهاد را پذیرفت و به پدر رفت. اتفاقا در آن وقت گروهی در محضر رسول اكرم صل الله علیه و آله، نشسته و مشغول صحبت بودند. زهرا علیها السلام، شرم كرد در حضور آن جمعیت تقاضای خود را عرض کند، به خانه برگشت. رسول اكرم صل الله علیه و آله، متوجه آمد و رفت زهرا علیها السلام، شد، فهمید كه دخترش با او كار داشته و چون زمان مناسبی نبود برگشته است. صبح روز بعد رسول اكرم صل الله علیه و آله، به خانه آنها رفت و از بیرون خانه سه مرتبه با آواز بلند گفت: السلام علیكم. علی علیه السلام دید اگر جواب سلام سوم پیغمبر را ندهند پیغمبر طبق روش همیشگی‌اش برمی‌گردد و از فیض زیارت آن حضرت محروم خواهند ماند، از این رو با آواز بلند گفت: و علیك السلام یا رسول اللّه! بفرمایید داخل. پیغمبر صل الله علیه و آله، وارد شد و به زهرا گفت: تو دیروز کاری داشتی که آمدی و برگشتی؟ علی علیه السلام عرض كرد: یا رسول اللّه اجازه بدهید من به شما بگویم برای چه كاری آمده بود. حقیقت این است که من زهرا علیها السلام را پیش شما فرستادم تا کمک کنید ما خدمتكاری داشته باشیم كه كمك زهرا باشد. اما رسول اكرم صل الله علیه و آله، نمی‌خواست كه زندگی خودش یا عزیزانش از حد فقرای امت- كه امكانات خیلی كمی داشتند- بالاتر باشد، فرمود: میل دارید چیزی به شما یاد بدهم كه از هر خدتمکاری بهتر باشد؟ عرض کردند: بفرمایید یا رسول اللّه! فرمود: هر وقت خواستید بخوابید، «سی و چهار مرتبه ذكر الله اكبر و سی و سه مرتبه ذكر الحمد لله و سی و سه مرتبه ذكر سبحان اللّه» را فراموش نكنید. اثری كه این عمل در روح شما می‌بخشد، از اثری كه یك خدمتكار در زندگی شما می‌بخشد بسیار بیشتر است. حضرت زهرا سلام الله علیها با خوشحالی و نشاط سه بار پشت سر هم گفت: به آنچه خدا و پیغمبر خشنود باشند خشنودم. 🔅برگرفته با ویرایش🔅 از 👇 📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۹۴ ا https://b2n.ir/f45433 از 👇 📚 بحار، ج۱۰، ص۲۴ 🔅با ویرایش اعتدال🔅 ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۲۳سورۀ_یونس 🌷 فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ 🌷ترجمه 👇 پس چون خداوند نجاتشان داد، در آن هنگام در زمین به ناحقّ سركشى مى‌كنند. اى مردم! همانا سركشى شما فقط به زیانِ خودتان است. كامیابى زندگى دنیا (چند روزى بیش نیست)، سپس بازگشت شما به سوى ماست كه شما را به عملكردتان آگاه خواهیم ساخت (وكیفر ستم‌هایتان را خواهیم داد). ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/#numsooreh=10&numayeh=1290 ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا@etedalhamrah یا تغییر لینک
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. یک ☝️ و #۲سوال 🔻 🔻 با اختراع دانشمندان ایران 👏 برای 👏 «عصب‌کُشی» از درمان دندان حذف شد. 🔻حالا #۲سوال 🔻 ۱_ قبل از رهایی از چنگال آمریکایی‌ها، چنین پیشرفت‌هایی نداشتیم؟ ۲_ کشورهایی‌که ذلت‌غرب راپذیرفته‌اند چنین پیشرفت‌هایی ندارند؟ ❣لطفاً ❣ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 🌷اینجا 👇 https://t.me/etedal_naghd 👇 👇 👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک
. ✅ حکایت از دست دادن همسر و همدم زندگی، بسیار سخت است و دشوارتر، کنار آمدن با این موضوع می‌باشد. برای کنار آمدن با این موضوع و آرام شدن پس از مرگ همسر چه باید کرد؟ در ادامه طنز زیر را می‌خوانیم. می گویند: یک خانمی به شوهرش خیلی علاقه داشت. شوهرش مسافرت رفت و در سفر فوت کرد. چون این خانم وابستگی‌اش به شوهرش زیاد بود نمی‌توانستند خبر فوت را به او بدهند. چون این خطر وجود داشت که زن سکته کند. یک آدم دانایی از دوستان مرد گفت: من به زنش خبر می‌دهم. جنازه را آوردند و پشت در منزلش گذاشتند. مرد دانا اجازه گرفت و رفت داخل و به زنش گفت: شوهرت هر وقت از خانه به مسافرت می‌رود می‌دانی کجا می‌رود؟ گفت: نه! گفت: او در شهر دیگری، زن گرفته است و نزد او می‌رود. زن گفت: إن شاء الله جنازه‌اش را بیاورند!. مرد گفت: جنازه را بیاورید و صدا بلند شد «به حرمت و شرف لا اله الا الله!» 📡ا https://b2n.ir/w36138 از 👇 📚 کتاب «محبت و رحمت، ج۲» ✅ حکایت می‌گویند: مردی، کفن دزد بود. وقتی در بستر مرگ قرار گرفت، فرزندانش را جمع کرد و گفت: من تمام عمر کفن دزدی کردم و خرج شما را دادم، ولی شما کاری کنید که مایه «خدا بیامرزی» برای من باشد. این شخص پسری داشت که همان او را خیلی کرده بود. او گفت: من حتما این کار را برای تو می‌کنم. پدر فوت کرد. دفنش کردند. پسر فکر کرد که وقتی مردم ببینند دیگر کفنی دزدیده نمی‌شود، می‌فهمند که کار پدر او بوده است که کفن‌ها را می‌دزدیده است و الآن که مرده است دیگر کفنی دزدیده نمی‌شود و... به خاطر این که مردم نفهمند پدر او کفن دزد بوده، کار پدر را ادامه داد. علاوه‌بر این که کفن میت را می‌برد، یک چوب هم به پست حنازه‌ها فرو می‌کرد و... مردم وقتی می‌دیدند علاوه بر آنکه جنازه اموات‌شان بدون کفن و لخت کنار قبر افتاده و یک چوب هم به او فرو کرده‌اند، می‌گفتند: خدا رحمت کند کفن دزد قبلی را، لااقل چوب به مرده‌های ما فرو نمی‌کرد. 📡ا https://b2n.ir/w36138 از 👇 📚 کتاب «محبت و رحمت، ج۲» ❣️ لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 اینجا 👇 ا https://t.me/etedal_naghd 👇👇 ا @etedalhamrah یا تغییر لینک