کدام اولویت است 4
🔸برخی از مردم با خود می گویند "بهتر نیست به جای رفتن به راهپیمایی اربعین، هزینۀ زیارت را خرج فقرا کنیم"
در حالی که هزینه کردن برای زیارت حسین(ع)، هزینه کردن برای ریشهکن کردن فقر است!
یکی از عوامل اصلی فقر و بیعدالتی، ظلم زورگویان، قلدرها و مفسدان است؛ چه داخلی، و چه بینالمللی. سکوت و عافیتطلبی در مقابل ظلم و ترس از ایستادگی، مانع از اتحاد علیه زورگویان میشود. هیچچیزی مثل توجه به عالیترین نماد ایستادگی، یعنی حسین(ع)، مردم و نخبگان را برای مقابله با مفسدانِ خودخواه، متحد نمیکند. هزینه کردن برای زیارت حسین(ع)، هزینه کردن برای ریشهکن کردن فقر است.
از قدیم گفتهاند: «ﺍﮔر میخواهی کسی را یک وعده سیر کنی، به او ماهی بده، ولی اگر میخواهی یک عمر سیرش کنی، به او ماهیگیری یاد بده.» افزایش روحیۀ استقلال، آزادگی و استقامت در مردم، باعث میشود جلوی زورگویی بایستند و به حق خودشان برسند. خودمان هم وقتی به زیارت حسین(ع) میرویم، و به یاد شجاعت و فداکارای حسین(ع) و یارانش میافتیم، خجالت میکشیم که عافیتطلبی و ترسو باشیم و در مقابل ظلم به انسانها سکوت کنیم.
چرا امام صادق(ع) فرمودند زیارت حسین(ع) مثل تجهیز 1000 مجاهد به اسب جنگی است؟1 یک وجهش شاید همین باشد که زیارت حسین(ع) فرهنگ ایستادگی در مقابل ظلم را در جامعه ترویج و تقویت میکند و باعث تولید هزاران مبارز شجاع علیه ظلم میشود.
امام خمینی(ره):2 «در قضیۀ امام حسین(ع)، باید این نکته را به مردم بفهمانیم: همهاش قضیه این نیست که ما میخواهیم ثواب ببریم، قضیه این است که ما میخواهیم «پیشرفت» کنیم!»3
1. کافی، ج4 ص581
2. صحیفه امام،ج8، ص529
3. گروه پژوهشی موسسه بیان معنوی
🌱
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
کدام اولویت است 5
🔸برخی از مردم با خود می گویند "بهتر نیست به جای رفتن به راهپیمایی اربعین، هزینۀ زیارت را خرج فقرا کنیم"
در حالی که در روایات معتبر فراوانی، فضیلت زیارت امام حسین(ع) بیشتر از حج دانسته شده است. از طرف دیگر در روایات متعددی فضیلت حج بیش از صدقه در راه خدا دانسته شده است و مرجعی همچون امام خمینی(ره) نیز به برتری حج از صدقه فتوا دادهاند. نتیجه اینکه فضیلت زیارت امام حسین(ع) بیش از صدقه است. برخی دلایل این برتری پیشتر توضیح داده شد.
🔻شخصی از رسول خدا(ص) پرسید: امسال مشکلی پیش آمد و نتوانستم به حج مشرف شوم. مال زیادی دارم، چه کنم که به ثواب حج برسم؟ حضرت فرمودند: اگر به اندازۀ این کوه در راه خدا طلا انفاق کنی، به مرتبۀ حاجی نمیرسی! امام صادق(ع): یک حج مستحبی بهتر است از خانهای پر از طلا که همه را صدقه بدهید.1
🔻 #فتوای_امام_خمینی(ره): «حج نمودن، از صدقه دادن مخارج حج افضل است.»2
⚠️توضیح1: اگر این روایات و فتوا به نظرتان غیرمنطقی میآید، مطالب قبلی را ملاحظه کنید تا متوجه آثار عجیب «زیارت حسین(ع)» و «حج ابراهیمی» (که هرکدام نماد و یادآور مجاهدت و فداکاری خوبان هستند)، در رفع و ریشهکن کردن فقر، ظلم و بیعدالتی بشوید.
⚠️توضیح2: انسان عاقل، کلاننگر، دوراندیش و غیرسطحینگر، به موازات صدقه به فقرا، به فکر درمان پایدار و اساسی فقر هم هست، و علت مهمتر و موثرتر بودن هزینه کردن برای زیارت حسین(ع) را میفهمد؛ چه خودش به زیارت برود، و چه در ارزانترین زمان برای زیارت، یعنی اربعین، فقرا را به زیارت پیادۀ حسین(ع) بفرستد که طبق عقل و نقل روزیشان افزایش یابد و زندگیشان بهتر میشود.
⚠️توضیح3: همیشه ممکن است لباسهای چرکی پیدا شوند که دیرتر تمیز شوند یا هرچقدر شسته شوند، تمیز نشوند. برخی افراد نیز شاید در زیارت امام حسین(ع) کمتر از بقیه تغییر کنند یا بعد از زیارت هیچ تغییری نکنند و آدم بهتری نشوند، اما اینها اندکاند. اغلب انسانها که فطرتشان سالم است، با زیارت حسین(ع) پاکتر و مهربانتر میشوند؛ برخی کمتر و بیشتر.3
1. کافی، ج4، ص195و260
2. تحریر الوسیلۀ امام خمینی(ره)، گفتارى درباره حج مستحبى، مسأله 4
3. گروه پژوهشی موسسه بیان معنوی
🌿
⛔️ کانال مبارزه با برداشت های نادرست اعتقادی
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
رحلت پیامبر و ایجاد تقابل مذهبی
🔸موضوع رحلت یا شهادت پیامبر اکرم (ص) یک موضوع تقریبا روشن و مستندی است.
در حالی که در سالهای اخیر افرادی تلاش میکنند تا هر مناسبتی در تشیع را به تقابل مذهبی بکشانند.
با این رویکرد چندسالی است عدهای موضوع مسموم و شهید شدن پیامبر اکرم(ص) به دست بعضی از زنانشان را مطرح کرده و مطالبی را در این باره منتشر می کنند، در حالی که:
🔺1. در تفسیر عیاشی روایتی به این مضمون آمده است که عایشه و حفصه به پیامبر(ص) سم خورانده و آن دوعامل شهادت پیامبر(ص) بودند (تفسير العياشي، ج۱، ص۲۰۰.) این روایت مرسل بوده و سند ندارد، پس روایتی ضعیف و نامعتبر به شمار میآید. منبع آن نیز منحصر به تفسیر عیاشی است و اگر میبینیم عدهای کتابهای متعددی را برای استناد به آن ردیف میکنند، بیشتر برای جوسازی و فریب دادن مخاطبان است زیرا همه این کتابها، روایت فوق را از تفسیر عیاشی نقل میکنند.
⚡️ادعای این روایت آنقدر مهم وبزرگ است که اگر صحت میداشت، باید روایات معتبری از ائمه(ع) دراینباره به دست ما میرسید.
🔺2. معمولا همراه با نقل این روایت، استنادات تحریف شده دیگری نیز درباره طرح شهادت پیامبر(ص) آورده میشود. بدین صورت که منابع فراوانی از شیعه و سنی برای موضوع شهادت پیامبر(ص) به صورت کلی ذکر میشوند. در حالی که مقصود همه این منابع از تعبیر شهادت پیامبر(ص)، مسمومیت ایشان به دست زن یهودیه در خیبر است و همه این کتابها به این مطلب تصریح میکنند.
🔺3. داستان مسمومیت رسول خدا(ص) به دست زن یهودیه نه تنها در منابع اهلسنت، بلکه در روایات شیعه نیز آمده است.(بصائرالدرجات، ج۱، ص۵۰۴) اما متأسفانه این روایات نیز تقطیع شده و برای اثبات ادعای بالا به کار گرفته میشود. در قسمتی از یکی از این روایات آمده است: «مَا مِنْ نَبِيٍّ وَ لَا وَصِيٍّ إِلَّا شَهِيدٌ؛ هیچ پیامبر و جانشینش نیست مگر اینکه شهید میشود»
⚡️این افراد در حالی برای اثبات شهادت پیامبر(ص) توسط همسرانش از این جمله استفاده می کنند که در متن کامل این روایت علت شهادت پیامبر(ص) مسمومیت به دست زنی یهودی ذکر میشود. امام صادق(ع) فرمودند: «سُمَّ رَسُولُ اللَّهِ يَوْمَ خَيْبَرَ فَتَكَلَّمَ اللَّحْمُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي مَسْمُومٌ قَالَ فَقَالَ النَّبِيُّ(ص) عِنْدَ مَوْتِهِ الْيَوْمَ قَطَعَتْ مَطَايَايَ الْأُكْلَةُ الَّتِي أَكَلْتُ بِخَيْبَرَ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ وَ لَا وَصِيٍّ إِلَّا شَهِيدٌ؛ رسول خدا روز خیبر[با گوشت] مسموم شد، گوشت به تکلم درآمد و گفت: من مسمومم. پیامبر هنگام وفاتش میفرمود: امروز لقمهای که روز خیبر خوردم، مرا از پای درآورد و هیچ پیامبر و جانشینش نیست مگر اینکه شهید میشود»
🔺4. عدهای با گزیدهبرداری از داستان «لُدود»(یعنی داستان دارو دادن به پیامبر)، آن را به مسموم کردن پیامبر(ص) ارتباط دادهاند. اما این داستان بسیار موهن و خرافی را شیعه قبول ندارد و بسیاری از علمای شیعه دلیل جعل آن را توجیه نسبت ناروای هذیان از جانب خلیفه دوم به رسول خدا(ص) دانستهاند.
در این داستان آمده که پیامبر(ص) هنگامی که داروی تلخی را به ایشان خوراندند، ناراحت شده و فرمودند: «بايد به مجازات اين عمل، در برابر چشمانم، به دهان تمام کسانی که در مجلس حضور دارند، به جز عباس، از آن دارو ريخته شود». سرانجام طبق سوگند و دستور اکید پيامبر(ص)، دارو به دهان يکايک حضار، به جز عباس، ريخته شد!
⚡️استثنای عباس موجب شده تا بعضی از علما فضیلتتراشی برای عباس در نزد خلفای عباسی را از انگیزههای احتمالی جعل این روایت بدانند.
☀️ابن ابی الحدید از استادش نقیب نقل کرده است:
«من در مجلس استادم ابوجعفر نقيب حديث «لدود» را مطرح کردم و نظر او را در اين مورد جويا شدم که آيا در اين حادثه، به دهان علي بن ابي طالب نيز از آن داروي تلخ و بدمزه ريختند؟ او در پاسخم گفت: معاذ الله؛ اگر چنين چيزي حقيقت داشت، عايشه ميگفت؛ زيرا او علاقهمند بود که در باره علي بن ابی طالب نقطه ضعفي بيابد و آن را افشا و برملا کند. ابوجعفر سپس گفت: در آن روزها و ساعتهاي آخر پيامبر، مسلماً نه تنها علي و فاطمه، بلکه حسن و حسين نيز در کنار بستر پيامبر حاضر بودند و آيا ميتوان احتمال داد که از آن دارو به دهان آنان نيز ريخته باشند؟! نه؛ به خدا سوگند چنين چيزي نبوده است».
ابن ابی الحديد میگويد: ابوجعفر گفتار خود را با اين جمله پايان داد:
«و داستان لدود از اصل دروغ و ساختگي است و آن را تنها يک نفر براى تقرّب به بعضى از مقامات ساخته و پرداخته است».( ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۳۲.)
🌱
⛔️ کانال برداشت های نادرست اعتقادی👇
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
بشارت آغاز ماه ربیع الاول
🔸با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک برداشت نادرست و باور غلط در جامعه هستیم، که در شرایط کنونی از طریق پیامک و شبکه های اجتماعی، منتشر میشود.
این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر (ص) در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت میگیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.
و اما اصل واقعه چیست؟
لازم به ذکر است این روایت در شأن یکی از بهترین صحابهی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) است که به دلیل رواج آن باور غلط، محور حدیث به کلی فراموش شده است.
این حدیث در باب «معنى قول النبی ص من بشرنی بخروج آذار فله الجنة» از کتاب معانی الاخبار (النص / 204) و همچنین کتاب علل الشرایع مرحوم شیخ صدوق (ج 1 / ص 175) و در روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم محمد تقی مجلسی (ج 13 / ص 3) و با سلسلهی سند بیان شده است.
سلسله سند به صحابی بزرگوار، عبدالله بن عباس منتهی میشود که ایشان اصل واقعه را اینگونه توصیف میکند:
از ابن عباس نقل شده که گفت: روزی پیامبر (ص) به همراه تعدادی از اصحابشان در مسجد قبا نشسته بودند، رسول خدا (ص) فرمود: اولین کسی که الان بر شما وارد میشود، مردی از اهالی بهشت است، برخی از اصحاب تا این سخن را شنیدند، برخاسته و از مسجد خارج شدند، تا دوباره وارد شده و اولین کسی باشند که بهشت بر او واجب میشود، پیامبر (ص) متوجه شده و به بقیه اصحاب که نزد ایشان بودند، فرمودند: اکنون جماعتی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر، بر شما وارد میشوند، (ولی از میان آنها) کسی که پایان یافتن ماه آذار (نام یکی از ماههای رومی معادل ماه خرداد و در آن زمان معادل ماه صفر) را بر من بشارت بدهد، اهل بهشت است، آن جماعت برگشتند و وارد شدند و ابوذر رضی الله عنه نیز همراهشان بود.
پیامبر به آنها فرمود: ما در کدامیک از ماههای رومی هستیم؟
ابوذر گفت: یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است.
پیامبر فرمود: ای اباذر! من این مسأله را میدانستم ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهالی بهشتی، و چطور اینگونه نباشد، در حالی که تو بعد از من به دلیل محبتت به اهل بیتم، از حرم من طرد (تبعید) میشوی، تنها زندگی میکنی و تنها میمیری، و قومی که امر کفن و دفن تو را انجام میدهند، به واسطهی تو خوشبخت میشوند، آنها دوستان من در بهشتی هستند که به پرهیزکاران وعده داده شده است.
تذکر فوق برای بیان این مسأله است که در بین کتب حدیث، تنها روایتی که اشاره به پایان یافتن ماه صفر و آغاز ربیع داشته باشد، همین روایت است؛ بنابراین لازم است جامعهی مؤمنین، در عین توجه به مناسبتهای دینی از ترویج باورهای غلط و وارونه از دین اجتناب کرده و با آغاز ماه ربیع الاول، یادآور بزرگواری، زندگی و منش حضرت اباذر به عنوان یار باوفای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام و یکی از صحابهی پیامبر صلی الله علیه و آله باشند که به مقام اهل بیتی ایشان نائل شد. («یا أباذرّ، إنّک منّا أهل البیت» أمالی مرحوم شیخ طوسی / النص / ص 525).
با توجه به مضمون روایت ذکر شده، امید است که با آغاز ماه ربیع، مانند گروهی که با دفن و تکریم حضرت اباذر علیه السلام، به عنوان «دوستان پیامبر صلی الله علیه و آله در بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده» معرفی شدند، ما نیز با یادآوری مقام و تأسّی به او که در راه محبت اهل بیت و وفاداری به ایشان، در سختترین شرایط، جانش را فدا کرد، به جایگاه ایشان نائل شویم.
پی نوشت:
جهت مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب تلخیص مقباس الهدایه علامه مامقانی / تلخیص و تحقیق: استاد علی اکبر غفاری صفت / انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام / چاپ اول / سال 1369 / ص 245
🌱
کانال برداشت های نادرست اعتقادی👇
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
سوراخ دعا را گم کرده ایم
در دین اسلام استمرار عزاداری برای اموات و درگذشتگان، عملی مذموم و ناپسند است، اما با این حال، این موضوع استثنائی نیز دارد و آن عزاداری برای امام حسین(ع) است، چنانچه در روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است: «كُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ عَلَى الْحُسَيْنِ، عَلَيْهِ السَّلَامُ؛ همة عزاداریها و گریستنها ناپسند است مگر عزاداری و گریستن برای امام حسین، علیهالسلام.» (شیخ طوسى، امالي، ص162)
همچنین در کتابِ معروف کامل الزیارات از امام صادق(ع) نقل شده است: «إِنَّ الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ مَكْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِي كُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ علیهماالسلام فَإِنَّهُ فِيهِ مَأْجُورٌ. براى بنده، عزاداری و گريستن در تمام امور مكروه و ناپسند است مگر گريستن و عزاداری كردن بر حسين بن علىّ(ع) که شخص در اين گريستن مأجور و مُثاب میباشد.» (ابن قولويه قمی، كامل الزيارات، ص100.)
این روایات انحصار برپایی عزاداری را برای امام حسین(ع) بیان میکنند، افزون بر این، سیرهٔ اهل بیت(ع) نیز به گونهای بوده است که به غیر از امام حسین(ع)، به عزاداری مستمر در سوگِ دیگر عزیزان خویش نمیپرداختند.
با این حال در قرنهای اخیر، شیعیان به احترام دیگر ائمه(ع) روز شهادت آنها را نیز مورد تعظیم قرار داده و با برپایی مجالسی، ضمنِ بیان مناقب آن بزرگواران و رنجهای مبارزه آنها با طاغوتها، به بزرگداشت ایشان میپردازند. بیشک این موضوع امری پسندیده و مطلوب بوده و موجب تعظیمِ شعائر الهی خواهد شد. اما همیشه صورتِ عزاداری این ایام با مجالسی که در ایام محرم تشکیل میشده، متفاوت بوده است و هدف از تشکیل این مجالس بیشتر آگاهی از مقام و منزلت ائمه(ع) و پستی دشمنان آنها میباشد. همچنانکه این مجالس به روز شهادت اختصاص داشته و از آن روز فراتر نمیرفته است.
اما در سالهای اخیر اعلام عزای عمومی و عزاداری، تنها به سوگ و عزای ائمه(ع) اختصاص نیافته و سالگرد وفات شخصیتهای محترمی، همچون: حضرت ابوطالب، حضرت خدیجه، حضرت امالبنین، حضرت زینب، حضرت امکلثوم و...(ع) نیز به ایام سوگواری اضافه شدهاند.
جالب اینجاست که کیفیت عزاداری این مناسبتها نیز نباید چیزی کمتر ازعزاداری ایام محرم و عاشورا داشته باشد، آنگونه که هر سال شاهد گسترش کاروانهای زنجیرزنی و عزاداری برای امامزادگان و منسوبان به اهلبیت(ع) هستیم.
در این راستا برای ترغیب مردم به این عزاداری گاهی عنوان رحلت این بزرگواران تبدیل به شهادت میشود. همچون شهادت حضرت زینب، شهادت امکلثوم و...
مشکل هنگامی وسعت پیدا میکند که عدهای به صورت تحکمی و زورگویانه از عموم مردم میخواهند که آنها را در برپایی عزاداری همراهی نموده و با پوشیدن لباس سوگ، از هرگونه شادی در این ایام خودداری کنند.
صدا و سیما و متولیان فرهنگی کشور نیز برای آنکه از تیرس انتقادات دور باشند، به این سوگواریها رسمیت بخشیده و آنها را پررنگ میکنند.
البته در اینجا ممکن است عدهای دچار سوءتفاهم شوند که شاید شما با تکریم این شخصیتهای مذهبی مخالفید، از این رو صراحتا میگوییم: هرگز مخالف برپایی مجلس بزرگداشت در سالگرد وفات امامزادگان یا حتی یادآوری حوادثی همچون تخریب بقیع یا بارگاه عسگریین(ع) نیستیم، ولی آیا واقعاً باید برای تمام این مناسبتها اعلام عزای عمومی کنیم؟!
آیا تبیین عظمت افرادی همچون حضرت زینب، ابوطالب و خدیجه(ع) تنها از طریق اعلام عزای عمومی در وفات آنها و عزاداری ممکن است؟!
آیا نمیتوان با برپایی همایشها و جلسات علمی و فرهنگی، به تبیین جایگاه و نقش آنها در اسلام پرداخت؟!
بیشک شیعیان وظیفه دارند برای شهادت امام حسین(ع) سوگواری کنند ولی آیا این عزاداری را میتوانیم بدون هیچ ضابطهای به دیگر ایام و مناسبتها نیز تعمیم دهیم؟ با این رویکرد نهایتِ سوگواریها تا کجا خواهد بود؟! محققاً در هر روز و زمانی از سال که فرض شود، به اهلبیت(ع) رنج و مصیبتی وارد شده است، آیا باید برای همه این مناسبتها اعلام عزا کنیم؟
متأسفانه در فرهنگ کنونی شیعه بهترین راه برای بزرگداشت شخصیتهای دینی برپایی سوگواری و عزا است. در حالی که در میلاد این افراد نیز میتوان شخصیت آنها را گرامی داشت. چرا عدهای هیچگاه اعتراض نمیکنند که اعیاد مذهبی و جشن میلاد بزرگان دینی، در جمهوری اسلامی خوب برپا نمیشود ولی همواره عدهای معترضند که در برپایی سوگ و عزا کمکاری میشود؟!
به نظر میرسد عزاداری که اختصاص به عاشورا داشته، برای عدهای از شیعیان تبدیل به هدف شده است و آنها سوراخ دعا را گم کردهاند.
⛔️
کانال برداشت های نادرست اعتقادی👇
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
قتل خلیفه دوم
بسیاری از مردم روز نهم ربیع را روز قتل خلیفه دوم می دانند.
در حالی که بنابر اجماع تاریخنویسان قتل خلیفه دوم در ماه ذیالحجه بوده و بسیاری از علمای شیعه نیز همین نظر را دارند و قتل خلیفه دوّم را در روز نهمربیع نادرست و غیر واقعی دانستهاند.
مصباح کفعمی ص510
⛔️
کانال برداشت های نادرست اعتقادی👇
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
حدیث رفع القلم
برخی از افراد با استناد به یک حدیث نامعتبر و برداشت نادرست از آن، تصور می کنند از روز نهم ربیع الاول به دلیل قتل خلیفه دوم به مدت سه روز، قلم از شیعیان برداشته شده و گناهی برایشان نوشته نمی شود، به همین جهت در انجام گناهان آزاد می باشند!
در حالی که این حدیث در منابع اولیه و اصلی روایی نیامده است و منظور از رفع قلم؛ پاک شدن گناهان شیعیان به جهت رنج ها و مشقاتی است که در این دنیا می بینند و معنای آن به هیچ وجه آزاد بودن در انجام گناهان نیست.
پرسش:
نظر حضرت عالی درباره حدیث «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان می باشد چیست؟
پاسخ: اولاً روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم.
ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر
ثالثاً تولّی و تبرّی راه های صحیحی دارد نه این راه های خلاف.1
1. استفتائات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
⛔️
کانال برداشت های نادرست اعتقادی👇
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
C__Documents and Settings_Administrator_Local Settings_Application Data_Opera_Opera_cache_g_0038_opr00UVN.pdf
2.01M
📕 دانلود کتاب " #نهم_ربیع_جهالت_ها_و_خسارت_ها "
نویسنده: مهدی مسائلی
البته تنها جهت نشر الکترونیکی و استفاده تحقیقاتی
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967
سانسور سالروز امامت توسط برخی جریان ها
نهم ربیع الاول، نخستین روز امامت امام عصر حضرت مهدی موعود(عج) است. ولی همانگونه که همه میدانیم عدهای برای این روز مناسبتی دیگر _سالروز قتل خلیفه دوم_در نظر گرفتهاند و به خاطر دلبستگیشان به آن عنوان، به هیچ وجه نمیپذیرند که روز نهمربیع به عنوان روز آغاز امامت امام عصر(عج) نامگذاری شود.
از این رو شبهاتی را در این زمینه مطرح میکنند. در ادامه به بررسی دو شبهه دراینباره میپردازیم.
☝️شبهه اول:
«در سیره ائمه (ع) هرگز نداریم که توصیه به بزرگداشت آغاز امامت آنها شده باشد. جشن آغاز امامت یک بدعت است. اين روش فرزندان پادشاهان و سلاطين ظلم و جور است كه به دنبال مرگ پدر بودند تا خود به فرمانروايي برسند، در كجای تاريخ ديده ايد فرزندان ائمه از شهادت پدر بزرگوارشان خوشحالي كنند؟!»
🔺در پاسخ میگوییم:
این افراد در حالی جشن آغاز امامت امام عصر(عج) را بدعت میدانند که با تمسک به قاعده «تعظیم شعائر الهی» و بسط مفهوم آن، بسیاری از رفتارهای موهن همچون قمهزنی را به عنوان مناسک مذهبی به حساب میآورند. اگر جشن آغاز امامت در سیره ائمه(ع) وجود ندارد، جشن میلاد ائمه(ع) هم وجود ندارد!
توصیه به عزاداری برای سایر ائمه(ع) به غیر از امام حسین(ع) هم وجود ندارد!
راهپیمایی برای عزاداری نیز در روایات نیامده است.
چرا این عده جشن تولد را سیره مستکبرانه پادشاهان برای بزرگداشت خویش به حساب نمیآورند یا آن را برگرفته از فرهنگ غربی نمیدانند؟!
به هرحال، امروز هیچکس در روز نهمربیع برای شهادت امام حسن عسگری(ع) شادی نمیکند و گره زدن آغاز امامت در روز نهمربیع با مصیبت شهادت امام حسن در هشتمربیع نوعی مغالطه است.
✌️شبهه دوم: آغاز امامت ولیعصر (عج) بلافاصله پس از شهادت امام حسن عسگری در روز هشتمربیع اتفاق افتاده است نه نهمربیع!
🔺در پاسخ می گوییم:
اصل بزرگداشت آغاز امامت ولیعصر(عج)، عنوانی عرفی است و ریزبینیهای عقلی درباره آن جایی ندارد.
اگر توصیه به جشن میلاد ائمه(ع) یا آغاز امامت، مستقیماً از ناحیه شرع مقدس اسلام بیان شده بود، جای آن بود که برای تعیین آن دقت عقلی میکردیم. ولی هنگامی که اینگونه بزرگداشتها موضوعی عرفی و جهت احترام و یادآوری ذکر امام زمان(ع) است، باید دید عرفِ مردم چه روزی را برای آغاز رهبری و امامت قرار میدهد. در عرفِ اجتماعی تمام ملل، به خاطر احترام به رهبر پیشین، روز بعد از رحلت او را برای رهبر جدید جشن و بزرگداشت میگیرند.
🔺پس معرفی نهمربیع را به عنوان سالروز آغاز امامت ولی عصر (عج) هیچ اشکالی ندارد، چنان که عالم بزرگ شیعه سید بن طاوس با رد عنوان قتل خیلفه دوم در این روز، این احتمال را بیان می کند که شاید شادی شیعیان در روز نهم ربیع در ابتدا به خاطر همین مناسبت عظیم بوده است، ولی بعدها این شادی دست خوش انحراف شده است. وی در اقبالالاعمال مینویسد:
«اکنون که زمان رحلت مولای ما امام حسن عسگری(ع)، چنان که بزرگان ذکر کردند در روز هشتم ربیع الاوّل رخ داده است، آغاز ولایت و امامت حضرت مهدی(عج) بر امّت، روز نهم ربیع الاوّل خواهد بود و شاید تعظیم این روز، روز نهم ربیع الاوّل، به لحاظ این مناسبت برتر و برای توجّه به آن مولای بزرگ و کامل باشد.»
إقبال ج 3 ص113
⛔️ کانال برداشت های نادرست اعتقادی👇
http://eitaa.com/joinchat/2691956738Cec06dd8967