eitaa logo
اتحادیه انجمن های علمی_ دانشجویی الهیات کشور
215 دنبال‌کننده
75 عکس
0 ویدیو
5 فایل
کانال رسمی اتحادیه الهیات کشور ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Elahiat_etehadie
مشاهده در ایتا
دانلود
۶.به گزارش روابط عمومی اتحادیه انجمن‌‌های علمی‌_دانشجویی الهیات کشور، ششمین جلسه شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های علمی‌_دانشجویی الهیات کشور، در تاریخ ۱۷ خردادماه ۱۴۰۲ با دستور کار برنامه‌ریزی برای جلسه حضوری و مجازی اعضای شورای مرکزی اتحادیه با دبیران انجمن‌های علمی_ دانشجویی الهیات کشور در تابستان آتی، تصمیم‌گیری برای ادامه فعالیت درگاه‌های فضای مجازی اتحادیه و تولید محتوای متناسب برای آنها و برنامه‌ریزی جهت ارتباط‌گیری با موسسات علوم انسانی و اسلامی‌ به منظور پیشبرد هرچه بهتر برنامه‌های مدنظر اتحادیه؛ به میزبانی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام برگزار گردید. ✅اتحادیه انجمن های علمی_ دانشجویی الهیات کشور 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
۷.به گزارش روابط عمومی اتحادیه انجمن‌‌های علمی‌_دانشجویی الهیات کشور، هفتمین جلسه شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های علمی‌_دانشجویی الهیات کشور، در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲ با حضور بیش از ۲۰ نفر از دبیران و نمایندگان انجمن‌های علمی دانشجویی الهیات دانشگاه‌های سراسر کشور به صورت حضوری و مجازی با دستور کار بیان مشکلات، چالش‌ها و دغدغه‌های فعالیت انجمن‌ها و بیان حوزه مسائل و مشکلات دانشجویان رشته الهیات و همچنین بیان راهکارهای متناسب با حوزه مسائل، مشکلات و چالش‌های انجمن‌ها و دانشجویان به میزبانی دانشگاه تهران برگزار گردید. ✅اتحادیه انجمن های علمی_ دانشجویی الهیات کشور 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
💢 شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین💢 💢روی دل با کاروان کربلا دارد حسین💢 🏴 اتحادیه انجمن های علمی _ دانشجویی الهیات کشور ، ضمن عرض تسلیت به مناسبت آغاز ماه محرم و آرزوی سلامت، از شما مخاطبان گرامی دعوت می‌کند در دهه‌ی نخست این ماه،  نوشتار «نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ» را با هشتگ دنبال کنید. 🏴 🙏🏻لطفاً نظرات خود را در رابطه با متن‌ها با ما در میان بگذارید.🙏🏻 ◼️درس‌گفتارهای در حال انتشار پس از دهه‌ی نخست، منتشر خواهد شد. ◼️ 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
مرور و بررسی مختصر تطور بحث فقهی عاشورا ▪️مقدمه؛ سه نکته آغازین 🔻 نخستین پرسش این است که، آیا کربلا یک حرکت فقهی است یا فرا فقهی؟ اگر عاشورا موضوعی فقهی باشد، یعنی امکان بررسی رسیدگی فقهی به آن باشد، طبعا قابل تأسی برای شیعیان است و می‌توان از آن به عنوان یک منبع فقهی استفاده کرد. اما اگر حادثه ای عاشقانه یا طراحی شده الهی یا عرفانی و در هر حال تکلیف ویژه امام حسین(ع) باشد، طبعا غیر قابل تأسی بوده و فقهی بودن آن معنا و مفهوم ندارد. 🔺دومین پرسش: اگر عاشورا حرکتی است که می تواند به صورت یک مسأله در ارزیابی و نتیجه گیری شود، اکنون پرسش این است که ذیل کدام یک از مباحث فقهی زیر قرار می گیرد: الف: جهاد؛ ب:‌ امر به معروف و نهی از منکر، ج: مبارزه با ظلم؟ 💢 و نکته اخیر در ابتدای بحث این که توجه داشته باشیم که در اینجا با «فعل» معصوم مواجه هستیم که استنباط فقهی از آن قواعد و ضوابط خاص خود را دارد و تا حدی دشوار و محل بحث است : در درجه اول باید ثابت شود که فعل معصوم تقیه‌ای نیست ، دیگر این که فعل معصوم اختصاصی معصوم نباشد، مثل نماز شب برای پیامبر (ص). در این صورت باز قابل استناد برای عموم نیست. سوم این که  نباید «قضیة فی واقعه» باشد، که در این صورت هم نمی‌توان آن را تعمیم داد. شاید فقها به همین دلایل است که کمتر به تاریخ و اخبار تاریخی معصومین (ع)، برای استنباطهای فقهی توجه دارند. ◼️نکته دیگر این است که توجه داشته باشیم که در ادوار مختلف، گفتمان های متفاوتی بوده است. گفتمان سنتی از عاشورا که آن را جریانی شفاعت طلبانه تصویر می کند، با گفتمان سیاسی ـ تاریخی کردن آن در یک مقطع خاص [عمدتا پس از مشروطه تا دوره اخیر] و حتی دیدگاه اسطوره‌ای یا شبه اسطوره‌ای از عاشورا مسائلی است که باید این توجه را به ما بدهد که در حال بررسی تاریخی عاشورا هستیم یا تحت تأثیر یکی از این جریانها و گفتمانها.   🏴 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ فقه روز دوم 🔻طرح کلامی بحث قیام حسین (ع)🔺 🔸نخستین بار که از قیام امام حسین (ع) به عنوان یک مسأله ذاتا کلامی یاد شده و بعد فقهی هم یافته است، در طرح بحث علم امام + آیه تهلکه + عصمت بوده است. خاستگاه این بحث در علم کلام در ارتباط با این آیه، این بوده است که اگر امام می دانسته که شهید می شود، این علم و آگاهی پیشین، چگونه با آیه عدمِ جوازِ انداختن خود به هلاکت سازگار است و اگر این کار انجام شده، تکلیف عصمت امام چه می‌شود. در اینجا چند پاسخ مطرح بوده است: 🔴الف: پاسخ سید مرتضی، دایر بر این که مسیر رو به پیروزی بود اما بر اثر اتفاقاتی به عکس آن تبدیل شد. وی در  تنزیه الانبیاء و الائمه [ص 175] به خوبی اشکال را مطرح کرده و سپس در جواب نوشته است: ...و سیدنا أبو عبد الله ع لم یسر طالبا للکوفة إلا بعد توثق من القوم و عهود و عقود و بعد أن کاتبوه.... ] در اینجا شرح ماوقع را داده که امام همه احتیاطات لازم را کرد. آنگاه پس از نقل وقایعی که ناخواسته منجر به سخت‌تر شدن شرایط و فراهم شدن زمینه شهادت امام حسین شد، می‌گوید: «و إنما أردنا بذکر هذه الجملة أن أسباب الظفر بالأعداء کانت لائحة متوجهة و أن الاتفاق عکس الأمر و قلبه حتى تم فیه ما تم». با این شراط چطور گفته می شود که او خود را به تهلکه انداخت؟‌ [تنزیه: 176 ـ 177] اشکال این حرف این است که به هر حال خبر از شهادت داشته است یا نه؟ آنان که این جواب را داده‌اند گویی بر این باور بودند که ضمن آن که حضرت از اصل خبر شهادت با خبر بوده، اما این که در این سفر بوده را خبر نداشته است. 🔴ب: دیگری این که امام می دانسته شهید می‌شود (مطابق قول اکثر امامیه) اما بین ذلت و عزت، عزت را انتخاب کرده است. ⚫️جالب است بدانیم که برخی در رد بر شیعه، همین مطلب را بهانه کرده و طعن در عصمت امام حسین بن علی کرده اند که ایشان بر خلاف آیه تهلکه و در حالی که می‌دانست [به ظن قوی بر حسب قول سیف الدین آمدی (م 623)] اقدام به قیام کار کرد و این به قول این متکلم اشعری، عصمت او را زیر سوال می برد (أبکار الافکار فی اصول الدین: [قاهره، دارالکتب، 1423] 5/203) این نشان می‌دهد که این مسأله در منازعات فرقه‌ای بر سر عصمت سابقه داشته است.   🏴 ‌ ‌🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ فقه روز سوم 🔺طرح فقهی قیام امام حسین (ع) در بحث حکم فقهی صلح با دشمن 💢 طبرسی (م 548)، بحث از آیه تهلکه را در قالب یک بحث فقهی آورده است. پرسش همان پرسش پیشین است و آن این که اقدام امام حسین به نبرد نابرابری که در آن شهید شده، آیا مصداق آیه هست یا خیر و چه پاسخی برای این مطلب هست؟ آیه تهلکه به مومنان دستور می دهد که خود را آگاهانه به نابودی نکشانند. 💢 طبرسی  پای مفهوم «صلح با کفار و بغات» را به میان کشیده و شاید بتوان گفت نخستین کسی است که بحث قیام را به فقه وارد کرده و بدین ترتیب شروع کننده بحث در این باره شده است. در واقع، بحث از دایره کلامی، که بحث علم امام است، خارج و به بحث فقهی که بحث هدنه و صلح با کفار و بغات است وارد شده  است. 💢 آیه تهلکه دلالت بر این دارد که اگر آدم در جهاد یا امر به معروف و نهی از منکر، شاهد بود که ورود در آن، انداختن خود به هلاکت نفس است، نباید به آن مسیر وارد شود. بنابرین می‌توان گفت این آیه، تحریم ورود به جنگ و جواز صلح  با کفار یا بغات را توصیه می کند. این کاری است که علی بن ابی طالب (ع) و حسن بن علی (ع) کردند. اما اشکال این است که چرا حسین بن علی (ع) همانند پدر و برادرش عمل نکرد؟ عبارت طبرسی این است: 🔸امام حسین (ع) به دلیل موقعیتی که نسبت به پیامبر (ص) داشت تصور نمی کرد او را خواهند کشت. 🔸 دیگر آن که ظن آن حضرت بر این بود که حتی اگر جنگ نکند، ابن زیاد او را خواهد کشت، چنان که پسرعموی او مسلم را کشت. بنابرین قتل با عزت نفس و جهاد، بهتر از تسلیم شدن است. 💢طبرسی گویی صلح را بر اساس این آیه، واجب دانسته است. چون اگر صلح را جایز دانسته بود، می توانست بگوید امام حسین(ع) به یکی از دو طرف جواز عمل کرده است. یعنی برادرش، حسن (ع)، به این که صلح جایز است عمل کرده، و خودش به این که می تواند صلح نکند. 💢علامه حلی (م 726)، همین کار را کرده است، یعنی بر اساس آیات صلح مانند «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها» و آیه «و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکة» و آیه «و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم» هدنه را امری می داند که برای مسلمانان، یک انتخاب جائز است نه واجب. اگر خواستند صلح می کنند و «ان شاء قاتل حتی یلقی الله شهیدا»‌ و سپس می افزاید: و کذلک فعل سیدنا الحسین علیه السلام». (منتهی المطلب: 15/ 122). 💢 تا این جا هر چه هست، حل مشکل اصل تهلکه و تعارض قیام امام با این آیه است. اما این که ماهیت این قیام، یک ماهیت جهادی است یا برای امر به معروف و نهی از منکر، یا آن که مبارزه با ائمه جور است، هنوز روشن نشده است. 🏴 🆔‌https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ روز چهارم 🔻سه توجیه کرکی برای عدم ورود امام به هدنه و صلح  در کربلا 💢 محقق کرکی (م 940) ضمن آن که اصل هدنه و صلح را در شرایط خاص خود بر اساس آیه تهلکه و دیگر آیات صلح، واجب دانسته، مسأله قیام حسین بن علی (ع) را چنین پاسخ داده است: 🔸1. نمی دانیم مصلحت در صلح بوده است یا نه؟ [تشخیص این کار بر عهده امام بوده که آن شرایط را درک می کرده و ما نمی توانیم در این باره اظهار نظر کنیم]. 🔸2. اگر مهادنه و صلح صورت می‌گرفت، معلوم نبود یزید به آن پایبند باشد. 🔸3. باید شهید شد تا در مقابل چهره کثیفی چون یزید، حق ماندگار شود. 🔸4. راهی برای مهادنه نمانده بود و شاید اگر حاضر به مهادنه می شد ابن زیاد کاری بدتر از قتل می کرد. (جامع المقاصد: 3/467). 💢 اینها نقاط کلیدی در فهم فقهی عاشوراست که محقق کرکی مطرح کرده اما خودش قضاوت نکرده و تنها به این بسنده کرده که پاسخ علامه را بدهد. این که نباید از قیام امام حسین (ع) چنین استنباط کند که هدنه واجب نیست، بدان دلیل که امام جنگ کرده است. توضیحش این است که شاید دلایل دیگری داشته و چون امکان دارد دلایل دیگری داشته باشد، اصل تهلکه مقدم است و اگر نبردی منجر به تهلکه می شود، یعنی واجب است صلح شود.   🏴 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ روز پنجم 🔻طرح بحث تقیه [و ضد تقیه] 💢به نظر می‌رسد، شیعیان در یک دوره طولانی در تاریخ با تقیه زندگی کرده بودند و هیچ حامی سیاسی قدرتمندی برای حفظ خود نداشتند، چه رسد به این که پنجه در پنجه دیگران بیندازند. آنان غالبا امام حسین (ع) را در امر قیام و جهاد یک پدیده استثنایی می‌دیدند. 🔸در اینجا اشکال این بود که اگر تقیه تا این اندازه واجب است، چرا امام حسین (ع) قیام کرد؟ آیا می‌توان از این رفتار حکم فقهی هم استنباط کرد؟ 💢مرحوم مجلسی (م 1110) در مرآه العقول دیدگاهی دارد که شرح آن این است: تقیه در صورتی لازم است که یارانی نباشد _ معمولا هم نبوده است. اما در مورد امام حسین (ع) این نکته هست که «و حال الحسین علیه السلام عند وجود الانصار ظاهرا، او یارانی داشته است که حمایتش می کرده اند». به همین دلیل مصداق «کتب علیهم القتال، جنگ برآنان واجب است»‌ شده است. 💢اما وی نکته دیگری را در جای دیگری بیان کرده و در آنجا در توجیه قیام امام حسین برای «حفظ دین» و جلوگیری از نابودی آن تأکید کرده است. وی در بحث تقیه در شرح حدیثی از کافی [کافی: 4/132 چاپ دارالحدیث] می‌نویسد: و إن أوجب القتل، کما أنّ الحسین علیه السلام لمّا رأى انطماس آثار الحقّ رأساً ترک التقیّة والمسالمة. [مرآة العقول: 11/97] حسین چون نابودی آثار حق را دید، تقیه را ترک کرد. 💢همان طور که گذشت، شیعه در یک دوره تاریخی در تقیه، یا شرایط هدنه غیر رسمی بوده است. هم در دوره امامان بعد از امام حسین (ع) و هم عصر علما. فقط یک استثنا بوده که قیام امام حسین است که آن هم مصلحت خاصی داشته که اصلا قابل مقایسه با شرایط دیگر نیست یا استنتاج قاعده عمومی از آن وجود ندارد و تنها کار معصوم است. در آن زمان ـ از نظر شیعه ـ جهاد اسلامی وجود نداشته که احکام آن بیان شود. این تحلیل عین عبارت سید محمد صدر از علمای معاصر عراق است  [ماوراء الفقه: 2/106].   🏴 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ روز ششم 🔻صاحب ریاض و تأکید بر نظریه احیای مذهب توسط امام حسین (ع) 💢در سه نکته‌ای که محقق کرکی گفته بود، این نکته هم مطرح شده بود که امام حسین (ع) خواست با یزید جهاد کند چون اهل پرده‌دری بود و به همین دلیل جهاد را انتخاب کرد. مرحوم مجلسی هم، چنان که گذشت، این مسأله را طرح کرد. 💢 صاحب ریاض المسائل که همان سید علی بن سید محمد طباطبائی (1161 ـ 1231) است، روی این مسأله تأکید کرده و آن را اصل دانسته است. بنابرین او هم از ادله صلح در وقت ضرورت، همان صلح را می‌فهمد، اما، بر این باور است که امام حسین (ع) برای احیای دین دست به قیام و جهاد زد با این که می دانست شهید می شود. بدین ترتیب صاحب ریاض، ضمن موافقت با کرکی در وجوب مهادنه و صلح، اقدام امام حسین(ع)  را نوعی فداکاری برای حفظ حق  در برابر مخالفان دانسته است: 💢 «کاری که حسین کرد، به مصلحت بود و آنچه کرد جایز بود، البته این عمل واجب نیست. به طور خاص، مصلحت در انجام آن بود نه در ترک آن. چگونه چنین نباشد که تردید نداریم شهادت او سبب احیای قطعی دین خدا بود. شیعیان قبلا به صلح حسن اعتراض کرده بودند، اگر او هم صلح می کرد، شیعه به طور کلی از میان می رفت و باعث تقویت جریان مخالف می‌شد. چه مصلحتی بالاتر از این و کدام مفسده ای بیش از   ترک این کار است؟» (ریاض المسائل: 8/ 64)   🏴 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ روز هفتم 🔻استمرار بحث امام حسین (ع) در امر «هدنه»‌ و حواشی تازه 💢صاحب جواهر در بحث «هدنه»‌ یعنی همان محل سنتی بحث از «قیام امام حسین»، بحث جواز صلح را مطرح کرده و  بر دیدگا‌ه‌های پیشین مروری دارد، در ضمن آن می‌گوید در شرایع گفته شده، هدنه در هر حال امری جایز است و در میان ادله وجوب قتال و آیه تهلکه، به عنوان جمع بین آنها، می‌توان چنین گفت. 💢 البته علامه در «قواعد» گفته است که هدنه (صلح) بر امام در حالتی واجب است که مسلمانان به آن نیاز داشته باشند. به نظر وی شاید «جواز»‌ در متن شرایع، هم شامل وجوب شود و هم جواز، و تنها حرام را شامل نگردد. یعنی هدنه جایز است، در مقابل حرام باشد، اما شامل وجوب در شرایط خاص و با نظر امام هم بشود. مثال او صلح امام حسن (ع) است. بنابراین می‌ماند که رفتار امام حسین (ع) را چه باید کرد؟ 💢  وی سه نکته را احتمال داده است: 1 ـ امام حسین (ع) راهی جز نبرد نداشته است و آنان یقینا با وی جنگ می کردند، بنابراین چاره‌ای جز ورود به جنگ نبوده است. 2 - امام حسین (ع) برای حفظ دین جد خود این کار را کرده است. 3 ـ امام حسین (ع) تکلیف خاص در این باره داشته و چون معصوم است تکلیف خودش را می‌دانسته و بنابراین نباید حال او را با ما که باید به ظاهر ادله و عمومات نگاه کنیم و بر اساس مرجحات ظنیه حکم داشته باشیم، مقایسه شود. [جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج‌21، ص: 265 ـ 296‌]   🏴 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar
نگاه فقهی به عاشورا در گذر تاریخ روز هشتم 🔻گفتمان نهی از منکر و مبارزه با ظلم درباره قیام امام حسین (ع) 💢نباید تردید کرد که در یک روند صد ساله، بحث از ماهیت قیام کربلا به عنوان یک حرکت ضد ظلم، به صورت یک گفتمان شروع شد و در انقلاب اسلامی به اوج خود رسید. این در حالی بود که از سال‌ها پیش از انقلاب، بحث مبارزه با نظام پهلوی به عنوان یک نظام ستمگر، در ادبیات سیاسی وارد شده بود. 💢اکنون پرسش این است که «بحث مبارزه با ظلم» در فقه اسلامی سابقه دارد یا خیر؟ آیا این بحث، همان خروج بر ائمه جور است که در مباحث کلامی و فرقه شناسی مطرح بوده یا پدیده دیگری است؟ این مبارزه به دو گونه لفظی و عملی قابل بررسی است. لفظی، متن‌های روایی و حتی قرآنی دارد اما گویا به نظر برخی تحت عنوان کلی امر به معروف و نهی از منکر در می‌آید، منتها نه بحث فقهیِ معمولِ امر به معروف، چرا که در آن‌جا نباید خطر جانی و مالی باشد. بنابراین می تواند یک بحث مستقل باشد یعنی همان مبارزه مسلحانه، و بحث «خروج بر ولات جور»‌ که در ادبیات سیاسی اهل سنت جایگاه مهمی دارد اما در فقه ما به طور رسمی کمتر طرح شده و اساسا جز زیدیه، سایر شیعه به آن اعتقاد نداشته و به جای آن به تقیه باور داشته است. به طور کلی دو نظر از سوی فرق اسلامی مطرح بوده است: 💢اهل تسنن «مبارزه مسلحانه» علیه حکام جور را تا این اواخر به طور رسمی و فقهی رد می کردند، هرچند اخیرا جهادی‌های سلفی آن را تجویز کرده، لازم و واجب می‌شمرند. سنی‌های معتزلی و مرجئی باور به خروج بر ائمه جور داشتند. 💢شیعه‌های امامی ـ منهای زیدیه که خروج را لازم می‌شمردند ـ در سنت رفتاری خود، قیام مسلحانه علیه حکومت را نداشتند. نه این که آن‌ها را جور نمی‌دانستند، بلکه اصولا به روش تقیه باور داشتند. 💢باید توجه داشت که امر به معروف و نهی از منکر در شیعه، در قرون اخیر، روی بحث ضرر تمرکز داشت و استدلال‌های فراوانی برای این می‌آورد که اگر این واجب، خطر جانی و مالی دارد، واجب نیست [جواهر الکلام 21/371]، اما در اواخر، این بحث مطرح شد که در مواردی که شرع و سنت یا به هر حال امر مهمی در معرض نابودی قرار دارد، حتی با احتمال ضرر هم ـ که تعریف آن هم از نظر این که ضرر مالی باشد یا جانی مشکل است ـ باید امر به معروف و نهی از منکر کرد. ظاهرا برای اولین بار امام خمینی، در تحریر الوسیله [1/464، مسأله 6 و 7] روی این بحث تأکید کردند که در اموری که از نظر شارع مهم است، مانند حفظ جان گروهی از مسلمانان، حفظ ناموس، خطر محو آثار اسلام و... امر به معروف ولو با احتمال خطر و ضرر واجب است. 💢 با این حال، وی نهضت عاشورا را برای مبارزه با ظلم، حفظ اسلام، حتی با وجود یاران کم، و تکیه بر اصل شهادت همواره مورد تأکید داشت و بیشتر از هر فقیه دیگری در این باره، توضیح داده‌ است. او حرکت امام حسین (ع) را حرکتی در مشروعیت بلکه در لزوم و وجوب مبارزه با ظلم دانست و حتی تأکید داشت که خلاف آن رفتار کردن، جایز نیست: ⚪حضرت سید الشهداء از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد و باید آن‌هایی که اهل مبارزه مسلحانه هستند، چه جور مبارزه بکنند و باید آن‌هایی که در پشت جبهه هستند، چه‌طور تبلیغ بکنند. کیفیّت مبارزه را، کیفیّت این‌که مبارزه بین یک جمعیت کم یا جمعیت زیاد باید چه‌طور باشد، کیفیت این‌که قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد با یک عدّه معدود باید چطور باشد، این‌ها چیزهایی است که حضرت سیدالشهداء به ملت آموخته است.[ صحیفه: 17/ 60] 💢باز بر این پرسش مرور می کنیم که مرز میان امر به معروف و نهی از منکر، و مبارزه با ظلم و مسأله «جهاد» در چیست؟ آیا نبرد مسلحانه با حاکم جور جهاد است، یا امر به معروف و نهی از منکر است یا موضوعی مستقل؟ 💢شهید اول در این باره تحلیل بسیار مهمی از ناحیه برخی از اهل سنت دارد: برخی از اهل سنت، گفته‌اند که ممکن است انکار ـ نهی از منکر ـ منجر به قتل هم بشود و این اشکالی ندارد. چون در قرآن آمده که «و کأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر». (القواعد و الفوائد، ج‌2، ص: 207‌). پاسخی که شهید به استدلال اول موافقان خطر کردن در امر به معروف و نهی از منکر در استناد به آیه «و کأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر» داده، این است که اگر قرار باشد در امر به معروف و نهی از منکر کسی کشته شود، این دیگر جهاد خواهد بود نه امر به معروف و نهی از منکر. 🏴 🆔https://eitaa.com/etehadieelahiatkeshvar