خیلیها دوست دارند مقاله بنویسند اما هنوز جستار ننوشتهاند! بلکه هنوز یادداشت ننوشتهاند. اول باید یادداشتنویسی را تجربه کرد، بعد جستارنویسی را، بعد مقالهنویسی را. مسیر استاندارد نگارش علمی اینچنین است: یادداشت ☜جستار ☜مقاله
🔺یادداشت: متن کوتاهی ست که حاوی نظر و تحلیل یا گزارش است و عمدتا بر محور دریافتها و آرای شخصی نوشته شده است.
🔺جستار: همان یادداشت است با حجم بیشتر همراه با رفرنس دادن به منابع
🔺مقاله: همان جستار است با حجم بیشتر، با این تفاوت که دریافتهای شخصی نویسنده باید روشمند و قابل اثبات باشد. همچنین با سایر تحقیقات همسو پیوند یافته باشد.
#نویسنده_شو
📅 ۱۴۰۲/۳/۲
@abdollahemadi
🌻دایره اهمیت
دوست داشتن و نداشتن، تا حد زیادی با مهم بودن و نبودن آدمها مشخص میشود؛ چقدر این جمله زیباست: «تو برای من مهمی»؛ آنقدر زیباست که دیگر نیاز به آی لاو یو ندارد.
در زندگی هر کدام از ما «دایره اهمیت» حکومت میکند؛ دایره اهمیت، گستره کسانی است که برای ما مهمند. این دایره کمی کوچکتر از دایره ارتباطات یعنی همه کسانی که با آنها ارتباط داریم است.
وجه مشترک رفتارهایی که در دایره اهمیت قرار دارند این است که از رفتار با سایرینی که خارج از دایرهاند، ویژهتر است. مثلا نوع پذیرایی از مهمانی که برای ما مهم است فرق دارد با مهمانی که مهم نیست. یا مثلا اگر تماس بیپاسخ از او داشته باشیم، زنگ میزنیم ببینیم چه کار داشته یا وقتی مشکلی دارد نمیگوییم ولش کن مهم نیست..
خب به جز خانواده که در هر صورت مهمند و هیچ وقت هیچ یک از اعضای خانواده را نباید بیاهمیت دانست، انسانهای مهم شما چه کسانیاند؟ شادی و سلامتی و ثروت و موفقیت و حال خوب کی برایتان مهم است؟
از آنجایی که ما نمیتوانیم برای همه آدمها وقت و مایه بگذاریم، آنها را گلچین میکنیم و برخی را در دایره اهمیت قرار میدهیم؛ شما انسانهای مهم زندگیتان را چطور گلچین میکنید؟ به چه کسی میتوانید بگویید تو برای من مهمی؟ آیا به کسی اهمیت میدهید که شغل مهم و پول بالایی داشته باشد؟ آیا کسی برایتان مهم است که امروز یا فرداروز به درد شما میخورد؟ یا اینکه نه، به اصالت آدمهای مهم واقف شدهاید و به کسانی اهمیت میدهید که ارزشش را دارند؛ مثلا کسی که باخداست و انرژی روحی معنوی میبخشد یا کسی که باحال است و شما را شاد میکند، یا به کسی که بامرام است و به شما کمک میکند، یا به کسی که مهربان است و به شما محبت دارد، یا به کسی که علم و مهارت دارد و به شما چیزی یاد میدهد و باعث پیشرفت شماست.
به نظر من در دایره اهمیت درست نیست که بگوییم کی مهمتره؟ همه افرادی که در این دایره قرار دارند در موقعیتهای مختلف مهمند، پدر، مادر، همسر، فرزند، دوست، همسایه.. بنابراین ترجیح دادن یکی بر دیگری یا برنامهای بر برنامه دیگر، کاملا وابسته به موقعیت است.
آدم عاقلی که از بند هیجانهایش رها شده و به عقل عملی رسیده، تشخیص میدهد که چه کند و چه کاری به صلاح است. طبق فرمایش امام علی (ع) که «دیگران را به اندازه تقوایشان دوست داشته باش»، شاید بتوان گفت در هر موقعیتی، تقوا صلاح فرد را در رابطه با دایره اهمیت تعیین می کند. این خویشتن بالغ و رشدیافته است که با سنجش واقعیتها دست به انتخاب میزند.
کافهـ اخـــلاق ◾
🌻دایره اهمیت دوست داشتن و نداشتن، تا حد زیادی با مهم بودن و نبودن آدمها مشخص میشود؛ چقدر این جمله
آره تغییر کردند؛ تیزتر و فهمیدهتر شدند. آنها از اهمیت دادن عملی، محبت را حس میکنند نه از قربون صدقه. با حرف گول نمیخورند! از این به بعد به جای همه قربون صدقه ها، بگو «تو برام مهمی» و در عمل ثابت کن. البته نه هر عملی! بلکه عملی که ایشان احساس مهم بودن کند.
🌻 گاگُل
گاگٌلها موجوداتی هستند که هوش بسیار بالایی دارند اما به طرز تعجبآوری هوش خود را نادیده گرفته و خود را به خنگی میزنند و باری به هر جهت زندگی میکنند.
این کتاب که بالا عکسش را میبینید، به تازگی ترجمه شده با این موضوع که «نمیدانم دارم چه کار میکنم ولی بیخیال ولی به درک»!
این شعار ضداخلاقی و ضدانسانی فقط به مذاق دو گروه خوش میآید: 1-گاگٌلها یا گاگولها 2- کسانی که دوست دارند مثل گاگولها زندگی کنند.
«به درک» بعضی جاها کاربرد درمانی دارد اما نه جایی که یکی از مهمترین عناصر وجودت یعنی رفتارت را نادیده بگیری و آنرا مثل پایی که به خواب رفته در فضا ول کنی. گاگٌلها به رغم اینکه میخواهند خودشان باشند، با خود و رفتار خود متحد نیستند. چون رفتار خود را به یک سری حرکات غیراختیاری تقلیل میدهند؛
- حرکات عضلهای به نام زبان که نمیداند چه میگوید!
- ..عضلهای به نام چشم که نمیداند چه میبیند!
- ..مایعی به نام گوش که نمیداند چه میشنود!
- ..خونی به نام قلب که نمیداند چه میخواهد!
- ..استخوانی به نام پا که نمیداند کجا برود!
- ..پوستی به نام شکم که نمیداند چه میخورد!
- ..انسانی به نام هورمون که نمیداند کی برانگیخته میشود!
#میز_کتاب
❁---❁---❁---❁-------
📅 ۱۴۰۲/۳/۸
@abdollahemadi
گاگٌلها خودآگاهی دارند ولی چون دوست ندارند داشته باشند کمکم به نقطهای میرسند که انگار در کلهشان گچ شل ریختهاند؛ کاملا هنگ و وارفته. مثل همانها که قرآن نامشان را میگذارد غافلهایی که یَعمَهون.
آنها در عین آنکه اعتراف میکنند «نمیدانم دارم چه کار میکنم»، وقتی کسی به آنها بگوید چه کار کنند، طی یک مکانیزم متعارضی ادعای دانایی میکنند و مدعی آنند که خودشان میدانند چه کنند!