eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
204 دنبال‌کننده
150 عکس
19 ویدیو
8 فایل
🌟 به کافه اخلاق خوش آمدید! 🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی ساعت کاری: هر روز کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ارتباط با ادمین: @aemadii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻 انسان با تعهدهایش معنا می‌شود بفرمایید روی پلکان اندیشه: 🔺پله اول: تعهد در زبان عربی از باب تفعل است یعنی قبول عهد، پذیرش عهد. بر این اساس متعهد کسی است که عهدی رو پذیرفته باشه. 🔺پله دوم: این پذیرش، با چی حس میشه؟ با حس الزام درونی به خود یا کسی برای انجام کاری. یعنی با خودش می‌بنده که حتما حتما باید فلان کارو انجام بده. کسی که تعهد نداره، در درون خودش، به هیچی و هیچ‌کی الزام و حتم نداره. 🔺پله سوم: آدمی که خودش- بدون جبر محیط- یک الزام رو برای خودش ایجاد می‌کنه، یعنی در دلش نسبت به اون کار، اراده قوی داره. بالا بره پایین بیاد اون کارو باید کنه. 🔺پله چهارم: اراده، قوه حرکت و عمل انسان است. حرکت و عمل، جزء مهم و لاینفک انسان است. انسان که در حرکت نباشد و عاملیت نداشته باشد، گویی در مرحله مجسمه‌ گلی مانده است. 🔺پله پنجم: تعهد آدم گاهی برای خداست، گاهی برای خود، گاهی برای خانواده و فامیل، گاهی برای رفیق رفقا، گاهی برای شرکت و مشتری، گاهی برای استاد و دانشگاه، گاهی برای شهر یا کشور... 🔺پله ششم: انسان عصر جدید، در درون خودش هیچ الزام و تعهدی به هیچ‌کس نمی‌بیند و نمی‌خواهد ببیند؛ نه به خدا، نه به خانواده، نه به فامیل و دوست، نه به جامعه.. حتی به خودش هم که میخواهد تعهد داشته باشد، عملا ندارد و دچار تعلل است به جای تعهد 🔺پله هفتم: اگر در درون خود، حس الزام و تعهد را به وجود بیاوریم که حتما در قبال خدا، خود و دیگران فلان کار را باید انجام دهیم و سمبَل نکنیم، آن وقت زندگی‌مان معنادار می‌شود؛ معنایش می‌شود همان تعهد و مسئولیت‌، و به همان زنده و دلخوشیم. زندگی بدون تعهد کاری، تعهد عاطفی، تعهد جنسی، تعهد مالی و تعهد اخلاقی چه معنایی جز سرگرمی دارد! حالا به پشت بام رسیدید:😊 «انسان با تعهدهایش معنا می‌شود» این حرف مرا به یادگار داشته باشید و همیشه سری به درون خود بزنید ببینید خود را به چی در قبال کی الزام کرده‌اید. اگر جوابی نیافتید، اشکالی ندارد! لااقل راز تهی بودن خود و پوچی زندگی را یافته‌اید. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------- 📅 ۱۴۰۲/۳/۱۱ @abdollahemadi
سلام بر دوستانی که علاقمند به نویسندگی‌اند اگر یادداشت دیروزم رو خوندید، به عنوان یک نمونه از تمرین نوشتنِ جملات نیمه‌تمام، این جملات رو کامل کنید: من تعهد داده‌ام به خدا که.......... من تعهد داده‌ام به خودم که ... من تعهد داده‌ام به پدرم....مادرم... همسرم...که.. و هر کسی که خواستید را می‌توانید در جمله قرار دهید.
نویسنده نیز با تعهدش معنا می‌شود و ارزش نویسندگی را بهتر از هر چیز با تأمل در «تعهد نویسنده»، می‌شود درک کرد نه در بازار نشر. نویسنده متعهد آن است که خودش را در قبال خوانندگان ملزم کرده تا آنها را آگاه‌تر، سالم‌تر و موفق‌تر گرداند و حس و حال خوب به دلشان ببخشد‌. همچنین در قبال جامعه تعهد دارد که فرهنگشان را به سهم خود ارتقا دهد و حتی‌الامکان آنرا برای آیندگان خوب نگه دارد. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------- 📅 ۱۴۰۲/۳/۱۲ @abdollahemadi
🌻 چالش گناه آزاد جوان آزاداندیشی از من پرسید: اگر قرار بود خدا سه گناه رو برات آزاد کنه و می‌تونستی انجام بدی، چه گناهانی رو انتخاب میکردی؟ یا فرض کن قراره یکی از گناهان برای تو آزاد بشه و قانونش عوض بشه! ترجیح می‌دادی اون کدوم گناه باشه؟ (اگر این سؤالِ چالشیه، بقیه سؤالهای چالشی باید استعفا بدن و برن گاراژ! من که حسابی خودم رو به چالش کشیدم شما هم بچالشید.) حالا که چی بشه؟ 🧐 این چالش می‌رساند که انسان شخصا به چه گناهانی اعتقاد دارد و به چه گناهانی ندارد. همچنین می‌رساند که چه گناهانی در ذات و سرشت بشر عاقل قرار دارد؛ به طوری که حتی اگر شرع و دین هم نبود آن کار را نمی‌کند. مثلا سرقت، شرابخواری، غیبت، قهر کردن،... پیش‌فرض ما و علمای ما این است که الزامات و ممنوعیت‌های دینی همان الزامات و ممنوعیت‌های عقلی و اخلاقی‌اند و خدا نخواسته ما را بیخودی اذیت کند! اما از آنجایی که معمولا این سؤال چالشی بی‌پاسخ نمی‌ماند، مرز بین حرام شرعی و ممنوع عقلی باز و بارز می‌شود. با بارز شدن واجب یا ممنوعیتی که صرفا شرعی ارزیابی می‌شود، جای آن است که مورد فکر و احیانا تجدیدنظر قرار گیرد یا تحلیل نویی از آن ارائه شود که عقل قبحش را بپذیرد. چرا که امام علی فرمایش کرده اگر خداوند سبحان، از حرامهاى خود نهى هم نمی‌کرد، باز لازم بود كه انسان خردمند از آنها دورى كند؛ لَو لَم يَنْهَ اللّه سُبحانَهُ عَن مَحارِمِهِ لَوَجَبَ أن يَجتَنِبَها العاقِل. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------- 📅 ۱۴۰۲/۳/۱۶ @abdollahemadi
کافهـ اخـــلاق ◾
🌻 چالش گناه آزاد جوان آزاداندیشی از من پرسید: اگر قرار بود خدا سه گناه رو برات آزاد کنه و می‌تونستی
اون گناهی که اگر آزاد بشه انجام میدم، همون نقطه ضعف اخلاقی منه که باید به فکر علاج و درمانش بود.
🌻ناز و نیاز جاذبه روابط زن و مرد به معادله «ناز و نیاز» است. عشق هم بر مبنای همین معادله بنا می‌شود. زن ناز دارد و مرد نیاز. زن با ناز کردن و ناز فروختن، جاذبه و جایگاه خود را در چشم مرد بالا می برد و مرد با نازکشیدن و نازخریدن علاقه و اهتمام خود به معشوق را نشان می‌دهد. اما شما رابطه دو دوست مرد یا دو دوست زن را در نظر بگیرید؛ هر دو به هم نیاز دارند و هیچ‌کس برای طرف ناز نمی‌کند. معادله آنها «نیاز و نیاز» است. تفاوت مهم رابطه عاشقانه و رابطه دوستانه همین است؛ رابطه عاشقانه مبتنی بر ناز و نیاز است، رابطه دوستانه مبتنی بر نیاز و نیاز. در رابطه عاشقانه، زن به عنوان معشوق جایگاه بلندی دارد و مرد در جایگاه عاشق، در مقام خدمت و ارادت به اوست. اما در رابطه دوستانه، زن در جایگاه برابر با مرد قرار دارد؛ هر دو به همدیگر نیاز دارند و هیچ برتری بر هم ندارند. بنابراین اگر روابط زن و مرد بخواهد عاشقانه باشد، ناز کردن و ناز کشیدن معنا دارد ولی اگر دوستانه باشد نه؛ همه چیز در آن برابر است و ناز، بی‌معنا بلکه مسخره است. ناز کردن بر همه رفتارهای دختر تأثیر می‌گذارد. مثلا در رابطه عاشقانه وقتی زن با مرد کار دارد و به او نیاز دارد، پیش‌قدم نمیشود تا مرد خودش به خواهش و تمنا بیفتد. یا اگر نیازش را مطرح کند، با لحن و ادای کش‌دار خاصی مطرح می‌کند. جان کلام: نوع ارتباط خود را بشناسید و بر اساس معادله آن، مناسبات خود با طرف مقابل را تنظیم کنید. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۱۸ @abdollahemadi
یکی از دلایلی که امروزه در روابط زن و مرد، سطح جاذبه و عشق افت کرده است، همین است که معادله ناز و نیاز به هم خورده است. نه دختران، حس ناز کردن دارند نه پسران، حوصله ناز کشیدن! حرفشان هم این است که تو هم مثل من نیاز داری پس بیا با هم دوست باشیم.. گاهی هم که اصلا برعکس شده؛ آن خرس گنده ناز می‌کند!
🌻 عباس خوش‌آهنگ، سنجیده، صاحب وزن شاکر خدایم که توفیق حضور در سمینار عباس موزون را پیدا کردم. با همان لحن موقر و متین و آرام، قریب به سه ساعت سخنرانی کرد، طولانی و طوفانی، نه خودش خسته شد نه مستمعان! صحبتش را با سه بار گفتن اعوذ بالله من النفس شروع کرد و سپس یک بار گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بین صحبت‌ها هم چند بار خودش را پرهیز داد از اینکه ابلیس در او یا سخنش نفوذ نکند. همانطور که سخنرانی‌اش زیبا شروع شد، سخنانش هم زیبا شروع شد: «چیزی که ما را اینجا گرد آورده «زندگی» است. ما در کالبد هستیم برای زندگی و از کالبد می‌رویم برای زندگی. همه چیز برای حی بودن و حیات است. حیات به معنای کمال نه به معنای تنفس، چشیدن، دویدن.. که اگر متوجه معنای حیات نباشیم، معمولا منجر می‌شود به نرسیدن. ما آمده‌ایم برای رسیدن که البته مقدور هم نیست. هیچ وقت نخواهیم رسید. اما می‌توانیم برسیم به مسیر و حرکت کنیم در مسیر و این یعنی حیات؛ حرکت در مسیر کامل شدن». همین تفسیر از حیات کافی بود که بارم را بردارم و بلند شوم بروم پی زندگی. اما نشستم و باز هم ناب‌گفته‌هایی شنیدم از تجربیات و معنویات این محقق باسواد بااخلاق با ارزش. گفت بحث تجربه نزدیک به مرگ، در حوزه آکادمیک حدود ۵۰ سال است شکل گرفته و تا کنون در سراسر جهان حدود ۴ میلیون مقاله درباره آن نوشته شده است اما در ایران تعدادش به ۵۰ نمی‌رسد. آشنایی وی با این مطالعات انگیزه ساخت برنامه زندگی پس از زندگی را به او می‌دهد که ۴ سال به اتفاق همسرش شهرگردی و روستاگردی کنند تا تجربه‌گران را بیابند و قصه آنان را ضبط کنند بی آنکه از جایی و کسی، دستور یا درخواست و سفارش بگیرند. برای اثبات هر یک از اطلاعات گردآوری شده، پاشنه ور می‌کشند و سفر می‌کنند تا صحت و سقم اظهارات تجربه‌گر نزدیک به مرگ را بررسی کنند. مثلا می‌گفت یک بار برای ارزیابی مشخصات یک جوی آب که بخشی از اظهارات یک تجربه‌گر بوده، بلند شده رفته افغانستان! پس از آن، از بیان تشکر و رضایت و استقبال سازمان‌ها و شبکه‌های جهانی و بینندگان این نتیجه را گرفت که این موضوع برای مردم اهمیت دارد، برای همه بشر این مسأله است که روزی از بدن جدا خواهد شد. اما معتقد بود که تحول‌ها برایش مهم است نه تشکرها؛ تحول‌هایی که بینندگان برنامه داشته‌اند و ایشان همه را در کانالش آورده. در بین تحول‌ها چیزی که بیشتر از همه چشمم را گرد کرد، گزارش انصراف ۱۵ هزار نفر تاکنون از قصد خودکشی بود؛ ۷هزار نفر خودشان مستقیما گزارش دادند و ۸هزار نفر از نزدیکان خود گزارش دادند که برنامه، این تحول را روی آنها داشته است. واقعا قابل احترام است کسی که به این همه آدم حیات بخشیده باشد. از ذکر برنامه و پشت صحنه هایش که رد شد، باقی وقت را به اثبات این نکته پرداخت که تجربه‌های نزدیک به مرگ، کارکرد مغز نیست بلکه واقعیتی بیرونی است. در واقع می‌خواست جوابی بدهد به کسانی که مدعی‌اند اینها همش توهمات مغز است. با رد این ادعا، به یافته خودش نیز اشاره کرد که این تجربه‌ها در واقع تجربه «احتضار» است. سراسر سالن دانشگاه قم، سکوت و گوش محض بود و در طی جلسه، حتی کوچکترین صدا مثل صدای بچه را کنترل می‌کرد که مخل تمرکز نشود. خوب استدلال می‌آورد و شواهد کافی برای حرفش ردیف می‌کرد. خدا نسل این پژوهشگران را زیاد کند. از شیوه بحث کردنش چند نکته یادداشت کردم، لذت بردم، درس دیدم، تجربه شنیدم، گریه کردم، یاد گرفتم که پژوهشگری خوب یعنی حضور در متن مسأله و زندگی خوب یعنی توجه به فراحس‌هایی که از حس‌ها ساخته می‌شوند. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۱۸ @abdollahemadi
با توجه به تأثیر فوق‌العاده قدرتمند NDE در معنویت و اخلاق ملت، خوب است نظریه اسلام درباره این تجارب یعنی تجربه احتضار تحت عنوان (PDE) طرح شود؛ یعنی تجربه قبل از مرگ. Pre-death Experience
🌻 بین دو دنیا نویسنده‌ای که واقعیت را درک نکند، نوشته‌هایش غیرواقعی است و به کار نمی‌آید. نویسنده گاه ناچار است خود را در شرایط ساختگی قرار دهد تا مسائل را آنطور که هست درک کند و این باعث می‌شود بالاجبار نقشی به خود بگیرد که نیست. نویسنده با پذیرفتن این نقش، در واقع خود را بین دو دنیا قرار می‌دهد؛ دنیایی که هست و دنیایی که دارد تجربه می‌کند. تماشای فیلم فرانسوی «بین دو دنیا» ساخته ۲۰۲۱، به خوبی این دنیای بینابینی نویسنده‌ها را به تصویر کشیده. فیلم، شرح نویسنده‌ای به اسم مارین است که برای درک وضعیت واقعی زنان خدمتکار، خود را در قالب خدمتکار جا می‌زند و بین آنها مشغول به کار می‌شود. همکارانش بعد از اینکه هویت واقعی او را می‌فهمند، متعجب و خوشحال می‌شوند از اینکه کتابی در موردشان نوشته شده و بیشتر درک و احترام میشوند. اما در این میان، یکی از آنها او را متقلب می‌خواند و در جشن امضای کتابش شرکت نمی‌کند و یک چالش می‌گذارد: از او می‌خواهد به محل کارشان برود ببیند آیا دوباره می‌تواند کثافت بشورد یا نه!.. زندگی بین دو دنیا، سخت، چالش برانگیز و گیج‌کننده است در عین حال جذابیت، هیجان و ارزش خودش را دارد به شرطی که در دنیای تازه، صادق باشد نه ریاکار ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۰ @abdollahemadi
🌻 روزتو بساز ذکر، روی لبها غنچه می‌شود، در دل گل می‌کند و عطر خوشش در رفتارها پخش می‌شود. دانشمند بزرگ ایران شیخ صدوق در کتاب خودش «امالی»، هزار سال پیش نوشته: محمد بن حسن قمی- بزرگ قم در هزار و صد سال قبل- از قول محمد صفار، صحابی امام حسن عسکری و نویسنده کتاب مهم بصائرالدرجات، به من گفت که معاویة بن حکیم صحابی امام هادی به او گفته: روزی پیر روایت‌گری، ابن ابی عمیر، یار خاص سه امام؛ یعنی امام جواد و امام رضا و امام کاظم که ۹۴ اثر علمی نوشت این روایت را به من گفت که: ابان بن عثمان یار مطمئن امام صادق از طرف محمد بن سعید، صحابی امام باقر برایش نقل کرده که عطیه کوفی- همان مفسر و فقیه بزرگی که همراه جابر اولین زائر امام حسین شد و از یاران امام علی بود- از ابی‌سعید خدری از فضلاء و ملازمان نفَس پیامبر صلوات الله علیه و آله شنیده که ایشان فرمود: هر گاه کسی هنگامی که از خانه خارج شود بگوید به نام خداوند بخشنده مهربان (بسم الله الرحمن الرحیم)، دو فرشته به او می‌گویند: «راه را یافته‌ای امروز» و هنگامی که بگوید هیچ قدرت و نیرویی جز قدرت و نیروی خدای بزرگ نیست (لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم)، آن دو فرشته میگویند: «حفظ شده‌ای امروز» و هنگامی که بگوید به خدا تکیه کردم (توکلت علی الله)، آن دو فرشته می‌گویند: «کفایت شده‌ای امروز». در آن وقت شیطان می‌گوید من دیگر چه می‌توانم کنم با کسی که راه یافته، حفظ شده و کفایت شده است. ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، توکلت علی الله» ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۱ @abdollahemadi
🌻به خودت میخ نزن [ آب‌انبارهای قدیم خیلی فضای مخوفی داشته. دو نفر از سر ماجراجویی، با هم شرط می‌گذارند که شب بروند میخی به دیوار انتهای آب‌انبار بکوبند و برگردند. شب، اولی با عبایی بر دوش می‌رود و از اضطراب عبای خودش را با میخ به دیوار می‌دوزد. تا می‌خواهد برگردد، حس می‌کند کسی او را گرفته! همانجا غش می‌کند و می‌افتد. رفیقش هم که می‌بیند او برنگشت، پا به فرار می‌گذارد. صبح می‌آیند می‌بینند بنده خدا مُرده! ترس اینجوری است؛ انسان را در فضای تاریکی قرار می‌دهد و اسباب هول و اضطرابش را فراهم می‌کند و عاقبت او را می‌کشد.] پی‌نوشت: متن بالا صد کلمه ست. دوستانی که به نویسندگی علاقمندند را دعوت می‌کنم به چالش مفید . بنویسید و برایم بفرستید. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۲ @abdollahemadi
❁---❁---❁---❁------ به پیشگاه نویسندگان و نوقلمانی که به چالش پیوستند و متن‌های زیبایی فرستادند، سلام و سپاس 🙏🌷 مباحث مربوط به نویسندگی را ذیل هشتگ دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻چه آهنگی رو نباید گوش داد؟ نه لهو و لعب را می‌فهمند، نه طرب و غنا را، نه تحریک را. پس چطور باید معیار «آهنگ بد» را آموزش داد؟ آدمها vibe را می‌فهمند؛ یعنی احساس درونی. موسیقی، روی احساس آدم تأثیر آنی دارد. پس تا آهنگی شنیدی ببین چه حسی و فازی دارد؛ فاز مثبت یا منفی؟ در تو میل به بچه‌مثبت بودن و کارهای خوب می‌اندازد یا میل به شیطونی و کارهای شر؟ یا اینکه خنثی است. اگر با خودت روراست باشی، درونت را می‌فهمی. خداوند خیر و شر را در ذات همه گذاشته. آهنگی که به اصطلاح فرنگی، وایب منفی دارد، بد است. تمام ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۴ @abdollahemadi
🌻 دشمنی با دوست گفته‌اند پیامبر، چهارده رفیق ویژه داشته که یکی از آنها «ابوذر غفاری» بوده. درباره او گفته بوده در زیر آسمان مردی راستگوتر از ابوذر نیست. مردى از ابوذر خواست كه هدیه‌ای از علم برايش بنويسد. ابوذر برایش چیزی نوشت که برای ما هم هدیه زیباییست. نوشت: علم زیاد است اما همینقدر بگویم «به کسی که دوستش داری بدی نکن». طرف، تعجب کرد مگر کسی را دیده‌ای که به محبوبش بدی کند؟! ابوذر گفت: به خودت! خودت را بیش از همه دوست داری پس به خودت بدی نکن. و بدان که اگر در برابر الله عصیان کنی، به خودت بدی کرده‌ای. ✍️ ثقةالاسلام محمد کلینی در کافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۸ ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۸ @abdollahemadi
کافهـ اخـــلاق ◾
🌻 دشمنی با دوست گفته‌اند پیامبر، چهارده رفیق ویژه داشته که یکی از آنها «ابوذر غفاری» بوده. درباره ا
🌻 چرا انسان به خودش بدی می‌کند؟ مگر انسان «خود»ش را دوست ندارد؟ پس چرا به خودش بدی می‌کند؟ مثلا برای خودش کم می‌گذارد، به خود اهمیت نمی‌دهد، چیزهای مضر می‌خورد، عزت و شرافت خود را له می‌کند، خود را می‌فروشد، زباله هیجانات منفی را با خود حمل می‌کند و... هزار رقم کار دیگر که تهش ضرر و زیان دیدن «خود» است. برای کشف این معما بفرمایید روی پلکان اندیشه: 🔺پله اول: انسان همیشه به دنبال «دستاورد» است. همیشه می‌خواهد چیزی به دست بیاورد. اگر چند صباحی بگذرد و حس کند چیز به درد بخوری به دست نیاورده، راکد و غمگین می‌شود. برخی دستاوردهای انسان، ماشین جدید، گوشی جدید، مدرک بالاتر، پول بیشتر، لباس خوشگلتر و حس بهتر است. برخی دستاوردها، اجتماعی است، برخی دستاوردها، معنوی و آخرتی است. 🔺 پله دوم: انسان برای رسیدن به دستاوردهایش فعالیت می‌کند، فکر میکند، گاهی خود را به زحمت و تکاپو می‌اندازد. حتی چیزی/چیزهایی را از دست می‌دهد. 🔺 پله سوم: پس وقتی چیزی را از دست می‌دهد، دلش خوش است که چیزی به دست می‌آورد. وقتی یک بدنساز داروهای مکمل مضر می‌خورد، عضله‌ای بدست می‌آورد که با آن تفاخر یا قدرت‌نمایی کند. وقتی کسی عزت خودش را پیش کسی از دست می‌دهد، توجه یا پول بدست می‌آورد. وقتی کسی گناه می‌کند، سرخوشی و لذت بدست می‌آورد.. حالا به پشت بام رسیدید:⬇️ انسان هیچ‌گاه دشمن خود نیست! انسانی که به خودش بدی می‌کند نیز دوست خود است و دارد برای خودش دستاورد می‌آفریند. اما خنگ‌بازی درمی‌آورد و محاسبه دقیقی نمی‌تواند کند که چه چیزی از دست خودش رفته و چه چیزی را برای خودش به دست آورده. به قول امام جواد علیه‌السلام، انسان همیشه باید خودش را نصیحت کند و نصیحت خودش را قبول کند. پس خود را نصیحت کنیم که «چه چیزی را به قیمت از دست دادن چه چیزی به دست می‌آوری؟» پی‌نوشت: سالروز شهادت آقا امام جواد علیه‌السلام را تسلیت عرض می‌کنم ❤️ ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۹ @abdollahemadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻 زندگی با حوریه اگه همسری داری که ◾نیکوکاره ◾خوشگله ◾حریم خونواده رو توخونه حفظ می‌کنه ◾چشمش فقط پی شماست نه کس دیگه ◾هم‌سطح و همسانته ◾عفتشو تا ازدواج با تو حفظ کرده، تبریک میگم؛ تو با یک حورالعین بهشتی داری زندگی می‌کنی! چون این خصوصیات حوریه‌های بهشتی ست. پی‌نوشت: منابع قرآنی: خیرات حسان، مقصورات (رحمن، ۷۰-۷۲) قاصرات الطرف (رحمن، ۵۶) عربا اترابا، ابکارا (واقعه، ۳۶ و ۳۷) پی‌نوشت: روز ازدواج مبارکا باشه. سالروز ازدواج جان و جانان، علی و فاطمه مبارکا باشه 💕💕 ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۳۰ @abdollahemadi
🌻 توقف قطار در ایستگاه یکی مانده به آخر سیاستگذاری، برنامه‌ریزی، راهبری و هدایت، یک طرف اقدام و اجرا هم یک طرف هر دو لازم است قوی باشد؛ هم سیاست‌گذار، طراح و مدیر خوب و قوی لازم داریم، هم اقدام گر و مجری خوب و قوی. به نظر شما ما در سطح کشور، در کدام بخش بیشتر ضعف داریم؟ به نظر من، بیشتر در بخش اجرا. کار نمی‌کنیم، پای کار نیستیم، کم می‌گذاریم، اهمال می‌کنیم، عمل نمی‌کنیم، خوابمان می‌آید، حوصله نداریم، سر و گوشمان می‌جنبد. خییلی کمند افرادی که واقعا خالصا مخلصا بی‌عذر و بی‌بهانه، پای کارند و همه توانشان را می‌گذارند و طرح‌ها را درست و عالی اجرا می‌کنند. یک نفر می‌شناسید سرش درد کند برای کار؟ مثلا بیاید بگوید آقا کاری هست من انجام بدم؟!... مثلا آخر عمر از پاهایش حلالیت بطلبد که زیاد آنها را دوانده. خلاصه قطاری که از ایستگاه مبدأ، با یک فکر و ایده و قانون خوب شروع به حرکت کرده، ایستگاه به ایستگاه، مراتب اداری را طی می‌کند و به شخص عامل یا مجری می‌رسد. آنجا در ایستگاه اراده و توان ضعیف او توقف می‌کند و دیگر حرکت نمی‌کند. حتی آن مدیر و سیاستگذار هم، آن‌جایی که باید کارهایی مثل بررسی، مشورت، جلسه، تفکر، مطالعه، آموزش و تحقیق انجام دهد، کم می‌گذارد. به جای مطالعه عمیق، به تورق بسنده می‌کند، به جای حضور میدانی، سفت به میزش می‌چسبد و با گزارشات واصله کار را می‌بندد، به جای بروزرسانی خود، به جزوات دانشجویی خود اکتفا می‌کند... خب آسیب‌شناسی بس است! وقت خودشناسی است. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۳ @abdollahemadi
قربون صدای غمدارت.pdf
1.88M
با سلام خدمت دوستان عزیز 🌷 اگر وقتی همسرتان ناراحت است، به تب و تاب میفتید و دوست دارید شادش کنید، مطلب جدیدم را در ماهنامه آشنا بخوانید👆 البته اگر همسر ندارید، باز هم به دردتان خواهد خورد. بالاخره حتما عزیزی دارید که ناراحتی‌اش را نتوانید تحمل کنید.. «چگونه همسر ناشادم را شاد کنم» ماهنامه فرهنگی اجتماعی آشنا، شماره ۲۲۶، تیر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعا، کانکت بودن با موجودی متعالی‌تر از خود است. مثل اینترنت که ما را به شبکه‌ای فراتر از اطلاعات و توان خود وصل می‌کند. اگر اینترنت قطع شد، غصه‌دار می‌شویم. اما باید مراقب باشیم اتصال ما با منبع متعالی قطع نشود. پی‌نوشت: روز دعا بر شما مبارک. التماس دعا از همه ✍️ عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۷ @abdollahemadi
🌻دعا چیست؟ آدم به طور ذاتی وقتی به خودش توجه می‌کنه، خودش رو از خیلی جهات،‌ ناتوان یا کم توان می‌بینه و نیاز به کمک رو با تمام وجودش حس می‌کنه. یا در مسیر خودش دچار الزاماتی میشه که باید تأمین بشه. دچار طوفانها و دست اندازهایی میشه که باید ازش رد بشه. اون وقت اگه این وسط، به این باور رسیده باشه که کسی که می‌تونه واقعا بهش برسه و کمکش کنه «خداست»، زمینه ارتباط باهاش شکل می‌گیره و باهاش حرف میزنه و ازش کمک می‌خواد. به این کار «دعا» می‌گویند. پس در واقع، دعا برای اینه که نیازمندانه، زمینه ارتباط ما با خدا شکل بگیره نه اینکه خودخواهانه، صرفا وسیله‌ای باشه برای رسیدن به خواسته خودمون. ( انگار بلا به دور، خدا در استخدام ماست). خدا خادم من نیست! من باید خادم خدا باشم. خب از اونجایی که انسان آگاه و هشیار، هیچ لحظه‌ای نیست در زندگیش که هیچ رقم نیازی نداشته باشه (حداقلش اینه که نیاز به ثبات و حفظ وضعیت موجود و استمرار اون داره.)، پس همیشه احساس نیاز به ارتباط داره با «منبع تأمین‌کننده» و در طول روز شاید دهها و صدها بار پیش بیاد که تودلش یا به زبون بگه «خدایا کمک». هر چند ممکنه گاهی اوقات بعضی نیازهاش بیشتر براش مهم باشه که تأمین بشه و به اصطلاح «حاجت» مشخصی داشته باشه. پس اصل هدف دعا، برقراری ارتباط مستمر با خداست، هر کی ارتباط بیشتری برقرار کنه و احساس نیاز و فقر بیشتری به خدا داشته باشه، استعداد و ظرفیت بیشتری پیدا می‌کنه برای دریافت رزق و لطف خدا. خیلی مواقع این رزق و لطف، یک «حال خوب» است؛ جالبه که در کلینیک‌های تحت نظر انجمن روانشناسی آمریکا بخشی به عنوان بخش Invocation therapy (دعا درمانی) وجود داره که در اون تلاش می‌کنند ارتباط مراجع و مددجو رو با یک منبع متعالی تقویت کنند تا با صحبت کردن و کمک خواستن ازش، به قدرت بیشتری برای مهار تنش‌ها و معنای بهتری برای تحلیل اتفاقات برسه. اون مراجعان هم از طریق همین تمرین‌ها، به این هدف میرسن و حال بهتری رو تجربه می‌کنند. نمونه‌هایی از اونا رو سمیه فقیهی‌پور و مهدی داداشی‌حاجی در کتاب «دعادرمانی و سلامت روان» گزارش دادن که خوندنش خیلی عالیه. دعا می‌کنم خیلی عالی و متعالی باشید.☘️ ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۷ @abdollahemadi