eitaa logo
بانوان عترت برخوار
93 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.2هزار ویدیو
390 فایل
مطالب جا مع مداحی مراسمات مذهبی ولایی شهدایی .اجتماعی .سیاسی .سبک زندگی اسلامی وفرامین رهبری لینک کانال: عترت بانوان برخوار https://eitaa.com/joinchat/4287234107C630ac0a7fc
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴باعرض سلام وادب به اطلاع میرسانم امروز(4شنبه) ازساعت4/45بعدازظهر،قرائت زیارت ناحیه مقدسه وعزاداری اباعبدالله الحسین علیه السلام درمجموعه امام رضا علیه السلام برگزارخواهدشد، ازخواهران گرامی تقاضامیشوددراین مجلس روحانی شرکت نمایند.🏴 مدیریت مجموعه علمی مذهبی امام رضا علیه السلام التماس دعا🙏
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظه ورود سیل عزاداران به حرم امام حسین (ع) کربلا عاشورا ی حسینی..😭😭
🛎تصویر سمت چپ پروفسور خمیس السی فارغ التحصیل آکسفورد است 📸تصویر سمت راست همان فرد است او در غزه مشاور اعصاب و توانبخشی بوده است ⛔️بعد از ویرانی ترجیح داده آواره شود اما کشورش را رها نکند پروفسور السی اکنون در غزه اواره است.
⬅️‌پزشکیان نماز می خونه هیئت می ره خیلی هم خوب، روحانی هم اینکارو می کرد اما خدا لعنت کنه هر کی این سید بزرگوار رو به خاطر نماز خوندن مسخره کرد و دل رهبرمون را سوزوند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆ایشون همان پیرمردیست که با حاج آقا بهلول با طی الارض به کربلا رفتند.... از زبان خودش بشنوید؛ نوش جونتون ، گوارای روح تون بنده رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نذارید.التماس دعا، یاعلی مدد یکی از دوستان میگفت؛ سال ۱۳۶۴ جناب بهلول در اصفهان در مسجدی برای رزمندگان سخنرانی می‌کرد حین سخنرانی بخاطر سرمای هوا ،جناب شیخ عسطه کردند ‌و آب بینی شان روی محاسن و صورتشان آمد من کنار منبر نشسته بودم کلاه نو و شیک و تازه ای هم خریده بودم و روی سرم بود دیدم ایشان به دنبال چیزی می‌گشت تا این ترشحات را پاک کنم و چیزی پیدا نمی‌کند دیدم پای آبروی این مرد خدا وسط است سریع کلاهم را در آوردم و دادم خدمتشان ایشان هم بدون اینکه متوجه کلاه شوند ،صورتشان را پاک کردند بعد یکباره متوجه شدند به من تبسمی کردند و تشکر نمودند بعد از جلسه ایشان را به منزل خودم بردم که تنها بود بعد از تناول غذا رو به حقیر نمود و فرمود : فلانی الان چه آرزویی داریی ؟ کمی فکر کردم و عرض کردم زیارت نجف و کربلا گفت باشد چند آیه را فرمود که بخوانم من هم خواندم دستم را گرفت برد داخل حیاط کوچک خانه چشمان مبارکش را بست و ذکری گفت چند قدم برداشتیم ناگهان دیدم در مقابلم بارگاه و گلدسته ایست قلب به شدت میزد عرض کردم آقا اینجا کجاست فرمود کربلا زیارت کن در کمال بهت زیارت کردم دوباره دستم را گرفت چند قدم رفتیم دیدم بارگاه دیگری است فرمود این هم نجف و مرقد مولایمان زیارت کردیم آمدیم بیرون دستم را گرفت ،ذکری فرمود چند قدم برداشتیم دیدم یکباره داخل حیاط منزل هستیم اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄         @BaSELEBRTY
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد... اجرک الله یا صاحب الزمان
🏴ندبه های انتظار🏴 ⚫️ساعت به ساعت واقعه عاشورا به روایت تاریخ... 🖤لحظات شهادت امام حسین علیه السلام.. ☑️يكي از اهل كوفه روايت كرده است : «من نديدم كسي را كه فرزندان و يارانش كشته شده باشد اما اينگونه شجاع و پر جرأت باشد. مردان سپاه بر او مي تاختند اما او با شمشير بر آنان حمله مي كرد... تا اينكه به فرمان عمر سعد لشكريانش ازهمه سو به امام (علیه السلام) حمله کردند. 🔴 در اين لحظه يكي از دشمنان سنگي زد كه به پيشاني حضرت اصابت كرد و خون بر صورت وي جاري شد. امام خواست آن خون را پاك كند كه تيري سه شاخه و زهر آلود بر سينه و قلب حضرت نشست... 🌷امام فرمود : «بسم الله و بالله و علي ملة رسول الله» و سر به سوي آسمان بلند كرد و فرمود : « خدايا تو مي داني این قوم مردي را مي كشند كه روي زمين پسر پيغمبري غير از او نيست». 🔘 آنگاه تير را گرفت و از پشت بيرون كشيد، خون مانند ناودان بيرون جست، پس امام دست خود را از آن خون پر كرد و به سوي آسمان پاشيد. ▪️حاضران مي گويند حتی يك قطره از آن خون به زمين برنگشت و از آن لحظه، آسمان كربلا سرخ شد... 🌸سپس دوباره دست خود را از آن خون پر كرد و صورت و محاسن خويش را با آن آغشته نمود.. 🔥«زرعه بن شریک» به حضرت نزدیک شد و شمشیری به دست چپ آن حضرت زد. سپس شخصی دیگر، از پشت، تیغ بر شانه امام (علیه السلام) وارد آورد. ⚫️هرکه با هرچه در دست داشت حضرت را میزد که حضرت از شدت آن ضربات، با صورت بر خاک افتاد... امام افتان و خیزان بود ؛ گاه به مشقت از جای برمی خاست ولی دوباره بر زمین می افتاد ... امام در گودال قتلگاه افتاد و واپسین راز و نیاز خود با خدای خویش را آغاز کرد... 🌟هر چه می گذشت زیباتر و برافروخته تر می شد... ⚡️یکی از راویان نوشته است: «به خدا قسم ، هیچ کشته به خون آغشته ای را نیکوتر و درخشنده روی تر از حسین ندیدم. ما برای کشتن وی رفته بودیم ولی رخسار و زیبایی هیئت او،اندیشه قتل وی را از یاد من برد... 🔥شمر بر سر یارانش فریاد کشید:«چرا این مرد را منتظر گذاشته اید؟!» 🔥آنگاه خود تیغ به دست گرفت و به همراه سنان برای بریدن سر مطهر امام (علیه السلام) رهسپار شد ... ▪️زیر خنجر بود ، اما دیده باز ▪️اشک او بر گونه،سرگرم نماز ▪️اشک او می شست خونِ گونه را ▪️شرمگین می کرد این گردونه را ▪️مست بود و اشک دیده ،باده اش ▪️خاک گرم کربلا، سجاده اش ▪️ در دل گودال کرد از بس سجود ▪️شد زفرط سجده چشمانش کبود ▪️یک نفر «پهلو شکسته» در برش ▪️کیست یارب این،به غیراز مادرش؟ ▪️مادرش آمد و لیکن مضطر است ▪️بر گلوی تشنه ی او خنجر است ▪️خنجر از بس بوسه زد بر حنجرش ▪️رفت تا گردون صدای مادرش... 🔥لعنة الله علی قوم الظالمین 🌹السلام علي الحسين 🌹و علي علي بن الحسين 🌹و علي اولاد الحسين 🌹و علي اصحاب الحسين ⬛️ آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)... 🍂🍁🔥🍂🍁🔥🍂🍁🔥🍂 📕‌امالی شیخ صدوق،مجلس 30 📕ارشاد،شیخ مفید،ج2 📕در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی‌ ✅https://eitaa.com/joinchat/4287234107C630ac0a7fc
🏴ندبه های انتظار🏴 ⚫جوشیدن خون از زیر تمام سنگ ها در ! ✔مرحوم عالم ربّانی حضرت آیت الله وجدانی فخر نقل فرمودند: 💥در یکی از سالها بعد از ظهر ، به قبرستان نوِ قم برای قرائت فاتحه رفتم. 🔹️بعد از قرائت فاتحه متوجه حضور حضرت علامه سیّد محمد حسین طباطبایی در گوشه ای از گورستان شدم. لذا حضور معظم له شرفیاب شده و عرض ادب نمودم. 🌷آن بزرگوار چند بار با سوز و گداز به من فرمودند:آقای وجدانی امروز چه روزی است؟  عرض کردم روز عاشورا می باشد. ✨فرمودند: آیا می بینی که تمام موجودات چون آسمان و زمین و جمادات همه در حال گریستن به سید الشهدا(علیه السلام)هستند؟  🍂من از این گفته اش تعجب نموده و مبهوت ماندم و فهمیدم که او خبر از حقایق هستی می دهد. 💠در همین حال آن بزرگوار خم شد و سنگی را از روی زمین برداشت و آن را با دست مانند سیب از وسط شکافت و میانش را به من نشان داد. 🔴ناگهان با این چشمان خودم خون را در میان سنگ دیدم و تا ساعتی با بهت و حیرت غرق در تماشای آن بودم 🔰وقتی به خود آمدم متوجه شدم که حضرت علامه از قبرستان رفته بودند و من در تنهائی به نظاره آن سنگ خون آلود مشغولم... 🖤آجرک الله یا بقیه الله 💠💠💠💠🖤💠💠💠💠 https://eitaa.com/joinchat/4287234107C630ac0a7fc
🍃ندبه های انتظار🍃 🖤روی دستش پسرش رفت ولی " قولش نَه " 🖤نیزه ها تا جگرش رفت ولی " قولش نَه " 🖤این چه خورشید غریبی است که با حال نزار 🖤 پای نعش قمرش رفت ولی " قولش نَه... " 🖤شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار . 🖤دست غم بر کمرش رفت ولی " قولش نَه..." 🖤هر کجا مینگری نام حسین است و حسین 🖤ای دمش گرم سرش رفت ولی " قولش نَه.." . 🖤 اَلسَّلامُ عَلَيْك یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)