eitaa logo
ېامۿدؿ اڋرکڹے🌹
960 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
28 فایل
بسم رب النور .... کپی آزاد ارتباط با ما👇 @ashobedelambaraykarbala حداقل تا اینجا اومدی یه صلوات برا امام زمان بفرست 😉 لعنت اللـہ علے اسرائیل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرگناهی‌یه‌اثرخاصی‌داره... مثلابعضی‌ازگناه‌ها نعمت‌هاروازمون‌‌می‌گیرن، حال‌‌خوب‌‌رومی‌گیرن، اشک‌برای‌سیدالشهدارومی‌گیرن، آدمای‌خوب‌‌روازمون‌‌می‌گیرن، رفیقای‌خوب، ودرعین‌‌حال‌‌هم‌‌حواسمون‌نیست :) ➥⸾ @etyhhbi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
امشب‌ بــــرایم‌ ڪــــربلایی‌ دست‌ وپا‌ کن خیلی‌‌ دلم‌ از‌ دوری‌ شش‌ گوشه‌ تنگ‌ است 💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭┈───── 🌱🕊 ╰─┈➤ @etyhhbi
یاداون‌تیکه‌ازکتاب‌قصه‌دلبری‌افتادم که‌شهیدمحمدخانی‌میرن‌حرم‌امام رضاومیگن‌خودت‌برام‌خیرش‌کن :) ➥⸾ @etyhhbi
♨️توسل به مادر امام زمان عجل‌الله برای برآورده شدن حاجات؛ 💠آیت‌الله مجتهدی تهرانی (رحم‍ةالله): 🔸دعا بسیار موثر است. خیلی ها پیش من می آیند و حاجت دارند، به آنها می گویم: "برو یک قرآن برای (عج الله تعالی فرجه الشریف) ختم کن یا هزار صلوات بفرست." 📚 دایرة المعارف جامع صلوات ص۱۸۵ ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @etyhhbi ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
ېامۿدؿ اڋرکڹے🌹
یاداون‌تیکه‌ازکتاب‌قصه‌دلبری‌افتادم که‌شهیدمحمدخانی‌میرن‌حرم‌امام رضاومیگن‌خودت‌برام‌خیرش‌کن :) #اما
یاد اون حرفی افتادم که میگفت امام رضا کسیه که اگه حاجتت به صلاحتم نباشه برات صلاحش میکنه یا امام رضا خودت زندگی همه جوونارو سروسامون بده به بهترین شکلی که خودت دوست داری و خودشون دوست دارن رضا زمان
  لحاف قرمز رنگ بزرگ را از روی خودم کنار زدم ،بلند شدم به سمت پنجره رفتم، پنجره ی چوبی، آبی رنگ که نمای زیبایی به اتاق هدیه کرده بود را باز کردم ؛پرتوی طلایی رنگ خورشید در اتاق پیچید . روی چارچوب پنجره نسشتم ، به حیاط نگاه کردم ؛ تماشای حوض آبی رنگ که درست در وسط حیاط قرار داشت و شمعدانی های کنار حوض حس خوبی در  وجود ایجاد کرد ، دلتنگ روز های بهار شدم که  عطر شکوفه های سیب در حیاط می پیچد و فضا را معطر می کند در دلم سودایی نهفته بود که صدای ماد مرا  را به حال برگرداند. از پله های پائین رفتم ، خودرو را. به مطبخ رساندم  از اتاق کناری وارد شدم فضای مطبخ را دود بخار غذا گرفته بود . سلام مادر سلام زهرا سادات زود باش صبحانه را آماده کن که پدرت با شیر تازه می آید! سینی بزرگی برداشتم پنیر تازه همراه با نانی که مادر پخته بود ، به اتاق بردم و منتظر دم کشیدن چای شدم سفره را درست در وسط گل قالی پهن کردم ، قالی که مادرم با زحمت زیاد بافته بود. به مطبخ برگشتم تا چند استکان کمر باریک برای چای ببرم که چشمم به دیگ های روی اجاق افتاد این همه غذا درست می کنی برای ظهر اضافه می ماند نذری. داریم ؟ ظهر عمو و زن عمو همراه با بچه ها برای ناهار به خانه می آیند ، عمو به پدر گفته خبری در شهر است !؟ زیر لب تکرار کردم چه خبری!؟ صدای پدر رشته افکارم را پاره کرد  سلام بر اهل خانه  سلام آقا دست شما درد نکنه سفره که پهن هست ؟ زهرا سادات شیر روی اجاق بگذار . دورهم مشغول  صبحانه خوردن بودیم که خواستم از پدر در مورد اتفاق ها در شهر بپرسم که یاد صحبت او افتادم ؛ « نباید موقع غذا با هم صحبت کنیم نعمت خدا حرمت دارد»  بعد از صبحانه طاقت نیاوردم جلو رفتم  پدر چه اتفاقی افتاده ؟ دستانش را به آرامی روی دهانم گذاشت  منتظر باش دختر عزیزم نویسنده : تمنا🌹🍃❤️
نور خورشید بر فراز آسمان درخشید ،صدای اذان از گلدسته های مسجد به گوش می رسید ،هوای شهر سرد و خشک بود ، به حیاط رفتم تا  از شیر آب کنار حوض وضو بگیریم ؛آب را که به صورتم زدم لرزه ای بر اندام من  افتاد ، وضو را تمام کردم و به سمت اتاق رفتم، تا نماز را اول وقت بخوانم چند دقیقه بعد از پایان نماز  صدای در آمد به سمت در رفتم مادر در حالی که چادرش را مرتب می کرد ، به سمت در آمد هر دو به استقبال خانواده عمویم رفتیم . همگی در در پذیرایی گرد  هم آمدیم ، مادر از جای خود بلند شد ، تا به سمت مطبخ برود که با صدا ی عمو ایستاد  زن داداش زحمت نکش خبری مهمی باید برای شما بگویم بیاید بنشینید .  نگاه مان به دهان عمو دوخته شده بود منتظر شنیدن کلامی از او بودیم . رضا خان دستور کشف حجاب را علنی کرده از فردا مصادف با ۱۷ دی دیگر خانمی نمی تواند با حجاب بیرون برود ، مردم باید لباس های متحد الشکل بپوشند ( مردان با کلا های پهلوی و زنان با بلوز دامن ، بلوز شلوار همراه با کلاه ).. تار های  ذهنم در هم پیچیده شد ، احساس گیجی در سرم داشتم با صدای گرفته رو به عمو  دیگر نمی توان به مدرسه رفت ! عمو آهی از سر تاسف کشید بله اما هر چیزی چاره ای دارد . یک ساعت بعد هم دور سفره گرد آمدیم سفره ی قلمکاری که دور آن آن مملو از زیتون تازه و سبزی که مادر در باغچه کاشته بود ، مادر  غذای سنتی مشهد را پخته  بود (شله مشهدی ) نگرانی در چهره ی همه نمایان بود ، دستور کشف حجاب مسئله ای نبود که بتوان به راحتی با آن آن کنار آمد غیر ممکن بود. بعد از جمع کردن سفره تصمیم بر این شد چند روزی از خانه بیرون نرویم اما مبارزه را به صورت پنهان انجام بدیم . (رضاخان با هر چیزی که رنگ دین می داد مخالف بود برگزاری روضه های خانگی ، اعیاد مذهبی ..) خورشید طلایی رنگ  در حال غروب بود، مادر همه را دعوت را به خوردن عصرانه کرد ، پدر فرش  بزرگی پهن کرد    و همه روی آن نشتیم  طولی نکشید مادر با کاسه های ملامین که درون آن پر بود از نخودچی و کشمش به سمت ما  آمد کاسه ها را مقابل عمو  و بچه قرار داد در حالی که با لبخند تصنعی سعی می کرد روحیه اش را حفظ کند،  مشغول خوردن شد . نویسنده :تمنا🌹🍃❤️
  چادر قجری مرتب کردم ، نگاهی به مادرم کردم . مامان مریم را خیلی وقت هست ندیدم من میرم خانه ی آن ها  مراقب آژان ها باش با احتیاط از کوچه ها گذر کن  از خانه خارج شدم نگاهی به اطراف کردم خبری از آژان نبود تا خانه ی مریم فاصله زیادی نبود «مثل  تیری که از چله ی کمان رها شود » خودم را به آنجا رساندم.  با تمام قدرت شروع کوبیدن در کردم . مریم مقابل دیدگانم نمایان شد.  سلام مریم خانم  مریم در حالی که بلوز دامن پوشیده بود، قصد خارج شدن از خانه را داشت، مرا که دید خودش را جمع و جور کرد و کلاهش را با دست محکم گرفت و با لکنت  س سلااام  می توانم بیام تو دلم برات تنگ شده ، مریم جان جایی می رفتی ؟ بله آن وقت با این لباس ها مگر تو چادر سر نمی کردی !؟ این حرف ها  برای عهد قدیم هست، الان اگر می خواهی  روشنفکر باشی ، باید  با این پوشش تغییر کند  اما احکام اسلام و ضروریات دین تغییر نکرده است ، کجای قرآن گفته است  روشنفکری به نداشتن پوشش مناسب است نمی شود ،فردی از اصطبل به کاخ شاهی بنشیند و مثل مرغ مقلد اعمال آتاترک ترکیه تکرار کند و چشم به دهان روس و انگلیس دوخت باشد، که آقایان اجنبی برای شوکت و شکوه زن ایرانی چه تصمیمی می گیرند. اما در این جامعه به زنان خیلی ظلم می شود ، مورد آزار اذیت قرار می گیرند ، تحقیر می شوند.  بله مردانی هستند که به اسم  اسلام نگاه شرقی به زن دارند  ، زن را در خانه زندانی می کنند اما ببین پدر من چطور نگاه اسلامی به زن دارد و با خانواده اش با عطوفت رفتار می کند . در حالی که صدایم از عصبانیت می لرزید نگاهی به مریم کردم  که سکوت کرده بود ، دلم برایش می سوخت. نویسنده : تمنا🌹🍃🥰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°°🕊°° میدونے یعنےچے؟؟ یعنے:...↷°" •| وقتے گناه درِ قلبت را مےزند •| یاد نگاهش بیوفتـــے.... •| و در و باز نڪنے...‹‹‹🍃 https://eitaa.com/joinchat/3389194600Cf6b08c9d9f •| یعنے محرم اسرار قلبت •| آن اسرارےڪه هیچڪس نمےداند... https://eitaa.com/joinchat/3389194600Cf6b08c9d9f ...🦋🌹 امدنت اینجا اتفاقی نیست 🌈 کپی از بنر ❌
دنبال زندگے شهدایے هستی؟🕊 دنبال ࢪفیق شهیدے؟🥀 https://eitaa.com/joinchat/3389194600Cf6b08c9d9f ⤴️⤴️⤴️⤴️ تواین کانال ڪہ پشیمون نمیشی
. 🟡🔴بمب شال و روسری💣 بیش از 50 رنگ شال و روسری😍💫 ✅ سوپر نخ حریر و کرپ حریر🦋 ✅ دوخت با کیفیت🪡🧵 ✅ نرم، سبک، لخت🌱 ✅ ایستایی عالی🤌🏼 ✅ دون، دون نمیشه✨️☁️ ✨ فروشگاه شال و روسری نورا🌱 👇👇🏻👇🏼👇🏽👇🏾👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/3418947996C2655f0bc1a .•🌿🦋•.
سلام یه لحظه صبر کن ... گریه مداح معروف .... بر سر قبر رفیقش... آمار600 سریع عضو شید ... خوندن کربلایی علی.......... درحرم خانوم حضرت رقیه آمار 600 پیشنهاد دانلود صوت الحسین https://eitaa.com/joinchat/3324641503C983477ddfb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
21.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوست دارم انقدر برات گریه کنم 💔 بارون بشم 🥺 نه اصلا سیل بشم 😭💔 شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم ❣️
من به قربان حیا و عفت ات 🌸💗 (سلام الله علیها ) 💫 به حق بانو فاطمه زهرا🌸
جهت زیبایی گوشی هاتون 🌸💙 🌱سعی کنید موبایل هاتون رو از آلودگی پاک کنید و مطمئن باشید که خدا و امام زمان شاهد و ناظر هستندو به قلب و دل و موبایل و زندگی و ..... سر میزنه .
یه محیط اینطوری 🥺😍 جان فدا جانم 💛💝
ما نون خور انقلاب و بچه جانباز نیستیم ما ....... 🇮🇷
ېامۿدؿ اڋرکڹے🌹
ما نون خور انقلاب و بچه جانباز نیستیم ما ....... 🇮🇷
یاد سخن عمو قاسم افتادم که می‌گفت : ما ملت شهادتیم ما ملت امام حسینیم
نیازمندی ؟ 😔
خدایا .....💚🌱 بخشی از وصیت نامه شهید ابراهیم هادی 💛
پوشش شما به دیگران مرتبط است دوست عزیزم 💚
شبتون امام زمانی💚🌱 و سرشااااار از نور الهی 💛⭐️ با دعای خیر اهل بیت (علیه السلام )💗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا