eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
30.9هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
116 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۴ مهر ۱۴۰۲
سرود میلاد امام عسکری(ع) سبک بال ملائک واشده 🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 دوباره مدینه شده،پرزشور وشادی خدا داده یک گل پسر،برامام هادی زروی ماهش بود،نور خدا جلوه گر بالب خندان کند،شکرخدا را پدر حبیبنا یا حسن،حبیبنا یاحسن،حبیبنا یاحسن،حبیبنا یا حسن۲ ___________________ ملائکه در آسمون،شاد وبیقرارن برا دیدن این پسر،لحظه می شمارن عطر گل سوسنه،پیچیده توی فضا تموم عرش خدا، رو لبشون مرحبا حبیبنا... ________________ براشیعه ها اومده،مشعل هدایت آقا امام عسکری،جون ما فدایت شیعه ها شادی کنید،امام ما اومده از آسمون ولا،تازه مهی سرزده حبیبنا یا حسن... ____________________ کبوتر قلب من،گشته سامرایی میخواد بره توحرم،تا کنه گدایی حضرت مولا حسن،مست سبویت منم دست من ودامنت،گدای کویت منم حبیبنا یاحسن... شعر:اسماعیل تقوایی 🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱
۱۴ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۴ مهر ۱۴۰۲
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 سرزده ماه مدینه تا نماید دلبری از برای شیعیان آمد امام دیگری یا حبیبی یا حبیبی یا حبیبی یا حسن نور عینی، نور عینی، نور عینی یاحسن __________________ حضرت هادی گرفته میهمانی بهر او مجمعی برپا شده از عاشقان حیدری یا حبیبی.... __________________ بار دیگر یک علی ویک حسن،ابن علی در لقب می گردداو همسان بابا عسکری زادروزش هشتمین روز ربیع الثانی است در بهار دوم آمد نوگلی پیغمبری یاحبیبی یاحبیبی..... ____________________ درامامت یازده باشد به عصمت سیزده در سپهر علم ودین باشد یگانه شهپری آمده تا همسری گیرد کنیز روم را آمده گردد پدر او،برامام آخری یاحبیبی یا حبیبی..... _____________________ درشب میلاد او دل تنگ صحن سامراست جان ما بادا فدای جان یابن العسکری کاش دیدار رخ ماهش به ما عیدی دهد سروری برما نماید ما برایش نوکری یاحبیبی....... شعر :اسماعیل تقوایی 🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱
۱۴ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵ مهر ۱۴۰۲
بسم ‌الله الرحمن الرحیم سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر اینبار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبروداری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب
۱۵ مهر ۱۴۰۲
بسم ‌الله الرحمن الرحیم دارد مسیح ما میاید دیگر از راه پس خیر میبیند گدا سرتاسر ار راه ما قبله خود را گرفتیم آخر از راه دست نیاز از ما و ناز دلبر از راه از شوق لبریز است چشم جاده حتی از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا در صبر عین زینب کبراست اصلا بین کریمان شهره در دنیاست اصلا جان علی موسی الرضای ماست اصلا ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد.. در شوره زار شهر قم گندم بکارد در محملش امنیتی بسیار دارد اندازه یک شهر خدمتکار دارد هم ناقه ای آرام و بی آزار دارد هم اینکه راهی راحت و هموار دارد اهل محل نه بددهن نه لات هستند تا چند خانه دور و بر سادات هستند چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده بر چادر او جای پا هرگز نخورده سیلی برویش بی هوا هرگز نخورده آسیبی از شلاق ها هرگز نخورده امن است راهش بی بروبرگرد اینجا سررا به زیر انداخته هر مرد اینجا دستی سوی معصومه طه نیامد پیش نگاهش خیزران بالا نیامد تا کاخ بالاجبار و با دعوا نیامد پای پیاده یک قدم حتی نیامد هرچند بی بی روزه بود اما غذا بود در هرشرایط احترام او به جا بود
۱۵ مهر ۱۴۰۲
بسم ‌الله الرحمن الرحیم تا کویرِ قم سراغ از ساحتِ دریا گرفت آمدی و بر لبِ ایران تبسم پا گرفت آمدی و شهد شد تقدیرِ شوره زارها تا زمین شیرینیِ نام تو را بالا گرفت خاک پایت شد! شبیه تک تکِ گل هایِ سرخ آمد و زیر قدم های تو قلبم جا گرفت حضرت معصومه ای(س) و چشم هایم فرش توست با تو ایران رنگ و بویِ حضرت زهرا(س) گرفت سر به زیر و با وقاری! از حریم چادرت لذّت و شیرینیِ حُجب و حیا معنا گرفت تا ابد شد خانۂ خورشید، بیت النّورِ تو ماه از لحن مناجات تو نورش را گرفت حضرت أختُ الرضا(ع) ایکاش تأییدم کنی دوستت دارم! بگو چشمت مرا آیا گرفت؟! رو زدم بر دختر موسی بن جعفر(ع) بودنت چون همیشه بهترین را دختر از بابا گرفت!
۱۵ مهر ۱۴۰۲
هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر می‌شود قبل زائر کوله‌بارِ راه، حاضر می‌شود خوش به حال خانه‌ی خشتیِ نزدیک حرم آخرش یک تکه از صحن مجاور می‌شود دل سپردن ساده اما دل بُریدن مشکل است هر کسی یکبار آمد قم، مهاجر می‌شود شیخ می‌یابد مفاتیح الجنان را پشت در شاطر عباس قمی در صحن شاعر می‌شود از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست در حرم حتی زبان شعر، قاصر می‌شود رو به قم هر بار در مشهد سلامی می‌دهم خادم باب الرضا با من مسافر می‌شود دست را بر سینه‌ات بگذار و چشمت را ببند رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می‌شود ✍
۱۵ مهر ۱۴۰۲