عباس بن علی (ع) در روز عاشورا و در صحرای سوزان کربلا، با دیدن ناله از فَرط عطش، لبهای خشکیده و چشمان اشکبار فرزندان امام حسین (ع)، مشک آب را بر دوش گرفت و برای بزرگترین امتحان زندگی خود، عازم شریعه فرات و نهر علقمه شد. ساقی تشنگان حریم خدا، با شجاعت رجزی خواند و صف لشکریان دشمن را شکست، خود را به آب زلال فرات رساند، با لبهایی تشنه مشک را پر کرد، اما جرعهای ننوشید. زیرا اباعبدالله الحسین (ع) و فرزندان عزیز و معصومش تشنه بودند.
در راه برگشت، زمانی که مشک بر دوش، از شریعه فرات بیرون آمد، از هر طرف هدف حمله و تیرباران دشمن قرار گرفت و در همین حال کسی بر او حمله کرد و دست راستش را قطع کرد و حضرت (ع) مشک را با دست چپ گرفت، در حالی که تمام تلاش قمر بنی هاشم (ع) رساندن آب به تشنگان حرم و خیام اباعبدالله (ع) بود، ملعون دیگری حمله کرد و دست چپ حضرت (ع) را برید، اما علمدار کربلا (ع) مقاومت کرد و مشک آب را بر دهان گرفت و حفظ نمود. در این حال عمر بن سعد ندا داد که مشک را تیرباران کنند، تیری هم به چشم مبارک باب الحوائج (ع) اصابت کرد و لشکریان کفر و نفاق، عمودی آهنین بر فرق مبارک سر حضرت (ع) فرود آوردند و ساقی دشت کربلا بر زمین افتاد. امام حسین (ع) خود را به بالین علمدار سپاه و برادرش عباس (ع) رساند و او در آغوش برادر و مولای خویش، مظلومانه به شهادت رسید و سیدالشهدا (ع) را با کوله باری از غم و اندوه در صحرای کربلا تنها گذاشت.
وقتی امام حسین (ع) بر بالین خون آلود حضرت عباس (ع) حاضر شد، فرمود: «الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حِیلَتی ...»؛ «اینک کمرم شکست و راه چاره بر من محدود شد ...»
باب الحوائج قمر بنی هاشم (ع) در زمان شهادت، ۳۵ سال سن داشت.
حضرت امام سجاد (ع) هنگامی که برای دفن پیکرهای مطهر شهدا بعد از واقعه عاشورا به کربلا آمده بود، با این که به بنی اسد اجازه داد در دفن شهیدان او را یاری کنند، ولی برای دفن پدرش امام حسین (ع) و عمویش حضرت عباس (ع) به آنان اجازه مشارکت نداد و فرمود: «با من کسی هست که یاریام میکند.»
مرقد مطهر حضرت ابوالفضل العباس (ع) هم اکنون در کربلای معلا و در نزدیکی مرقد شریف و نورانی سومین امام شیعیان و سرور و سالار شهیدان، برادر عزیزش حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفای ایشان، زیارتگاه و ملجاء و پناه عاشقان و عارفان و دلسوختگان، و مطاف فرشتگان و آسمانیان است.
حرم حضرت عباس (ع) در فاصله حدود ۳۰۰ متری شمال شرقی حرم امام حسین (ع) قرار دارد و حد فاصل این دو بارگاه نورانی را بین الحرمین میگویند.
4_5780514956617187480.mp3
5.73M
🎤سید مجید بنے فاطمه
🎼مهتابمـ ابالفضله
@ewwmajmamolodi
.
دل بعشق تو دهم تا رمقی در دل هست
جان برای تو دهم تا به جهان جان گذرد
#میلاد_حضرت_ابوالفضل
.
🌺🌺🌺
ارمنی یک بار رو زد حاجت خود را گرفت
خوش به حال ما که عمری در پی ات آواره ایم
#میلاد_حضرت_ابوالفضل
#رباعی.ویژه ولادت امام حسین (ع) و حضرت ابالفضل(ع)..
در سوم شعبان ز عطای الله
آمد به جهان پور علی ثار الله
قنداقه او را چو گرفت احمد گفت
لا حول ولا قوه الا بالله
//////////////////////////////////
شور شعفی به عالم بالا شد
عالم زجمال نو گلی زیبا شد
تبریک فرشتگان ز میلاد حسین
بر احمد و بر حیدر و بر زهرا شد
//////////////////////////////////
بر ختم رسولان و به حیدر صلوات
بر فاطمه محبوبه داور صلوات
امشب که شب سوم شعبان باشد
میلاد حسین است مکرر صلوات
//////////////////////////////////
آنرور که عشقت به دلم منزل کرد
هرگونه بساط دلبری باطل کرد
همواره کنم شکر خدا را زیرا
یک عمر مرا به درگهت سائل کرد
//////////////////////////////////
ساقی بده ساغر تو ز میخانه عباس
لبریز نما باده ز پیمانه عباس
هر کس که شود دست به دامان ابالفضل
نومید نگردد ز در خانه عباس
//////////////////////////////////
امشب که به دل زمزمه و احساس است
در ارض و سماء شمیم عطر یاس است
از بهر محبان در جنت وا شد
امشب که شب ولادت عباس است
//////////////////////////////////
بر صحنه پیکار یلی آمده است
گلواژه حی ازلی آمده است
ای اهل ادب به پای او گل ریزید
شاگرد دبستان علی آمده است
//////////////////////////////////
ای اسوه ایثار و وفا یا عباس
ای بعد علی، شیر خدا یا عباس
امشب تو عطا کن به محبان ز کرم
یک تذکره کرببلا یا عباس
//////////////////////////////////
عالم همه دیوانه و مست عباس
سرمست ز مینای الست عباس
دانی ز چه رو گره گشاید دستش؟
چون بوسه زده علی به دست عباس
//////////////////////////////////
عباس یل یلان و مرد غیرت
عالم زتماشای رخت در حیرت
یک تذکره کرب وبلا را امشب
بر ما تو عطا نما به دست خیرت
//////////////////////////////////
عباس که بر هاشمیان ماه منیر است
آری به صف کرببلا یکه دلیر است
بین علی و پور علی فرق نباشد
او شیر خدا باشد و این زاده شیر است
//////////////////////////////////
مبلاد ابالفضل علمدار حسین است
او ساقی و سردار وفادار حسین است
گر بهر نبی، هست علی حیدر کرار
عباس علی، حیدر کرار حسین است
//////////////////////////////////
عباس که بر هاشمیان نور دو عین است
فرزند دلیر علی و ام بنین است
در وصف و بیانش چه بگویم که ابالفضل
امید دل زینب و هم عشق حسین است
//////////////////////////////////
ای مظهر مردانگی و فضل و شرافت
مرهون تو شد عشق به معنای شهادت
محشر که رسد فاطمه آن بانوی اسلام
دستان تو را آورد از بهر شفاعت
//////////////////////التماس دعا.
@ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی صابر خراسانی در ثنای حضرت عباس (ع)
همانند همیشه زیبا👌😍
♡|
مداحی آنلاین - همه تشنه تشنه دریاست ابلفضل - مهدی رعنایی.mp3
7.61M
🌸 #میلاد_حضرت_ابوالفضل(ع)
💐همه تشنه تشنه دریاست ابلفضل
💐همه بنده بنده آقاست ابلفضل
🎤 #مهدی_رعنایی
👏 #سرود
👌بسیار زیبا
@ewwmajmamolodi
مداحی آنلاین - وزیر شاه کربلاسن - مهدی رسولی.mp3
4.66M
🌸 #میلاد_حضرت_ابوالفضل(ع)
💐وزیر شاه کربلاسن
💐غلام درگه ولاسن
🎤 #مهدی_رسولی
👏 #سرود #ترکی
@ewwmajmamolodi
مداحی آنلاین - پسر ام البنین یل امیرالمومنین - جواد مقدم.mp3
2.62M
🌸 #میلاد_حضرت_ابوالفضل(ع)
💐پسر ام البنینِ
💐یل امیرالمومنینِ
🎤 #جوادمقدم
👏 #سرود
👌بسیار زیبا
@ewwmajmamolodi
مداحی آنلاین - ابوفاضل - محمد فصولی.mp3
6.72M
🌸 #میلاد_حضرت_ابوالفضل(ع)
💐ابوفاضل
💐هله شایل الرایه
🎤 #محمد_فصولی
👏 #سرود #عربی
👌فوق زیبا
🌷گلچین بهترین #مولودی های روز
@ewwmajmamolodi
مداحی آنلاین - ببینید گیسوی پر تاب ما را - سیب سرخی.mp3
5.4M
سرود:
ببینید گیسوی پر تاب ما را
🔹میلادباسعادت حضرت عباس علیه السلام
🎤حاج حسین سیب سرخی
آرشیو سال ۱۳۹۸
🌷{ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج }🌷
#روز_جانباز
@ewwmajmamolodi
t4-3.mp3
7.15M
سرود عربی🔸عيدكم امبارك وأيامكم سعيدة
3️⃣
#آلبوم_تغارید_الفرح_۴
#ولادت #امام_حسین #حضرت_عباس علیهما السلام
#تغارید ماه شعبان
@ewwmajmamolodi
🌺 کرامتی از قمر بنی هاشم علیه السلام
علامه شيخ حسن دخيل
مولف كتاب العباس نقل نموده :
در هوای سوزان بعد از زيارت اباعبداللّه (ع ) به زيارت اباالفضل (ع ) مشرف شدم سواىِ یک خادم در حرم هیچ زائرى نبود.
پس از زيارت و خواندن نماز ظهر و عصر در عظمت قمر بنى هاشم (ع ) فكر مى كردم كه ناگاه ديدم بانوى محجوبه اى با پسرش به طواف مشغولند پشت سر آنها مردى بلند قامت به هيبت اَكراد كه به آن دو مربوط بود نه مانند شيعه زيارت مى خواند و نه مانند اهل تسنن فاتحه مى خواند، با گستاخی پشت به قبر مطهر كرده و به شمشيرها و خنجرها و اشياء آويزان آن در حرم نگاه مى كرد هيچ توجه به عظمت صاحب حرم و رعايت احترام آن بزرگوار نداشت از گمراهى و بى ادبى اين تاريك دل و صبر آقا در تنبيه او در شگفت بودم .
ناگهان ديدم اين مرد از زمين بلند شد و به شدت به شبكه ضريح كوبيده شد و و دستانش لرزان و چهره اش متغير و پيرامون ضريح فرار مى كرد.
در اين حين آن زن دست پسرش را گرفت و مقابل ضريح به اين بيان به حضرت متوسل شد ابوالفضل دخيلك انا و ولدى .
خادم كه از در حرم اين منظره را نگريسته بود سيد جعفر خادمِ ديگر حرم حضرت عباس را صدا زد آمدند و اين مرد را گرفتند و به حرم آقا امام حسين (ع ) بردند و به آن زن و پسرش گفتند همراه ما بيائيد (مشهدالحسين ) تا حرم حسينى رفتيم و عدّه زيادى همراه شدند.
خادمان او را به شبكه ضريح حضرت على اكبر ارتباط دادند و دخيل بستند خوابش برد پس از چهار ساعت به حال وحشت بيدار شد در حاليكه مى گفت :
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَنَّ اَميرَالْمُؤْمِنيِنَ عَلِىّ بْنَ اَبى طالِبٍ خَليفَةُ رَسُولِ اللّهِ بِلافَصْلٍ وَ اَنَّ الْخَليفَةَ مِنْ بَعْدِهِ وَلَدُهُ اَلْحَسَنِ ثُمَّ اَخُوهُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ عَلُى بْنُ الْحُسَيْنِ و شمرد ائمه را تا حجت بن الحسن المهدى عجل اللّه فرجه .
اين جريان را از او پرسيدم ؟
گفت : رسولخدا (ص ) را الان زيارت كردم فرمود: اِعْتَرِفْ بِهئُولاءِ يعنى به ولايت ائمه اقرار كن و براى من اسامى آنها را بيان فرمود:
وَ اِنْ لَمْتَفْعَلْ يُهْلِكِ الْعَباس .
فرمود: اگر پيروى ائمه را نكنى (و به بی ادبی بساحت شان ادامه دهی ) عباس تو را هلاك مى كند.
اين است كه به ولايت و امامت اين بزرگواران پی بردم و شهادت دادم و از غير ايشان تبرى مى جويم از او پرسيدند در حرم اباالفضل (ع ) چگونه مضروب شدى ؟ گفت : در حرم عباس ديدم مردى بلند قامت مرا فشرد و فرمود : اى سگ تا کی به جسارت خودت در گمراهى ادامه خواهى داد و در ضلالت خواهی ماند و به شدت مرا به ضريح كوبيد و از پشتم مى زد و من فرار مى كردم .
سپس احوال مرد را از زنش پرسيدند؟ گفت : ما از شيعيان بغداد مى باشيم و اين مرد اهل سليمانيه و از تسنن و ساكن بغداد است ، برادرم مرا به اين مرد تزويج كرد وقتى اجازه زيارت ائمه (ع) را مى خواستم به خرافات قائل مى شد ، و اجازه نمی داد.
همين كه حامله شدم شوهرم گفت : نذر كن اگر پسرى به ما روزى شود به زيارت قيام مى كنم چون پسر متولد شد گفت : وقتى به سن بلوغ كه رسيد به نذرم وفا مى كنم .
پسرم به سن بلوغ 15 سال رسيد از روى اكراه موافقت كرد در حرم امامين كاظمين و عسكريين متوسل شدم كه شوهر گمراهم را با بروز كرامتى به امامت معتقد فرمائيد.
در خواستم عملى نشد و شوهرم استهزاء و اسائه ادب خود را هم ترك نمى كرد در كربلا كه رسيديم نخست به زيارت اباالفضل (ع ) مشرف شديم عرض كردم سیدی تو ابوفاضل و باب الحوائج هستى اگر كرامتى آشكار نكنى كه شوهرم هدايت شود به زيارت برادرت حسين و پدرت اميرالمؤ منين (ع ) مشرف نخواهم شد و به بغداد بر مى گردم .
همين كه داستان گمراهى و سُخريه اين مرد را نسبت به ائمه اطهار به ابى الفضل عرض مى كردم اين كرامت كه مشاهده نموديد واقع شد و شوهرم از گمراهى نجات يافت و به سعادت فايز گرديد.
📚 کتاب العباس ، علامه دُخیل
با اندکی تلخیص و تصرف