همسفران مسیرآرامش
قبلا فرمها در کانال علنی قرار میگرفتند. اما باتوجه به نتیجهگیری که داشتیم، تصمیم بر این شد که از
یه توضیح مختصری درباره روال کار کانال همسفران مسیر آرامش خدمتتون عرض بکنم.
🔸باتوجه به نتیجه گیری که داشتیم، تصمیم گرفتیم که ثبتنام فرمها رو کاملا به صورت محرمانه انجام بدیم.
🔹یعنی اینکه بعد از ثبتنام، فرم شما در کانال محرمانه قرار میگیره و ما خودمون با همفکری همکاران معرفی، فرمها رو بررسی می کنیم و دو فرمی که شرایطشون به هم نزدیک بود رو به هم معرفی میکنیم.
#ارسالی
سلام
وقتتون بخیر
اینو خطاب به همه دخترها و خانمها و پسرها و آقایون میگم و پدرومادرها
بدانیم و آگاه باشیم که ما شیعه متولد شدیم تا در تحقق ظهور، موثر باشیم
و با به تعویق انداختن ازدواج خود و دیگران، قطعا سهمی در تاخیر ظهور داریم و سهمی در فسادهای ایجاد شده در بّر و بحر
فکر نکنیم ازدواج یه چیز شخصیه
من دلم میخواد یا نمیخواد
نه اصلا اینطور نیست
عالم هستی، نظام مند آفریده شده و هر عمل ما در کل هستی اثر داره
از الان تا بی نهایت
پس قدری بترسیم و بریم یاد بگیریم چگونه باید زندگی کنیم
چگونه باید انتخاب کنیم ازدواج کنیم و.....
دختری که با دلایل غیردینی، خواستگار رو رد میکنه، در مشکلاتی که بخاطر عدم ازدواج و تاخیر ازدواج برای اون فرد ایجاد میشه، شریکه
حالا گناه هست یا اختلال و...
و برعکس آقا هم در مقابل خانم
یا خانواده ها به همین شکل
و فقط هم فسادی که برای اون فرد ایجاد شده نیست، طبق روایت در زمین فساد بزرگی ایجاد میشه
فکر کنیم
اللهمَّ عجل لولیک الفرج رو به دروغ نگیم
وقتی که زندگی مون مهدوی نیست، پس دعاهامون میشه دروغ
#ارسالی
سلام و عرض ادب ..منم به عنوان مادر یه دختر خانوم گله دارم ازینایی که به تعداد جمعیت گیر میدن و کنسل میکنند چون برا خودمون پیش اومده مخصوصا اون عده ای که نگران وضعیت مالی هستن و فک میکنن کسی که چند تا بچه آورده بی فرهنگ یا بی پوله و نمیتونه به بچه هاش برسه و خلافش رو ندیدن .. ولی بدونید الان اکثر این خانواده ها هم فرهنگشون بالاس چون تابع امر ولی ان هم درآمدشون خوبه که تو ابن جهاد شرکت کردند..ما خودمون کارمند و تحصیلاتمون دکتری هستش و وضعیت مالی مون خوبه و بخاطر امر رهبری چند تا فرزند آوردیم ولی اکثرا اینایی که معرفی کردنمون ایتقد سطح درکشون پایین بوده بخاطر تعداد کنسل کردند گرچه ما آینده ی مالی بچه هامون تامین کردیم قبل ازدواج ..خواستم بگم همیشه جنبه های منفی چیزی رو در نظر نگیرید و نیمه خالی لیوانو نبینید
همسفران مسیرآرامش
#ارسالی سلام و عرض ادب ..منم به عنوان مادر یه دختر خانوم گله دارم ازینایی که به تعداد جمعیت گیر
بله این مورد هم هست.
متاسفانه گاهی برخی افراد بخاطر جمعیت بالای خانواده ی طرف مقابل، مانع ازدواج میشن.
درصورتی که هرچی جمعیت بیشتر باشه شور و نشاط در اون خانواده بیشتر هست.
🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله
✍چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭
🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در #انتخاب_همسر دچار وسواس شدم.
🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند #خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم.
اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند.
اما بزرگترین مشکلی که در #ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه #فاصله_سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم.
❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم #درس بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم.
🔷بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود.
✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم.
بنابراین هر خواستگاری که سطح #سواد و #موقعیت_اجتماعی اش کمتر از من بود را رد می کردم.
🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد.
🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد.
چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد.
پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود.
⚜اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد #تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟
♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود.
♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد.
❌فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.😭
چرا همکارم که تمام #صفات_خوب یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم.😞
⭕️سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت.
💔امروز در۵۰ سالگی حس #همسر شدن واز همه مهمتر حس #مادر شدن را ازدست داده ام.
امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم.
❣امروزحسرت فرصتهای گذشته رامی خورم.😔
همسفران مسیرآرامش
یکی از کارهایی که بتونید مقدمات ازدواج خودتون رو فراهم بکنید، اینه که بیشتر در فعالیت های اجتماعی حض
در همین کانال همسفران هم می تونید ثبتنام بکنید و فرم ازدواج پر بکنید.
توکل بر خدا
فرم ثبتنام در کانال قوانین سنجاق شده.
بقیه مدارک رو هم که شامل عکس از صفحه اول و دوم شناسنامه و تلفن منزل و فیش واریزی هست، طبق کانال قوانین برای همکار ثبتنام بفرستید.
لینک کانال قوانین خدمت شما
https://eitaa.com/joinchat/1751450195C49e5419b2c