eitaa logo
ازدواج بهشتی🌸
572 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
✨﷽✨ 🍃رسوال اکرم (ص):در اسلام هیچ بنایی نزد خداوند محبوب تر از ازدواج نیست. 💥پرداختن به روانشناسی زن و مرد 💥پرداختن به مسائل قبل ازدواج و بعد ازدواج 💥مشاور کانال : @khodayi255
مشاهده در ایتا
دانلود
❣باید باور کنیم که نه تنها خوشبختی فرزندان ما در گرو این جهیزیه‌ها نیست، بلکه زندگی فرزندان ما با اصرار بر این جهیزیه‌ها به خطر می‌افتد. ❣ کمی نگاه کن به دخترانی که از محبوب‌ترین پیوند الهی محروم مانده‌اند، زیرا توان تدارک جهیزیه را ندارند و آن سوتر، پسرانی که مجرد مانده‌اند و با گناه دست و پنجه نرم می‌کنند. جهیزیه که مانع ازدواج است، مطمئناً مورد غضب خداوند هم هست. 🆔👉 @Ezdevaje_Beheshti
💠 وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ✨ و سبقت‌گيرندگان مقدمند، آنها مقرّبانند. سوره واقعه / ۱۰ و ۱۱ شبتون بخیر✨ @Ezdevaje_Beheshti
تنها در نامت هزار لایه دلتنگی است .... که هرچه صدا میزنم دلتنگ تر میشوم!!!!! یا اباصالح🌸 🌸
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ میلادی: Friday - 04 March 2022 قمری: الجمعة، 1 شعبان 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام ▪️3 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام ▪️4 روز تا ولادت حضرت سجاد علیه السلام ▪️10 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام ▪️14 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 اعمال‌ماه‌شعبان🤲 ❤️ 🌸🍃
5404088788.mp3
6.42M
🌼🍃 🍃 (شعبانیه)♥️ ✨دعای شجرة النبوة✨ 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹🍃
به تو ای حضرتِ صبح . . صاحبِ لبخندツ به تکرار و با عشق "سـلام" . . السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین❤️ 🌸
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ میلادی: Saturday - 05 March 2022 قمری: السبت، 2 شعبان 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹اعلام وجوب روزه در ماه مبارک رمضان 🔹مرگ معتز عباسی لعنة الله علیه، 255ه-ق 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام ▪️2 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام ▪️3 روز تا ولادت حضرت سجاد علیه السلام ▪️9 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام ▪️13 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 فردی با سه خواهرش در سفر بود كه مشهورترين جنگجوي زمان نزديك او شد و به او گفت: مي‌خواهم با يكي از اين دخترهاي زيبا ازدواج كنم. اون گفت: اگر يكيشان ازدواج كند، آن دوتاي ديگر رنج مي‌برند. به دنبال قبيله‌اي مي‌گردم كه مردانش سه زن بگيرند. سالها قاره‌ي استراليا را پيمودند بدون آنكه چنين قبيله‌اي را بيابند. هنگامي كه پير شدند و خسته، از راهپيمايي ماندند، يكي از خواهرها گفت: دست كم يكي از ما مي‌توانست شاد باشد. او گفت: من اشتباه مي‌كردم، ولي حالا ديگر خيلي دير شده. و سه خواهرش را به سه تخته سنگ تبديل كرد، تا هر كس از آنجا مي‌گذرد، بفهمد كه «شادي يك نفر نبايد به معناي غمگين شدن ديگران باشد» 🍃✨ 🌸✨✨@Ezdevaje_Beheshti 🍃✨✨✨
همسرم اجازه داد یک شب را با دیگری سپری کنم !!! پس از سالها زندگی ، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی است که این زن هم مرا دوست دارد و از بیرون رفتن با من خواهد برد. زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم بود که ۱۹ سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن ۳ بچه باعث شده بود که من فقط در موارد و نامنظم به او سر بزنم. آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم. با نگرانی پرسید که مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی و یا یک دعوت غیرمنتظره را نشانه یک خبر بد میدانست. به او گفتم: بنظرم رسید بسیار خواهد بود که اگر ما امشب را با هم باشیم. او پس از کمی تامل گفت که او نیز از این ایده خواهد برد. آن پس از کار وقتی برای بردنش میرفتم کمی بودم. وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود. کتش را پوشیده بود و جلوی درب ایستاده بود، را جمع کرده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود. با چهره ای روشن همچون به من لبخند زد. وقتی سوار ماشین میشد گفت که به گفته امشب با پسرم برای گردش بیرون میروم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند. ما به رفتیم که هر چند نبود ولی بسیار راحت و دنج بود. دستم را چنان گرفته بود که گوئی همسر رئیس جمهور بود. پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران شدم. هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری گذشته به من نگاه میکند، به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران میرفتیم او بود که منوی را میخواند. من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسده که تو کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم. هنگام صرف شام گپ وگفتی داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدر زدیم که سینما را از دست دادیم… وقتی او را به رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا کند و من هم قبول کردم. وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا بیرون با مادرم خوش گذشت؟ من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم کنم. چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریعتر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم. کمی بعد حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید. یادداشتی هم بدین بدان الصاق شده بود: "نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی را برای ۲ نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای . و تو هرگز نخواهی فهمید که آن شب برای من چه مفهومی داشته است، دارم پسرم." و در آن هنگام بود که دریافتم چقدر دارد که بموقع به عزیزانمان بگوئیم که داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها دهیم. هیچ چیز در زندگی مهمتر از نیست. زمانی که شایسته است به آنها اختصاص دهید زیرا هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود 🍃✨ 🌸✨✨@Ezdevaje_Beheshti 🍃✨✨✨