#ریشه_شناسی_واژه
#پیشخان_یا_پیشخوان_؟
مشکل که یکی دو تا نیست؛ سه تا ست. مشکل بزرگ همهی ما این است که رسمالخط فارسی به آشفتهبازار کشورِ دوست و متحد، چین میماند. همه جور جنسی از اصل و قلابی و درجهی یک و درجهی چهلوسه در آن یافت میشود. مشکل بعضی از ما هم این است که میبینیم در همین بازار آشفته، بعضی دیگر دوست دارند کلاً فاتحهی «واو معدوله» را بخوانند و اصرار دارند به جای خواب و خواهر و خویش و خواندن و خواهش و خواستن، بنویسند خاب و خاهر و خیش و خاندن و خاهش و خاستن. البته اگر خیال کردهاید میخواهم به این بعضیها گیر بدهم، زهی خیال باطل! پس میماند مشکل سوم که مایهی حیرتِ خیلی از آن بعضیهای اول است: اینکه «پیشخان» را که درستترش همین پیشخان است، به صورت پیشخوان بنویسیم و بر آن اصرار هم بورزیم.
پیشخان (و در محاوره، پیشخون) یعنی سطح بلندی به صورت میز، قفسهای شیشهای، یا دیوارههای کوتاه در فروشگاهها، کتابفروشیها، کافهها و رستورانها، بانکها، هتلها، و مانند آنها که از پشت آن کالا یا خدمات به مشتری عرضه میشود. معنای امروزیِ دیگرش هم فضای سرپوشیدهای ست که محل ورود به فضای مسکونی ست که به صورت پیشخانه هم گفته و نوشته میشود. در مقابل، «پیشخوان» مثلاً به کسی که گفته میشود که پیش از وعظ و روضهخوانی، مجلس را با روضه خواندن آماده میکند، یا همان «پامنبریِ» معروف.
البته در برخی نمونههای کمیابِ کهن، خان به معنای خانه را به صورتِ «خوان» هم نوشتهاند. ماجرای ابهام در معنای دقیق هفتخوان رستم هم جایش در این یادداشت فشرده نیست. اما این چند نکته شاید تکلیف را کمی روشنتر کند:
ـ نخست اینکه :
وقتی بر سرِ استفاده از واو معدوله در بین علما دعوا ست، مرض داریم مگر که کلمهی پیشخان را هم بیخود و بیجهت واردِ دعوای خاب و خاهر و خاهش کنیم؟
ـ دوم آنکه :
وقتی کلمهی «پیشخوان» خودش معنای مستقلی از «پیشخان» داشته و دارد، مرضِ اضافه داریم مگر که به تشابهِ املایی دردسرساز واژهها دامن بزنیم؟
ـ سه دیگر آنکه :
در فرهنگهای معتبر، پیشخان به همین صورت ثبت و ضبط شده و صورتِ پیشخوان را اغلب به «پیشخان» ارجاع دادهاند. و اتفاقاً، فرهنگ درستنویسی «سخن» هم به طور مستقل بر درست بودن این املا تأکید کرده است.
ـ و چهارم آنکه :
فرهنگستان زبان هم که با همهی کاستیها در برخی زمینهها تنها نقطهی اتکای ما در یکسانسازی رسمالخط است، در واژههای مربوط به گردشگری، واژهی «پیشخان» با همین املا را در معنای قسمتی که به پذیرش و ترخیص مهمانان میپردازد، مصوب کرده است.
پس «خوان» چی؟ با مفهوم اصلی «خوان» همه آشناییم؛ همان سفرهی فراخ و گشاده که ترکیبات بسیاری هم با آن داریم. از خوانسالار به معنای رئیس آشپزخانه بگیر تا خوانچه که برای عروس میبرند و در محاوره به آن خونچه میگویند، تا خوانِ یغما که در قدیم به سفرهای میگفتند که کریمان برای عموم مردم میگستراندند ولی کمکم معنای مجازیِ غارت و چپاول گرفت. یک جور خوان هم داریم که به آن میگویند خوانِ نصیحت؛ سفرهای پر از نصیحت و پند که شاید برخی از شما همین الان به اشتباه احساس میکنید بر سر آن نشستهاید و تهِ دلتان میگویید:
برو ناصح، بچین خوانِ نصیحت
که گوشم امتلای پند دارد
(که خودمانیاش میشود: برو جمع کن بابا، رودل کردیم از این همه نصیحت!)
اینها نه نصیحت است نه پند؛ فقط نکتههایی ساده است برای درک ذرهای از شیرینی زبان پارسی و آگاه شدن از چند و چون معنا و املای برخی واژهها. وگرنه مثلاً برای جماعتِ کتابنخوان، چه فرقی میکند که پیشخانِ کتاب باشد یا پیشخوان کتاب؛ در هر دو حالت کتابنخوان اند!
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
قراره این بار هم بین کسانی که در حلقه کتاب یازدهم ثبت نام میکنند قرعهکشی کنم؛ اما نه هرکسی😀 باید یک نفر حلقه اولی با پیشنهاد شما وارد حلقه یازدهم بشن. در اینصورت اسم خودتون و اون بزرگوار رو در شخصی برای من بفرستید تا از بین شما عزیزان قرعهکشی کنم🎁
@faaash
راستی امروز آخرین مهلت استفاده از تخفیف ۱۵ درصدی حلقه یازدهمه
📣 از ثبتنام جا نمونین
از اینجا ثبتنام کنین 👇
🔗 https://B2n.ir/u85968
🔗 https://B2n.ir/u85968
هدایت شده از مدرسه نویسندگی مبنا
یه نگاه به سرفصلهای دوره بندازین...
آقای جوان و استادیارهاتون،
تو یازده هفته از صفر دستتون رو میگیرن و آرووووم آرووووم شهد شیرین نوشتن رو به جان شما میریزن... جوری که یکدفعه به خودتون میاین و میبینین که غرق در دریای ادبیات شدین! 😇
یه چیزی بگم؟
بماند که جلسههای آنلاین با استاد چققققدر به عمق پیداکردن مطالب سرعت میده،
بماند که دوره خلاق چقدر بازیهای نوشتاری درجه یکی داره،
بماند که استادیار اختصاصی چقققدر کمکتون میکنه،
ولی...
این مباحث نظری یه چیز دیگه است🥰
من خودم هنوز هم هر از گاهی برمیگردم و این صوتها رو گوش میدم.
اطلاعات تکمیلی درمورد دوره رو حتما از لینک زیر چک کنین:
🆔 https://mabnaschool.ir/product/creative-writing-01-1404/
#نویسندگی_خلاق
#از_خودت_بنویس
@nevisandegi_mabna
از هانس کریستین اندرسون پرسیدند چرا قصه زندگی خودش را نمینویسد و او در پاسخ گفته بود که من این داستان را نوشتم. نامش جوجه اردک زشت است. او همچنین از آهنگسازی خواسته بود، برای آهنگ مراسم تشییع جنازهاش آهنگی مناسب با کودکان و ضربآهنگ قدمهای آنان بسازد، زیرا میدانست بیشتر تشییعکنندگانش کودکان بودند.
تو تشییع جناره ما بیشتر کیا میان؟🤔
@faaash
اگر بلوچید یا دوست بلوچی دارید که از نزدیک گاندو دیده ممنون میشم به من پیام بدید.
@shahravesh
تاکنون دو قسمت از پایتخت هفت پخش شده. به همین بهانه خواستم چند نکته درباره نویسندگی که به نظرم آمد را اینجا بنویسم:
1. انتخاب مکان یکی از ویژگیهای مهم داستان خوب است. اینکه بتوانی از خصیصههای آن مکان هم کارکرد بگیری داستان را چند درجه قوی میکند. آبوهوای تمیز و جنگلهای سرسبز از ویژگیهای کلیشهای خطه شمال است. اما در این فصل نویسندگان رفتهاند سراغ گراز که در آن منطقه زندگی میکند و بهخوبی در راستای پیشبرد طنز داستان از آن کارکرد گرفتهاند.
2. یک بار که رضا امیرخانی از رمان خونخورده تعریف کرده بود گفته بود که نویسنده عجب شغل بکری را انتخاب کرده: قرآنخون سر قبر. حالا هم اینجا به نظرم شغل ارسطو و سروکارداشتنش با یک کاروان/ ون (اسمش چیه؟) داستانی را با خود به همراه میآورد که برای مخاطب تازگی دارد. این را بگذارید کنار شغلهای فرش فروشی و مهندس عمران برای نشاندادن پولداری شخصیتها در بسیاری از سریالها.
3. یکی از ویژگیهایی که پایتخت را برای مخاطب باورپذیر کرده نزدیکبودنش به زندگی آدمهاست. اینکه رحمت یک کسبوکار اینترنتی راه انداخته هم موضوعی است که خیلی از مردم با آن سروکله میزنند و زندگیشان با آن گره خورده؛ از کارکردن در اسنپ گرفته تا سفارش غذا از اسنپفود. مراجعه هما به روانشناس و مخالفت نقی، بیکاربودن بهروز و دنبال شغل بادیگاردی برای سلبریتیها و عطاریهای شیاد هم در این دسته میگنجند.
4. چون از پخش آخرین قسمت سریال زمان زیادی گذشته نویسنده مجبور بوده از تغییرات این مدت شخصیتها به مخاطب خبر بدهد. برای این کار از جلسه مشاوره هما شروع کرده و با فلشبک زدن کمکم ما را با این تغییرات و اتفاقات جدید آشنا میکند.
5. در نویسندگی میگوییم دیالوگها باید پیشبرنده باشند، کشمکش داشته باشند و اطلاعاتی را که دو طرف گفتگو از قبل میدانند را به ما ندهند. سکانش صحبت رحمت و ارسطو در کاروان از این لحاظ ضعیف بود و مثل کپسولی میماند که به زور انداخته شده ته حلق بیینده. ما در عرض پنج دقیقه فهمیدیم رحمت شغل جدیدی دستوپا کرده، سهقلوهایش را داده به زنش و زنش تیبا را هم با خودش برده.
6. نگونشان بده هم از آن تکنیکهایی است که هیچجوره نمیشود بیخیالش شد. ارزشهایی مثل اهمیت به خانواده، مطرح شدن مشکلات در جمع و چارهاندیشی برای آن، وجود عشق واقعی و عمیق و نه صورتی در عین اختلافات بزرگ بین زنوشوهرها هم از آن اطلاعاتی است که هیچ جای سریال به آن اشاره مستقیم نمیشود؛ اما همه با اعمال و رفتارشان این را نشان میدهند.
7. تعلیق و انداختن قلاب برای تماشای سریال هم از آن کارهایی است که نویسندگان خوب از عهدهاش برآمدهاند. فرزندخواندگی سالار و اینکه چرا هما و نقی این کار را کردهاند و آینده مبهمش یکی از همان قلابهای بزرگ و جاندار داستان است. ارسطو هم همیشه با دخترهایی که عاشقشان میشود برگ برندهای دارد که به همین راحتیها رو نمیکند.
@faaash
آرامش امروز خونه مثل لواشک ملسیه که دلم میخواد زیر زبونم مک بزنم و هیچ وقت تموم نشه😋
#خداحافظـتعطیلات #سلامـبرکار
@faaash
هدایت شده از کارگاههای جذاب
📌کارگاه تجربهی داستاننویسی با استاد فرهاد حسنزاده
دورهی بهار 1404
—---------------------------------------------------------
🔹 بزرگسال
سهشنبهها - ساعت ۱۶:۰۰ تا ۱۷:۳۰
-
📣📣📣
(شروع کارگاه از 25 فروردین)
🔸 توجه: در صورتی که تداخل زمانی دارید به پشتیبان اطلاع بدهید تا در صورت اضافه شدن کارگاه جدید خدمتتان اطلاع رسانی شود.
🔆 تعداد جلسات کارگاه: ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای (هفتهای یک جلسه)
🔆 ظرفیت هر کارگاه: ۱۰ نفر
🔆 نرمافزار آموزشی: مانند دورههای قبل در فضای (پلتفرم آموزشی) «الوکام» تشکیل میشود. (داشتن اینترنت با سرعت مناسب الزامی است) همچنین آموزشهای استفاده از سامانه در گروه گذاشته خواهد شد.
🔆 شهریه دوره: دو میلیون و چهارصدهزار تومان
🔆 در صورتی که سوالی داشتید میتوانید با شماره تلفن ۰۹۰۳۷۵۹۹۵۵۵ که مخصوص کارگاههای داستان نویسی استاد حسنزاده است، تماس بگیرید.
🔆 برای آشنایی بیشتر با استاد حسنزاده میتوانید به آدرسهای زیر مراجعه فرمایید:
🔸سایت: https://farhadhasanzadeh.com
🔹جوایز و افتخارات (ویکیپدیا): https://b2n.ir/wikipedia-hasanzadeh
🔸اینستاگرام: https://www.instagram.com/farhad_hasanzade
🔹تلگرام: https://t.me/farhadhas
—-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------