eitaa logo
فاش
184 دنبال‌کننده
199 عکس
5 ویدیو
7 فایل
فاش (فاطمه‌السادات شه‌روش) هستم مادر دو تا گنج https://eitaa.com/Shahravesh
مشاهده در ایتا
دانلود
در املای کلمه‌ای شک دارید؟ نمی‌دانید باید قسمت‌های مختلف یک کلمه یا عبارت را با فاصله یا نیم‌فاصله بنویسید؟ در پیوند زیر می‌توانید کلمه دلخواهتان را جستجو کنید و شکل صحیح نوشتنش را بررسی کنید: https://emla.virastaran.net @Faaash
📚 همیشه سرمون توی کتابه! 📣 آغاز ثبت‌نام حلقه کتاب مبنا ما تو حلقه کتاب مبنا، فقط کتاب نمی‌خونیم؛ بلکه با کتاب زندگی می‌کنیم! یعنی: مهمونی‌هامون ! به جای اینکه دائم درگیر این باشیم که حالا چی بپوشم؟ به این فکر می‌کنیم که ؟ و به جای اینکه همش سرمون تو گوشی باشه! ! هم‌خوانی و نقد کتاب‌های: 📖 سباستین - اثر منصور ضابطیان 📖 زمین سوخته - اثر احمد محمود 📖 در جبهه غرب خبری نیست - اثر اریش ماریا رمارک 🔻 اطلاعات بیشتر دوره و ثبت‌نام حلقه کتاب: http://B2n.ir/a92820 http://B2n.ir/a92820 | @mabnaschoole |
این هم کد تخفیف برای ثبت نام در حلقه کتاب. 🎁🎁🎁مثل حلقه قبلی از بین کسانی که از این کد استفاده کنن، قرعه‌کشی می‌کنم و هدیه می‌دم.
shahravesh1
فاش
نوبت اعلام جایزه این پست رسید. از اونجا که عیده می‌خوام به هر پنج‌ نفری که از کد تخفیف من استفاده کر
این هم سند هدایای حلقه هشتم که البته هنوز بعضی عزیزان برای دریافت جایزه‌شون پیام ندادن
تخفیف ۸۰ درصد فیدیبو برای اشتراک فیدی‌پلاس تخفیف ۶۰ درصد طاقچه برای بینهایت یکساله. اگر برگ هم داشته باشید می‌تونید ۷۰ درصد تخفیف بگیرید برای یکساله @faaash
هدایت شده از گاه گدار
ما توی مبنا در دنیای عجیبی داریم زندگی می‌کنیم. همین الان، توی همین دقیقه‌ها که من دارم این کلمه‌ها را می‌نویسم، همه ما نگران یک دوست و همکار عزیز هستیم. همکاری که همشهری خیلی از ماها نیست و تا به حال چهره‌اش را هم ندیده‌ایم. دوست عزیزی که از پر کارترین ها در جمع ماست و حضورش و دقت بالایش در کار همیشه اسباب خیال راحتی است. این دوست عزیز این روزها در بیمارستان است، سطح هوشیاری‌اش پایین است و توی مراقبت‌های ویژه بستری است. ما نگرانش هستیم، مثل خانواده‌اش. من البته به خدا خوش‌بینم و می‌دانم که لطفش همیشه پیش پای ما بنده‌هاست اما این را هم می‌دانم که گره‌های زیادی در زندگی هست که باز شدنش به واسطه دعاهای ماست. برای این دوست ما دعا کنید. با هر کلمه و جمله‌ای که بین شما و خدا صمیمی‌تر است، برای این دوست ما دعا کنید. ما نگرانش هستیم.
تمرین این هفته مقدماتی درباره نگو نشان بده است. باید شخصیت را بکشانند توی تولد. شخصیت من اما پر زده توی آی‌سی‌یویی که دوست عزیزم روی یکی از تخت‌هایش خوابیده. دارم نقد می‌کنم. هنرجوها از فیلینگ موز و گردوی کیک نوشته‌اند؛ اما دلم پر شده از رخت‌هایی که دارند چنگ می‌خورند. آدم‌های داستان هنرجوها با بریدن کیک جیغ می‌کشند؛ اما من دلم بریده‌بریده شده برای رفیقی که حالش خوب نیست. برایش دعا کنید.
امروز می‌رفتم توی گرو‌های مربوط به مبنا. آخرین پیام را می‌خواندم و می‌آمدم بیرون. هنوز در مرحله انکارم. مثل همین دو هفته پیش که شنیدم خاله‌ام ایست قلبی کرده؛ ولی نمیخواستم باور کنم از دنیا رفته. وقتی همسرم داشت از پرشدن پیمانه عمر حرف می‌زد، فکر می‌کردم دارد به خاله‌ام توهین می‌کند. داشت آماده‌ام می‌کرد. ت آخر تسلیت که از دهانش خارج شد فهمیدم داغدار شده‌ام. خاله‌ام هم مثل دوستم هفته‌های آخر نتوانسته بود ایتایش را چک کند. از درد مچاله شده بود. برای زنده‌ماندن هر دویشان هرچقدر توانستیم افتاده بودیم به پای خدا. التماسش کرده بودیم که به بچه‌های خاله و به مادر دوستم رحم کند. خاله و دوستم هر دو رفتنی بودند. خدا انگار دستش را گذاشته روی دکمه قرمز زندگی ما. می‌خواهد با فشاردادنش عیار صبر و تحملمان را بسنجد. فقط کاش همان‌قدر که رحمتش شامل رفتگانمان می‌شود، ظرف صبر و تحمل ما هم بزرگتر شود. @faaash