eitaa logo
تکیه مداحی فابک للحسین علیه السلام
148 دنبال‌کننده
17 عکس
31 ویدیو
16 فایل
ارتباط با مدیر emadi99@
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت سکینه (س) روایت مى کند که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم پدرم مى فرمود: شیعَتی مَهْما شَرِبْتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذکُرونی (شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید) اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی (و یا هنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید) فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتَلُونی (من، نواده [پیامبر ص] هستم که مرا بی گناه کشتند) وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحَقُونی (و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند) لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاً تَنْظُرونی.... (ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و می‌دیدید....) کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی (که چگونه برای کودک خردسالم،آب خواستم و آنان رحم نکردند) ... الخصائص الحسینیه، مرحوم شوشتری، ص 99
زمینه مناسب برای شام غریبان و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام حاج محمود کریمی تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه از تو نخلا، می رسید رایحۀ فاطمه از میونِ، گرد و خاک سمت حرم می رسید بابا گریون، قدّ خم روی لباش زمزمه با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم... عمو جونم! تا تو بودی، سر و سامونی داشتیم تو که رفتی، چشِ گریونی داشتیم بعد تو بیچاره شدیم، دنبال زینب همه آواره شدیم بی گوش و گوشواره شدیم با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم... رفتی و رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف ناله ها و ضجه ها می رسید از هر طرف تا عمودِ خیمتُ، دستای بابا کشید عمه میزد بر سرش، دستشُ رو به نجف عمه هزار بار مُرد خیمه گرفت آتیش همه میگن: بابا! چرا نیاوردیش؟ عمو جونم! تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن ماها گریون بودیمُ، اونا همش می خندیدن با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم... اشک باباس، که نشوند ما رو به روزِ سیاه بی قرارُ، تشنه و بی کس و بی پناه جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه چشمت و دور دیدن غارتمون کردن سر بسته باید گفت همه چیُ بُردن عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم کی لباس، پاره داشتیم؟ تو که رفتی سر به صحراها گذاشتیم پا برهنه، روی خارا پا گذاشتیم با این که غم داشتیم صاحب عَلَم داشتیم عَمومونُ کُشتن همینُ کم داشتیم
شعر روضه دیر راهب نصرانی شد بــــــه مهمانی راهب چو سر پاک حسین گفت با آن سر پر خون به دو د شیون و شین ای سر انـــــدر نظــــرم، جـــلوۀ یحیی داری از رُخت نور عیان چـــون کف موسی داری یــا مسیحائی و از عــــرش بـــــرین آمده ای خـــوش به سر وقت من گوشه نشین آمده ای جــــــــان من باد به فدایت که تو مهمان منی ز تـــو شرمنده ام ای سر، که تو مهمان منی راهبـــــــــــــــــــا مـــــــــــــن زادۀ پیغمبرم مهمـــــــــــــــتان ایــــــــــــــــن گروه کافرم گـــــــــــــر خبر جوئی ز من ای غم نصیب بــــــــــــــــــــاش آگه من غریبم من غریب رحــــــــــــــــــــــــــم ننمودند بر احوال من آب     را     بستنـــد    بـــر    اطفال    من روز   عــــــــــــاشورا   بـه   فرمان   یزید کــــــــــــــــــرد شمرم با لب عطشان
متن روضه دیر راهب نصرانی لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً یُقالُ لَهُ قِنَّسرینَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا یَخرُجُ مِن فیهِ، ویَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم یَرَ شَخصا، قال: طوبى لَکَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: یا رَبِّ، بِحَقِّ عیسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّکَلُّمِ مَعی. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: یا راهِبُ، أیَّ شَیءٍ تُریدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَکَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهی عَن وَجهِکَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفیعُکَ یَومَ القِیامَةِ. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دینِ جَدّی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِیَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً. ترجمه: مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب: هنگامى که سر حسین علیه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرین (شهرى در شام، به فاصله یک روز راه از حَلَب در مسیر حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسیحی از دِیْرش به سوى سر، حرکت کرد و نورى را دید که از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسیحی، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِیرش برد و بدون آن که شخصى را ببیند، صدایى شنید که مى‌گفت: «خوشا به حالت ! خوشا به حال آن که قَدر این سر را شناخت!» راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسى، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». گفت: تو کیستى؟ گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم» و ساکت شد. راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگویى: «من ، شفیع تو در روز قیامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دین جدّم محمّد درآى»  راهب گفت: گواهى مى دهم که خدایى جز خداوند نیست و گواهى مى دهم که محمّد پیامبر خداست. آن گاه حسین علیه السلام پذیرفت که شفاعتش کند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسیدند دیدند که درهم ها سنگ شده است. مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب مازندرانی ج ۴ ص ۶٠ ، بحار الأنوار علامه مجلسی : ج ۴۵ ص ٣٠٣
✅جامعه را اخلاق می سازد، نه 🔸آن چیزی که جامعه را می‌سازد علمِ کامل نیست، اخلاق کامل است؛ لذا فرمود «إِنَّکَ لَعَلی‏ خُلُقٍ عَظیمٍ» 🔸برخورد، اخلاق، گذشت، تحمُّل، صبر و این گونه از موارد است که می‌تواند جامعه را بسازد، وگرنه پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده اصول دین، فروع دین، فقه، حقوق، همه را تکمیل کرد، اما نفرمود «بعثت لاتمّم العلوم و الفقه و المعارف و کذا»، فرمود: «بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ»؛ آن چیزی که جامعه را می‌سازد اخلاق است ... 🔸آن چیزی که جامعه را می‌سازد و به کمال می‌رساند اخلاق است؛ وگرنه علوم فراوان که مشکل جامعه را حل نمی‌کند. 🔸اگر شما علامه طباطبایی بشوید، ناچارید در حوزه بنشینید و درس بگویید و کتاب بنویسید، دیگر به درد جامعه نمی‌خورید. 🔸مگر جامعه از علامه طباطبایی استفاده می‌کرد؟ مگر با دو واسطه، سه واسطه یا ده واسطه؛ یعنی شاگردان علامه این معارف را رقیق کنند و در دسترس مردم قرار دهند تا مردم از برکات المیزان استفاده کنند. 🔸آن چیزی که مستقیماً جامعه را می‌سازد اخلاق است، وگرنه حضرت برای تتمیم مسائل فقهی هم آمده، اخلاقی هم آمده، فلسفی هم آمده، تفسیری هم آمده و نفرمود «بعثت لاتمّم مطالب العلوم، معارف العلوم» و مانند آن ... 🔹درس خارج تفسیر /سوره صافات، آیات 99 الی 111 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
أنا علی، ابنُ ذبیحِ کربلا.. و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ أنا علی، ابنُ ذبیحِ کربلا أنا علی، أنا بن مکة و منی من یادگار غربت خون خدام امام دوم قیام کربلام آه از غمِ ، غارت خیمه ها از غربتِ ، غروب نینوا از قتلگاه ، به روی نیزه رفت سر بریده از قفا .. واویلا ، غریبِ فاطمه حسین .. ــــــــــــــــــ ای کربلا چه شد برادر حسین بگو چه شد علی اکبر حسین نشسته خون به گوش و گوشواره ای سه شعبه و گلوی شیر خواره ای سیلی زدند ، به گوش طفلان حرم شد کربلا ، مدینه در چشم ترم بار دگر ، مانده میان شعله ها پهلو شکسته مادرم .. یا زهرا خوش آمدی به کربلا.. شاعر: میلاد عرفان پور •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
شده دم به دم این نگرانی ام.. و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شده دم به دم این نگرانی ام، که مدینه ندیده بمیرم به هوای آن همه آرزو، نشود که بهانه نگیرم مدینه ای روضۀ ناتمام من به شوکت و به غربتت سلام من ای مدینه ای شهر روضه و گریۀ بی صدا ای مدینه ای سرزمین غریب رسول خدا به خدا که تحمل غربتت، برده طاقت عالم و آدم ای حکایت غربتِ فاطمه، روضه خوانِ تو بوده محرم کاش میشد و کبوتر بقیع بودم تمام عمر نوحه گر بقیع بودم ای مدینه ای شهر روضه و گریۀ بی صدا ای مدینه ای سرزمین غریب رسول خدا بنشیند اگر دل خون من، به مقابل گنبد خضرا به تسلی داغ پیمبرم، جان فدا کنم از غم زهرا سلام من به چهار امام بی حرم سلام من به مادر شهیده ام وای مادرم ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
خدا ببین کی برگشته... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خدا ببین کی برگشته همون که گریونش بودم خدا ببین کی برگشته همون که دنبالش بودم همون که خیلی گریونِ روضۀ گودالش بودم بابا .. سلام عشق من ای همه زندگیم شکسته شدم اولِ بچگیم یه دختر به بابا فقط دلخوشه رگایِ بریدت منو میکشه برا لب خونی تو ، الهی من بمیرم دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم نشد که خیررون رو از دستِ یزید بگیرم کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی رفتی رقیه ت تنها شد اسیر نامحرم ها شد روی کبود من مثلِ مادر بزرگم زهرا شد بابا .. بیا و بکش دستی رویِ سرم مثِ موی تو سوخته مویِ سرم خودم رو زدم وقتی که دیدمت لبم خونی شد وقتی بوسیدمت تو کجا اینجا کجا ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی میون راه حس میکردم میباره بارون هر لحظه دیدم که خونِ بابامه میریزه از رویِ نیزه .. بابا .. دیدم تا که رفتیم تو بزم شراب جلویِ چشامو گرفته رباب نمیخواستم اما شنیدم دیگه یکی داره حرف از کنیزی میگه اینه ختم روضه ها ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی میسوزه هر نفس وجودم مثل پرستویِ کبودم طبق برایِ چی عمه من که غذا نخواسته بودم رقیه جان .. پرده رو از طبق کشید نترسیا اگر سر بریده دیدی نترسیا اگر دیدی خاکی موهاش نترسیا اگر دیدی خونی لب هاش نترسیا چاره ای تو چاره ساز کن یتیمتُ بیا و ناز کن تنگه دلم برای نگاهت یه بار دیگه چشاتو باز کن بابا حسین .. اگر دیدی قدم خمیده نترسیا اگر دیدی مو هام سفیده نترسیا اگر دیدی زخمی بازوم نترسیا اگر دیدی شکسته پهلوم نترسیا ببین که گوشۀ خرابم خسته از این همه عذابم یادم نمیره گفتی بابا یه شب که اومدی بخوابم رقیه جان .. نیمۀ شب تو دل صحرا نترسیا پشتِ سر قافله تنها نترسیا وقتی که زجر اومد سراغت نترسیا .. کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
💠 کریم اهل بیت علیهم السلام 🔸 شخصیت ملكوتی امام حسن مجتبی كه كریم اهل بیت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) است، در سیره و سنت و سریرت آن بزرگوار نهفته است. بیانات نورانی آن بزرگوار همانند قرآن در دو محور اصیل و اصلی دور می زند: یكی تعلیم و دیگری تزكیه، چون جامعه انسانی را اندیشه و انگیزه اداره می كند. انسان موجودی است كه متفكّر و مختار است، با برخی از شئونش می اندیشد و با برخی از آن اندیشه ها را پیاده می كند. اگر این دو شأن انسانی اصلاح بشود تمدّن راستین اسلام كه در تدین او نهفته است عملی خواهد بود. اصرار قرآن كریم بر تعلیم و تزكیه بر همین مبناست، انسان نه بیش از این دو شأن شأنی دارد و نه شئون او كمتر از این دو شأن است؛ یعنی می اندیشد و برابر آن اندیشه اش اراده، نیت، اخلاص و عمل دارد؛ این تعلیم و تزكیه از همین مجراست، تعلیم مقدّمه تزكیه است و تزكیه مقدّم بر تعلیم. 🔸 اگر درباره شخص سید شهدا حسین بن علی بن ابی ‌طالب (علیهما آلاف التحیة و الثناء) به عنوان مصباح هدایت یاد شد، این مربوط به آن قلّه هدایت و مصباح بودن است، وگرنه پیروان آن ذوات قدسی سهمی از چراغ هدایت را خواهند داشت. وجود مبارك «كریم اهل بیت» فرمود چراغ هدایت باشید «كُونُوا أَوْعِیةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِیحَ الْهُدَی».[1] 🔸 كریم بودن آن ذات مقدّس هم در اثر سخا و جود و بخشش بود كه وجود مباركش بسیاری از نیازمندی های نیازمندان را برطرف می كرد. اگر این دو عنصر فراهم شد یعنی جامعه از تقلید به در آمد محقق شد، نه در قبول و نه در نكول بیراهه نرفته است، این پیرو راستین امام حسن مجتبی (صلوات الله و سلامه علیه) است. قرآن كریم نه تنها ما را به علم دعوت كرد، فرمود فقط در محور علم سخن بگویید در محور علم چیزی بنگارید، در محور علم تدریس، تصنیف و تألیف داشته باشید. انسان یا چیزی را قبول دارد یا چیزی را نكول، یعنی یا چیزی را تصدیق می كند یا چیزی را تكذیب، قرآن كریم محور تصدیق را علم قرار داد و مدار تكذیب را نیز علم قرار داد؛ فرمود اگر چیزی را قبول كردی و تصدیق می كنی باید محقّقانه باشد ﴿وَلا تَقْفُ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً﴾[2] و اگر چیزی را تكذیب كردی و نفی كردی باید محقّقانه باشد. [1]. الکافی (ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص301. [2] . سورهٴ اسراء، آیهٴ 36. 📚 پیام به کنگره امام حسن مجتبی علیه السلام تاریخ: 1391/12/05 🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُبات... اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ ،اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ، وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ،اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ {آقا!سلام...اي كاش الان كربلا بودم،زيارت اربعين ميخوندم...} اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَرات {اوّلِ زيارت اربعين دو سه جمله مقتل بخونم، سرآقا اباعبدالله الحسين برگشت كربلا، ابوريحان بيروني،مُتَوفّي قرن پنجمِ، در آثار الباقيه كه از اولين منابعي است كه جريان اربعين رو نقل كرده،اينجور نوشته: "فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ إلى مَجثَمِه"*روز بيستمِ ماهِ صفر سر امام حسين رو برگردوندند كربلا..." حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِه" سر نازنينش رو به بدنش مُلحق كردن...اين سر همه جا با زينب بوده،هر جارو نگاه مي كرده،سري به نيزه بلند است در برابر زينب...گفته بودم بيام كربلا آروم بشم،گريه هام رو بكنم،اما داغ دلم تازه شد"رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ علیه السلام إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ ، وفیهِ زِیارَةُ الأَربَعینَ، وهُم حَرَمُهُ بَعدَ انصِرافِهِم مِنَ الشّامِ"يعني اين سر رو كه برگردوندند كربلا، زن و بچه ها هم با سر بابا بودند كه داشتن بر مي گشتن...(دلم برا كربلات تنگ شده،همه اومدن كربلا...دلت رو راهي كربلا كن،از سُوِيداي دلت...صدا بزن:حسين...} اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ، الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ، اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَهِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَهِ، وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَهِ، وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَهِ، وَقآئِداً مِنَ الْقادَهِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَهِ ،وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ،وَجَعَلْتَهُ حُجَّهً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ، لِیَسْتَنْقِذَعِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ، وَحَیْرَهِ الضَّلالَه {*چقدر با اين مردم حرف زدي روز عاشورا،وقتي به همه چيز احتجاج كرد، حُجت آورد به عمامه پيغمبر،به شمشير پيغمبر،وقتي حَسَب و نَسَبش رو گفت،صدا زدن: يابن فاطمه! ما نمي فهميم تو چي ميگي... "و نحن غير تارکيک حتي تذوق الموت عطشا" دست ازت بر نمي داريم تا تشنه جون بدي...} وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ ،مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا ،وَباعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ، وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ ، وَحَمَلَهَ الاَوْزارِ ،الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ،* {خدايا در راه عبادت تو خونش رو روي زمين ريختن} * وَاسْتُبیحَ حَریمُه* {حرمش رو مُباح اعلام كردن، هركي هرچي ميتونه براي زن و بچه اش غنيمت برداره،كوفيا برا خودتون سوغات جمع كنيد...همه اومدن سمت خيمه ها...} اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً* {يعني ميشه يه روزي همه با هم بريم كربلا،بين اين همه موكب ما يه جايي بايستيم،من هم براتون زيارت اربعين بخونم،يه دفعه صدا بياد"اليوم، يَومُ الاربعين"حسين جان! به خودت قسم دلم برا كربلات تنگ شده*} اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ ،عِشْتَ سَعیداً، وَمَضَیْتَ حَمیداً،وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً* {مظلوم از اين دنيا رفتي آقاجان! اي غريبِ مادر!حسين....} •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّه اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ، وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ،وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ، وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ ،حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِه * اي امان ازساعتي كه اسب به خيمه ها برگشت... اي فَرَس ازچه تو خود باخته اي مگر اين گونه كه ماتي تو شه انداخته ا ي ؟* اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ... {*آقاجونم،بچه هات برگشتن كربلا...شيخِ صدوق نقل كرده دراَمالی،دیگران، ابن فتاح،مرحوم مجلسي ، همه گفتن از فاطمه بنت علی: "إنَّ یَزیدَ أمَرَ بِنِساءِ الحُسَینِ علیه السلام فَحُبِسنَ مَعَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام فی مَحبِسٍ"داداش! بذار برات بگم که شام چه خبر بود...این زن و بچه رو با زین العابدین در خرابه ای حبس کردن..." لا یُکِنُّهُم مِن حَرٍّ ولا قَرٍّ" نه از گرما نگهشون میداشت و نه از سرما... "حَتّى تَقَشَّرَت وُجوهُهُم…." صورت های مبارکشون پوست انداخت... "إلى أن خَرجَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام بِالنِّسوَةِ"*تا اینکه خاندان امام حسین حرکت کردند با زین العابدین*" ورَدَّ رَأسَ الحُسَینِ علیه السلام إلى کَربَلاءَ"*تا اینکه سر برگشت کربلا....*} اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَهِ، وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَهِ،لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّهُ بِاَنْجاسِها ، وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ،وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ* {شهادت میدم تو پناهگاهِ مؤمنانی،تو پناهِ عالمیانی،پناهِ عالمیان!زینبت بی پناه شده... ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود این حرف های مرثیه خوانان دروغ بود ای کاش این روایت پُر غم سند نداشت بر نیزه ها نشاندن قرآن دروغ بود ای کاش گرگ های تاخته بر یوسفِ حجاز مانند گرگ قصه ی کنعان دروغ بود} وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ، الْهادِى الْمَهْدِىُّ،وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّهَ مِنْ وُلْدِکَ، کَلِمَهُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى، وَالْعُرْوَهُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّهُ على اَهْلِ الدُّنْیا،وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى، وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ ،وَاَمْرى لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّهٌ، حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ ،فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ ،لامَعَ عَدُوِّکُمْ* {آقا! من با شما هستم، کمکم کن تا آخرِ عُمر دَرِ خونه ات بمونم،همه ی بچه هام و دودمانم تا روز قیامت نوکر دَرِ خونه ات باشن...یه وقت نکنه من دشمنِ تو باشم...یه وقت نکنه با کارهام جلویِ تو بایستم،یه وقت نکنه یه موقعی که آقام،مولام صدا زد: "هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی" منم رو صورتش شمشیر بکشم...} فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ ،لامَعَ عَدُوِّکُمْ ،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَعلى اَرْواحِکُمْ، وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ، وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ. •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دیگر آیات قرآن نخواهد آمد.. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دیگر آیات قرآن ، نخواهد آمد.. بعد پیغمبر باران ، نخواهد آمد.. بسوز مدینه از این عزا به همراهِ مرتضی که محشر گشته به پا ... مگر چه گفته پیغمبر به فاطمه که خندان است؟! دعا کنید علی را که ، پریشان است امان .. خداحافظ جانِ ما دلیلِ ایمانِ ما رسولِ قرآنِ ما .. «امان، رسول الله الأمان ..» بویِ آتش می آید ، أعوذ بالله .. فتنه‌ای گشته شاید، أعوذ بالله .. خدا خودت رحمی کن به ما از این قومِ بی وفا اگر شد فتنه به پا.. اگر شود فراموش آن، سفارشاتِ پیغمبر کشان کشان سویِ مسجد، رود حیدر «امان، ز غم‌هایِ فاطمه ..» جایتان خالی مردم، مدینه امشب جان ز داغ مجتبی، رسیده بر لب امان که قبرش بی گنبد است که بی رفت و آمد است کجا مثل مشهد است..؟! خوشا دلی که این شب‌ها ز ره رسیده مهمان است حرم پر از دمِ مولا، رضا جان است «حسن .. غریب مادر حسن .. رضا .. عزیزِ زهرا رضا ..» نغمه پرداز: روح‌الله اسماعیلی شاعر: رضا یزدانی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
برای تا خدا رفتن بدستان تو محتاجم... و توسل جانسوز ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگرچه روز و شب هستیم دائم برسَرِ خوانت ببخش آقا که کم بودیم عُمری مرثیه خوانت *غیر از اینِ؟ عاشورا چقدر شلوغِ،اما برا پیغمبر اکرم اینجور نیست...حالا چه کسایی غریبند؟ سه تا غریب آخرِ ماهِ صفر، هر کدومشون از یکی دیگه غریب تر،هم حضرت رضا،هم حضرت مجتبی،و چه حضرت رسول الله...امشب وقتی گریه می کنی باید چشمات مثلِ چشمایِ حضرت زهرا باشه...کسی نیست که برا باباش گریه کنه...* پراز دردم ولی درد من اصلا جسم خاکی نیست بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت فقط یا رحمة لِلعالمین یک گوشه چشمی کُن کویرم خاکِ بی خیرم، من و اُمیدِ بارانت مرا همسفره ی یک وعده نانِ خشک خود گردان که طعنه میزند برهر ضیافت تکه ی نانت برای تا خدا رفتن بدستان تو محتاجم بِکَش دستی سرم شاید شدم یکروز سلمانت *اومده اجازه میگیره،دَقُ الباب میکنه،کی هستی داری در میزنی؟جوانی از راهِ دور اومدم،برا زیارت پیغمبر،گفت: بابام حالش خوب نیست برگرد...لحظاتی بعد دوباره در زدن،حضرت باز جوابش کرد..دفعه ی سوم،یه وقت پیغمبر چشماش رو باز کرد،دخترم کیه؟ بابا همین که در میزنه بدنم میلرزه...فرمود: این برادرم عزرائیلِ...دخترم فقط از خونه ی تو اجازه می گیره،از هیچ پیغمبری اجازه نگرفته...* گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد به هرکس میرسد بی شک و شُبهه لطف و احسانت من اعجاز تو را دیدم میان لحظه هایی که عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت گفت:سلمان!...جانم آقا!...گفت: این کوچه ای که رد می شدم هر روز بر سرم یه جوانی از بالا زباله می ریخت، دو سه روزِ نیستش،پیداش کن، برو ببین چی شده،اومد گفت: یارسول الله! مریض شده...گفت:سلمان! بریم عیادتش...آی رحمةالله!...به جوان خبر دادن پیغمبرِ اسلام داره میاد تو خونه ات وارد میشه...روپوشی که داشت کشید رو صورتش،گفت: من خجالت می کشم،چند وقتِ آشغال میریزم رو سرش...پیغمبر اومد گفت: چطوری،چرا مریض شدی؟ گفت: یا رسول الله باهات حرف نمیزنم،مگر اینکه شهادتینی که به همه گفتی به منم بگی،بعد روپوش از صورتم بر میدارم.... من اعجاز تو را دیدم میان لحظه هایی که عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت *گفتم یهودی مسلمان شد...یاد یه جایِ دیگه هم افتادم...یهو وسط کوچه بنی هاشم یکی داد زد: " أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه"و" أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّه" یکی گفت: آی یهودی! این حرفا چیه میزنی؟ گفت: من این دست بسته رو می شناسم...یه روزی این آقا دَرِ خیبر رو از جا تنهایی در آوُرد، اما امروز...* چه اُنسی با حَسن داری که باهم سفره وا کردید میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت سید پوریا هاشمی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
نسخه فوق پاسخ به *نود شبهه* مطرح وهابیت است ، که خلاصه دو جلد کتاب *ارشاد السائلین* است. آشنایی با این مطالب برای عزیزان ذاکر و مداح مفید و کاربردی است.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
متن نوحه بسیار زیبا و دلنشین کربلایی مهدی رسولی روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها ذکر نورانی عاشق ها تسبیحات حضرت زهرا الله اکبر این همه جلال، الله اکبر این همه شکوه الله اکبر در راه علی، فاطمه ایستاده مثل یه کوه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه میدونم که راز شهادته این اشکا رنگ خدا میگیرم من با تسبیحات‌حضرت زهرا الحمدلله که نوکرتم، الحمدلله که مادرمی الحمدلله از بچگیام، مادر سایه روی سرمی صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه از غصه ها چشم عاشقا شده دریا روضه ی بعد نماز ما تسبیحات حضرت زهرا سبحان الله باغ بهشت و دود، سبحان الله از لحظه ی ورود سبحان الله پیش چشم علی، آیه های کوثر شده کبود صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه
زیارتنامه امام حسن عسگری علیه السلام👆👆
آغاز امامت و ولایت حضرت مهدی عجل الله و تعالی فرجه الشریف بر همه شیعیان و محبین آن حضرت مبارک باد نام اصلی امام زمان (عج) محمد به معنی برگزیده و بسيار پسنديده است. «مهدی» یکی از مشهورترین نام های حضرت است. امام باقر علیه السلام درباره دلیل نام گذاری آن حضرت به این اسم، می فرمایند: قائم آل محمد(عج) را به این دلیل، مهدی می نامند که او، مردم را به آن دسته از اموری که برایشان پوشیده است، هدایت خواهد کرد. وی، تورات اصلی و دیگر کتاب های پیامبران پیشین را از مخفی گاه آنها، بیرون خواهد ساخت. حضرت صادق نیز در این باره می فرمایند: به آن حضرت، مهدی گفته اند؛ زیرا او مردم را به امری که آن را گم کرده اند، هدایت می کند. کنیه های حضرت مهدی: ابوالقاسم  ابوعبدالله  اباصالح  ابو ابراهيم  ابوالحسن  ابوتراب القاب حضرت مهدی بر: محمّد  احمد  عبدالله  محمود  برهان حجّت حامد داعى: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعِیَ اللّه. درباره دلیل این نامگذاری نقل شده است که آن حضرت از جانب خداوند متعال مأموریت دارند تا مردم را به سوی پروردگارشان فرا خوانند. شريد صاحب غائب قائم: امام رضا (ع) مي‏‌فرمايد: « … حضرت صاحب الامر(عج) را قائم ناميده‌‏اند، چون او، به حقّ، قيام خواهد کرد.» خلف صالح منتَظَر: امام جواد علیه‌السلام می فرمایند که حضرت مهدی(عج) را منتظَر می‌نامند چون دوران غیبت برای وی، بسیار طولانی خواهد بود. منتظِر: امام زمان(عج) همواره در حال انتظار به سر می‌برند، تا اجازه قیام و ظهورشان از سوی خداوند متعال صادر شود. آنگاه ستم را از زمین بزدایند و آن را از عدل و داد پُر سازند. منصور حجت‏ الله: خداوند تبارک و تعالی به وسیله آن حضرت بر بندگانش، اتمام حجّت می‌کند و به همه پرسش‌ها و شبهه ‌ای آنان پاسخ می‌دهد موعود: امام سجاد علیه‌السلام در تفسیر آیه وَ ما تُوعَدُون، دلیل این نام گذاری را چنین بیان می فرمایند: مقصود، قیام قائم آل محمد(ص) است که وعده ظهور او به همه پیامبران و امت‌های گذشته داده شده است. باسط: باسط یعنی کسی که نعمت و برکات را گسترده می‌سازد. ثائر سيّد وارث: پیامبر اکرم(ص) در خطبه غدیریه می فرمایند: آن حضرت، وارث علوم، کمالات، مقامات و منزلت های همه انبیا و اوصیا و پدران بزرگوارش خواهد بود. منتقم: حضرت مهدی (عج) انتقام مظلومان را از ستم گران خواهد گرفت وجه‌الله: مظهر جمال و جلال خدا نورالله: نور خاموشى‌ناپذير خدا نظام الدين: نظام بخش دين احسان: نيكي احمد: ستوده تر امين: امانتدار جابر: ترميم كننده جعفر خسرو: فرمانروا خليل: دوست سراج: چراغ فروزان سيف الله: شمشير خدا صابر: شكيبا صاحب: دارنده طالب: جوينده طاهر: پاك عبدالله: بنده خدا عماد: ستون فريد: بي همتا فيروز: پيروزمند قاصم: شكننده
تحریف ۹ ربیع - استاد مهدوی ارفع 👆👆
  اشعار ولادت پیامبر اکرم(ص) - قاسم صرافان    امین   چشم تا وا می‌کنی چشم و چراغش می‌شوی مثل گل می‌خندی و شب بوی باغش می‌شوی شکل «عبدالله»ی و تسکین داغش می‌شوی می‌رسی از راه و پایان فراقش می‌شوی   غصه‌اش را محو در چشم سیاهت می‌کند خوش بحال «آمنه» وقتی نگاهت می‌کند   با «حلیمه» می‌روی تا کوه تعظیمت کند وسعتش را ـ با سلامی ـ دشت تسلیمت کند هر چه گل دارد زمین یکباره تقدیمت کند ضرب در نورت کند بر عشق تقسیمت کند   خانه را با عطر زلفت تا معطر می‌کنی دایه ها را هم ز مادر مهربان تر می‌کنی   دیده نورت را که در مهتاب بی حد می‌شود آسمان خانه‌اش پر رفت و آمد می‌شود مست از آیین ابراهیم هم رد می‌شود با تو «عبدالمطلب» عبدالمحمد می‌شود   گشت ساغر تا به دستان بنی‌هاشم رسید وقت تقسیم محبت شد، «ابوالقاسم» رسید   یا محمد! عطر نامت مشرق و مغرب گرفت وقت نقاشی قلم را عشق از راهب گرفت ناز لبخندت قرار از سینه‌ی یثرب گرفت خواب را خال تو از چشم «ابوطالب» گرفت   رخصتی فرما فرود آید پریشان بر زمین تا چهل سالت شود می‌میرد این روح الامین   دین و دل را خوبرویان با سلامی می‌برند عاشقان را با سر زلفی به دامی می‌برند یوسفی اینبار تا بازار شامی می‌برند بوی پیراهن از آنجا تا مشامی می‌برند   بی‌قرارت شد «خدیجه» قلب او بی‌طاقت است تاجر خوش ذوق فهمیده‌ست: عشقت ثروت است   نیم سیب از آن او و نیم دیگر مال تو داغ حسرت سهم ابتر، ناز کوثر مال تو از گلستان خدا یاس معطر مال تو ای یتیم مکه! از امروز مادر مال تو   بوسه تا بر گونه‌ات ام ابیها می‌زند روح تو در چشمهایش دل به دریا می‌زند   دل به دریا می‌زنی ای نوح کشتیبان ما تا هوای این دو دریا می‌بریی توفان ما ای در آغوشت گرفته لؤلؤ و مرجان ما ای نهاده روی دوشت روح ما ریحان ما   روی این دوشت حسین و روی آن دوشت حسن «قاب قوسین»ی چنین می‌خواست «او ادنی» شدن   خوشتر از داوود می‌خوانی، زبور آورده‌ای؟ یا کتاب عشق را از کوه نور آورده‌ای؟ جای آتش، باده از وادی طور آورده‌ای کعبه و بطحا و بتها را به شور آورده‌ای   گوشه چشمی تا منات و لات و عزا بشکنند اخم کن تا برج‌های کاخ کسرا بشکنند   ای فدای قد و بالای تو اسماعیل‌ها بال تو بالاتر از پرهای جبرائیل‌ها «ما عرفناک»ت زده آتش در این تمثیل‌ها بُرده‌ای یاسین! دل از تورات‌ها، انجیل‌ها   بی عصا مانده‌ست، طاها ! دست موسی را بگیر از کلیسای صلیبی حق عیسی را بگیر   باز عطر تازه‌ات تا این حوالی می‌رسد منجی دلهای پر، دستان خالی می‌رسد گفته بودی «میم» و «حاء» و «میم» و «دال»ی می‌رسد نیستی اینجا ببینی با چه حالی می‌رسد   خال تو، سیمای حیدر، نور زهرا دارد او جای تو خالی! حسین است و تماشا دارد او