eitaa logo
تکیه مداحی فابک للحسین علیه السلام
215 دنبال‌کننده
33 عکس
51 ویدیو
16 فایل
ارتباط با مدیر emadi99@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
شعر میلاد عرفان‌پور برای کودکانِ شهید بیمارستان المعمدانی غزه در خون خویش ‌غلتان است دادگاه بزرگ وجدان است دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هرطرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است آی دنیا نگاه کن! دل من مثل این خانه‌هاست ویران است مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته ست زرد مانند برگ‌ریزان است نیست باریکه ای غریب...ببین غزه دیگر برای من جان است پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است دل من، رنگ انتقام بزرگ رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می زنند حرمله‌ها عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است @Farsna
شعر قصیده مدح و مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام روایتی به بحار است و راوی اش جعفر روایتی که بُوَد جان فزا و جان پرور چنین بگفت که در کوچه های سامرا نشسته بودم و دیدم میان آن مَعبَر که آفتابِ زمین و زمان نمایان شد امام عسکری از کوچه می‌نمود گذر به محض دیدن آن حجّتِ خدا بگذشت چنین به خاطر من ، کای امام جن و بشر خدای عزوجل می‌دهد به من فرزند ؟ که ناگهان ولیِ حق به من نمود نظر اشاره کرد به راس مقدسش ...آری درخت زندگی ات سبز می‌شود به ثمر دوباره در دل خود گفتم ، این ثمر پسر است ؟ جواب داد که "نه" با اشاره ای دیگر گذشت قصه ی این ماجرا پس از چندی چراغ خانه ی من گشت کودکی دختر دو حاجت دل من را امام پاسخ داد به دو اشاره ی آري و نه ولی با سر از این روایت و مطلب امام رابشناس که با اشاره ی خود می‌دهد ز غیب خبر *۱ خبر چگونه نگوید ز غیب آنکس که نوشته با قلمش دفتر قضا و قدر به ذره ذره ی در کائنات آگاه است شهی که هست خودش آفتابِ عالم ذر اگر اراده کند بحر می‌شود منشق اگر اشاره کند سنگ می‌شود گوهر بپرس از آنکه به زندان گرفت بر او سخت بلی بپرس ز دشمن بپرس از آن دو نفر چه دیده اند ز والشمس و والقمر غیر از به روز روزه ، به شب ها نماز تا به سحر چه دیده اند که هر دو به توبه افتادند به روی خاک زمین پیش پای آن سرور *۲ سوال کن ز جفا پیشه ای که حضرت را فکند در برِ درندگان و داشت نظر چه دید ، قامت آن جانِ کعبه را به نماز چه دید ، گشتن شیران به دور آن پیکر *۳ فقط نه شیر درنده ، شد اسب سرکش رام چو دست خویش نهاده به پشت آن استر *۴ به خاک ، خطی علامت زد و ابوهاشم از آن علامت او می‌گرفت شمش زر *۵ قلم گذاشت زمین تا نماز بگذارد قلم به اذن خدا می‌نوشت بر دفتر *۶ هزار سال گذشت و هنوز کودک علم نشسته پای همین مکتب و همین منبر هر آن کسی که کند در مقام او تردید دگر خطاب مسلمان مکن بر آن کافر به نقش خنده ی او یا به نقش اخم اوست نشان امر به معروف و نهی از منکر چه هست امر به معرف غیر معرفتی که دست ما برساند به دامن حیدر چه هست نهی ز منکر بجز جدایی از موسسان سقیفه ، سران فتنه و شر هزار جان به فدای شهی که از نفسش جهان گرفته شمیم بهشت سرتاسر هزار سال گذشت و هنوز بیت الله به حسرت رخ او ، آه می‌کشد ز جگر امام یازدهم آنکه هست فرزندش به نام و صورت و هیبت شبیه پیغمبر امام یازدهم آنکه هست فرزندش امید و آرزو و هستی و حیاتِ بشر امام یازدهم را صدا بزن و بخواه پدر دعای فرج سر دهد برای پسر ◻️◻️◻️ امام یازدهم هشتمین تبار حسین که تر شد از غم او دیدگان هفت اختر کسی ندیده که خورشید رو به قبله شود کسی ندیده که عرش خداست در بستر به لرزه دست شریفش به وقت خوردن آب به رعشه جسم نحیفش ز پاره های شرر دو چشم نرگس از این ماجراست کاسه ی خون دل امام زمان شرحه شرحه و پرپر سرش به دامن فرزند خود به یاد آورد از آن سری که به زانوی خود گرفت پدر پدر کدام پدر آن اسیر در کُرُبات پسر کدام پسر حضرت علی اکبر به یادش آمده آن لحظه ای که روی عبا امامِ تشنه جگر چید ، پاره های جگر هنوز زمزمه ی "یا بُنَی" به گوش آید به دشت کرببلا از کنار آن پیکر کسی که داغ پسر دیده است لازم نیست برای کشتن او تیر و نیزه و خنجر به گریه گفت علی جان بگیر جان مرا وَ یا بلند شو و عمه را به خیمه ببر اذان بگوی که وقت غروب شد دیگر به روی نی سر بابا به روی نیزه پسر ارتباط با شاعر : @Meysam_Momeninejad لینک کانال : @meysammomeninejad
*۱ _ داستان در شعر مشخص است *۲ _ دو مامور سنگدل انتخاب کردند تا در زندان بر حضرت تنگ بگیرند پس از مدتی دیدند آن دو توبه نمودند و از عابدان شدند دلیل را پرسیدند...جواب دادند ما چگونه تنگ بگیریم بر امامی که روزها روزه و بود و شبها تا سحر عبادت میکرد *۳ _ملعونی از حاکم اجازه گرفت که حضرت را مقابل شیرهای گرسنه اندازد و با اجازه حاکم این کار را انجام داد اما دید که حضرت در کنار شیر ها به نماز ایستاد و شیرهای درنده دور امام می‌گردند *۴ _ اسب چموش و سرکشی که به هیچ وجه رام نمیشد را آوردند تا امام سوار بشود و زمین بخورد و....اما حضرت دستی بر پشت اسب گذاشت و حیوان آرام شد سپس او را لگام زد و سوار شد *۵ _ ابوهاشم می‌گوید یاد بدهکاری ام افتادم و غمگین بودم حضرت نگاهی بمن کردند و فرمودند خدا قرض تو را میدهد خطی به زمین کشیدند و فرمودند بردار و دیدم شمش طلا است دو مرتبه در دلم گفتم کاش حضرت عنایت میکرد برای لباس و توشه زمستان که حضرت دومرتبه خطی کشیدند و فرمود بردار.... *۶ _ محضر امام رفتم مشغول نوشتن بود وقت نماز شد حضرت برخاست و مشغول نماز شد اما دیدم خود قلم بر کاغذ مشغول نوشتن است (القطره ج۲ _کتاب منتهی الامال ج۲)
ای سایه ی بالا سرِ خواهر، برادر! ای جانِ از جانِ خودم بهتر، برادر! خواهر همان احساس مادر بر برادر دارم برایت می‌شوم مادر، برادر! ای سوره! چشمی بر منِ آیه بیانداز یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز یك بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز بر خواهرانش سایه دارد هر برادر چیزی به غیر از چشم تر دارم، ندارم از گوشه ی زندان خبر دارم؟ ندارم اصلاً نمی‌دانم پدر دارم-ندارم دیدم كمالاتِ پدر را در برادر از جانب زُلفت صبایی می‌فرستی؟ با التماس من دعایی می‌فرستی؟ دارالشِفای من! دوایی می‌فرستی؟ افتاده‌ام در گوشه‌ی بستر، برادر! این جا مسیرِ كوچه‌ها خوب است، خوب است وقتی نگاهِ مردها خوب است، خوب است حالا كه احوالِ رضا خوب است، خوب است از بس فنا گردیده‌ام من در برادر در كوچه‌ها با حالِ بیمارم نبردند وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند این معجری را كه سرم دارم، نبردند این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر! ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند افتاده روی تلِّ خاكستر، برادر نه تو جسارت دید‌ه‌ای، نه من جسارت نه تو اسارت دیده‌ای، نه من اسارت نه تو به غارت رفته‌ای، نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه‌ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذکر شریف ارباب، تسبیحِ مستجاب است پس یاحسین گفتن، اصلی‌ترین ثواب است یک قطره اشک ما را، هفتاد حج نوشته اربابِ دست‌ودل‌باز، از بس که خوش‌حساب است یک بیت گریه کردیم، صد جِلد معرفت شد شوریِ اشکِ هیئت، شیرین‌ترین کتاب است جُونِ حسین باشی، بوی بهشت داری عطر لباس نوکر، خوشبوتر از گلاب است هر منصبی که داریم، با انتخابِ زهراست مادر برای فرزند، دنبالِ انتصاب است ذکرِ مصیبتِ او، تضمین خانه‌ی ماست کاخ بدون روضه، کاشانه‌ای خراب است ما شهروند‌هایِ، جمهوریِ حسینیم خونِ شهید گودال، تضمینِ انقلاب است تا کارمان گره خورد، گفتیم: یا رقیّه این نازدانه نامش، در هر زمان جواب است دوری وَبالمان شد، زخمی به بالمان شد یک سالِ بی زیارت، بالاترین عذاب است خرجیِ کربلا را، پایِ نجف نوشتند بانیِ اربعینش، شخصِ ابوتراب است * * اربابِ آب‌ها را، لب‌تشنه سر بُریدند از داغ حنجرِ او، دل‌های ما کباب است آزار پشتِ آزار، بازار پشتِ بازار آل علی گرفتار، دست همه طناب است آن بانویی که گریان، دنبالِ نیزه‌داران، هِی می‌دَوَد پریشان، حس می‌کنم رباب است! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خورشید حِلم، شمع شبستان زینب است دریای صبر، بنده‌ی طوفان زینب است اسلام، زیر سایه‌ی ایمان زینب است با این حساب، شیعه مسلمان زینب است او رتبه‌دار مبحث علم از قدیم شد مابینِ طورِ اهلِ تفکر، کلیم شد در درس دادنِ به ملائک سهیم شد جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است بی ذکر او به وادی عترت نمی‌رسیم بی اذن او به گریه‌ی هیئت نمی‌رسیم بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمی‌رسیم دَخْلِ بهشت در پیِ دُکّان زینب است در کوچه‌ی کرامت او کاسه‌ها پُر است از طبخ روزمَرّه‌ی او، ظرف ما پُر است این سفره‌ای که دور و بر آن گدا پُر است تولیَّتَش به دست حَسَن‌جانِ زینب است این شور، در محیط دلم انقلاب کرد زهرا گرفت دست گدا را..، ثواب کرد ما را برای نوکری‌اش انتخاب کرد این شیعه‌خانه‌‌، کشورِ ایرانِ زینب است با بالِ اشک، هیچ نمانده‌ست تا دمشق آن‌قَدْر اهل گریه کشانده‌ست تا دمشق! ما را خودِ سه‌ساله رسانده‌ست تا دمشق یعنی رقیّه تعزیه‌گردانِ زینب است ای زائر حسین! به او احترام کن پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن بین نجف به سیّده زینب سلام کن ایوان‌طلا نمایش ایوانِ زینب است در وقت رزم، واژه‌ی او مثل خنجر است از هرچه تیر و نیزه و شمشیر، بهتر است زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است! نام «علی» مدال محبان زینب است هنگام خطبه‌خوانی او، آفتاب شد دنیا به ترک‌کردن ظلمت مُجاب شد کاخ یزید روی سر او خراب شد شام سیاه،‌ عرصه‌ی جولان زینب است در کوچه‌های کوفه دل مضطرش شکست در زیر دست و پای اراذل پرش شکست نزدیک خانه‌ی پدر او، سرش شکست تا روز حشر، شیعه پریشان زینب است بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت خاکستری که روی سری بی‌گناه ریخت با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت این‌ چو‌ب‌خورده، قاری قرآن زینب است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سَرچشمه‌ی غم‌های عالم فاطمیه‌ست غوغا شده در عرش اعظم، فاطمیه‌ست زهرای مرضیه اگر «اُم الحُسین» است پس ریشه‌ی ماه محرم فاطمیه‌ست ✍ @hosenih
مادرم سرچشمه‌ی وحی است، کوثر شاهد است باء بسم‌الله، تا آن سینِ آخر شاهد است مادرم سوغاتی عرش است در تندیسِ سیب لَیلَة‌ُالمِعراج می‌داند؛ پیمبر شاهد است هر زمان مسجد به پای گریه‌هایش می‌نشست شانه‌ی محراب می‌لرزید منبر شاهد است لشکرِ کذّاب، از صدّیقه شاهد خواستند با وجودِ اینکه می‌فرمود: حیدر شاهد است مقتلِ مکتوبِ آتش در گلستان قاب شد ضربه‌ی مسمار بر دیوار را در شاهد است او که جای ذوالفقارش ریسمان در دست داشت یکّه‌تاز مرکبِ رزم است، خیبر شاهد است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رسم است مردم! بین دعواهای مردانه... بیرون نمی‌آید به هیچ عنوان زن از خانه اما در اینجا در نبرد قوم بیگانه زهرا به میدان می‌زند پیروزمندانه گویا پیمبر به جدال بولهب رفته بانو به جنگ قوم بی اصل و نسب رفته مثل شراری که به یک گلزار می‌افتد آتش به روی در، روی دیوار می‌افتد ضرب لگد بر مخزن‌الاسرار می‌افتد با ضربه‌ی مسمار، دست از کار می‌افتد پای غریبه بر روی قرآن به شدت خورد سادات می‌بخشند! در محکم به صورت خورد دست علی بسته‌ست و دست همسرش زخمی زهرا سرش زخمی، دلش زخمی، پرش زخمی شاخه شکست و گشت سیب نوبرش زخمی با دیدن مادر غرور دخترش زخمی با روضه‌های کوچه، روز پنج‌تن شب بود پایان کوچه، روضه‌های شام زینب بود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
درد داری! دست بر بازو بگیر؛ اما بمان پیش چشمم دست بر پهلو بگیر؛ اما بمان من که می‌دانم برایت راه رفتن مشکل است باشد اصلاً دست بر زانو بگیر؛ اما بمان گرچه سختی می‌کشی در خانه، باشد کار کن فضه را بنشان و خود جارو بگیر؛ اما بمان غربت من گرچه سنگین است روی شانه‌ات با غم تنهایی من خو بگیر؛ اما بمان چهره می‌پوشانی از من، گرچه دل‌خونم ولی جان حیدر! هر شب از من رو بگیر؛ اما بمان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تنهاترین مظلوم تاریخم! کنارم باش تنها طرفدارم تو بودی، آخر افتادی این‌روزها مجروح جنگ غربتم! برخیز آه ای طبیب من! چرا در بستر افتادی قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا کی من به دوری تو عادت می‌کنم زهرا از بی‌ملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز جای همه از تو عیادت می‌کنم زهرا حس می‌کنم آرام جانم رفتنی هستی دست تو را در دست خود هربار می‌گیرم دیروز اگر تو می‌گرفتی دست بر دیوار حالا منم که دست بر دیوار می‌گیرم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔹آهسته آهسته🔹 بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1252@ShereHeyat_Nohe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎سینه زنی سنگین و هنرمندانه آقای امیر کرمانشاهی در ایام فاطمیه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎
هدایت شده از A Q
در خـاطره مانـدگار بـودن آیینـه ذوالفقـار بـودن حوریـه و خانـه دار بـودن اینقـدر بـزرگوار بـودن کـار چه کسی ست غیـر زهـرا؟! ماییـم و دعـای خیـر زهـرا ..
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
1949006.mp3
4.24M
|⇦• گُلِ چادر گلدارت... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در مدینه مردی بود که هر بار به چارچوبِ دَر خیره می‌شد شانه هایش می‌لرزید‌... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
دارم از هوش می‌روم دیگر همسرت را صدا بزن زهرا چقدر می‌روی به این خلوت؟ خب سری هم به ما بزن زهرا خلوت تو شبیه معراج است پله پله به سمتت آمده‌ام فکر اینکه نباشی آزار است قید دنیای بی تو را زده‌ام حال تو خوب نیست، می‌دانم اینقدَر بغض را به سینه نریز اینقدر فکر دلخوشیم نباش اینقدر گریه را نخند عزیز بال تو زخم خورده بود اما پا شدی پَر زدی برای علی من بمیرم برای تو که چقدر این در آن در زدی برای علی کاش می‌شد که زودتر جان را برساند به لب همین آهم بعد تو زندگیِ من مرگ است بعد تو زندگی نمی‌خواهم* دوست دارم دوباره برخیزی تا که با شور و شین گریه کنیم پس بیا و بلند شو خانم تا برای حسین گریه کنیم * * خواهرش می رسد لب گودال ما بقی را خودت که می‌دانی او اُخَیَّ اِلَیَّ می‌گوید تو بُنَیَّ بُنَیَّ می‌خوانی ✍ * قال امیرالمؤمنین: نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ‏. لَا خَیرَ بَعـدَكَ فِی الحَیـاةِ ... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از عناوین جهان کوثر به زهرا می‌رسد بهتریت تعبیر از مادر به زهرا می‌رسد از اَبوها از بُنَی‌ّها بَعلُها معلوم شد از میان پنج تن محور به زهرا می‌رسد آن زمانی که خلائق بر سر کار خودند حکمرانی در صف محشر به زهرا می‌رسد یک علی دارد فلک آن هم برای فاطمه‌است کوثر است و بهترین گوهر به زهرا می‌رسد نوکری کن بر در این خانه و آرام باش حل و فصل کار هر نوکر به زهرا می‌رسد بیخودی حیران مشو با حرف‌های این و آن جاده‌ی توحید در آخر به زهرا می‌رسد جون مدینه خواستی سمت نجف زانو بزن سیر عرفانی از این معبد به زهرا می‌رسد او امام هر امام و او بزرگ انبیا تو بگو حالا کسی دیگر به زهرا می‌رسد؟ هیزم از او عذرخواهی کرد و آتش گریه کرد با خجالت نوک میخ در به زهرا می‌رسد در چشم مردم رتبه‌ی حیدر عوض شد بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند لشکر همان لشکر، فقط خیبر عوض شد هجمه که آمد یا علی می‌گفت اما با سقط بچه ناله‌ی مادر عوض شد وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت: چی شد که جای خادم و دختر عوض شد؟ در رو به داخل باز میشد قبلاً اما پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد از خانه دنبال علی تا کوچه‌ها رفت میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد هی قنفذ امد هی مغیره این زد آن زد دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد یک بار دست و سینه و پهلو شکستند صد بار رنگ صورت حیدر عوض شد شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند روضه به سمت خنجر و حنجر عوض شد
صبح ازل، الله اکبر یادمان داد اسلام را آن‌روز حیدر یادمان داد قرآن نمی‌خواندیم اما سوره‌ی حمد با دست‌های بسته کوثر یادمان داد زهرا اصول دین به ما آموخت وقتی توحید را در آتشِ دَر یادمان داد "پای علی ماندن" در آتش سوختن بود ایثار را زهرای اطهر یادمان داد "هر کس که زهرا را بیازارد مرا نیز" آری برائت را پیمبر یادمان داد ما داغ محسن را نفهمیدیم و بعداً در کربلا حلقوم اصغر یادمان داد غم‌های حیدر را به جان خود خریدیم سختی کشیدن را ابوذر یادمان داد ما خادمِ زهرا شدیم الحمدلله فضه به ما آموخت، قنبر یادمان داد در کودکی با مِهر زهرا شیر خوردیم مِهرش اگر با ماست، مادر یادمان داد ما عاشقیم این عاشقی را نیز بابا از کودکی در پای منبر یادمان داد شکر خدا در گریه‌ی ما معرفت بود زهرا میان اشک‌ها فریادمان داد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
|⇦•دلم ای یار... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلم ای یار شده زخمی گل و گلزار شده زخمی در به دیوار، خورده انگار آخه دیوار شده زخمی بازمین خوردنت هرروز منوکشتی مثه اونروز نمیدونم سر زانوت روزی چن بار شده زخمی شونه زخمی، گونه زخمی ، شده زیر چونه زخمی بازمین خوردن زهرا دلِ اهل خونه زخمی باز داره اشکام در میاداین صحنه رو دیدم زیاد زینب میخواد بوست کنه میترسه که دردت بیاد همه ی پَر،شده خونی پَرِ معجر شده خونی درو وا کردی برا من لبه ی در، شده خونی چی میریزه از رو پیرهن قطره قطره روی دامن چی شده از، دم در تا دمَ بستر شده خونی سینه خونی، پهلو خونی یا که شاید بازو خونی هرجا رو جارو کشیدی اصلاً حتی جارو خونی زهرا جان! امروز هوا بارونیه چه درد بی درمونیه به روی دستم فاطمه گوشواره های خونیه کارو بارم شده گریه روزگارم شده گریه سرمو تو چاه میذارم راه چارم شده گریه منو گریه، منو زاری تنهامون داری میذاری با یه دنیا، غم و غصه با یه بقچه یادگاری تو بقچَته سه تا کفن براتو و منو حسن آخ بمیرم برا حسین مونده فقط یه پیروهن یکی داره پیرهنو میدزده.... پیرهن رو که نه کفن، میدزده یکی داره با یه کهنه خنجر سرو از روی بدن میبره...... ای حسین...! :محمداسداللهی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
4_6028235755283813009.mp3
8.68M
|⇦• دلم ای یار... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "س" ✨نزول حضرت جبرئیل علیه‌السلام، بر اول بانوی خلقت، تماماً برای شرح آینده‌ی تاریخ اسلام بوده ، اخباری که سراسر با درد و مصیبت و شکست همراه است! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
Shab2Fatemieh2-1402[04].mp3
13.43M
▪️مادرم مظلومه بود، یاور مظلوم‌ها (زمینه) 🎙بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: Meysammotiee.ir/post/2901 🏴 ☑️ @MeysamMotiee
مادرم معصومه بود، مادر معصوم‌ها مادرم مظلومه بود، یاور مظلوم‌ها اول مظلوم علی بود، اول مظلومه زهرا مولا حامی مظلوم، زهرا حامی مولا تنها یار حیدر، همدم و غمخوار حیدر تنها یار حیدر، محرم اسرار حیدر، تنها یار حیدر «زهرا یار حیدر» بیت زهرا می‌شود، سنگر مظلوم‌ها مادرم مظلومه بود، یاور مظلوم‌ها وقتی ذکر لب ما، شد «لِلمظلومِ عَونا» از جنگ با ستمگر، کی دارد شیعه پروا؟ داریم عهد دیرین، تا شکوه و عزت دین داریم عهد دیرین، تا رهایی فلسطین، داریم عهد دیرین «لِلمظلومِ عَونا»
دو خط روضه شام غریبان بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها امشب پرستوي علي از آشيان پر مي کشد داغ فراق فاطمه آخر علي را مي کشد روح و روانم - هم آشيانم يا فاطمه يا فاطمه وصیت کرد به آقا امیرالمومنین علیه السلام. غسلنی باللیل، کفنی باللیل، دفنی باللیل ولا اخبر احدا. من شبونه غسل بده، کفن کن و دفن کن، هیچ کسی هم خبر نکن. اسما بريز آب روان بر روي گلبرگ گلم ياسم شده چون ارغوان واي از دلم واي از دلم ياس کبودم - بود و نبودم يا فاطمه يا فاطمه اسما میگه یه وقت دیدم آقا دست از غسل دادن کشید، سر به دیوار گذاشت بلند بلند گریه میکنه، میگه عرض کردم آقا جان خودتون سفارش کردید آهسته گریه کنیم، کسی خبر دار نشه، چی شده اینقدر بی قرار شدی؟ گفت اسما دست به دلم نذار، الان دستم خورد به بازوی ورم‌کرده زهرا. شاید یکی از علت های وصیت بی بی برا غسل و کفن شبانه، برا این بوده که آقا جای زخم و جراحات بدن و نبینه، آخه نمیخواست علی بیشتر از این غصه دار بشه. زبانحال آقا، گفت: تقسیم کار خانه به نفع علی نبود ای وای من که شستن زهرا به من رسید یه وقت آقا دید بچه ها یه گوشه دارن میلززن گریه میکنن، دلش سوخت فرمود: بچه ها بیاین برا بار آخر با مادرتون وداع کنید، بچه ها اومدن خودشون رو بدن مادر انداختن، خیلی دلشون تنگ شده بود برا بغل کردن مادر، آخه این مدتی که مادر بستری بود نمیتونستن مادر و راحت بغل کنن، چون یه جای سالم تو بدن مبارک بی بی نبود. صحنه ای شد، یه وقت دیدن بندای کفن باز شد دستای مادر بیرون اومد بچه هاش و در آغوش گرفت، خیلی نگذشت صدایی بین زمین و آسمون بلند شد، علی جان بچه ها رو از رو بدن مادر بردار، ملائکه نمیتونن این صحنه رو تحمل کنن. اما گریز روضمون این باشه، بگیم ملائکه چه حالی داشتن، وقتی تو خرابه شام دختر کوچولوی حسین سر بریده باباش و تو بغل گرفت. هی صدا میزد من ذالذی ایتمنی فی صغر سنی، کی من تو بچگی یتیم کرده؟ من ذالذی قطع وریدک، بابا کی رگای گردنت و بریده؟ حسین....
پرستوی مهاجرم چرا زلانه میروی.mp3
799.5K
پرستوی مهاجرم چرا ز لانه می روی اگر ز لانه میروی چرا شبانه می روی قرار من شکیب من مهاجر غریب من فدای غربتت شوم که مخفیانه می روی حیات جان امید دل علی بود ز تو خجل که با کبودی بدن ز تازیانه می روی کبوتر شکسته پر مرا به همرهت ببر چرا بدون جفت خود ز آشیانه می روی چهار طفل خون جگر زنند در غمت به سر تو بر زیارت پدر چه عاشقانه می روی الا به رخ نشانه ات مگر شکسته شانه ات که موی زینبین خود نکرده شانه می روی همای بی ترانه ام چرا ز آشیانه ام به کوی بی نشان خود پر از نشانه می روی فتاده بر دلم شرر که تو در این دلِ سحر ز همسرت غریب تر برون ز خانه می روی «میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی @hafez_adabiyat