eitaa logo
تکیه مداحی فابک للحسین علیه السلام
146 دنبال‌کننده
17 عکس
31 ویدیو
16 فایل
ارتباط با مدیر emadi99@
مشاهده در ایتا
دانلود
مادرم سرچشمه‌ی وحی است، کوثر شاهد است باء بسم‌الله، تا آن سینِ آخر شاهد است مادرم سوغاتی عرش است در تندیسِ سیب لَیلَة‌ُالمِعراج می‌داند؛ پیمبر شاهد است هر زمان مسجد به پای گریه‌هایش می‌نشست شانه‌ی محراب می‌لرزید منبر شاهد است لشکرِ کذّاب، از صدّیقه شاهد خواستند با وجودِ اینکه می‌فرمود: حیدر شاهد است مقتلِ مکتوبِ آتش در گلستان قاب شد ضربه‌ی مسمار بر دیوار را در شاهد است او که جای ذوالفقارش ریسمان در دست داشت یکّه‌تاز مرکبِ رزم است، خیبر شاهد است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رسم است مردم! بین دعواهای مردانه... بیرون نمی‌آید به هیچ عنوان زن از خانه اما در اینجا در نبرد قوم بیگانه زهرا به میدان می‌زند پیروزمندانه گویا پیمبر به جدال بولهب رفته بانو به جنگ قوم بی اصل و نسب رفته مثل شراری که به یک گلزار می‌افتد آتش به روی در، روی دیوار می‌افتد ضرب لگد بر مخزن‌الاسرار می‌افتد با ضربه‌ی مسمار، دست از کار می‌افتد پای غریبه بر روی قرآن به شدت خورد سادات می‌بخشند! در محکم به صورت خورد دست علی بسته‌ست و دست همسرش زخمی زهرا سرش زخمی، دلش زخمی، پرش زخمی شاخه شکست و گشت سیب نوبرش زخمی با دیدن مادر غرور دخترش زخمی با روضه‌های کوچه، روز پنج‌تن شب بود پایان کوچه، روضه‌های شام زینب بود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
درد داری! دست بر بازو بگیر؛ اما بمان پیش چشمم دست بر پهلو بگیر؛ اما بمان من که می‌دانم برایت راه رفتن مشکل است باشد اصلاً دست بر زانو بگیر؛ اما بمان گرچه سختی می‌کشی در خانه، باشد کار کن فضه را بنشان و خود جارو بگیر؛ اما بمان غربت من گرچه سنگین است روی شانه‌ات با غم تنهایی من خو بگیر؛ اما بمان چهره می‌پوشانی از من، گرچه دل‌خونم ولی جان حیدر! هر شب از من رو بگیر؛ اما بمان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تنهاترین مظلوم تاریخم! کنارم باش تنها طرفدارم تو بودی، آخر افتادی این‌روزها مجروح جنگ غربتم! برخیز آه ای طبیب من! چرا در بستر افتادی قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا کی من به دوری تو عادت می‌کنم زهرا از بی‌ملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز جای همه از تو عیادت می‌کنم زهرا حس می‌کنم آرام جانم رفتنی هستی دست تو را در دست خود هربار می‌گیرم دیروز اگر تو می‌گرفتی دست بر دیوار حالا منم که دست بر دیوار می‌گیرم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔹آهسته آهسته🔹 بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1252@ShereHeyat_Nohe
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎سینه زنی سنگین و هنرمندانه آقای امیر کرمانشاهی در ایام فاطمیه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎
در خـاطره مانـدگار بـودن آیینـه ذوالفقـار بـودن حوریـه و خانـه دار بـودن اینقـدر بـزرگوار بـودن کـار چه کسی ست غیـر زهـرا؟! ماییـم و دعـای خیـر زهـرا ..
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• گُلِ چادر گلدارت... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در مدینه مردی بود که هر بار به چارچوبِ دَر خیره می‌شد شانه هایش می‌لرزید‌... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
دارم از هوش می‌روم دیگر همسرت را صدا بزن زهرا چقدر می‌روی به این خلوت؟ خب سری هم به ما بزن زهرا خلوت تو شبیه معراج است پله پله به سمتت آمده‌ام فکر اینکه نباشی آزار است قید دنیای بی تو را زده‌ام حال تو خوب نیست، می‌دانم اینقدَر بغض را به سینه نریز اینقدر فکر دلخوشیم نباش اینقدر گریه را نخند عزیز بال تو زخم خورده بود اما پا شدی پَر زدی برای علی من بمیرم برای تو که چقدر این در آن در زدی برای علی کاش می‌شد که زودتر جان را برساند به لب همین آهم بعد تو زندگیِ من مرگ است بعد تو زندگی نمی‌خواهم* دوست دارم دوباره برخیزی تا که با شور و شین گریه کنیم پس بیا و بلند شو خانم تا برای حسین گریه کنیم * * خواهرش می رسد لب گودال ما بقی را خودت که می‌دانی او اُخَیَّ اِلَیَّ می‌گوید تو بُنَیَّ بُنَیَّ می‌خوانی ✍ * قال امیرالمؤمنین: نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ‏. لَا خَیرَ بَعـدَكَ فِی الحَیـاةِ ... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از عناوین جهان کوثر به زهرا می‌رسد بهتریت تعبیر از مادر به زهرا می‌رسد از اَبوها از بُنَی‌ّها بَعلُها معلوم شد از میان پنج تن محور به زهرا می‌رسد آن زمانی که خلائق بر سر کار خودند حکمرانی در صف محشر به زهرا می‌رسد یک علی دارد فلک آن هم برای فاطمه‌است کوثر است و بهترین گوهر به زهرا می‌رسد نوکری کن بر در این خانه و آرام باش حل و فصل کار هر نوکر به زهرا می‌رسد بیخودی حیران مشو با حرف‌های این و آن جاده‌ی توحید در آخر به زهرا می‌رسد جون مدینه خواستی سمت نجف زانو بزن سیر عرفانی از این معبد به زهرا می‌رسد او امام هر امام و او بزرگ انبیا تو بگو حالا کسی دیگر به زهرا می‌رسد؟ هیزم از او عذرخواهی کرد و آتش گریه کرد با خجالت نوک میخ در به زهرا می‌رسد در چشم مردم رتبه‌ی حیدر عوض شد بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند لشکر همان لشکر، فقط خیبر عوض شد هجمه که آمد یا علی می‌گفت اما با سقط بچه ناله‌ی مادر عوض شد وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت: چی شد که جای خادم و دختر عوض شد؟ در رو به داخل باز میشد قبلاً اما پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد از خانه دنبال علی تا کوچه‌ها رفت میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد هی قنفذ امد هی مغیره این زد آن زد دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد یک بار دست و سینه و پهلو شکستند صد بار رنگ صورت حیدر عوض شد شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند روضه به سمت خنجر و حنجر عوض شد
صبح ازل، الله اکبر یادمان داد اسلام را آن‌روز حیدر یادمان داد قرآن نمی‌خواندیم اما سوره‌ی حمد با دست‌های بسته کوثر یادمان داد زهرا اصول دین به ما آموخت وقتی توحید را در آتشِ دَر یادمان داد "پای علی ماندن" در آتش سوختن بود ایثار را زهرای اطهر یادمان داد "هر کس که زهرا را بیازارد مرا نیز" آری برائت را پیمبر یادمان داد ما داغ محسن را نفهمیدیم و بعداً در کربلا حلقوم اصغر یادمان داد غم‌های حیدر را به جان خود خریدیم سختی کشیدن را ابوذر یادمان داد ما خادمِ زهرا شدیم الحمدلله فضه به ما آموخت، قنبر یادمان داد در کودکی با مِهر زهرا شیر خوردیم مِهرش اگر با ماست، مادر یادمان داد ما عاشقیم این عاشقی را نیز بابا از کودکی در پای منبر یادمان داد شکر خدا در گریه‌ی ما معرفت بود زهرا میان اشک‌ها فریادمان داد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e