فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🌱•
ظرف دلتنگی من پر شده است
پرم از دلتنگی کاش مشهد بودم...
#امام_رضا 🖤
#امام_رضای_دلم 🥀
#شهادت_امام_رضا 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🌱•
سلام امام رضا
من آشنام امام رضا
گفتن تموم زندگیت
گفتم امام رضا♥️
#امام_رضا 🖤
#امام_رضای_دلم 🥀
#شهادت_امام_رضا 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸صبح آهنگ مـهر آدمیست
🍀که شروع میکند زندگی را
🌸طلوع خـورشید بهـانه اسـت
🍀ســــلام بـه دوستـان گلم
🌸صبح قشنگ چهارشنبه تـون بخیر
🍀روزتون سرشـارازآواز خوش زندگی
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸انسانها چه موجودات عجیبی هستند
🌷تو یک ثانیه ،خوشحال میشن...
🌷تو یک ثانیه ،دیگران رو خوشحال میکنن.
🌷تو یک ثانیه قلبشون میشکنه
🌷تو یک ثانیه قلب دیگران رو میشکنن.
🌷تو یک ثانیه ،ناراحت میشن.
🌷تو یک ثانیه ،دیگران رو ناراحت میکنن.
🌷تو یک ثانیه به دنیا میان و
🌷تو یک ثانیه از دنیا میرن!
و...
🌷امادر این میان یک ثانیه ای،
🌸هیچ وقت قدر هم دیگه رو نمیدونن
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من،
وزن رضایتمنـدی ست
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم
امروزتان زیبـا 🌸
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با خودت پیمان ببند
بـرای ناراحتی هایت صبوری
برای ترس هایت قوی بودن
و در برابرخشم هایت متانت
داشته باشی
با خودت پیمان ببند
که......عـاشق باشی
آزاد باشی
خودت باشی،👌🏽
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این صبح دل انگیز تابستانی 🌷
اميد و تندرستی مهمان وجودتون😇
عزيزانتون سلامت🧡
نان سفره ها تون پر برکت وگسترده🥖🍞🥖
روزی تون افزون🍞
و دلتون گرم🧡
بحضور حضرت دوست🧡
که هرچه داريم ازاوست🧡
🌸🍃
🔳روایتی از کرامت مشهد امام رضا علیه السلام
🔸️عامربن عبدالله، حاکم «مرو» می گوید: کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام رفتم. در آنجا ترکی دیدم که در ناحیه بالا سر مرقد شریف ایستاد و به زبان ترکی سخن می گفت.
🔹️ زبان ترکی را می دانستم، او می گفت: خدایا اگر پسرم زنده است او را به ما برسان و اگر مرده است ما را از آن آگاه کن. به زبان ترکی به او گفتم چه شده؟ حاجتت چیست؟
🔸️گفت: پسرم در جنگ «اسحاق آباد» با من بود، در آنجا مفقودالأثر شد و تا به حال هیچ اطلاعی از او ندارم. مادرش شب و روز گریه می کند. حالا از خدا می خواهم که ما را از حال او با خبر کند، زیرا شنیده ام که دعا در این مکان شریف، به استجابت می رسد.
🔹️عامر می گوید: از روی محبت دستش را گرفتم تا به منزل ببرم. وقتی از مسجد (کنار مرقد شریف) بیرون آمدیم، ناگاه جوانی قد بلند که دستمالی بر سر داشت با ما روبرو شد. وقتی هم دیگر را دیدند با شور خاصی با هم معانقه کردند. من از آن پسر پرسیدم چگونه در این وقت به اینجا آمدی؟
🔸️گفت: در جنگ اسحاق آباد، به مازندران رفتم و در آنجا گیلانی ای مرا پناه داد و بزرگ کرد. اکنون که بزرگ شده ام دنبال پدر و مادرم می گردم. در مسیر راه کاروانی به خراسان می آمد، من هم به آنها پیوستم و به اینجا آمدم و اکنون پدرم را یافتم.
🔹️پدرش گفت: من یقین کرده ام که در کنار مرقد شریف حضرت رضا علیه السلام کرامات عجیبی رخ می دهد، از اینرو با خود عهد کرده ام تا آخر عمر در مشهد در پناه این مرقد عظیم بمانم.