هدایت شده از فقط فقط خبر
🌹 شهید و شهادت
از نگاه مقام معظم رهبری :
انگیزه شهیدان از حضور در میدان جهاد ، همچنان‌که در وصیت‌نامه‌های آنها موجود است ،
حمایت از انقلاب ، امام بزرگوار ، حجاب ، دفع شرّ دشمن و هموار شدن راه نظام برای دستیابی به اهداف آن بود .
💠 گروه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شهرستان قدس 💠
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
💠السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ ،
💥 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
💥وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
💥وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
💥 وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
🌺🍀🌺
🌼بیان خاطرات اسارت :
🌼راوی : برادر آزاده
🌼حاج صادق مهماندوست
🔹(130) کریم یخچالی؟!
مزدوران بعثی بدلایل و بهانه های مختلف ، علاوه بر تنبیه عمومی و مستمر بچه ها ، در مواردی هم اسرا را به زندان انفرادی انداخته و از رسیدن غذا و امکانات به آنان برای چند روز ممانعت بعمل می آوردند و برای اینکه اسرای دیگر هم نتوانند به زندانیان غذا و خرما و خوراکی برسانند ، بطور ویژه مراقبت میکردند(چون محل سلول انفرادی با شگردهایی قابل دسترسی بچه ها بود)
حتی بین سربازان بعثی رقابتی بوجود آمده بود تا به قول خودشان مچ بچه ها را بگیرند و و این کار را دلیل زرنگی خود می دانستند . از طرف مقابل هم بچه ها سعی می کردند با مراقبت و دقت بیشتر ، این مکر آنان را خنثی کنند . در یکی از روزها موقع آمار که بچه ها داخل آسایشگاهها بودند ، سربازی بنام " کریم " که بدلیل لاغری زیاد به « کریم شیره ای » معروف بود ، در زمانی که کسی متوجه او نشود به داخل صندوق بزرگی که محل نگهداری گوشت منجمد سهمیه آشپزخانه و نزدیک زندان بود ، رفت و مخفی شد و
🔹( ادامه خاطره 👇👇)
🥀🍃🥀
🔹 ( بقیه خاطره 130 👇)
درب آن را نیمه باز گذاشت تا به خیال خودش کمین کرده و اسرا متوجه او نشوند و در هنگام کمک رسانی بچه ها به زندانی ها ، بتواند مچ آنها را بگیرد !! اما غافل از اینکه بچه ها متوجه مخفی شدن او شدند و به شکلی که خودش نفهمد ، از پشت به روی درب صندوق پریده و کریم شیره ای را درون آن صندوق محبوس و زندانی کردند
و علیرغم داد و فریاد کریم از داخل صندوق ، بچه ها کمک رسانی خود به بچه های زندانی را انجام داده و بعد هم به شکلی که کریم نتواند آنها را شناسایی کند ، فرار کردند و کریم هم بی سر و صدا و با سرافکندگی ، از صندوق بیرون آمد و به طوری که کسی متوجه خرابکاری او نشود محل را ترک کرد !!
نتیجه این اقدام کریم ، این بود که بعد از این اتفاق ، نام " کریم " از " کریم شیره ای " به " کریم یخچالی " تغییر کرد !!
📚 نقل از کتاب :
( پرستوی بال شکسته )
🌹🍀🌹
May 11
May 11