eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 حکایت کوتاه خضر نبی در سایه درختی نشسته بود سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم سایل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن سائل گفت نه هرگز!!! خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد. خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد. روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد. خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم مرد گفت همین بس خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست! گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم!!! من خضر نبی هستم مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم. مرا لطف فرموده آزاد کن صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد. حضرت خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت. راستی ما برای خدا چه می کنیم...!؟ "قدری بیندیشیم" @faghatkhoda1397
🔴 مسلمانان بُت پرست در آخرالزمان ⭕️ در آخرالزمان، قبله و دین و حتی خدای بیشتر مردم تغییر میکند: 🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: زمانی برای مردم خواهد آمد که خدایشان شکم، قبله شان زنان باشد؛ دینشان پول و شرافتشان وسایل زندگی آنان است. از ایمان جز نامش و از اسلام جز اثرش و از قرآن جز تلاوتش باقی نمی‌ماند. مساجدشان از نظر ساختمان آباد، و دل هایشان از هدایت ویران است. علمایشان بدترین مردم خدا روی زمین هستند. در چنین زمانی خداوند، آنها را به چهار چیز گرفتار می‌کند: ستم سلاطین، گرسنگی و قحطی زمان، ظلم و ستم فرمانروایان و حاکمان. اصحاب شگفت زده شدند و گفتند: ای رسول خدا! آیا آنان بُت می‌پرستند؟ فرمودند: بله! هر درهمی نزد آنان یک بت است. 📗بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۴۵۳ 📗جامع الأخبار، ج ۱، ص ۱۲۹ @faghatkhoda1397
⚜ ذکر صالحین ⚜ ⚜ استاد فاطمی نیا: 🌴 استادی داشتم كه از اولیاء خدا و بسيار مرد بزرگی بود، خدمت امام زمان عليه السلام رسیده بود. 🍃 ایشان می فرمود زمانی که قرار است خیری به انسان برسد، شيطان به هر طريق ممكن تلاش ميكند مانع رسيدن آن خير شود. 🌴 برای مثال شب قدر ميخواهی دعا كنی، سريع ظاهر ميشود و ميگويد برای چه دعا ميكنی!؟ مگر تا به حال دعاهايت مستجاب شده است!؟ 🍃 اينها وسوسه های شيطان است و نبايد به آن ترتيب اثر داده شود. 🌴 گفته شد کسی که دعا میکند دست خالی برنمیگردد و بالاخره چیزی در کاسه او میریزند. اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ @faghatkhoda1397
هدایت شده از  تبلیغات پر بازده هادی
📣🔴اطلاعیـه‌فوری ویژه‌روزه داران عزیز😍 🌙باتوجه به فرارسیدن و لزوم دستیبابی اسان وسریع به‌ 💫 تقدیم میگردد👇 📣🔴ابتدا راانتخاب‌کنید👇 ❇️ امام خمینی (ره) ❇️امام خامنه ای ❇️ایة الله سیستانی ❇️ایة الله بهجت ❇️ایةالله جواد آملی ❇️ایةالله مظاهری ❇️ایةالله‌نوری‌همدانی ❇️آیةالله مکارم ❇️سایرمراجع عظام تقلید 📣🔴روزه‌داران عزیزسریعاواردشوید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c
پایان شعبان رسیده مرا پاڪ ڪن حسین . این دل براے ماه خدا روبراه نیسٺ 🌙
✅یاران امام زمان ✍زنان مؤمن، در قران کریم، هم‌تراز با مردان مؤمن آمده‌اند: «المؤمنون و المؤمنات» و این ثابت می‌کند که نزد خداوند روح الهی افراد مد نظر است و نه جنسیت آنان. در میان یاران حضرت مهدی(عج) نیز زنانی حضور دارند که با الگوگیری از حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب کبری(س)، در مسیر ولایتمنداران قرار گرفته‌اند. امام باقر(ع) در وصف یاران حضرت مهدی(ع) فرمودند:«به خدا سوگند که سیصد و ده و اندی نفر می‌آیند که در میان آنها پنجاه زن هست و در مكّه گرد می‌آیند.» 📚 برگرفته از کتاب « یاران امام زمان ع »؛ به نقل از «بحارالانوار»، ج 52، ص 223 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌ @faghatkhoda1397
✍خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: ای موسی! چون با من نماز کنی زبان‌ خود را در پشت قلب خود جای بده، چون بنده ذلیل در برابر من ایستد با دلی ترسناک و لرزان و جسمی که گرسنه‌ای را طعام دهد، نماز او را می‌پذیرم. در حدیث فوق مراد از "زبان در پشت قلب جای‌گرفتن، به این معناست که اول دلت مرا یاد کند بعد زبان‌ات. اگر دلت یاد من نبود و مرا نشناخت، زبان خود بر صدا‌کردن من جلو مینداز و مرا با زبانی یاد نکن که دلت بر آن گواهی نمی‌دهد. در حدیثی از نبی مکرم اسلام (ص) آمده چنین کسی "منافق" است. 📌مثال: کسی که قلب‌اش مرا به صفت کریم‌بودن نشناخته است، حق ندارد در زبان مرا "یَا کریم" بخواند که با زبان هر اندازه یَا کریم بگوید، من از او نخواهم پذیرفت، یا کسی که دیگران را در زمان مصیبت‌شان، در به روی حاجت‌شان باز نمی‌کند و نمی‌داند اگر دری باز کند من درهایِ زیادی بر روی او باز خواهم کرد و مرا به اسم "یَا مِفتاح" باور ندارد، حق ندارد ذکر یَا مِفتاح گوید و اگر چنین گوید "منافق" است و آثار و برکات اسم مرا هرگز دریافت نخواهد کرد. 📚معراج السعاده @faghatkhoda1397
❗️ 🍃لبنان به عروس خاورمیانه معروفه ، انواع و اقسام فساد هم توش هست ، امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان که خیلی تو مردم محبوب بود یه روز کاملا ناگهانی وارد یک کاباره شد ، همه مشغول میگساری بودند ، یدفه همه تا او را دیدند دست و پای خودشون و گم کردند اما در میان تعجب همه سید هم پشت میز میکده نشست و به خدمتکار گفت برای من هم مشروب خوب بیاورید ، سکوتی به آنجا حاکم شد اما او شوخی نمیکرد و جدی گفت پس چرا وایسادی ؟ خدمتکار رفت با حالت شرمندگی یه پیاله مشروب آورد گذاشت جلوی سید ... 👈همه با تعجب بهش نگاه میکردن که چی میشه که ناگهان سید یه تیکه جگر از گوشه عبایش دراورد و انداخت تو لیوان مشروب ، و به صحبت با جوانها ادامه داد ، بعد مدت خیلی کمی جگر بسیار کوچک شده بود و انگار تو مشروب حل شده بود ، ناگهان سید برنامه اصلیشو شروع کرد ، و گفت رفقا اسلام برا همین میگه مشروب نخورید ، ببینید این مشروب با این تیکه جگر چی کار کرد ، دقیقا همین ضرر رو به بدنتون میزنه ... 🍃او همیشه این مدلی نهی از منکر میکرد ، البته این مدل نهی از منکر خیلی هنر میخواست و هزینه داشت و ممکن بود مورد تهمت ها واقع بشی اما او میدونست تو جایی که سبک زندگی ها کاملا غربی شده باید یکمی با جوانها همراه شد بعد حرف اصلیتو بزنی ، این جوری بود که همه بهش میگفتن مسیح لبنان و بزرگ و کوچیک مریدش بودن... 📚به نقل از حجت الاسلام زائری @faghatkhoda1397
✍اميرالمونین علي (عليه السلام) مشتاق ديدار چه كسانيست؟؟؟ ايشان فرمودند: شیعیان ما عارفان به خدا، عاملان به اوامر الهی، اهل فضایل و صفات نیک، گویندگان سخنان صواب و صحیح، دارای غذایی اندک و لباسهایی متوسط هستند. کسانی که شیوه آنان تواضع است. و دارای حلم و بردباری، تهجد و عبادت در شبها، اشک دیدگان از خوف خدا و عفت باطن هستند. اینان پاک ترین پیروان من و برادر عزیز و گرامی من هستند. چقدر دوست دارم آنان را ببینم 📕بحارالانوار، ج78، ص29 ج68 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @faghatkhoda1397
📚اگر شیعیان آخر الزمان می‌دانستند چقدر دوستشان دارم از شوق می‌مُردند...  ابراهیم مهزیار جد علی بن مهزیار می گوید: روز سوم ولادت امام مهدی عجّل‌الله‌فرجه، حضرت امام حسن عسكری علیه‌السلام می‌خواستند برای پسرشان عقیقه كنند، برای این امر شیعیان گوسفندهای زیادی فرستادند. به حضرت عرض كردم: آقای من! عقیقه، یك گوسفند است چرا اجازه می‌دهید این همه گوسفند قربانی شود؟ فرمودند: «پسر من عمری طولانی خواهد داشت.» سپس از امام یك یادگاری طلب كردم و ایشان انگشترشان را به من دادند، پس از آن هر وقت به آن انگشتر نگاه می‌كردم خوشی عجیبی به دلم می‌آمد. بعد از بازگشتم به اهواز شنیدم امام حسن عسكری شهید شدند. به سامرا برگشتم تا عجّل‌الله‌فرجه را ببینم اما موفق نشدم. ایام حج به مكه رفتم تا حضرت را زیارت كنم ولی ایشان را ندیدم. روزی در طواف با خود گفتم: بیچاره شیعیان آخر الزمان! ‌من امام هادی و امام حسن عسكری را دیدم اما امام زمان را ندیدم این قدر بی قرار هستم آنها كه هیچ امامی را ندیدند چقدر بی‌قراری خواهند بود! پس از آن جوانی آمد از من پرسید انگشتر امام عسكری علیه‌السلام را به دست داری؟ گفتم : بله، بعد از آن او مرا با خود به خیمه امام زمان عجّل‌الله‌فرجه برد. حضرت فرمودند: «دیدی با ما چه كردند؟ مجبور شدیم غایب شویم.» نگران شدم. گفتم: آقا می‌خواهید انگشتر پدرتان را از من بگیرید؟ فرمودند: «ما خاندانی هستیم كه به هر كس هر چه بدهیم پس نمی گیریم.» پس انگشتر خودشان را هم به من دادند. سپس فرمودند: «در طواف برای شیعیان ما دعا كردی؟» گفتم: بله آقا؛ ولی خیلی دلم برایشان می‌سوزد، آنها امام خود را نمی‌بینند. حضرت فرمودند: «آنها خیلی نزد من عزیز هستند، شیعیان آخر الزمان ندیده به من عشق می‌ورزند. اگر آنها بدانند چقدر دوستشان دارم از شوق می‌میرند.» ‌ برای همه زندگیمان همین دلخوشی كافی است كه قطب عالم امكان دوستمان دارد، الطاف و عنایاتش را به سویمان روانه كرده و برایمان دعا می‌كند. استاد بروجردی @faghatkhoda1397
✨﷽✨ ✅الاغی که شیخی گریاند ✍️از شخصیت بزرگی شنیدم که روزی آیت ‏الله‏ شیخ جعفر شوشتری (ره) با جمعی از تجار و مؤمنین، در کاروانسرایی نشسته بودند. مردم مسائل مذهبی را از ایشان می‌‏پرسیدند و شیخ پاسخ می‌‏داد. ناگاه دیدند به یک باره حال شیخ دگرگون شده، شروع به گریستن کرد. همه حاضران تعجب کردند که گریه ایشان برای چیست. سرانجام یک نفر پرسید: آقا گریه شما برای چیست؟ ایشان با دست به گوشه‏‌ای اشاره کرد که در آنجا الاغی بود و تازه بار آن را به زمین گذاشته بود. سپس گفت: این الاغ را ببینید! من او را نگاه می‌‏کردم؛ دیدم پس از بارگیری به من نگاه می‌‏کند و با نگاه خود به می‏‌گوید:‌ ای شیخ!‌ ای عالم و‌ ای انسان! دیدی من چگونه بارم را به سلامت به منزل رساندم، آیا تو هم بار خویش را، یعنی بار امانت را سالم به منزل رسانیدی؟ گریه‏‌ام برای این است که یک حیوان چگونه می‏‌تواند با سربلندی بارش را به منزل برساند؛ اما من که انسان هستم، نتوانم و در نتیجه، پیش مولایم سرشکسته هستم. 📚برگرفته از کتاب اخلاق اسلامی، امینیان @faghatkhoda1397
🌹 امام صادق (ع) در حدیثی می‌فرمایند: موقعی که خداوند خیر بنده‌ای را بخواهد، هنگامی که گناهی انجام می‌دهد او را گوشمالی می‌دهد تا به یاد توبه بیفتد، و هنگامی که شر بنده‌ای را (بر اثر اعمالش) بخواهد موقعی که گناهی می‌کند نعمتی به او می‌بخشد تا استغفار را فراموش کند و به آن گناه ادامه دهد، این همان است که خداوند عزوجل فرموده: «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِّنْ حَیْثُ لَایَعْلَمُونَ»؛ یعنی از طریق نعمت‌ها به هنگام معصیت‌ها آنها را به تدریج از راهی که نمی‌دانند گرفتار می‌سازیم (تا هرگز نتوانند توبه کنند) ».[۱] یکی از یاران امام صادق عرض کرد: من از خداوند مالی طلب کردم به من روزی فرمود، فرزندی خواستم به من بخشید، خانه‌ای طلب کردم به من مرحمت فرمود، من از این می‌ترسم نکند این استدراج باشد، امام فرمود: اگر اینها توأم با حمد و شکر الهی است استدراج نیست (نعمت است )[۲]. (۱)(تفسیر نمونه،ج۷، ذیل آیات ۱۸۲ و ۱۸۳ سوره اعراف) (۲)(تفسیر نمونه، ج ۲۴، ذیل آیات ۴۲-/ ۴۵ سوره قلم). @faghatkhoda1397