eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 ضرب المثل اگر تو کلاغی من بچه کلاغم به فرد یا افرادی می گویند که «خود» را زرنگ و باتجربه می‌دانند و دیگران را بلانسبت احمق فرض می‌کنند! روزی بود، روزگاری بود. کلاغی بود که برای اولین بار جوجه دار شده بود. برای جوجه اش کرم می آورد تا بخورد. جوجه را زیر بالش می گرفت و گرم می کرد. آفتاب که می شد بالش را سایبان جوجه می کرد، و خلاصه کاملا به فکر جوجه ی یکی یکدانه اش بود.جوجه کلاغ هر روز بزرگتر از دیروز می شد و فداکاری های مادرش را می دید. وقت پرواز جوجه کلاغ که شد، مادرش همه ی راه های پرواز را به او یاد داد. جوجه به خوبی پرواز کردن را یاد گرفت و روز اول پروازش را با موفقیت پشت سر گذاشت. شب که شد،مادر و جوجه هر دو خوشحال بودند که این مرحله را هم پشت سر گذاشتند. کلاغ که هنوز نگران جوجه اش بود به او گفت‌ :«گوش کن عزیزم! آدم ها حیله گر و با هوش اند. مبادا فریب آن ها رابخوری. مواظب خودت باش. پسر بچه ها همیشه به فکر آزار و اذیت جوجه کوچولوهایی مثل تو هستند. با سنگ به پر و بال آنها می زنند و اسیرشان می کنند.» جوجه کلاغ گفت: «چشم مادر! کاملاً مواظب بچه ها هستم.»کلاغ که فکر می کرد جوجه اش تجربه‌ای ندارد، باور نمی کرد که با دو جمله نصیحت، جوجه اش به خطرهای سر راه پی برده باشد. این بود که گفت: «فقط مواظب بودن کافی نیست. چشم و گوش هایت را خوب باز کن. تا دیدی بچه‌ای قصد دارد به طرف تو سنگ پرتاب کند، فوری پرواز کن و از آنجایی که هستی دور شو.» بچه کلاغ که خوب به حرف‌های مادرش گوش می‌داد گفت: مادر! اگر این آدمی‌زاده، سنگ را در آستین پنهان کرده بود، چه؟! کلاغ مادر، از این گفته بچه‌اش حیرت کرد و گفت: آفرین به تو با این همه هوش و ذکاوتت! بچه کلاغ گفت: مادر، فراموش نکن که اگر تو کلاغی، من بچه کلاغم @faghatkhoda1397
‌# حکایت کوتاه "افلاطون و مرد جاهل گویند روزی افلاطون نشسته بود. مردی جاهل نزد او آمد و نشست و شروع کرد به حرف زدن. در میانه ی سخن، گفت: ((. ای حکیم ! امروز فلان مرد را دیدم که سخن تو میگفت و تو را دعا میکرد و می گفت: افلاطون، بزرگ مردی است که هرگز کس چون او نبوده است و نباشد، خواستم که شکر و سپاس او را به تو رسانم.)) افلاطون چون این سخن بشنید، سر فرو برد و بگریست و سخت دلتنگ شد. این مرد گفت: (( ای حکیم! از من چه رنج آمد تو را که چنین تنگدل گشتی؟)) افلاطون گفت: (( از تو رنجی به من نرسید ولیکن برای من از این بدتر چیست که جاهلی مرا بستاید)). @faghatkhoda1397
✨﷽✨ 🔴عاقبت وحشتناک فکر و حسرت گناه ✍مردي در كنار درب خانه اش نشسته بود. بانوئى به حمام معروف (( منجاب)) مى رفت ، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مى كرد چشمش به مردی افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد:حمام منجاب كجاست ؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت : حمام منجاب همين جاست . آن بانو به خيال اينكه حمام همانجاست ، به آن خانه وارد شد، آن مرد فورا درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى گناه كرد.زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است ، حيله اي به ذهنش رسيد و گفت : من هم كمال اشتياق با تو بودن را دارم ، ولى چون كثيف هستم و گرسنه ، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم بعد در خدمتتان باشم . مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و عطر و غذا تهيه كرد و برگشت ، زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت شد و آرزوى گناه با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مى خواند:   ... اين الطريق الى حمام منجاب؟(( چه شد آن زنى كه خسته شده بود، و مى پرسيد راه حمام منجاب كجاست ))؟ مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر مرگ افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه ((لا اله الا الله محمد رسول الله )) تلقين مى كردند او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور را در حسرت آن زن مى خواند، و با اين حال از دنيا رفت و عاقبت به شرشد 📚نفل از كتاب عالم برزخ ص 41  يا كشكول شيخ بهائى 1/232 ‌‌‌‌ @faghatkhoda1397
💠در محضر قاضی روزی زره علی (ع ) در زمان خلافتش در کوفه گم شد . پس از چندی در نزد یک مرد مسیحی پیدا شد . امیرالمومنین - خلیفه دوران - او را به محضر قاضی برد ، و اقامه دعوی کرد که : این زره از آن من است نه آن را فروخته ام و نه به کسی بخشیده ام . و اکنون آن را نزد این مرد یافته ام . قاضی به مسیحی گفت : خلیفه ادعای خود را اظهار کرد ، تو چه می گویی ؟ او گفت : این زره از آن خودم می باشد و در عین حال گفته مقام خلافت را تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد) . قاضی رو به علی کرد و گفت : تو مدعی هستی و این شخص منکر ، بنابراین بر تو است که شاهد بر مدعای خود بیاوری . علی خندید و فرمود : قاضی راست می گوید . اکنون می بایست که من شاهد بیاورم ، ولی من شاهد ندارم . قاضی روی این اصل که مدعی شاهد ندارد ، به نفع مسیحی حکم داد ، و او هم زره را برداشت و روان شد . ولی مرد مسیحی خود بهتر می دانست که زره مال چه کسی است ، پس از آن که چند گامی پیمود وجدانش مرتعش شده ، برگشت ، گفت : این طرز حکومت و رفتار ، از نوع رفتارهای بشر عادی نیست ، از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره از آن علی است . طولی نکشید او را دیدند که مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی در جنگ نهروان می جنگد . @faghatkhoda1397
🌻‍ ثواب بوسیــدن پای مـادر 🌻‍ ۱- پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله فرمود: «کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است». 📚‍ گنجینه جواهر ۲- و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند». 📚‍ نهج الفصاحة ۳- روزی مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: من تمام گناهان را انجام داده ام،ایا راه توبه برای من هست؟ فرمود:ایا پدر و مادرت زنده اند؟گفت: تنها پدرم زنده است. فرمود: به پدر خود احترام و نیکی کن؛تا خداوند تو را ببخشد. وقتی که آن مرد رفت،حضرت به اطرافیانش فرمود:«ای کاش مادرش زنده بود». 📚‍ بحارالانوار، ج ۷۱ ۴- پیامبر صلےالله علیه وآله فرمودند: همانگونه که دعای پیامبران در مورد امت خودشان مستجاب است، دعای پدران نیز در حق فرزندانشان مستجاب است». 📚‍ نهج الفصاحه @faghatkhoda1397
امیرالمؤمنین علیه السلام ↯↯ ↻ از كسانى نباش كه... ↻ از آنچه به او رسيد شكر گزار نيست، ↻ و از آنچه مانده زياده طلب است ↻♥↻ حکیمی از شخصی پرسید: روزگار چگونه است؟ شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم و نانی تهیه کنم. حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته و اینگونه ناسپاسی می کنی؟… @faghatkhoda1397
🌸🍃 ❣ (ع): 🍃شکرگزاری باعث وفور نعمت و مصونیت از فقر و تهیدستی است.🍃 📚تحف العقول☘ 🔻هر چند انسان از شمارش نعمت های الهی عاجز است و این موضوع در آیه « وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» 🌿 ☘و اگر بخواهید که نعمتهای خدا را شماره کنید هرگز نتوانید، که خدا در حق بندگان بسیار آمرزنده و مهربان است.🌿 📚 سوره نحل، آیه ۱۸🍁 @faghatkhoda1397
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃 دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید : میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ یک دفعه کلاس از خنده ترکید ... بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی . او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند . او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و ... . به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود . آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت . آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم . پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود ! وهنر در طرز نگاه کردن ماست! عظمت در دیدن نیست عظمت در چگونگی دیدن @faghatkhoda1397
❗️ نوۀ دختری مرحوم آقای کمپانی رحمه الله (آقای اصفهانی) آمدند خدمت آقا و خودشان را معرفی کردند. آقا بلافاصله گفتند: «برای اموات قرآن بخوانید. صدقات بدهید. آدم برای اموات قرآن بخواند و صلوات بدهد، آنها هم بلدند که چطور مکافات بدهند عمل شما را». (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته اند، ص٨۴ @faghatkhoda1397
❗️ 🍃آیت الله بهجت : ما به دنیا آمده ایم که با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم... 👈 @faghatkhoda1397
🔔 ❤️مـــادری میگــفت: من چهار فـرزندم را در تنها اتاق منزل ڪوچڪم ڪردم! اما حالا آنها در چهار منزل بزرگ خود برای من یک اتاق ڪوچڪ نـــــدارند..! 👌تا دیـر نشده ↶↶ پـــدر و مادرمــون رو بدونیـم! ↬ @faghatkhoda1397
» 📜 ❤️قال امـام علی علیه السلام: هرڪس چشــــم خود را ببندد را آسوده می گرداند. 📚غـــــررالحڪم ص ۳۵۴ @faghatkhoda1397