فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه زیارت عاشورا...
« بفرست برای دوستت،ثواب کن »
🎙 #استاد_عالی
🔺خلاصه که کسی دست خالی از دم خونهٔ اباعبدالله برنگشته..
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی برای خدا دست تو جیبت میکنی کمر شیطان میشکنه!
@faghatkhoda1397
📚#دوست_شیطان
روزی مردی به نزد عارفی آمد که بسیار عبادت می کرد و دارای کرامت بود مرد به عارف گفت: خسته ام از این روزگار بی معرفت که مرام سرش نمی شود خسته ام از این آدم ها که هیچکدام جوانمردی ندارند عارف از او پرسید چرا این حرف ها را می زنی مرد پاسخ داد: خب این مردم اگر روزشان را با کلاهبرداری و غیبت و تهمت زدن شروع نکنند به شب نخواهد رسید شیخ پیش خودمان بماند آدم نمی داند در این روزگار چه کند دارم با طناب این مردم ته چاه می روم و شیطان هم تا می تواند خودش را آماده کرده تا مرا اغفال کند اصلا حس می کنم ایمانم را برده و همین حوالی است که مرا با آتش خودش بسوزاند نمی دانم از دست این ملعون چه کنم راه چاره ای به من نشان ده
مرد عارف لبخندی زد و گفت:
الان تو داری شکایت شیطان را پیش من می آوری؟؟!!
جالب است بدانی زود تر از تو شیطان پیش من آمده بود و از تو شکایت می کرد
مرد مات و مبهوت پرسید از من؟!
مرد عارف پاسخ داد بله او ادعا می کرد که تمام دنیا از اوست و کسی با او شریک نیست و هر که بخواهد دنیا را صاحب شود یا باید دوستش باشد یا دشمنش شیطان به من گفت تو مقداری از دنیایش را از او دزدیده ای و او هم به تلافی ایمان تو را خواهد دزدید
مرد زیر لب گفت من دزدیده ام مگر می شود
عارف ادامه داد شیطان گفت کسی که کار به دنیا نداشته باشد او هم کاری به کارش ندارد پس دنیای شیطان را به او پس بده تا ایمانت را به تو برگرداند...
بی خود هم همه چیز را گردن شیطان مینداز...تا خودت نخواهی به سمت او بروی او به تو کاری نخواهد داشت
این تو هستی که با کارهایت مدام شیطان را صدا می زنی، وقتی هم که جوابت را داد شاکی می شی که چرا جوابت را داده است
خب به طرفش نرو و صدایش نکن تا بعد ادعا نکنی ایمانت را از تو دزدیده است
📙منطق الطیر
@faghatkhoda1397
🌹داستان آموزنده🌹
روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من “علی” فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی “علی” عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست؛ سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده
@faghatkhoda1397
💕 داستان کوتاه
#خاطرات_یک_پزشک
"خاطره بسیار جالب توسط یک دانشجوی پزشکی"
زمانی كه ما دانشجوی پزشکی بوديم در بخش قلب استادی داشتيم كه از بهترين استادان ما بود.
او در هر فرصتی كه بدست مي آورد سعی می كرد نكته جدیدی به ما بياموزد و دانسته های خود را در بهترين شكل ممكن به ما منتقل می كرد.
او در فرصتهای مناسب، ما را در بوته "تجربه و عمل" قرار می داد.
در اولين روزهای بخش ما را به بالين یک مرد جوان كه تازه بستری شده بود برد.
بعد از سلام و ادای احترام، به او گفت:
اگر اجازه می دهيد اين همكاران من نيز قلب شما را معاينه كنند.
مرد جوان نيز پذيرفت.
سپس رو به ما كه تركيبی از كارآموز و كارورز بوديم كرد و گفت:
هر یک از شما صدای قلب اين بيمار را به دقت گوش كنيد و هر چه می شنويد روی تكه كاغذی يادداشت كنيد و به من بدهيد.
نظر استاد از اينكه اين شيوه را بكار می برد اين بود كه اگر كسی از ما تشخيص اش نادرست بود از ديگری خجالت نكشد.
هر یک از ما به نوبت، قلب بيمار رامعاينه كرديم و نظر خود را بر روی كاغذی نوشته، به استاد داديم.
همه مايل بوديم بدانيم كه آيا تشخيصمان درست بوده يا خير؟
استاد نوشته های ما را تک تک مشاهده و قرائت كرد. جوابها متنوع بودند. یکی به افزايش ضربان قلب اشاره كرده بود،
يکی به نامنظمی ريتم آن، يکی نوشته بود ضربانات طبيعی هستند، يکی ريتم گالوپ ضعيف شنيده بود، يکی اظهار كرده بود كه بيمار چاق است و صداهای مبهم شنيده ميشوند و يکی به وجود صدای اضافی در يکی از كانونها اشاره كرده بود.
استاد چند لحظه ای سكوت كرد و به ما می نگريست، منتظر بوديم تا يکی از آن نوشته ها را كه صحيح تر بوده معرفی نمايد.
اما با كمال تعجب استاد گفت:
متاسفانه همه اينها غلط است.
و در حاليكه تنها كاغذ باقيمانده دردست راستش را تكان می داد، ادامه داد:
تنها كاغذی كه مي تواند به حقيقت نزدیک باشد اين كاغذ است كه نويسنده آن بدون شک انسانی صادق است كه
می تواند در آينده "پزشكی حاذق" شود.
نوشته او را می خوانم، خودتان "قضاوت" كنيد.
همه "سر پا گوش" بوديم تا استاد آن نوشته صحيح را بخواند.
ايشان گفت:
در اين كاغذ نوشته متاسفانه به علت "كم تجربگی" قادر به شنيدن صدایی نيستم و در حاليكه به چشمان متعجب ما می نگريست ادامه داد:
من نمی دانم در حاليكه اين بيمار دكستروكاردی دارد، و قلبش در طرف راست قرار گرفته شما چگونه اين همه صداهای متنوع را در طرف چپ سينه او شنيده ايد؟
بچه های خوب من، از همين حالا كه "دانشجو" هستيد بدانيد كه تشخيص ندادن "عيب" نيست ولی تشخيص "غلط گذاشتن" بر مبنای یک "معاينه غلط"، "عيب بزرگی" محسوب ميشود و می تواند برای بيمار خطرناک باشد.
در پزشكی "دقت،" "صداقت،" "حوصله" و "تجربه" حرف اول را مي زنند.
سعی كنيد با "بی دقتی" برای بيمار خود، تشخيص نادرستی ندهيد و يا برای او تصميمی ناثواب نگيريد.
در هر موردی "تشخیص منصفانه" باید داشته باشیم در این صورت قضاوت کمتری خواهیم داشت.
"پس مطلب فوق یک درس انسانی است نه فقط پزشکی"
بیاییم "انصاف" را بیاموزیم تا "انسانیت" را در زندگی
@faghatkhoda1397
🔴لحظهورودحضرتزهرا(س)بهقیامت
روزی پیامبر خدا(ص) بر فاطمه(س) وارد شد و او را اندوهناک یافت. فرمود: دخترم! چرا اندوهگینی؟
فاطمه(س) پاسخ داد: پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز، رنجم می دهد.
پیامبر(ص) فرمودند: آری دخترم! آن روز، روز بزرگی است؛ امّا جبرئیل از سوی خداوند برایم خبر آورد، من اوّلین کسی هستم که برانگیخته میشوم. سپس ابراهیم و آنگاه همسرت، علیّ بن ابی طالب. پس از آن، خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوی تو میفرستد. وی هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار میسازد.
آنگاه اسرافیل لباسهای بهشتی برایت میآورد و تو آنها را میپوشی.
فرشته دیگری به نام زوقائیل مرکبی از نور برایت میآورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مرکب سوار میشوی و زوقائیل آن را هدایت میکند.
در این حال، هفتاد هزار فرشته با پرچمهای تسبیح پیشاپیش تو راه میروند.
اندکی که رفتی، هفتاد هزار حورالعین، در حالی که شادند و دیدارت را به یکدیگر بشارت میدهند، به استقبالت میشتابند. به دست هر یک از حوریان منقلی از نور است که بوی عود از آن بر میخیزد ... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حرکت میکنند.
فاطمه جان، هنگامی که به وسط جمعیّت حاضر در قیامت میرسی، کسی از زیر عرش پروردگار، به گونهای که تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد میزند: چشمها را فرو پوشانید و نظرها را پایین افکنید تا صدّیقه فاطمه، دختر پیامبر(ص) و همراهانش عبور کنند.
هنگامی که به همان اندازه از آرامگاهت دور شدی، مریم دختر عمران، همراه هفتاد هزار حورالعین به استقبالت میآید و بر تو سلام میگوید. آنها سمت چپت قرار میگیرند و همراهت حرکت می کنند.
آنگاه مادرت خدیجه، اوّلین زنی که به خدا و رسول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته که پرچمهای تکبیر در دست دارند، به استقبالت میآیند.
وقتی به جمع انسانها نزدیک شدی، حوّاء با هفتادهزار حورالعین به همراه آسیه نزدت میآید و با تو رهسپار میشود.
📚 بحارالأنوار، ج 43، ص
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
آیا منم با این همه گناه، میتونم یار امام زمان عج باشم؟!🍃
#مهدویت
#امام_زمان
👤 حجت الاسلام مسعود عالی
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
@faghatkhoda1397
#جرعهای_از_معرفت
💠آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله
🔸 ما باید غصه بخوریم که نکند اعمال ما را آفت بزند.
مثلاً یک غیبت میتواند تمام زحمات ما را هدر دهد.
🔸اگر غیبت کنید 40 روز اعمال خوب شما در نامه اعمال شخص غیبت شونده نوشته میشود و اگر عمل خوبی نداشته باشید، گناهان آن شخص در نامه اعمال شما نوشته میشود. این روایت از معصوم علیه السلام است.
@faghatkhoda1397
✍آیتالله مجتبی تهرانی(ره):
عبد، هر گره کـوری داشته باشد،
در ماه مبارک رمضان با ربّ خود
در میـان بگذارد، خــداوند آن را
باز میکند.
💢 پس، از ماه رمضان غفلت نکنید!
@faghatkhoda1397
🔴دیدی بعضیا رو...؟
به بچش پول میده اما کلی سرش غُر میزنه: بیا این پولو بگیر و مثه همیشه هدر بده. به فرد نیازمند هم که کمک میکنه همینجور: کُشتی ما رو! بیا این پولو بگیر و ولمون کن
وقتی قراره کمک کنیم، گل بیخار بشیم. یا کمک نکنیم یااگه کمک کردیم خرابش نکنیم
..لَاتُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ..بقره۲۶۴
بخششهای خودرا با منّت و آزار،باطل نکنید
@faghatkhoda1397
🔰سپاس خدا را كه بردگان را به خاطر فرمان بردن از او پادشاه كرد
✍️امام باقر عليه السلام: هنگامى كه همسر عزيز مصر (زليخا) نيازمند شد، به وى گفتند: خوب است نزد يوسف عليه السلام بروى. در اينباره مشورت كرد، به وى گفتند: ما از او بر تو مىهراسيم. زليخا گفت: من هرگز از كسى كه از خدا مىترسد، نمىترسم. وقتى زليخا بر يوسف عليه السلام وارد شد و او را بر اريكه قدرت ديد، گفت: سپاس خدا را كه بردگان را به خاطر فرمان بردن از او پادشاه كرد و پادشاهان را به خاطر گناه، برده گردانيد.
((قالَت : الحَمدُ لِلّهِ الَّذي جَعَلَ العَبيدَ مُلوكا بِطاعَتِهِ ، وجَعَلَ المُلوكَ عَبيدا بِمَعصِيَتِهِ))
📘الأمالي للطوسي : ص 456
@faghatkhoda1397
نجوای دل
🤲 ...خداوندا، جز دیدار تو را نمیخواهم...
خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم. بهشت من جوار توست، یا الله!
📚فرازی از وصیت نامه #شهید_سلیمانی
@faghatkhoda1397
✍ توصیه های علامه طباطبایی به شاگردش
💎 در این سی روز ماه رمضان مواظب چشم،گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشید.
🔹 #علامه_طباطبایی(ره) ماه مبارک رمضان تا صبح بیدار بودند. مقید بودند دعای سحر را با افراد خانواده بخوانند .
🔸علامه حسن زاده آملی می نویسد: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی رحمه الله علیه تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: آقا دعای سحر حضرت امام باقر علیه السلام را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست.
🔹 اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است.
🔸 فرموده اند : اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد معلوم می شود روزه ای که از شما خواسته اند محقق نشده است.
@faghatkhoda1397
#ذکر_درمانی
✅ذکر مجرب شیخ نخودکی (ره) برای حوائج
✍مرحوم نخودکی (ره) میگویند:
برای حوائج یک هفته قبل از طلوع صبح
«قبل از اینکه آفتاب بزنه» برای برآوردن
حاجتت ۷۱ مرتبه بگو:
《یا مُحَمّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَهُ یا صاحِبَ
الزَّمان اَد٘رِک٘نِی وَلا تُه٘لِک٘نِی》
📚منبع: نامه ای به یکی از علماء وسادات دزفول (نسخه خطی)
@faghatkhoda1397
🌷 آیت الله العظمی وحید خراسانی :
✍ نه شهر الله را شناختيم، نه كلام الله را، نه حجت الله را.
👌 تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ
ملائکه و روح تنزل میكنند و به زمين میآيند.
❓در زمين چه خبر است؟!
👌 یک شخصیتی در زمين است كه جاذبه او به قدری قوی است كه تمام ملائكه را بلا استثنا با اعظم ملائكه كه روح است، از تمام عوالم بالا به زمين میكشد.
☘ همه بايد آنجا بيايند و زانوی ادب به زمين بزنند؛ هر امری را بياورند، اگر او امضا كند مُمضا است و اگر رد كند مردود است!
اين ماه رمضان است؛ نتيجه اين میشود كه ماه رمضان، ماه قرآن و ماه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) است!
@faghatkhoda1397
🔔 عبادت بیفایده!
❇️آیت الله سعادت پرور:
🍃اگر فردی، خود را مُلزم به انجام دستوراتی کند، ذکرهایی بگوید و چلهای هم بگیرد اما خود را از گناه دور نکند، به خواسته خود نخواهد رسید.
@faghatkhoda1397
•••🥀
مهاجـر ، دل به مانـدن نسـپرده است و
حیـات دنیا را سـفری میبیند کـوتاه،
از مبـدأ تولد تا مقـصد مـرگ،
و این چنین به حقیـقت عـالم نزدیک تر
اسـت..!❵
#شهید_مرتضی_آوینی🌱
@faghatkhoda1397
🔴 امام زمان، میزبان ماه رمضان است
🔵 حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در برنامه درسهایی از قرآن، حضرت مهدی(عج) را میزبان ماه رمضان دانست و اظهار نمود:
🌕 در روایات داریم با سوره قدر در مورد حضرت مهدی با دیگران مباحثه کنید. بگویید:
۱-شب قدر در شیعه و سنی، شب قدر برای یکسال نیست. هر سال یک شب قدری است.
۲- شب قدر هم در ماه رمضان است.
۳- شب قدر هم «تنزل الملائکه» فرشتهها از آسمان پایین میآیند. اینکه قرآن میگوید: شب قدر فرشتهها روی زمین میآیند، کجا میروند؟ در زمان پیغمبر خدمت پیغمبر بودند و بعد از پیغمبر هم باید یک وجود معصومی باشد به نام حضرت مهدی(ع) که فرشتهها خدمت او برسند.
🔹 در دعای افتتاح که ماه رمضان سفارش شده است، پنج شش صفحه است، دو صفحهاش برای شخص امام زمان است. دعا میکند خدایا! «اَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنا» اگر مسلمانها ذلت هستند باید جبران شود. با وجود حضرت مهدی این عزت را به مسلمانها بده. «وَاَغْنِ بِهِ عآئِلَنا» فقر بیداد میکند، توسط آن مهدی جبران کن. «وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَُغْرَمِنا» شکستها و کمبودهای غرامتها و کسادیهای ما را جبران کن. «وَاجْبُرْبِهِ فَقْرَنا» فقر ما را جبران کن. «وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا» شکافهای ما را تأمین کن. «وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا» مشکلات ما را با حضرت مهدی آسان کن. «و َبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنا» روسیاهی ما را با حضرت مهدی
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
#پندانه
🔻داستان ضربالمثل "خرش از پل گذشت" چه بود؟
✍در زمان ناصرالدین شاه قاجار، پیرمردی اهل حنیفقان کنار رودخانه موردکی آسیاب آبی داشت که با آسیاب کردن گندم روزگار خوبی را میگذراند. پیرمرد یک گاو، هشت گوسفند و 40 درخت خرما و تعدادی مرغ داشت که در آن زمان وضع مالی خوبی بود. روزی، دزدی سوار خر خود بود که چند شتر و چند کیسه طلا را دزدیده بود و برای فرار از دست سربازان شاه به کلبه پیرمرد رسید.
دزد به پیرمرد گفت: میخواهم از رودخانه گذر کنم و اگر تو برای من یک پل درست کنی یک کیسه طلا به تو میدهم. پیرمرد که چشمش به کیسه طلا افتاد به رویاهایش فکر کرد که با فروختن طلاها، خانه بزرگی در شهر میخرد و ثروتمند زندگی میکند، برای همین قبول کرد. از فردای آن روز، پیرمرد شروع به ساختن پل کرد و درختان خرمای خود را برید تا برای ساختن ستونهای پل از آنها استفاده کند. روزها تا دیر وقت سخت کار میکرد و پیش خود میگفت دیگر به کلبه، آسیاب و حیوانات خود نیاز ندارم.
پس، هر روز حیوانات خود را میکشت و غذاهای خوب برای خود و دزد درست میکرد. حتی در ساختن پل از چوبهای کلبه و آسیاب خود استفاده میکرد، طوری که بعد از گذشت یک هفته ساختن پل، دیگر نه کلبهای برای خود جا گذاشت نه آسیابی. به دزد گفت: پل تمام شد و تو میتوانی از روی پل رد شوی. دزد به پیرمرد گفت: من اول شترهای خود را از روی پل رد میکنم که از محکم بودن پل مطمئن بشوم و ببینم که به من و خرم که کیسههای طلا بار دارد، آسیب نزند. پیرمرد که از محکم بودن پل مطمئن بود به دزد گفت: تو بعد از گذشتن شترها خودت نیز از روی پل رد شو که خوب خاطر جمع بشوی و بعد کیسه طلا را به من بده. دزد بلافاصله همین کار را کرد و به پیرمرد گفت: وقتی با خرم از روی پل رد شدیم تو بیا آن طرف پل و کیسه طلا را از من بگیر. پیرمرد قبول کرد و همانطور که دزد نقشه در سر کشیده بود اتفاق افتاد.
وقتی در آخر دزد با خر خود به آن طرف پل رسید پل را به آتش کشید و پیرمرد این سوی پل تنهای تنها ماند. وقتی سربازان پیرمرد را به جرم همکاری با دزد نزد شاه بردند، ناصرالدین شاه از پیرمرد پرسید جریان را تعریف کن.ذپیرمرد نگاهی به او کرد و گفت: همه چی خوب پیش میرفت فقط نمیدانم چرا وقتی خرش از پل گذشت، شدم تنهای تنهای تنها ...ضربالمثل خرش از پل گذشت از همین جا، شروع شد.
🔹نتیجه: توی زندگیت حواست باشه خر چه کسی رو از پل رد میکنی اگر کمی به این داستان فکر کنیم میبینیم که خیلی آموزنده است و ما خر خیلیها رو از پل گذراندیم که بعدش بهمون خیانت کردن.
@faghatkhoda1397
🌷 علامه تهرانی(ره) :
✍ عالم دنیا ، عالم گرفتاری است و تمام اولیاء الهی که به جایی رسیده اند ، با همین گرفتاری ها بوده است.
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹عملی بسیار اسان بجای نماز شب
🌺حضرت رسول اکرم (ص) :
بدانید هیچ چیزی مؤمن را
به خدا نزدیک نمی کند، مگر آنکه :
⇦ نماز شب ،
⇦ تسبیح و تهلیل گفتن ،
⇦ استغفار و گریه های نیمه شب ،
⇦ خواندن قرآن تا طلوع فجر ،
⇦ متصل نمودن نماز شب به نماز صبح ،
پس هر که چنین باشد ، او را بشارت می دهم به فراوانی روزی که بدون رنج و زحمت و زور بازو به دستش آید .
📙 ارشاد القلوب ، ج ۲ ، ص ۱۷
@faghatkhoda1397
#آیه_نگار
وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا
💌 همین که بیاجازت، یک برگ زمین نمیوفته... دلم بهت گرمه❤️
📖 سوره انعام آیه ۵۹
@faghatkhoda1397
#ننهی_حسین
🌷رفيقی داشتيم به نام حسين، حسين دوخت از بچههای اطلاعات نصر. سال ۶۴، در عمليات والفجر ۹ در كردستان بوديم كه از جنوب خبر آوردند؛ حسين شهيد شده، كه بعد معلوم شد مرجوعی خورده است! حالا ما در اين فاصله چقدر برايش سلام و صلوات و دعا و فاتحه فرستاديم بماند.
🌷حسين موقع اعزام به منطقه از مادرش قول گرفته بود كه اگر جنازهی او را آوردند برای اين كه شهادت نصيبش شده است گريه و زاری نكند. البته مادر حسين از آن پيرزنانی بود كه به قول خودش از فاصلهی چند كيلومتری روستايشان هميشه برای نماز جمعه به شيروان میرفت.
🌷حسين میگفت وقتی مرا ديد شروع كرد جزع و فزع كردن. پرسيدم: ننه مگر قول نداده بودی گريه نكنی؟ لابد از شوق اشك میريزی؟! ـ نه، از اينكه اگر تو شهيد میشدی من ديگر كسی را نداشتم كه به جبهه بفرستم گريه
@faghatkhoda1397
📚 داستان کوتاه
طنــــاب و خدا
داستان طناب درباره کوهنوردی است که می خواست از بلندترین کوهها بالا برود..
او پس از سالها آماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد.. ولی از آنجا که افتخار این کار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود ...
او سفرش را زمانی آغاز کرد که هوا رفته رفته رو به تاریکی می رفت.. ولی قهرمان ما به جای-آنکه چادر بزند و شب را زیر چادر به شب برساند به صعودش ادامه داد تا اینکه هوا کاملا تاریک-شد. به جز تاریکی هیچ چیز دیده نمی شد...
سیاهی شب همه جا را پوشانده بود و مرد نمی توانست چیزی ببیند حتی ماه و ستاره ها-پشت انبوهی از ابر پنهان شده بودند..
کوهنورد همان طور که داشت بالا می رفت در حالیکه چیزی به فتح قله نمانده بود ناگهان -پایش لیز خورد و با سرعت هر چه تمام تر سقوط کرد...
سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس تمامی خاطرات خوب و بدزندگی اش را به یاد می آورد.. داشت فکر می کرد چقدر به مرگ نزدیک شده..که ناگهان احساس کرد طناب به دور کمرش حلقه خورده و وسط زمین و هوا مانده ...
حلقه شدن طناب به دور بدنش مانع از سقوط کاملش شده بود ..
در ان لحظات سنگین سکوت چاره ای نداشت جز اینکه فریاد بزند : "خدایا کمکم کن."
ناگهان صدایی از دل آسمان پاسخ داد:"از من چه می خواهی؟"
- نجاتم بده!
- واقعا فکر می کنی می توانم نجاتت دهم؟
- البته تو تنها کسی هستی که می توانی مرا نجات دهی.
پس آن طناب دور کمرت را ببر!
برای یک لحظه سکوت عمیقی همه جا را فرا گرفت.. و مرد تصمیم گرفت با تمام توان به طناب بچسبد و آن را رها نکند...
روز بعد گروه نجات رسیدند و جسد منجمد شده یک کوهنورد را پیدا کردند که طنابی به دور کمرش حلقه شده بود و در حالیکه تنها یک متر با زمین فاصله
@faghatkhoda1397
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و بود.
علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.
سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.
آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟
بیماری فکری و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد.پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر.
بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار
@faghatkhoda1397
🌷 آیت الله العظمی وحید خراسانی :
✍ نه شهر الله را شناختيم، نه كلام الله را، نه حجت الله را.
👌 تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ
ملائکه و روح تنزل میكنند و به زمين میآيند.
❓در زمين چه خبر است؟!
👌 یک شخصیتی در زمين است كه جاذبه او به قدری قوی است كه تمام ملائكه را بلا استثنا با اعظم ملائكه كه روح است، از تمام عوالم بالا به زمين میكشد.
☘ همه بايد آنجا بيايند و زانوی ادب به زمين بزنند؛ هر امری را بياورند، اگر او امضا كند مُمضا است و اگر رد كند مردود است!
اين ماه رمضان است؛ نتيجه اين میشود كه ماه رمضان، ماه قرآن و ماه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) است!
@faghatkhoda1397
آیت الله بهجت:
انسان در اثر وسوسه های شیطان ، تصور میکند که دائم الذکر بودن ، دشوار است، اما بتدریج میفهمد که نه ، مشکل نیست . با دیگران حرف می زند ؛ اما دلش پیش خداست.
@faghatkhoda1397
🌹آیـت الله بــنابــے:
☘هرگاه زمـینه #گــنــاه و تخـلف
و نارضایتـــے امـــام زمـان پیـش
آمد خودرا منعکنید و بگویید:
«من به امامــم #قـــــول دادهام
ڪه مبــــادا ناراحــتش ڪنم..»
@faghatkhoda1397